صل الله علیک یاابنَ فاطمة الزهراء 🌿' . . . اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبيبَةِ حَبيبِكَ وَ نَبِيِّكَ ، وَ اُمِّ اَحِبّائِكَ وَ اَصْفِيائِكَ ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَ فَضَّلْتَها وَ اخْتَرْتَها عَلى نِساءِ الْعالَمينَ

جلسه گذشته شࢪوط ظهور رو خدمتتون گفتیم ؛ این جلسه قرار هست کہ به باقی مطالب بپردازیم ✨

تمثیلی که جلسه گذشته گفتیم درست سرنوشت اهل بیتﷺ را میرساند.✨ چهل سال طول کشید تا برادران یوسف متحول شدند و حالت غرورشان به حالت تضرع برگشت. درباره اهل بیت نیز تاکنون ۱۴۰۰ سال طول کشیده و ما هنوز نمی دانیم در کدام مرحله اش قرار داریم!

دوستان اهل بیت مثل آن برادر یوسف هستند که آن روزی که می خواستند او را بکشند به کار برادران معترض بود. از این جهت در آن آینده ای که قرار است بیاید و ندای"یاایتها العیر انکم‌ لسارقون" بلند شود ، آن موقع شیعیان در کنار دیگران نیستند و متهم نمی شوند! 🍃 بالاخره روزی حساب آن برادر یوسف از برادر های دیگر جدا میشود.

الان جریاناتی که در عالم واقع میشود ، حساب برادر یوسف یواش یواش از برادر های دیگر دارد جدا می شود و جریان امامت عزیز می شود!🌿 ‌‌⇦ ✨ این نشان می‌دهد که حضرت به عزتی می رسد که آنان نمی‌دانند و نمی شناسند که این هم به خاطر خودشان است .

°•⇩📖 همانطور که یوسف به آنها گفت: "با من چه کردید!؟" حضرت هم از کنار قضیه رد می شود و می گوید: "با ما چه کردید؟! " (: 💔 آنها فکر می‌کنند که حضرت وقتی ظهور کرد ، به رویشان نمی آورد. نه! حضرت قضایای اهل بیت﷽ را به روی می‌آورد. اصلا حضرت می آید برای به رو آوردن! اما زمانِ به رو آوردن، عین همین جریان است.

یعنی باید انسان ها متحول شوند! ✗ باید دگرگونی خود شروع بشود. یعقوب چه کار می توانست بکند تا برادران یوسف را متنبه کند!؟ - خداوند نعمت یوسف را از آنان گرفت چون اعراض کردند. بازگشت این نعمت به آنها امکان نداشت ، -' مگر آنکه خودشان متحول شدند!🌱

هم در برداشته شدن نعمت ، تغییرِ "مابأنفُسِهِم" شرط است و هم در بازگشت نعمت! 🌱 °••• بنابراین جهت سیر انسان به سوے "مافی‌النفس" است ، ✨ نه "مافی‌شرائط" ! این تفاوت در انسانِ اسلام با انسان شرق و غرب وجود دارد و تفاوت کوچکی هم نیست.

جامعه شناسان دیگر ، انسان را تابعی از شرایط خود می‌دانند و هر مسئله‌ای که او پیدا میکند دنبال دلیل آن در شرایط او هستند! ✗ ‌• 📖 . در نگارش تاریخ انبیا نیز دنبال آنند که ایشان در چه شرایط زمانی و مکانی بودند و خصوصیات جغرافیایی چگونه بوده است ؛ به طور عمومی دنبال ریشه قضایا در اطراف شرایط می گردد! نه داخل خود انسان! آنها "مافی‌الانسان" را برای انتخاب جهت کافی نمی‌دانند ؛ بلکه کار انسان را عکس العمل و بازتاب شرایط می دانند. آنها مذهب عقیده آداب و رسوم و قانون را به طور کلی رو بَنا می داند و زیر بَنا را روابط تولید و شرایط اجتماعی...

انسانِ اسلام ؛✨ مثل کسی است که در قایقی با بادبان نشسته است . و انسانِ دیگران ؛ مثل کسی است که در قایقی بی بادبان نشسته باشد و باد از هر طرف چه شرق و چه غرب بوزد! به دنبال باد می رود یعنی باد است که به این قایق جهت می دهد...⛵️!

اسلام می‌گوید :✨ "ما فی‌الاانسان" است که به انسان جهت می‌دهد. اگر با باد هم حرکت کند ، در استخدام باد قرار نمی گیرد! بلکه باد را که همان شرایط است را استخدام میکند. هنگام وزیدن باد های مختلف شرا؏ و بادبان را به تناسب مقصدی که دارد باز می کند یا می خواباند.

مومن و کافر دو مسیر دارند . . . 🍃 و بر اساس تصمیماتی که دارند به دو جا می روند. یکی بر مبنای هوای نفس خود عمل می‌کند لذا شراع را باز میگذارد تا باد شهوت و غضب اورا به هر جا که میخواهد ببرد. یکی نیز هرگاه شهوت و غضبی پیدا میشود بادبان را می خواباند و آنگاه که نور هدایت دید شراع و بادبان را باز می کند. از این رو یکی از خود دور و دیگری در خود غرق می شود.