eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
303 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
. . . 🔴حتما ادامه ی داستان رو توی دو تا کامنت اول این پست بخونید...چون بعضیا روزهای قبل نخوندم دوباره تاکید کردم 🔴 . . . -حرفهاش بهش ارامش میداد...نمیدونستم چی بگم..فقط گوش میکردم. . . -خوب ریحانه خانم...شما سوالی ندارید که بپرسین؟! . -نه آقا سید 😶 . -اما من یه حرفهایی دارم 😔 . -بفرمایید 😯 . -میخواستم بگم یه ادم نظراتش شاید با گذشت زمان تغییر کنه😔 شاید تفکرش به یه چیز عوض بشه😔 شاید یه کسی یا چیزی رو که قبلا دوست داشت دیگه دوست نداشته باشه😔 به نظرم باید به همچین ادمی حق داد😔 . -این حرفها یعنی چی آقا سید؟! 😢 . -یعنی که😕....چطور بگم اخه.. 😔 . -چیو چطور بگید 😢😢 . -میدونید شما حق دارید با خونواده و کنار خونوادتون زندگی کنین..راستیتش من هم نظرم نسبت به شما... 😕 . اینجا که رسید اشکام بی اختیار جاری شد 😢😢 . -راستیتش من هم نظرم نسبت به شما همون نظر سابقه و دوستتون دارم 😄😄 اخییشش از اشکاتون معلوم شد شما هم دوستم دارید😂😂 . -خیلی بد هستین !😑😑 . -خواهش میکنم...خوبی از خودتونه 😊 . -به قول خودتون لا اله الاالله 😐 . -خوب بهتره خانواده ها رو بیشتر منتظر نزاریم...شما هم اشکاتونو پاک کنین فک میکنن اینجا پیاز پوست کندیما...بریم بیرون ؟!😯 . -بله بفرمایین 😐 . -فقط زهرا رو صدا کنین بیاد کمکم کنه که بیام... . -اگه اجازه بدین خودم کمکتون میکنم 😊😊 . و اروم ویلچر اقا سید رو هل دادن و به سمت خانواده ها رفتیم...مادر اقا سید با دیدن این صحنه بی اختیار شروع به دست زدن کرد و مامان منم یه لبخندی روی لبش نشست☺ اونشب قرار عقد رو گذاشتیم و یه روز بی سر و صدا و هیچ جشن گرفتنی رفتیم محضر ومراسم عقد رو برگزار کردیم...پدر اقا سید یه خونه کوچیک برامون خرید و با پول عروسی هم چون من گواهینامه داشتم یه ماشین معمولی خریدیم... . . 🔴یک ماه پس از عقد... . -ریحانه جان . -جانم آقایی . -خانمی دلم خیلی برا امام رضا تنگ شده.😔..همسفرمون میشی یه سفر بریم؟!😕 . -شما هرجا بخوای بری ما در رکابتیم فرمانده 😊 . -اخه چه قدر یه نفر میتونه خانم باشه 😊😊حالا با هواپیما بریم یا قطار؟! . -هیچکدوم 😉 . -یعنی چی؟!با اتوبوس بریم؟!😯 . -نوچچچ😌....من خودم میخوام راننده آقای فرمانده بشم😊 . -ریحانه نه ها😯...راه طولانیه خسته میشی... . -هرجا خسته شدیم میزنیم بغل استراحت میکنیم...😏 . -لا اله الا الله...میدونم الان هرچی بگم شما یه جواب میخوای بیاری...بریم به امید خدا...داعش نتونست مارو بکشه ببینم شما چیکار میکنی؟! 😂😂 اماده سفر شدیم و به سمت مشهد حرکت کردیم...تمام جاده برام انگار ورق خوردن یه خاطره شیرین بود😊😊 تو ماشین نشسته بودیم و من پشت فرمون و داشتیم اولین سفر دونفره با ماشین خودمونو تجربه می کردیم😊 -ریحانه جان چرا از این جاده میری😯جاده اصلی خلوته که😐 . -کار دارم😊 . -لا اله الا الله...اخه اینجا چیکار داری؟! . -صبر داشته باش دیگه 😐 راستی آقایی؟! . -جانم ریحانه بانو؟؟ . -اون مسجده کجا بود دقیقا ؟! 😕 . -کدوم مسجد؟!😯 . -همون مسجده که اونروز وایساده بودیم برای نماز درش بسته بودا...😕 . -اها...اها...یکم جلوتره...حالا اونجا چیکار داری؟؟😉 . -اخه اونجا اولین جایی بود پی بردم شما چه قدر خوبی😃😃 . -امان از دست شما بانو😃😃 . -ریحانه جان؟ -جان ریحانه😊 -اونموقع ها یه اهنگی داشتی😆😆نداری الان؟😂 . -ااااا سید 😑 . -خوب چیه مگه..چی میگفت اهنگه ؟!؟😌اها اها خوشگلا باید برقصن😂😂 . -سید؟!😑😑 . -باشه باشه...ما تسلیم...😄😄 . ریحانه ؟! . -جان دل😊 . -ممنون که هستی 😊😊 . جلوی مسجد ترمز کردم و پیاده شدم و به سیدم کمک کردم رو ویلچرش بشینه...و رفتیم سمت مسجد... . -اااا ریحانه انگار بازم درش قفله 😯 . -چه بهتر مثل اون موقع بیرون نماز میخونیم...😊 . -اخه الان وقت اذان نیست که😐 . -دو رکعت نماز شکر میخوام بخونم... . -ریحانه همه چی مثل اون موقع به جز من و تو...اون موقع من دو تا پا داشتم که الان ندارم...ولی الان شما دوتا بال داری داری که اونموقع نداری... . ریحانه جان الان میفهمم که تو فرشته ای😊😊 . ممنونم از نگاه همه دوستان که این چهل روز تحمل کردن اولین تجربه ی داستان نویسی مارو🙏🙏 . 🔴یه توضیحاتی درباره داستان تو پست بعدی میزارم ان شا الله... منبع👇🏻 Instagram:mahdibani72 💌 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
سلام و شب بخیر🌚 خدمت همسنگران👭👬 عزیز❤️ از رو براتون ارسال کردم ان شاءالله خوشتون اومده باشِ 😊😊😊🌹😊😊😊 لطفا مارو در بهتر شدن کانال کمک کنید🙏🙏 هر گونه برای بهتر شدن خودتون دارید مارو بی دریغ نکنید 🌹❤️🌹 ما پذیرای پیشنهادات و انتقادات شما هستیم با دلو جان 🌺🌺🌺 لحظه های خوبی کنار خانواده تون👨‍👩‍👧‍👦 داشته باشین ☺️☺️☺️☺️ لطفا جهت ارتباط با به زیر مراجعه کنید ❤️❤️ @zahra_mab_62 ❤️❤️ ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوباره تیک تاک قلبم به تیک تاک ساعت عاشقی نزدیک میشود وقتی ساعت بِ 00:00 نزدیک میشود تپشهای قلب من نیز تندتر میشود درستِ ک من روسیاه لیاقت دوسـ❤️ـت داشته شدن رو ندارم😔 ولی آقا جان من تو رو دوسـ💝ـت دارم 😔😔😔❤️😔😔😔 ❤️❤️:❤️❤️ ❤️❤️:❤️❤️ یعنی به یاد امامزمانت باشی هر لحظه هر کجا... ❣❣❣❣❣ @zahra_mab_62 💓 ❣ 💓 ❣ 💓 ❣ 💓 ❣ 💓 شبتون مهدوی 🤲 ❤️ 🤲 ❤️ 🤲 ❤️ 🤲 ❤️ 🤲 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
به توکل نام اعظمت 💛💛بِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیم💛💛
🌅صبح خود را با سلام به چهارده معصــوم علیهم السلام شروع کنیم..🌅 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
بیاییم در هر سپده دم که برمی خیزیم و بالهای                             قلبـ💓ـمان را می گشاییم، سپـ🙏ـاس گوییم خـ❤️ـداوندی که یک روز دیگر                                                                                 از حیات عشق را، به ما ارزانی داشته است. 🌹🌹🌹🌹  اذان صبح آوایی ست که همگان آن را                                                      می شنوند اما فقط آنهایی که اهل قیامتند به پا می خیزند. آنانکه پرواز را آموخته اند بدون بال هم                                                       میتوانند به آسمان آبی و بی ابر خداوند پرواز کنند. خوشا به حال این دسته آدما😢😢 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
سلام✋ همسنگران عزیز❤️ صبحتون🌅 همونجوری ک خـ💛ـدای جان براتون رقم زده باشه و شمام شکرگذار🙏 باشید 😊😊😊😊 صبحتون امروز طلایی ☀️☀️☀️☀️ ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
امروز یهو به سرم زد این وقت صبح تو کانال پست ارسال کنم 🙈🙈🤦‍♀🤦‍♀🙈🙈
#غافلگیری_فرمانده *اوایل بهمن ماه ۱۳۶۲ بود. #حاج‌همت وارد پادگان شد و تعدادی از نیروهای اطلاعات - عملیات لشگر را در کنار خود جمع کرد و با آنها حرف زد🗣. روز بعد با همان نیروها به سفری که هیچ کس نمی‌دانست رفت و پس از دو روز بازگشتند. هرکدام از نیروهای لشگر از آن گروه می‌پرسیدند کجا رفتند😕 هیچ‌کدام حرفی نمی‌زدند😐 بار دوم #حاج همت تعداد دیگری را با خود برد آنها مسئولان لشگر بودند. همگی سوار یک ماشین نظامی شدند🚔 و از #دوکوهه بیرون زدند. هنوز فاصله زیادی از پادگان نگرفته بودند که همراهان #حاج‌همت از وی محل مأموریت‌شان را پرسیدند #همت گفت:‌ «خواهید فهمید.» ‌ماشین از اندیشمک گذشت و راه اهواز را در پیش گرفت😶 هر کدام از نیروها جبهه و شهری را حدس می‌زد. اما وقتی ماشین به اهواز رسید و راه خود را به طرف جاده اهواز-خرمشهر ادامه داد، کسانی که حدس می‌زدند به سمت سوسنگرد، آبادان و یا محورهایی که پیش از اهواز به آن‌جا راه داشت می‌روند،‌ حرفشان را پس گرفتند. تمام راه #حاج‌همت حرفی نزد😃. سرنشینان خودرو سعی کردند تا با هر بهانه‌ای مقصد را از او بپرسند، ولی حتی در لابه‌لای شوخی‌هایی که می‌کردند نتوانستند حرفی از #همت بشنوند😂. او تنها می‌گفتم: «بعداً خواهید فهمید.»آنها نزدیک به ۵۰ کیلومتر از اهواز فاصله گرفته بودند. راننده🚔 فرمان را به طرف جاده‌ای که به جفیر می‌رفت چرخاند. دیگر مقصد قابل پیش‌بینی بود. #همت به آرامی سرش را برگرداند و با لبخندی دلنشین😃 خطاب به سرنشینانی که روی صندلی عقب نشسته بودند گفت: «میریم، طلائیه!»😊 یکی از آنها با لحن خاصی گفت: «نمی‌گفتی هم می‌دانستیم.😂 #لبخندهای_خاکی #طنز