🌼شب جمعه و ساعت دو نیمه شب بود. جلوی مسجد محمدی (در اتوبان شهید محلاتی) مشغول ایست و بازرسی بودیم.
من و چند جوان دیگر، کنار ابراهیم هادی روی پله مسجد نشستیم و او برای ما صحبت می کرد.
🌼یکباره از جا پریددوید و به سمت ابتدای خیابان مجاور که صد متر با ما فاصله داشت رفت
نشست و دستش را توی جوی آب کرد بعدهم برگشت.
🌼با تعجب پرسیدم: "آقا ابرام چی شد"
گفت: "هیچی، یک پیت حلبی توی جوی آب افتاده بود و همینطور که می رفت، سر و صدا ایجاد می کرد.
🌼رفتم و از داخل جوی آب برداشتم تا صدایش مردمی که خواب هستند را اذیت نکند. "
او با کار خودش، به ما که نوجوان بودیم، درس بسیجی بودن و چگونه زیستن می آموخت.🦋🌼
امـٰامعلی(ع) :
لذتهای دنیوی شنیدن و وصف آنها بهتر
از دیدن آنهاست و لذت آخرت دیدنش بهتراز شنیدنش میباشد ! :) - نهجالفصاحھ-
#یکروایتعاشقانه💍
مهریہ ما یك جلد
کلام الله مجید بود و یك سکہ طلآ
سکہ را کہ بعد عقد بخشیدم
اما آن یڪ جلد قرآن را
محمد بعد از ازدواج خـرید
و در صفحہ اولش اینطور نوشت :
امید بہ این است کہ این کتاب
اساس حرکت مشترکِ مآ باشد
و نہ چیز دیگر ؛ کہ همہ چیز
فنا پذیر است جز این کتاب
حالا هر چند وقت یکبار وقتے
خستگے بر من غلبہ مےکند
این نوشتہ ها را مےخوانم
و آرام مےگیرم..♥️
#روایتے_از_همسرِ↓
شهید محمد جـهانآرا
#حدیث_عشق 🍂
ما همیشه فکر میکنیم🧐
شهدا یه کار خاصیکردن که انقدر پاک بودن و شهید شدن 🌷
ولی نه رفیق🖐
واقعیتش اینه که خیلی کارهارو نکردن که شهید شدن[🌱✨]
#تلنگــر [❤️🕊]
از هوایے تنفس مے ڪنید
ڪہ بوے خونِ شهدا مے دهد،
در زمینے راه می روید ڪہ از خونِ شهدا گلگون استــ و این شهیدان بر همہ اعمال شما ناظرند...🌿•°
#حواسمونهسترفیق⁉️
14-Naseri-16.mp3
3.5M
نا امید نشید از رحمت من، ابدا...
اِنَّ الله یَغْفِرُ الذنوبَ جَمیعا
•آیتاللهناصری
#طنزجبہھ(:
چفیھیھبسیجیو
ازدستشقاپیدن ؛
دادمیزد : آهـــای!
سفره؛حولھ؛لحاف؛
زیرانداز؛روانداز؛
دستمال؛ماسڪ؛ڪلاه؛
ڪمربند؛جانماز؛سایھبون؛
ڪفن؛باندزخم؛تورماهیگیریم
...همروبردن😂👊🏼
آیتاللھبهجتره ؛
با کسی نشست و برخاست کنید که همین
که او را دیدید به یاد اطاعت خدا بیفتید.
نه با کسانی که در فکر معاصی هستند و
انسان را از یاد خدا باز می دارند :)🌼
هرکسابتدا،
بایدمبارزهرابانفسخویشآغاز کند؛
وطورۍمبارزه کند
کھشیطانتوانمقابلھ با او را نداشته باشد!
بہیادخداباشید:)
-شہیدحفیظے-🌱
هدایت شده از 『اِسٺۅرےَلَنـد٘』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونےپهلونڪیھ؟!😶
「 •STORY🍃. ! 」
🕊پنجشنبه ها که میشود؛
مدام با خودم میگویمنکند
درحرفزدنفقط،پایبندشهدا
بمانمنکنددرعملازکاروانشما
جابمانم...نڪندجاییگوشهای
،درونخلوتی،بلغزمو باشیطان
تنهابمانم؛نکندروزی برسد
کهبهراهشما بیاعتنابمانماینچند
صباحدنیابگذردومنمرگِمغزیشده
ایدرکمابمانمآخرش ببازم وهیچ
وپوچوفنابمانمراستشآرزوکهبر
جوانانعیبنیستپنجشنبه هاکه
میشودآرزو میڪنم،بیایمڪنار مزارتبنشینمو«تاابدهمانجابمانم »
محمودمرادزادگان
شهیدمصطفیچمران🍂
4_6037255624692072709.mp3
2.28M
عبادت از سر سیری چی میشه؟
عُجب میشه..!
#حاجآقاپناهیان👌🍃
-پیامبر اکرم[ص]:
"دردولتِاو،مردمآنچنان
دررفاهوآسایشۍبہسرمےبرند؛
کھهرگزنظیرِآندیدهنشدهاست! :)"🌿
🌼شب جمعه و ساعت دو نیمه شب بود. جلوی مسجد محمدی (در اتوبان شهید محلاتی) مشغول ایست و بازرسی بودیم.
من و چند جوان دیگر، کنار ابراهیم هادی روی پله مسجد نشستیم و او برای ما صحبت می کرد.
🌼یکباره از جا پریددوید و به سمت ابتدای خیابان مجاور که صد متر با ما فاصله داشت رفت
نشست و دستش را توی جوی آب کرد بعدهم برگشت.
🌼با تعجب پرسیدم: "آقا ابرام چی شد"
گفت: "هیچی، یک پیت حلبی توی جوی آب افتاده بود و همینطور که می رفت، سر و صدا ایجاد می کرد.
🌼رفتم و از داخل جوی آب برداشتم تا صدایش مردمی که خواب هستند را اذیت نکند. "
او با کار خودش، به ما که نوجوان بودیم، درس #بسیجی بودن و چگونه زیستن می آموخت.🦋🌼
#دوست_دارم_مثل_تو_باشم
28.5K
﷽
رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴿۴﴾
سورهمبارکهالممتحنه..🌱
°•°ʝoɨn
❥@refigh_shahidam
-ایآرزویِدیده
-دلمدرهوایتوست'!
-العجلایقراردلبیقـرارمـ