#نحوه_شهادت
سعيد #تيربارچی بود.
#شهيد_زهره_وند كه همشهريمان بود همزمان با برادرم به #شهادت رسيد. سعيد چون تيربارچي بود نميتوانستند او را بزنند. همرزمانش ميگفتند تك تيراندازها تند و تند به طرفش شليك ميكردند. فرماندهشان تعريف ميكرد ظهر كه #عمليات شروع شد، تا شب وهابيها به طرف ما #خمپاره شليك ميكردند. موقع اذان كه شد سعيد گفت حاجي بيا نمازمان را نوبتي بخوانيم.
فرماندهشان ميگفت به خودمان گفتيم اين جوان 24 ساله وسط آتش جنگ فكر نماز است.
آخر آتش زياد بود.
نماز را نوبتي خوانديم. فرماندهاش ميگفت از نحوه دقيق شهادت برادرم اطلاع نداريم اما همرزمش ميگفت سعيد 200 متر از ما جلوتر بود.
همان جا به شهادت رسيد و پيكرش مدتي در منطقه ماند و بعد از آزادسازي آن منطقه پيكرش را براي ما آوردند. سعيد كه شهيد شد ما سه ماه خبري از او نداشتيم. يك شب خواب ديدم جمعيت زيادي به سمت #بهشت_زهرا ميروند. سعيد روي دوش جمعيت بود. تيشرت مشكي تنش بود و #يازهرا روي آن نوشته شده بود.
به من گفت به خدا من ميآيم و با وعدهاي كه در خواب به من داده بود بعد از سه ماه پيكرش برگشت.
@Refighe_Shahidam313