شکنجه های منافقین و سختی های پاسدار مبارز شهید قاسمعلی
برادرش واقعه را اينگونه تشريح می کند:
در يكى از روزهاى آخر سال 1358 هنگامى كه قاسم از منزل به طرف محل كار مىرفت، در بين راه در نزديكى مهمانسراى چيندكا- ايستاده بود كه ماشين سفيد رنگ آريا با چهار سرنشين در جلويش توقف می کند. آنها وانمود می کنند يكى از سرنشينان حالش خوب نيست از قاسم مىخواهند آنها را به بيمارستان بوعلى سارى راهنمايى كند. قاسم آنها را راهنمايى می کند اما آنها از وى می خواهند چون در شهر غريب هستند به همراه آنان رفته و راه را نشان دهد. زمانى كه به مقابل بيمارستان مى رسند، قاسم می گويد بيمارستان اينجا است. آنها اسلحه را روى گلويش گذاشته و چشم و دست او را می بندند و با يك بادام كه آغشته به مواد بیهوش كننده بود او را بیهوش می کنند و به يك زيرزمين می برند. پس از مدتى كه قاسم به هوش مىآيد او را به اتاقى می برند كه هفت نفر در آن اتاق نشسته بودند. در بين راه قاسم می گويد مرا كجا می بريد و آنها می گويند: شما يك امام سيزدهم داريد، مىخواهيم حالا امام چهاردهم را نشانت بدهيم داخل اتاق چشم او را باز می کنند و قاسم افرادى را می بيند كه خود را شبيه ياسر عرفات درآورده بودند. آنها شروع می کنند به سؤال از قاسم و اولين سؤال اين است كه شما با مجاهدين چطور رفتار می کنيد؟ قاسم جواب می دهد: چطور شما قبل از اينكه اسم و شغلم را بپرسيد اين سؤال را می کنيد؟ آنها در جواب می گويند: ما تو را مىشناسيم، تو يك پاسدارى. قاسم فورى می گويد اشتباه می کنيد، اسم من حسن مظفرى و شغلم راننده تاكسى است. در اين هنگام او را كتك مى زنند. دو بار از قاسم بازجويى می کنند و هر دفعه به او در ازاى جواب وعده آزادى می دهند اما هر بار جواب قاسم همان است. بعد از اينكه منافقين ديدند نمى توانند جوابى از او بگيرند به دستهاى او دستبند آهنى زده و در جاده قم - اراك بين تپه هاانداختند قاسم با ساييدن صورتش به زمين توانست چشمبند را كنار بزند و نگاهى به محيط اطرافش بياندازد. سپس خود را به يكى از قله هاى اطراف رساند و از آنجا به اطراف نگاه كرد. ديد چيزى رفت و آمد می کند. ابتدا خيال كرد چوپان و گوسفندان است اما وقتى نزديكتر شد جاده را ديد كه در آن ماشينها رفت و آمد می کردند. خود را با ماشينى به قم رساند و در سپاه پاسداران دستش را باز كردند. در آنجا قاسم می بيند كه بعضي ها گريه می کنند و بعضى هم مى خندند. تعجب می کند؛ به او می گويند برو در آينه خودت را نگاه كن. وقتى قاسم جلو آينه رفت ديد كه يك طرف موى سرش و ريشش را تراشيده اند. اين وقايع در طول پنج روز گذشت در حالى كه او فكر می کرد بيست وچهار ساعت گذشته است.
📚موضوع مرتبط:
#شهید_قاسمعلی_صادقی
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#04_17
#jihad
#martyr
ایثار، ایمان و اخلاق شهید قاسمعلی صادقی
ايثار او در جبهه زبانزد بود تا جايى كه گاه پولهاى شخصى خود را در بين رزمندگان تقسيم می کرد. به مستضعفان و خانواده شهدا سر مى زد. همسرش می گويد: «قاسم فردى متواضع، مهربان و خونگرم بود. هر روز كه می گذشت بر تقوا و ايمان و توجه در نمازش افزوده مى شد.»
قاسم با انجمن اسلامى و افراد حزب اللهى در زادگاهش روابط نزديك و صميمى داشت و از افراد سست ايمان، رياكار و منافق متنفر بود. فرزندانش را خيلى دوست داشت و با ملايمت و مهربانى با آنها برخورد می کرد آرزو داشت از سربازان مخلص انقلاب باشند و در راه خدا شهيد شوند. به تحصيل فرزندانش تاكيد فراوانى داشت. به دخترش فريبا گفته بود: «درس مايه سربلندى است اگر مىخواهى به جايى برسى بايد درست را خوب بخوانى و پيشرفت كنى.»
📚موضوع مرتبط:
#شهید_قاسمعلی_صادقی
#شهید_دفاع_مقدس
#ویژگی_شخصیتی
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#04_17
#jihad
#martyr
عشق و علاقه شهید قاسمعلی صادقی به بسیجیان
على رغم سخت گيرى در آموزش فنون نظامى به رزمندگان و بسيجيان، علاقه عجيبى به آنان داشت.
درباره بسيجيان می گفت: «اگر بسيجى به من فحش بدهد مثل اين است كه دعا كرده است.»
يكى از همرزمانش می گويد: «كسی نبود كه با قاسمعلى صادقى كار بكند و شيفته اخلاق او نشود.»
📚موضوع مرتبط:
#شهید_قاسمعلی_صادقی
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#04_17
#jihad
#martyr
دوران کودکی و نوجوانی و تحصیلی شهید قاسمعلی صادقی:
قاسمعلى صادقى فرزند دوم حسين در روستاى طالش محله پهناب - در هفت كيلومترى شهر جويبار و هجده كيلومترى سارى - در خانواده اى كشاورز و مذهبى در سال 1331 متولد شد. قبل از ورود به دبستان در مكتب خانه با قرآن آشنا شد. دوره ابتدايى را در دبستان تلارك از روستاهاى همجوار زادگاهش گذراند. پس از اتمام دوره ابتدايى نظام قديم در دبستان دكتر شريعتى جويبار مشغول به تحصيل شد. پس از گذراندن دوران سه ساله متوسطه به شهر سارى رفت و در رشته علوم طبيعى ادامه تحصيل داد. اما به علت وضعيت بد مالى قادر به ادامه تحصيل نشد و ترك تحصيل كرد.
نحوه شهادت:
شهید در ششم تیر ماه 1364 با انفجار خمپاره ای مجروح و در هفدهم تیرماه 1364 پس از شصت و چهار ماه حضور در جبهه به شهادت رسید.
📚موضوع مرتبط:
#شهید_قاسمعلی_صادقی
#شهید_دفاع_مقدس
#نحوه_شهادت
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#04_17
#jihad
#martyr
امام صادق عليه السلام:
إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا.
برتری نماز اول وقت
نسبت به آخر وقت،
مانند برتری آخرت است
نسبت به دنیا.
#یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
@Refighe_Shahidam313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اول نیت کنید بعد انتخاب کنید☺️
♥️بعد ببین شهید انتخاب شده ات چه کلام و مسیری رو برات بازمیکنه♥️
🌀 پاکت نامه را باز کن🌀
1️⃣:🌸https://digipostal.ir/cdpyeku
2️⃣:🌸 https://digipostal.ir/cezrjuy
3️⃣:🌸https://digipostal.ir/c7xyhkp
4️⃣:🌸 https://digipostal.ir/ci8mse0
5️⃣:🌸https://digipostal.ir/cyhxo3x
6️⃣:🌸https://digipostal.ir/cgyuw6q
6️⃣:🌸https://digipostal.ir/cgyuw6q
7️⃣:🌸 https://digipostal.ir/cpq96w8
8️⃣:🌸https://digipostal.ir/c7gf1c8
9️⃣:🌸https://digipostal.ir/ctft0ru
1️⃣0️⃣🌸https://digipostal.ir/crmy01v🌸
التـماس دعاۍ ویژه
قشنگه امتحان کنید.
@Refighe_Shahidam313
میگفت:
👇👇
💞دوست داشتن 💞
حد وسط نداره
اگه کسے رو دوست داشته باشے،
غمگین خواهے شد!
مگر اینکه خــ<💝>ـــدا رو بیشتر از همه دوست
داشته باشے،
آنگاه به تعادل میرسے...
🍂 #استاد_پناهیان #یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
@Refighe_Shahidam313
@Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
میگفت: 👇👇 💞دوست داشتن 💞 حد وسط نداره اگه کسے رو دوست داشته باشے، غمگین خواهے شد! مگر اینکه خــ<💝>ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻شیطانِ همراه🔻
✍ قرآن کریم میفرماید: #غفلت از یادِ #خدا، باعثِ همنشینی با #شیطان میشه.
چون دل يا جاى #خدا است، يا جای #شيطان:👇
🕋 وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطٰاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ (زخرف/۳۶)
💢 هر کس که از یادِ «خدایِ رحمان» رویگردان شود، «شیطانی» را بر او مسلّط میگردانیم، که همواره همنشینِ او خواهد بود.
یعنی کسی که بندگیِ #خدا رو نکنه، باید بندگیِ #شیطان رو بکنه.
و این #شیطان، نه تنها در این #دنیا، که در #آخرت هم همراهِ این شخصِ غافل هست:
🕋 حَتّٰی إِذٰا جٰاءَنٰا قٰالَ یٰا لَیْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ بُعْدَ اَلْمَشْرِقَیْنِ، فَبِئْسَ اَلْقَرِینُ (زخرف/۳۸)
💢 تا زمانی که در #قیامت نزد ما حاضر میشود، خطاب به آن شیطانِ همراهش میگوید: «ای کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، چه بد همنشینی هستی تو».
🔔 خیلی مراقب باشیم! که دلمون، از #یاد_خدا خالی نشه..
چون میشه محلِ استقرارِ #شیطان.
⚠️ این #شيطانِ همراه و همنشین، هر چیزی میتونه باشه:
✔️ رفیق ناباب👫
✔️ شریکِ فاسد👥
✔️ همسر و فرزندِ ناشایست 👪
✔️ نامحرمِ فضای مجازی👤
✔️ گوشیِ موبایل📱
☝️ اینا اگر به دل راه پیدا کنن، میتونن با وسوسههاشون ما رو از #خدا دور کنند.
و کمکم کار به جایی میرسه که چشم👀 گوش ، دهان ، دست پا 👣 و خلاصه همه اعضاء رنگِ شیطانی به خودشون میگیرن.😈
✅️ همون چیزی که در خطبهی ۷ نهج البلاغه، از زبانِ امیرالمومنین علی (ع) نقل شده، که فرمود:👇
💢 اتَّخَذُوا الشَّیْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً:
#شیطان را مِلاک و پشتوانهی زندگیِ خود گرفتند.
وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکاً:
و #شیطان هم از آنان به عنوان دام استفاده کرد.
فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ:
پس #شیطان در وجودِ آنها لانه کرد، و تخمریزی کرد.
وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ:
و در دامنِ آنها پرورش یافت.
فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ:
پس #شیطان با چشم آنها دید، و با زبانِ آنها سخن گفت.
#یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
@Refighe_Shahidam313
🌸 #شهید_ابراهیم هادی علاقه زیادی برای خدمت به مردم داشت
🌸میگفت آدم هر کاری که میتواند باید برای بنده های خدا انجام دهد.
🌸اگر مثلا روزی میشد که کسی برای کمک بهش مراجعه نمیکرد .
میگفت میترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت را از من گرفته باشه.
🌷دوست داریم ما هم مثل تو باشیم ، ابراهیم جان. پس دعایمان کن🌷
شهیدإبــــــــــرإﮫیمﮫإدﮰ
#رفیق_شهیدم #قهرمان_من #شهید_ابراهیم_هادی #یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
@Refighe_Shahidam313
✨ای کاش
که خواب وصل تعبیر شود
✨آوازه حسن تو
جهان گیر شود
💫بر بام
رسیده آفتاب عمرم
💫ترسم به خدا
نیائی و دیر شود...
❤️❤️:❤️❤️
#صفرعاشقی
🌛شبتون مهدوی🌛