‹بـســمربّالخـٰالقالمـهد؎(عـج)...!✨
#جمعههایصلواتی💙
خدایا! رحمت بیکرانت و درود
فرشتگان و فرستادگانت را بر
محمّد و خاندان محمّد قرار ده.
تایک سال بر او گناهى نوشته نشود.
مجموعهصلواتگفتهشده562٬216
جهتشࢪکتدࢪختمصلوات✨📿
تعـدادصلواتهایڪہمیفرستیدبهآید؎
زیࢪاࢪسالکنید👇🏻
🆔@Y0hosin313
یااللہیارحمانیارحیمثبتقلبےعلےدینڪ
#پیامِ_شما ✨
• سهم ما :
۱۴ صلوات به نیت شهید ابراهیمهادے
جهت حل مشکل این بزرگواران ان شاءالله .
°•🌱|@refigh_shahidam
|•سلامبرابراهیم•|
والیبالتکنفره
ابراهيم کمي براي ورزشــکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شــهر را به
آنها نشان داد. تا اينکه به زمين واليبال رسيديم.
آقــاي داودي گفت: چند تــا از بچههاي هيئت واليبال تهران با ما هســتند.
نظرت برای برگزاري يك مسابقه چيه؟
ســاعت ســه عصر مسابقه شروع شــد. پنج نفر که سه نفرشــان واليباليست
حرفــهاي بودند يک طــرف بودند، ابراهيم به تنهائــي در طرف مقابل. تعداد
زيادي هم تماشاگر بودند.
ابراهيم طبق روال قبلي با پاي برهنه و پاچههاي باال زده و زير پيراهني مقابل
آنها قرار گرفت. به قدري هم خوب بازي کرد که کمتر کسي باور ميکرد.
بازي آنها يک نيمه بيشتر نداشت و با اختالف ده امتياز به نفع ابراهيم تمام
شد. بعد هم بچههاي ورزشکار با ابراهيم عکس گرفتند.
آنها باورشان نميشــد يک رزمنده ساده، مثل حرفهاي ترين ورزشکارها
بازي كند.
يكبــار هم در پادگان دوكوهــه براي رزمندهها از واليبــال ابراهيم تعريف
كردم. يكي از بچهها رفت وتوپ واليبال آورد. بعد هم دو تا تيم تشــكيل داد
و ابراهيم را هم صدا كرد.
او ابتدا زير بار نميرفت و بازي نميكرد اما وقتي اصرار كرديم گفت: پس
همه شما يكطرف، من هم تكي بازي ميكنم!
بعــد از بازي چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حــاال اينقدر نخنديده بوديم،
ابراهيم هر ضربهاي كه ميزد چند نفر به سمت توپ ميرفتند و به هم برخورد
ميكردند و روي زمين ميافتادند!
ابراهيم درپايان با اختالف زيادي بازي را برد.
#اینحکایتادامهدارد..
shabe-mahe-rabiolaval-darestani.mp3
12.3M
#امامحسینعلیه السلام ❤️
#سخنرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[آیا شروع ماه ربیع تبریک داره؟! #دانشمند🎤]
سلام عزیزان التماس دعا داریم از تک تک شما بزرگواران لطفا یک حمدوصلوات هدیه کنید مادرسادات به نیت گشایش کارما وشما عزیزان 🌱
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـ۲۹۹ـفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_پـروردگـاراۅاژهشهـیـدچیست..؟!
ڪہروۍهرجـوانۍمیگذارۍاینچنینزیـبا مےشود...!❤️🩹
°•🌱|@refigh_shahidam
azan-Ebrahim.hadi_.mp3
5.58M
صداےملڪوتۍاذانِ •شھیدابراهیمهادے
#اشْھَدٌانَّمٌحَمَّدرَسوٌلالله 💚✨
.
#اذان_ظهروعصر 🌙
°•🌱|@refigh_shahidam
#پیامِ_شما ✨
• سهم ما :
۱۴ صلوات به نیت شهید ابراهیمهادے
جهت حل مشکل این بزرگواران ان شاءالله .
°•🌱|@refigh_shahidam
هدایت شده از کانون فرهنگی تبلیغی نورالهدی
" بعد از مدت ها اجرای #تئاتر_جابر ۱ "
• ۲۰۰ مین اجرا با #ویرایش_جدید 😍🌱
📆 زمان اجرا:
• جمعه ۲۱ مهر ماه ۱۴۰۲
⏰ ورود مخاطب راس ساعت: ۱۴:۴۵
📍مکان:
• قم، سالن پلاتو
#شهید_محسن_فخری_زاده
• ویژه بانوان (۱۲ سال به بالا) ⚠️
• ثبت نام الزامیست : 👇🏽
"
۰۹۹۱۵۱۹۲۷۰۲" 💠 مجموعه فرهنگی نورالهدی https://eitaa.com/joinchat/3315990529C3585cca262
هدایت شده از 『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
😳 امروز دوتا زلزله آمده 😱
🇦🇫 اولی توی هرات که مشهد را تکان داد
🇵🇸 دومی توی #فلسطین که دنیا را تکان داد
🤲 اولی نماز آیات داره
💐 دومی نماز شکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✊ | رژیم غاصب صهیونیستی
رفتنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیست ...
|•سلامبرابراهیم•|
شرطبندی
تقريبًا سال 1354 بود. صبح يک روز جمعه مشغول بازي بوديم. سه نفرغريبه
جلو آمدند و گفتند: ما از بچههاي غرب تهرانيم، ابراهيم کيه!؟
بعد گفتند: بيا بازي سر 200 تومان. دقايقي بعد بازي شروع شد. ابراهيم تک
و آنها سه نفر بودند، ولي به ابراهيم باختند.
همان روز به يكي از محلههاي جنوب شــهر رفتيم. ســر 700 تومان شــرط
بستيم. بازي خوبي بود و خيلي سريع برديم. موقع پرداخت پول، ابراهيم فهميد
آنها مشغول قرض گرفتن هستند تا پول ما را جور كنند.
يكدفعه ابراهيم گفت :آقا يكي بياد تكي با من بازي كنه. اگه برنده شــد ما
پول نميگيريم. يكي از آنها جلو آمد و شــروع به بازي كرد. ابراهيم خيلي
ضعيف بازي كرد. آنقدر ضعيف كه حريفش برنده شد!
همه آنها خوشحال از آنجا رفتند. من هم كه خيلي عصباني بودم به ابراهيم
گفتم:آقا ابــرام، چرا اينجوري بازي كردي؟! باتعجــب نگاهم كرد وگفت:
ميخواستم ضايع نشن! همه اينها روي هم صد تومن تو جيبشون نبود!
هفتــه بعد دوباره همان بچههاي غرب تهران با دو نفر ديگر از دوستانشــان
آمدند. آنها پنج نفره با ابراهيم سر 500 تومان بازيکردند.
ابراهيم پاچههاي شلوارش را باال زد و با پاي برهنه بازي ميکرد. آنچنان به
توپ ضربه ميزد که هيچکس نميتوانست آن را جمع کند!
#اینحکایتادامهدارد