ختم #قرآن روز بیست چهارم
صفحه ۲۵ آیه {۱۶۴}
هدیه به روح پاک "شهید مصطفی صدرزاده"
#قرار_عاشقی 🌱
@refigham_rasul
اندکی شناخت 💫💚
ولادت :۲۰ شهریور ۱۳۶۵(شوشتر )
شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴ مصادف با تاسوعا(حلب،سوریه )
کتاب زندگینامه : قرار بی قرار
شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی "سیدابراهیم" متولد 1365 بود. ساکن اسلامشهر بود و دو فرزند داشت. شهید سید ابراهیم فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر فاطمیون بود. او برای اعزام به سوریه تلاش های فراوان کرد ولی موفق نشد. تا اینکه به عنوان یک مهاجر افغانستانی خود را به لشکر فاطمیون رساند.
اراذل و اوباش را جذب هیئت می کرد
می رفت دست در گردن کسی که کنار جوی آب نشسته بود میانداخت و می گفت: «داداش بیا دو دقیقه رو با ما بد بگذرون» یا مثلا با اینکه سن خودش کم بود به مدرسه میرفت، لیست بچهها را میگرفت به آنها زنگ میزد و به مسجد دعوتشان می کرد. مصطفی حتی افرادی که همه به چشم اراذل و اوباش به آنها نگاه میکردند، جذب هیئت میکرد.
فرج امام زمان (عج)
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#رمضان
@refigham_rasul
ختم #قرآن روز بیست و پنجم
صفحه ۲۶ آیه {۱۷۰}
هدیه به روح پاک "شهید امیر سیاوشی"
التماس دعا 🙏
#قرار_عاشقی🌱
@refigham_rasul
اندکی شناخت 💫💚
ولادت :۱۵ خرداد ۱۳۶۷(تهران )
شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴(حلب،سوریه )
کتاب زندگینامه : هیچ چیز مثل همیشه نیست
شغل امیر طوری بود که به عنوان گارد حفاظتی کشتیها به مأموریتهای برون مرزی میرفت. همیشه احتمال شهادتش بود اما هیچ وقت از شهید شدن با من حرفی نمیزد اما چند ماه آخر گاهی حرفهایی میزد که همیشه با واکنش، اشک و اعتراض من روبهرو میشد. چند باری که گفت دوست دارد شهید شود من دلخور میشدم و میگفتم حق نداری زودتر از من بروی.
وقتی بیتابی من را میدید، میگفت: بسیار خب! شهادت لیاقت میخواهد، پس خودت را ناراحت نکن. سرش را خم میکرد و میگفت اصلاً با هم شهید میشویم و میخندید.
فرج امام زمان (عج)
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_امیر_سیاوشی
#رمضان
@refigham_rasul
《وَالضُّحَىوَاللَّیْلِ إِذَاسَجَى
《مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ↻
سوگندبهروزوقتینورمیگیردوبهشبوقتی آراممیگیردکهمننهتورارهاکردهامونهباتو دشمنیکردهام ؛ ضحۍ¹
#ماه_رمضان | #رمضان | #امام_زمان
@refigham_rasul
ختم #قرآن روز بیست و ششم ...
صفحه ۲۷ آیه {۱۷۷} 🌱
هدیه به روح پاک شهید «جواد الله کرم»
@refigham_rasul
اندکی شناخت 💫💚
ولادت :۲ تیر ۱۳۶۰(تهران )
شهادت : ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵(خان طومان،سوریه )
کتاب زندگینامه : اینگونه باید باشیم
قسم می داد ازش عکس نگیرند گفتم وظیفه من تهیه عکس است می گفت از کار ها بگیر از چهره من نه ، شب بود همه جمع نشسته بودیم داشتیم شوخی می کردیم گفت بچه ها امشب کمتر شوخی کنید. تعجب کردم گفتم جواد نکنه داری شهید میشوی گفت آره نزدیکه ،هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم همه لحظاتی در سکوت رفتند یکی از بچه ها دوربین آورد گفت: بگذار چند تا عکس بگیریم گفت باشه نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم فرداش جواد شهید شد.
مزار ایشان در #قطعه ۵۰ گلزار شهدای #تهران قرار دارد .
فرج امام زمان (عج)
#شهید_مدافع_حرم # سوریه #زندگی
#شهید_جواد_الله_کرم
#رمضان
@refigham_rasul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔🕊️
انشام دوباره بیست،بابای گلم
موضوع «کسی که نیست» بابای گلم!
دیشب زن همسایه به من گفت:«یتیم»
معنای «یتیم» چیست؟ بابای گلم !
🥺🥀
#فرزندان_شهید_الله_کرم #یتیم #سوریه
@refigham_rasul
دعای روز بیست و هفتم #ماه_عاشقی ... 🌱
قبول باشه ... ❤️
#رمضان
صبح بخیر ❤️✨
─━━━━⊱💌⊰━━━━─
𝐉𝐨𝐢𝐧 : @refigham_rasul
اندکی شناخت 💫💚
ولادت :۴ اردیبهشت ۱۳۶۸(قزوین )
شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴(حلب،سوریه )
کتاب زندگینامه : یادت باشه
ساعات آخر ٍ بدرقه، همسرم گفت «دوری از تو برایم سخت است، من آنجا در کنار دوستانم و پشت تلفن نمی توانم بگویم دوستت دارم، نمی توانم بگویم دلم برایت تنگ شده، چه کنم؟». یاد همسر یکی از شهدا افتادم، به حمید گفتم: «هر زمان دلت تنگ شد بگو یادت باشه و من هم خواهم گفت یادم هست…»
این طرح را پسندید و با خوشحالی هنگام پایین رفتن از پله های خانه بلندبلند می گفت «یادت باشه، یادت باشه» و من هم با لبخند درحالی که اشک می ریختم و آخرین لحظات بودن با معشوقم را در ذهن حک می کردم پاسخ می دادم «یادم هس ت …یادم هس ت …»
فرج امام زمان (عج)
#شهید_مدافع_حرم #سوریه #زندگی
#شهید_حمید_سیاهکالی
#رمضان
@refigham_rasul
🔸 اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ.
"صبحتون منور به نگاه ضامن آهو"
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
@refigham_rasul
ختم #قرآن روز بیست و هشتم
صفحه ۲۹ آیه {۱۸۷} 🪴
هدیه به روح پاک "شهید محمد حسین محمد خانی "
@refigham_rasul
اندکی شناخت 💫💚
ولادت :۹ آذر ۱۳۶۴(تهران )
شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴(حلب،سوریه )
کتاب زندگینامه : قصه دلبری، عمار حلب
برشی از #کتاب قصه دلبری :
هر روز به نحوی پیغام میفرستاد و میخواست بیاید #خواستگاری. جواب سربالا میدادم. داخل دانشگاه جلویم سبز شد. خیلی جدی و بی مقدمه پرسید: «چرا هر کی رو میفرستم جلو، جوابتون منفیه؟» بدون مکث گفتم: «ما به درد هم نمیخوریم!» با اعتماد به نفس صدایش را صاف کرد: «ولی من فکر میکنم خیلی به هم میخوریم!» جوابم را کوبیدم توی صورتش: «آدم باید کسی که میخواد همراهش بشه، به دلش بشینه!» خنده پیروزمندانهای سر داد، انگار به خواستهاش رسیده بود: «یعنی این مسئله حل بشه، مشکل شمام حل میشه؟» جوابی نداشتم. #چادرم را زیر چانه محکم چسبیدم و صحنه را خالی کردم. از همان جایی که ایستاده بود، صدا بلند کرد: «ببین! حالا این قدر دست دست میکنی، ولی میاد زمانی که #حسرت این روزا رو بخوری!» با این که زیر لب گفتم «چه اعتماد به نفس کاذبی»، تا برسم خانه، مدام این چند کلمه در ذهنم میچرخید: «حسرت این روزا!»
مزار ایشان د. گلزار شهدای #تهران #قطعه ۵۳ قرار دارد.
فرج امام زمان (عج)
#شهید_مدافع_حرم # سوریه #زندگی
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#رمضان
@refigham_rasul