eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
303 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
#زندگینامه شهید محمودرضا بیضائی در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۶۰ در خانواده‌ای #مذهبی و دارای #ریشه #روحانیت در #تبریز #متولد شد. #تحصیلات #ابتدائی، #راهنمایی و #دبیرستان را در تبریز گذراند. در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت #پایگاه_مقاومت_شهید_بابایی #مسجد_چهارده_معصوم (ع) #شهرک_پرواز تبریز – درآمد و حضور مستمر در جمع #بسیجیان پایگاه، اولین بارقه‌های #عشق به #فرهنگ_مقاومت_و_ایثار و #شهادت را در او بوجود آورد. در همین ایام با #رزمنده #هنرمند_بسیجی ، #حاج_بهزاد_پروین_قدس، آشنا شد. این آشنایی، بعدها زمینه ساز آشنایی مبسوط با #میراث مکتوب و تصویری #دفاع_مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. دیدار و #مصاحبه با خانواده #شهدا و #گردآوری_خاطرات_شهدا و جمع آوری کتاب‌ها و #نشریات #حوزه_ادبیات دفاع مقدس از ثمراتی بود که آشنایی با حاج بهزاد با خود داشت. #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
《شهید مدافع حرم بختی 》 🌹🌸ما می‌رویم قهر!  🌸همانطور که گفتم مصطفی از بقیه بچه‌ها شیطان تر بود. یکبار بالای کمد آتش روشن کرده بود که وقتی فهمیدم کلی دعوایش کردم. پرسیدم: چرا آتش روشن کردی؟! گفت هرجا روشن می‌کردم دعوایم می‌کردی اما اینجا مرا نمی دیدی.(خنده) در تربیت فرزندانم خیلی سخت­گیر بودم، اگر به جایی می­‌رسید که موضوع حاد بود تنبیه‌شان هم می‌کرد. اما در کل رابطه دوستانه داشتیم و حتی گاهی با آنها فوتبال و دوچرخه سواری بازی می‌کردم و معمولا اجازه می‌دادم برنده شوند تا فکر کنند بالاتر هستند.  🌷یکبار دیگر سر موضوعی همه شان را دعوا کردم. آنها هم با هدایت مصطفی با من قهر کردند و بدون اطلاع من وسایل را جمع کرده و به حساب خودشان داشتند می‌رفتند پیک نیک. پرسیدم کجا می‌روید؟ گفتند داریم می‌ریم قهر. خنده‌ام گرفته بود اما جلوی خودم را گرفتم و گفتم: حالا کجا می‌روید قهر؟ گفتند: بالاخره یک جایی می­‌رویم دیگر. چیزی نگفتم تا ببینم کجا می‌روند و چکار می‌کنند؟ چادرم را برداشتم و پنهانی پشت سرشان رفتم. یک جایی مثل پارک وسایل را پهن کردند و با هم می گفتند حالا کجا برویم؟ بعد به این نتیجه رسیدند برگردند خانه. کارهایشان برایم جالب بود.  🍃💫*رتبه اول دانشگاه پیام نور  مصطفی سه سال حوزه درس خواند و ملبس هم شد. حافظه خوبی داشت و در کارهایش با دقت بود. مجتبی هم رتبه اول دانشگاه پیام نور در رشته حقوق بود.  📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت