eitaa logo
درس رجال سید محمد جواد سید شبیری
1.8هزار دنبال‌کننده
294 عکس
22 ویدیو
80 فایل
درس رجال استاد سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات درسی با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
بازشناسی شخصیت «ابن أبی جِید»، اثبات وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی.pdf
950.6K
📕مقاله 〽️ "بازشناسی شخصیت «ابن أبی جِید»، اثبات وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی" 👤 جواد نفری 👤 علی عندلیبی 👤 استاد مهدی غلامعلی 🖇 فصلنامه علوم حدیث، دوره 28، شماره 1 - شماره پیاپی 107 📝 چکیده: کیستی علی بن احمد ابن ابی جِید، وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی در سده چهارم هجری مسأئلی است که این پژوهش را سامان داده است. جایگاه ویژه وی در تراث پژوهی، حضورش در اسناد روایات مهمی چون زیارت عاشورا، پرورش شاگردانی بسانِ نجاشی و طوسی و فقدان توثیق خاص بر اهمییت این پژوهش می‌افزاید. این نوشتار به شیوه کتابخانه ای و روش تحلیلی و تطبیقی، با مطالعه موردی فهارس نجاشی و طوسی سامان یافته است. دستاورد این پژوهش را می توان نخست در شناسایی نقش ابن ابی جید در انتقال افزون بر سیصد اثر حدیثی از یکصد و وسی شش راوی و اجازه نقل دویست کتابِ مشهور از چهل و چهار راوی دانست. همچنین برای نخستین بار با تکیه بر سه قاعده از قواعد توثیقات عام ـ توثیق مشایخ نجاشی، توثیق مشایخ اجازه و اکثار أجلاء ـ ، روش فهرستی و مسأله شهرت راوی، وثاقت ابن ابی جید را اثبات و نقش پر رنگ وی را در انتقال تراث حدیثی بَر نموده ایم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 مناشیء سقط در سند روایات ۱- تعلیق یکی از نکاتی که در موارد متعدّدی منشأ سقط می‌شود، تعلیق سند به اعتماد سند قبل است. به فرض، طریق کلینی این گونه بوده است: «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محّمد، عن الحسن بن محبوب» و در روایت بعدی بیان کرده است: «أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب»؛ این روایت دوم تعلیقی بوده و به اعتماد سند قبلی، «عدّة من أصحابنا» از صدر سند افتاده است. 🔹 در موارد متعّددی اتّفاق افتاده که شیخ طوسی با مراجعه به کتاب کافی، توجّه به تعلیق سند نکرده و «أحمد بن محمّد» را در صدر سند دیده، و «محمّد بن یعقوب» را در صدر سند آورده، و سند این گونه شده است: «محمّد بن یعقوب، عن أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب»، به خصوص در مورد «أحمد بن محمّد» خصوصیّتی دارد که موجب طبیعی‌تر شدن این اشتباه است. آن خصوصیّت این است که کلینی، هم در مشایخ مستقیمش «أحمد بن محمّد» وجود دارد، و هم در مشایخ با واسطه‌ او «أحمد بن محمّد» وجود دارد. همین نقل مستقیم «محمّد بن یعقوب»، منشأ اشتباه در برخی از موارد شده است. هر چند در غالب موارد، شیخ طوسی صحیح رفتار کرده و سندهای تعلیقی را دقّت کرده است. در مقدّمه‌ منتقی الجمان نیز اشاره شده است که منشأ وقوع سقط در بسیاری از مواقع، به جهت دقّت نکردن به تعلیقات در سند است.1️⃣ ۲- تفسیر ناصحیح از «بهذا الإسناد» بنده اضافه می‌کنم که گاه منشأ سقط، تفسیر ناصحیح از «بهذا الإسناد» است. فرض کنید: روایت اوّل با این سند وارد شده است: «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب» و بعد از آن بیان شده: «و بهذا الإسناد، عن ابن ابی عمیر» مراد از «بهذا الإسناد»، «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد» است، حال اگر تصوّر شود مراد از «بهذا الإسناد»، خصوص «عدّة من أصحابنا» است، «أحمد بن محمّد» از سند سقط خواهد شد. ۳- تشخیص اشتباه مرجع ضمیر یکی از مناشیء سقط، تشخیص اشتباه مرجع ضمیر است. مثلاً در سند اوّل وارد شده: «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب» و در سند بعد آمده است: «عنه، عن معاویّة بن عمار»، در این‌جا «عنه» به «الحسن بن محبوب» برمی‌گردد، حال اگر به اشتباه، ضمیر به «أحمد بن محمّد» بازگشت داده شود، «الحسن بن محبوب» از سند سقط خواهد شد. ————————————————————- 1️⃣ منتقی الجمان: ج۱، ص۲۴-۲۵: «فاعلم أنّه اتّفق لبعض الأصحاب توهّم الانقطاع في جملة من أسانيد الكافي، لغفلتهم عن ملاحظة بنائه لكثير منها على طرق سابقه، و هي طريقة معروفة بين القدماء، و العجب أنّ الشيخ رحمه الله ربما غفل عن مراعاتها، فأورد الإسناد من الكافي بصورته، و وصله بطريقه عن الكليني من غير ذكر للواسطة المتروكة، فيصير الإسناد في رواية الشيخ له منقطعاً، ولكن مراجعة الكافي تفيد وصله، و منشأ التوهّم الذي أشرنا إليه فقد الممارسة المطّلعة على التزام تلك الطريقة، فيتوقّف عن القطع بالبناء المذكور ليتحقّق به الاتّصال و ينتفي معه احتمال الانقطاع.» 🔺درس خارج اصول استاد سیّدمحمّدجواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱۰ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل ✅قسمت اوّل: عوامل موجب استعمال تعبیر «بعض أصحابنا» 🔸 عامل اوّل: در مقام نقد بودن یکی از عوامل استعمال تعبیر «بعض أصحابنا» این است که متکلّم در مقام نقد مطلب منقول است، و برای احترام، نام ناقل را نمی‌برد.1️⃣ در این موارد، نام نبردن به علّت احترام است و مطلب حاجی نوری در این که مراد از «بعض أصحابنا»، بعض زعما و بزرگان است، مطلب صحیحی است.2️⃣ ———————————————————- 1️⃣ آقای بیگدلی می‌گفت: ما نزد حاج شیخ عبدالحسین وکیلی از شاگردان آیت الله بروجردی درس می‌خواندیم. ایشان پیش از درس آیت الله بروجردی به ما درس می‌داد و درس را تا شروع شدن درس آیت الله بروجردی ادامه می‌داد. همین باعث می‌شد که ما در بین جمعیّت شاگردان مرحوم بروجردی قرار بگیریم و به همین دلیل درس ایشان را گوش می‌دادیم. در یکی از روزها، آقای بروجردی مطلبی را بدون نام بردن عالمی نقل کرده و در مقام اشکال به آن بودند. یکی از شاگردان می‌گوید: مراد شما سیّد مرتضی است؟ آقای بروجردی گفت: آقا خودم می‌دانستم و چون در مقام نقد بودم، نخواستم اسمشان را ببرم. ایشان در ادامه شروع به نصیحت کردن درباره‌ی شأن علما کردند و همین باعث شد، درس تمام شود و ادامه‌ی درس به نصیحت بگذرد. 2️⃣ خاتمة مستدرک الوسائل، ج۳، ص۵۱۰: «... و أمّا ثانياً: فلأنّهم قديماً و حديثاً، إذا رأوا في كلام أحد من العلماء: عند الأصحاب، أو عند أصحابنا، أو قال بعض أصحابنا، و نظائر ذلك، لا يشكّون في أنّ المراد بهم الفقهاء العدول، و العلماء الثقات الذين يحتجّ بقولهم في مقام تحصيل الإجماع أو الشهرة أو غير ذلك، نعم لم يختصّوا ذلك بالإماميّة، بل يطلقون الأصحاب على سائر فرق الشيعة، الذين هم في الفروع كالإماميّة، كالواقفيّة و الفطحيّة و أضرابهما، لا الزيديّة الذين صاروا عيالاً لأبي حنيفة في الفروع.» 🔺درس خارج اصول استاد سیّدمحمّدجواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تفاوت تعلیق سند در کتاب کافی با کتب تهذیب و استبصار ✳️ آیت اللّه حاج سیّد موسی شبیری زنجانی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
از آداب نقل حديث 🔻یکی از آداب مهم نقل حدیث چگونگی نسبت دادن آن به پیامبر و اهل بیت است. کلینی، از امام علیه روایت کرده است که فرمود: إذا حَدَّثْتُم بِحَدِيثٍ فَأسندوهُ إِلَى الَّذِي حَدَّثَكُم ؛ فَإِن كَانَ حَقًّا فَلَكُمْ وَإِن كَانَ كَذِباً فعليه . هنگامی که حدیثی را نقل میکنید آن را به کسی که آن را روایت نموده ، نسبت دهید، که اگر درست باشد به سود شماست و اگر دروغ باشد، به زبان راوی است. بنا بر این، برای رعایت احتیاط، توصیه اکید داریم که هر کس میخواهد از کتب روایی، حدیثی را نقل کند آن را مستقیماً به پیامبر و اهل بیت نسبت ندهد؛ بلکه حدیث را از طریق منبعی که آن را روایت کرده است به آنان منسوب نماید. برای نمونه نگوید: «پیامبر چنین فرمود یا امام چنین فرموده؛ بلکه بگوید: «فلان کتاب از پیامبر چنین روایت کرده است و یا بگوید: «از پیامبر چنین روایت شده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 محدثین صحیح‌نگار و جامع‌نگار در اصحاب ائمه علیهم السلام 🔸 در زمان احمد بن محمّد بن عیسی و احمد بن محمّد بن خالد دو گرایش حدیثی داریم. یکی گرایش محدّثینی که «صحیح‌نگار» هستند و فقهای آن دوره می‌باشند که رأس آن‌ها احمد بن محمّد بن عیسی است که هم گرایش فقیهانه دارد و هم صحیح‌نگار است. ▪️ گروه دیگر «جامع‌نگار» هستند که احمد بن محمّد بن خالد برقی جزء این گروه است. این‌ها گرایش فقهی به آن معنا ندارند. مثلاً وقتی محاسن برقی را با کتاب‌های امثال سعد بن عبدالله و احمد بن ادریس مقایسه کنیم. کتاب‌های سعد بن عبدالله و احمد بن ادریس به ترتیب ابواب فقهی است و گرایش فقهی دارند و صحیح‌نگارند. امّا محاسن احمد بن محمّد بن خالد برقی ترتیبش به ترتیب کتب فقهی نیست و احادیث را به عنوان یک فقیه تبویب نکرده است. نظرش هم در جمع‌آوری احادیث «یروی عن الضعفاء و یعتمد المراسیل» است و مقیّد نیست حتماً روایات صحیحه را تنظیم نماید. محمّد بن احمد بن یحیی بن عمران اشعری هم در همین گرایش حدیثی قرار دارد. کتاب نوادر الحکمة وی هم، ترتیب فقهی ندارد. 🔺درس خارج فقه استاد سید محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 معنای ثقاتنا در حدیث تشکیک در روایت ثقات 🔻 یکی از روایاتی که در بحث خبر واحد مورد تمسک قرار می گیرد این روایت است: "لا عذر لاحد من موالینا فی التشکیک فیما یودیه عنا ثقاتنا قد عرفوا باننا نفاوضهم سرنا و نحمله ایاهم..." این حدیث به بحث خبر ثقه بی ارتباط است. معنای ثقاتنا، وکلای ناحیه مقدسه است. این روایت هم موردش بحث است و هم در ذیل روایت می فرماید اینها اشخاصی هستند که ما اسرارمان را در اختیارشان می گذاریم و آنها را مامور می کنیم تا اسرارمان را به شیعیان منتقل کنند. اولا مجرد اینکه یک ... 📚 درس خارج اصول، ١۴٠٢/٠٢/١١ 🔗 ادامه مطلب و مباحثه، در این لینک •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل قسمت اوّل: عوامل موجب استعمال تعبیر «بعض أصحابنا» 🔸 عامل اوّل: در مقام نقد بودن یکی از عوامل استعمال تعبیر «بعض أصحابنا» این است که متکلّم در مقام نقد مطلب منقول است، و برای احترام، نام ناقل را نمی‌برد.1️⃣ در این موارد، نام نبردن به علّت احترام است و مطلب حاجی نوری در این که مراد از «بعض أصحابنا»، بعض زعما و بزرگان است، مطلب صحیحی است.2️⃣ ———————————————————- 1️⃣ آقای بیگدلی می‌گفت: ما نزد حاج شیخ عبدالحسین وکیلی از شاگردان آیت الله بروجردی درس می‌خواندیم. ایشان پیش از درس آیت الله بروجردی به ما درس می‌داد و درس را تا شروع شدن درس آیت الله بروجردی ادامه می‌داد. همین باعث می‌شد که ما در بین جمعیّت شاگردان مرحوم بروجردی قرار بگیریم و به همین دلیل درس ایشان را گوش می‌دادیم. در یکی از روزها، آقای بروجردی مطلبی را بدون نام بردن عالمی نقل کرده و در مقام اشکال به آن بودند. یکی از شاگردان می‌گوید: مراد شما سیّد مرتضی است؟ آقای بروجردی گفت: آقا خودم می‌دانستم و چون در مقام نقد بودم، نخواستم اسمشان را ببرم. ایشان در ادامه شروع به نصیحت کردن درباره‌ی شأن علما کردند و همین باعث شد، درس تمام شود و ادامه‌ی درس به نصیحت بگذرد. 2️⃣ خاتمة مستدرک الوسائل، ج۳، ص۵۱۰: «... و أمّا ثانياً: فلأنّهم قديماً و حديثاً، إذا رأوا في كلام أحد من العلماء: عند الأصحاب، أو عند أصحابنا، أو قال بعض أصحابنا، و نظائر ذلك، لا يشكّون في أنّ المراد بهم الفقهاء العدول، و العلماء الثقات الذين يحتجّ بقولهم في مقام تحصيل الإجماع أو الشهرة أو غير ذلك، نعم لم يختصّوا ذلك بالإماميّة، بل يطلقون الأصحاب على سائر فرق الشيعة، الذين هم في الفروع كالإماميّة، كالواقفيّة و الفطحيّة و أضرابهما، لا الزيديّة الذين صاروا عيالاً لأبي حنيفة في الفروع.» 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل قسمت دوم: عوامل موجب استعمال تعبیر «بعض أصحابنا» 🔸 عامل دوم: معاصر بودن منقول در مقام نقل از هم‌ردیفان و معاصران، بسیار از تعبیر «بعض أصحابنا» استفاده می‌کنند. نجاشی مطالب زیادی را از «بعض أصحابنا» نقل کرده که گاه در مقام نقد بوده و گاه آن‌ها را می‌پذیرد. مراد از «بعض أصحابنا» در کلام نجاشی، گاه شیخ طوسی و گاه ابن غضائری است. یکی از منابع صفّار در بصائر الدرجات، کتاب بصائر الدرجات سعد بن عبدالله است که با توجّه به قرائن، در برخی از موارد با تعبیر «بعض أصحابنا» از سعد بن عبدالله که معاصر او بوده، نقل کرده است. این مطلب با مقایسه‌ی بصائر الدرجات صفّار و مختصر البصائر موجود از سعد بن عبدالله و بخش‌های منقول از سعد بن عبدالله در انتهای اختصاص - که حدود ۳۰ صفحه بوده و ابتدای آن نام سعد نیز آمده - ثابت می‌شود. 🔹 شاید علّت تعبیر به «بعض أصحابنا» از معاصرین، این باشد که نقل از شخص با نام، به منزله‌ پذیرش مرویٌ عنه به عنوان استاد است، و راوی نمی‌خواهد استاد بودن مرویٌ عنه نسبت به خود را تصدیق کند. ▪️ اساساً نقل از معاصر، نیازمند مجاهده‌ با نفس است و از آن مهم‌تر، این است که فردی از کوچک‌تر از خود مطلبی را نقل کند. حاج آقای والد می‌فرمودند: یکی از خصائص اخلاقی مرحوم علّامه مجلسی این است که به آسانی از مرحوم سیّد علی خان مدنی مطالبی را در بحار نقل کرده، در حالی که سیّد علی خان، ۱۰ تا ۱۵ سال از مرحوم مجلسی کوچک‌تر است. ❇️ نجاشی در شرح حال حمّاد بن عیسی عبارتی را آورده که در آن غلط نسخه‌ای یا چاپّی نیز وجود دارد.1️⃣ ایشان می‌نویسد: «... و بلغ من صدقه أنّه روى عن جعفر بن محمّد علیهما السلام و روى عن عبد الله بن المُغِيرة عن عبد الله بن سِنان عن أبي عبد الله عليه السلام‏.»2️⃣ به این معنا که حمّاد بن عیسی با این حال که خود، راوی از امام صادق علیه السلام است، روایاتی را با دو واسطه از امام صادق علیه السلام نقل کرده، و همین نشانگر صفای نفس و صدق سریره اوست، زیرا ابایی نداشته که از عبدالله بن مغیره که کوچک‌تر از او و در طبقه‌‌ی متأخّر از او بوده، مطالبی را نقل کند. این مطلب امری عادی و طبیعی نبوده و تنها افرادی که وارستگی‌های خاصّی در آن‌ها وجود دارد، اعتنایی به احترامات نسبت به خود ندارند.3️⃣ 💠 به نظر می‌رسد در مواردی که راوی از معاصرین خود مطلبی را نقل می‌کند، نفس نقل از معاصر، نشانگر قبول اوست، و با تتبّع در موارد نیز به دست آمده که نوعاً آن معاصرین، افراد شناخته شده و جلیلی هستند. به طور متعارف در نقل از معاصرین، تعبیر «عن رجل» که همراه احترام نیست، به کار نمی‌رود. در نتیجه در این صورت دوم نیز، مطلب حاجی نوری که «بعض أصحابنا» درباره بزرگان و اجلّاء است، صحیح به نظر می‌رسد.4️⃣ نکته‌ی مشترک این دو صورت، این است که راوی، «بعض أصحابنا» را می‌شناسد، امّا انگیزه‌های دیگری باعث شده که نام او را نبرد. ——————————————————————- 1️⃣ در نسخه چاپی و ظاهرا در نسخ خطّی، به صورت «روى عن عبد الله بن المُغِيرة و عبد الله بن سِنان عن أبي عبد الله عليه السلام» آمده که صحیح آن بدین صورت است: «روى عن عبد الله بن المُغِيرة (عن) عبد الله بن سِنان عن أبي عبد الله عليه السلام». 2️⃣ رجال النجاشی: ص۱۴۲، رقم۳۷۰. 3️⃣در شرح حال آقایی که از مشایخ اخلاق بوده، نقل شده که از ایشان پرسیدند، آیا شما شاگرد آقای خویی بودید؟ ایشان در جواب گفت: آقای خویی درس آقای نائینی را برای ما تقریر می‌کرد. گویا ابا داشته که خود را شاگرد آقای خویی بداند، و خود را در ردیف آقای خویی و شاگرد آقای نائینی می‌دانسته است. این مطلب اگر چه می‌تواند عادی باشد، امّا از علمای اخلاق، بسیار عجیب است. بنده نیز درس آقایی شرکت می‌کردم و از ایشان پرسیدیم شما چه زمانی درس آقای خویی می‌رفتید؟ ایشان گفت: آن موقع که درس آشیخ محمّد حسین [اصفهانی] می‌رفتیم، ایشان مدّتی بیمار شد و از آقای خویی خواهش کردیم درس را شروع کنند. 4️⃣ خاتمة مستدرک الوسائل: ج۳،ص۵۱۰. 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل قسمت سوم: عوامل موجب استعمال تعبیر «بعض أصحابنا» 🔸 عامل سوم: عدم تأثیر نام راوی در صحّت سند عامل سوم به کارگیری تعبیر «بعض أصحابنا» و نام نبردن از یک فرد خاصّ، این است که بین نام بردن یا نام نبردن از استاد، تفاوتی وجود نداشته و به هر حال، سند مرسل است. به طور نمونه، در موارد متعدّدی در سند «محمّد بن خالد، عن بعض أصحابنا، رفعه إلی أبی عبد الله علیه السلام، یا عمّن ذکره رفعه إلی أبی عبد الله علیه السلام» وجود دارد. در این موارد، نام بردن از راوی، موجب صحّت سند نیست، و تصحیح سند به عللی دیگر مانند متن است. 🔹 شبیه این مطلب در کتاب من لا یحضره الفقیه وجود دارد که یکی از انگیزه‌های شیخ صدوق از تعبیر «قال الصادق علیه السلام» و نام نبردن از راوی، مرسل بودن روایت است، که در کتاب‌شناسی کتاب من لا یحضره الفقیه در برنامه درایة النور، برخی از این موارد را نقل کرده‌ایم. در این موارد، شیخ صدوق روایت را با قرائن خارجی تصحیح کرده، و انگیزه‌ای برای نام بردن از عنوان مرسل وجود ندارد، و حتّی نام بردن این عنوان مرسل، باعث مخدوش شدن صورت ظاهری روایت است. مطابق این عامل، ذکر نام راوی، تأثیری در صحّت سند ندارد، یا سند حتّی بدون نام بردن راوی، به واسطه‌ عوامل خارجی صحیح است، یا روایت هیچ اعتباری ندارد و تنها به علّت جامع‌نگاری، روایت نقل شده است. 🔰 تعبیر به «بعض أصحابنا» مطابق این عامل، می‌تواند با وجود معلوم بودن نام راوی یا به علّت فراموش کردن نام وی باشد، زیرا به علّت مرسل بودن سند، به نام راوی اهتمامی وجود ندارد. این اهتمام نداشتن، به علّت خدشه در راوی نیست، و به خاطر مشکل سند از ناحیه‌ دیگر است. 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
اری روبین و نظریه امامت موروثی شیعه (در بوته سنجش) چکیده اری روبین در پژوهش خود با روش تاریخی توصیفی، اعتقاد به امامت موروثی را به شیعه نسبت داده است. وی در مستندسازی نظریه امامت موروثی، به احادیث اخوت، پسر نداشتن حضرت محمد صلوات الله و خویشاوندی علی علیه السلام با ایشان، استناد جسته است. آنچه در ایراد بر ادعای روبین میتوان مطرح کرد این است که، ایشان در بررسی یکی از اصلی ترین مؤلفه عقیدتی شیعه، بدون بررسی آیات مربوط به وراثت و تحلیل جامع از روایات مربوط به آن، صرفاً با استناد به رویدادی تاریخی و بعضی از روایات مربوط به خلقت نوری که مربوط به فضایل اهلبیت علیهم السلام است، اعتقاد به امامت وراثتی را به شیعه نسبت داده است؛ علاوه بر این، به نظر میرسد داشتن پیشفرض مذهبی و نگاه عرفی به مسئله امامت، موجب شده است تا چنین اعتقادی را به شیعه نسبت دهد. در بررسی و نقد این نظریه با استناد به بعضی از آیات مرتبط و روایات وارده در کتب روایی معتبر، ضمن ردّ انتساب مذکور، نظریه صواب در ادله شیعه بر امامت ائمه علیهم السلام بیان شده است. کلیدواژه‌ها : اری روبین امامت وراثت نقد مستشرقان احادیث وراثت . لینک دانلود مقاله : B2n.ir/z92918 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
فضیلت مشابهت حضرت علی (ع) با حضرت عیسی (ع): سیر تطور یک روایت منقول از ابوصادق ازدی چکیده یک از فضائل امیرالمؤمنین(ع) که در گذشته معروف بوده اما ‌اکنون مغفول واقع شده است، مشابهت ایشان با حضرت عیسی(ع) است. طبق حدیثی که در منابع شیعه و اهل‌سنت از ابوصادق ازدی نقل شده است، پیامبر اکرم(ص) از خوف آن­که مردم نسبت به امیرالمؤمنین(ع) مشابه رفتار غلوآمیز مسیحیان نسبت به عیسی بن ‌مریم(ع)، برخورد کنند، از بیان فضائل ممتاز و والای ایشان خودداری کرده‌اند. این حدیث در سیر انتقال میان روات مختلف اهل سنت، علاوه بر آن‌که مانند دیگر احادیث، گاه مورد قبول و گاه مورد کتمان واقع شده، دچار تطوراتی نیز شده است که نتیجۀ آن، رواج نقل خاصی از حدیث، به­ عنوان یک متن ضدرافضی بوده است: «یا علی، فیک مثل من عیسى، أبغضته یهود حتى بهتوا أُمه، و أحبته النصارى حتى أنزلوه المنزل الذی لیس له». در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل متن-اسناد، به بررسی قدمت، سندها و نحوۀ انتقال این حدیث در شیعه و اهل سنت می‌پردازیم و تلاش می‌کنیم علاوه بر شناسایی متن اصیل حدیث، طرق اصلی نقل روایت را نیز بازسازی کنیم؛ در کنار آن به دلایل رواج متن تحریف­یافته هم خواهیم پرداخت. کلیدواژه‌ها : فضیلت مشابهت با عیسی ‌بن ‌مریم(ع) ابوصادق ازدی سلیم بن‌قیس هلالی تطور فضائل امام علی(ع) . لینک دانلود مقاله : B2n.ir/b91132 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
گفتمانِ امامت در «کتاب التفسیر» حسن بن محبوب چکیده از جملۀ روش­­های نوین مطالعۀ احادیث تفسیری امامیه، گفتمان­کاوی تاریخی است. در این روش، بر پایۀ بافت­شناسی فکری جامعه در زمانۀ شکل­گیری کتب تفسیری شیعه و کشف آوای متعارض آن، گفتمان نهفته در دل روایات، واکاوی می­گردد. بر پایۀ این روش، «کتاب التفسیر» حسن بن محبوب (149 – 224 ق) از اصحاب امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع)، از جملۀ اصحاب اجماع امامیه و از استوانه‌های چهارگانۀ علمی شیعه در عصر خویش، تحلیل شده است. گزارشات تراث­پژوهان حاکی از آن است که این کتاب، در بازۀ زمانی نیمۀ دوم قرن دوم و اوایل سدۀ سوم هجری، یکی از منابع تفسیر روایی شیعه بوده است. بنابراین، مسئلۀ اصلی این پژوهش، محتوا­شناسی تفسیر حسن بن ­محبوب به روش تحلیل گفتمان، و تحلیل جایگاه این تفسیر در تاریخ­نگاری تفسیر امامیه در قرن دوم و سوم هجری است. بر پایۀ دستاورد این پژوهش، مؤلفه­­های گفتمان تفسیری حسن بن محبوب، چهار گفتمان وصایت و امام­­شناسی، تفضیل امیرالمؤمنین علی(ع) و تنقیص خلفا، ولایت و علم امام است. از­این­رو می­توان چنین برآورد نمود که «کتاب التفسیر» ابن­محبوب در رویارویی دیالکتیکی با چهار گفتمان رقیب، گردآوری شده و بازتاب یافته است. کلیدواژه‌ها : حسن بن محبوب روایات تفسیری آموزۀ امامت گفتمان تفسیری تفسیر امامیه. لینک دانلود مقاله : B2n.ir/t31843 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل قسمت سوم: عوامل موجب استعمال تعبیر «بعض أصحابنا» 🔸 عامل سوم: عدم تأثیر نام راوی در صحّت سند عامل سوم به کارگیری تعبیر «بعض أصحابنا» و نام نبردن از یک فرد خاصّ، این است که بین نام بردن یا نام نبردن از استاد، تفاوتی وجود نداشته و به هر حال، سند مرسل است. به طور نمونه، در موارد متعدّدی در سند «محمّد بن خالد، عن بعض أصحابنا، رفعه إلی أبی عبد الله علیه السلام، یا عمّن ذکره رفعه إلی أبی عبد الله علیه السلام» وجود دارد. در این موارد، نام بردن از راوی، موجب صحّت سند نیست، و تصحیح سند به عللی دیگر مانند متن است. 🔹 شبیه این مطلب در کتاب من لا یحضره الفقیه وجود دارد که یکی از انگیزه‌های شیخ صدوق از تعبیر «قال الصادق علیه السلام» و نام نبردن از راوی، مرسل بودن روایت است، که در کتاب‌شناسی کتاب من لا یحضره الفقیه در برنامه درایة النور، برخی از این موارد را نقل کرده‌ایم. در این موارد، شیخ صدوق روایت را با قرائن خارجی تصحیح کرده، و انگیزه‌ای برای نام بردن از عنوان مرسل وجود ندارد، و حتّی نام بردن این عنوان مرسل، باعث مخدوش شدن صورت ظاهری روایت است. مطابق این عامل، ذکر نام راوی، تأثیری در صحّت سند ندارد، یا سند حتّی بدون نام بردن راوی، به واسطه‌ عوامل خارجی صحیح است، یا روایت هیچ اعتباری ندارد و تنها به علّت جامع‌نگاری، روایت نقل شده است. 🔰 تعبیر به «بعض أصحابنا» مطابق این عامل، می‌تواند با وجود معلوم بودن نام راوی یا به علّت فراموش کردن نام وی باشد، زیرا به علّت مرسل بودن سند، به نام راوی اهتمامی وجود ندارد. این اهتمام نداشتن، به علّت خدشه در راوی نیست، و به خاطر مشکل سند از ناحیه‌ دیگر است. 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
اری روبین و نظریه امامت موروثی شیعه (در بوته سنجش) چکیده اری روبین در پژوهش خود با روش تاریخی توصیفی، اعتقاد به امامت موروثی را به شیعه نسبت داده است. وی در مستندسازی نظریه امامت موروثی، به احادیث اخوت، پسر نداشتن حضرت محمد صلوات الله و خویشاوندی علی علیه السلام با ایشان، استناد جسته است. آنچه در ایراد بر ادعای روبین میتوان مطرح کرد این است که، ایشان در بررسی یکی از اصلی ترین مؤلفه عقیدتی شیعه، بدون بررسی آیات مربوط به وراثت و تحلیل جامع از روایات مربوط به آن، صرفاً با استناد به رویدادی تاریخی و بعضی از روایات مربوط به خلقت نوری که مربوط به فضایل اهلبیت علیهم السلام است، اعتقاد به امامت وراثتی را به شیعه نسبت داده است؛ علاوه بر این، به نظر میرسد داشتن پیشفرض مذهبی و نگاه عرفی به مسئله امامت، موجب شده است تا چنین اعتقادی را به شیعه نسبت دهد. در بررسی و نقد این نظریه با استناد به بعضی از آیات مرتبط و روایات وارده در کتب روایی معتبر، ضمن ردّ انتساب مذکور، نظریه صواب در ادله شیعه بر امامت ائمه علیهم السلام بیان شده است. کلیدواژه‌ها : اری روبین امامت وراثت نقد مستشرقان احادیث وراثت . لینک دانلود مقاله : B2n.ir/z92918 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
فضیلت مشابهت حضرت علی (ع) با حضرت عیسی (ع): سیر تطور یک روایت منقول از ابوصادق ازدی چکیده یک از فضائل امیرالمؤمنین(ع) که در گذشته معروف بوده اما ‌اکنون مغفول واقع شده است، مشابهت ایشان با حضرت عیسی(ع) است. طبق حدیثی که در منابع شیعه و اهل‌سنت از ابوصادق ازدی نقل شده است، پیامبر اکرم(ص) از خوف آن­که مردم نسبت به امیرالمؤمنین(ع) مشابه رفتار غلوآمیز مسیحیان نسبت به عیسی بن ‌مریم(ع)، برخورد کنند، از بیان فضائل ممتاز و والای ایشان خودداری کرده‌اند. این حدیث در سیر انتقال میان روات مختلف اهل سنت، علاوه بر آن‌که مانند دیگر احادیث، گاه مورد قبول و گاه مورد کتمان واقع شده، دچار تطوراتی نیز شده است که نتیجۀ آن، رواج نقل خاصی از حدیث، به­ عنوان یک متن ضدرافضی بوده است: «یا علی، فیک مثل من عیسى، أبغضته یهود حتى بهتوا أُمه، و أحبته النصارى حتى أنزلوه المنزل الذی لیس له». در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل متن-اسناد، به بررسی قدمت، سندها و نحوۀ انتقال این حدیث در شیعه و اهل سنت می‌پردازیم و تلاش می‌کنیم علاوه بر شناسایی متن اصیل حدیث، طرق اصلی نقل روایت را نیز بازسازی کنیم؛ در کنار آن به دلایل رواج متن تحریف­یافته هم خواهیم پرداخت. کلیدواژه‌ها : فضیلت مشابهت با عیسی ‌بن ‌مریم(ع) ابوصادق ازدی سلیم بن‌قیس هلالی تطور فضائل امام علی(ع) . لینک دانلود مقاله : B2n.ir/b91132 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
گفتمانِ امامت در «کتاب التفسیر» حسن بن محبوب چکیده از جملۀ روش­­های نوین مطالعۀ احادیث تفسیری امامیه، گفتمان­کاوی تاریخی است. در این روش، بر پایۀ بافت­شناسی فکری جامعه در زمانۀ شکل­گیری کتب تفسیری شیعه و کشف آوای متعارض آن، گفتمان نهفته در دل روایات، واکاوی می­گردد. بر پایۀ این روش، «کتاب التفسیر» حسن بن محبوب (149 – 224 ق) از اصحاب امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع)، از جملۀ اصحاب اجماع امامیه و از استوانه‌های چهارگانۀ علمی شیعه در عصر خویش، تحلیل شده است. گزارشات تراث­پژوهان حاکی از آن است که این کتاب، در بازۀ زمانی نیمۀ دوم قرن دوم و اوایل سدۀ سوم هجری، یکی از منابع تفسیر روایی شیعه بوده است. بنابراین، مسئلۀ اصلی این پژوهش، محتوا­شناسی تفسیر حسن بن ­محبوب به روش تحلیل گفتمان، و تحلیل جایگاه این تفسیر در تاریخ­نگاری تفسیر امامیه در قرن دوم و سوم هجری است. بر پایۀ دستاورد این پژوهش، مؤلفه­­های گفتمان تفسیری حسن بن محبوب، چهار گفتمان وصایت و امام­­شناسی، تفضیل امیرالمؤمنین علی(ع) و تنقیص خلفا، ولایت و علم امام است. از­این­رو می­توان چنین برآورد نمود که «کتاب التفسیر» ابن­محبوب در رویارویی دیالکتیکی با چهار گفتمان رقیب، گردآوری شده و بازتاب یافته است. کلیدواژه‌ها : حسن بن محبوب روایات تفسیری آموزۀ امامت گفتمان تفسیری تفسیر امامیه. لینک دانلود مقاله : B2n.ir/t31843 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
♨️ لزوم توجه به گویش ها و لهجه های محلی در تشخیص راویان 🔶 در تهذیب روایتی با سند زیر ذکر شده است: 🔸 «رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَتُّويه بْنِ نَابِحَةَ عَنْ أَبِي سُمَيْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ الْبَزَّاز...» (تهذیب الأحكام، ج۹، ص۳۹۳) 📍«متویه» تلفظ محلی «محمد» است که در مناطقی (خصوصا در قم) به کار می رفته است و «متویه بن نابحه» در این سند همان «محمد بن ناجیه» می باشد. (۱) 🔶 در سند مشابهی در کافی آمده است: 🔸 «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ نَاجِيَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (۲) عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِم...» (الکافی، ج۴، ص۳۵۹، ح۹) 🔶 همچنین در فقیه آمده است: 🔸 «رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ نَاجِيَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِم...» (الفقیه، ج۴، ص۱۶۰) 🔶 نجاشی در ذیل: 🔸 "علی بن محمد بن علی بن سعد الاشعری القمی القزدانی" می نویسد: «منسوب إلى قرية، يكنى أبا الحسن، و يعرف بابن متويه...» (رجال النجاشی، ص۲۵۷، ش۶۷۳) 🔸 و در جای دیگری، همین شخص را با تعبیر "علویه بن متویه" ذکر می کند: «محمد بن سالم بن أبي سلمة الكندي السجستاني أخبرنا علي بن أحمد قال: حدثنا إسحاق بن الحسن قال: حدثنا محمد بن الحسن قال: حدثنا علوية بن متويه بن علي بن سعد أخي أبي الآثار القزداني عنه به» (رجال النجاشی، ص۳۲۲، ش۷۸۸) 📍«علُّویه» نیز تلفظ محلی «علی» است. 📍همین گونه، در مورد اسم «علی» گاهی «علّان» نیز تعبیر می شده است. مانند "علی بن محمد بن ابراهیم بن ابان الرازی الکلینی" که به علان شناخته می شده است. (رجال النجاشی، ص۲۶۰، ش۶۸۲) 🔷 در تاج العروس آمده است: 🔹 «علّان لقب جماعه من المحدثین ممن اسمه علی...» (تاج العروس، ج۱۸، ص۳۸۴ و ن.ک. ج۱۵، ص۵۲۱) 📌اما پذیرش این که علان لقب (به معنای مصطلح) باشد مشکل است. مرحوم آقای بروجردی علان را عجمی شده ی علی دانسته اند. (۳) به نظر می رسد همین مطلب صحیح است. البته گاهی این تغییرات در همان زبان عربی رخ می دهد. مانند احمد بن هلال که گاهی احمد بن هلیل تلفظ شده است. (۴) این تغییرات نظائر دیگری نیز دارد (۵) و توجه به آن در شناخت راویان و توحید مختلفات به کار می آید. ________________________ 🔻۱- در استبصار مطبوع به جای متویه بن نابحه، «مَثُوبَةَ بْنِ نَايِحَةَ» آمده و «متوبة» و «نايجة» از بعضی نسخ نقل شده است. (الاستبصار، ج۴، ص۱۶۴) در مورد ضبط متویه در ایضاح الاشتباه در ذیل الحسین (الحسن) بن متویه آمده است: «بفتح المیم، و تشدید التاء المنقطه فوقها نقطتین المضمومه، و اسکان الواو» (ایضاح الاشتباه، ص، ش۱۶۳) طبق این کلام، «مَتُّوَيْهِ» خطاست و ظاهرا کسی که متویه را چنین ضبط کرده آن را مانند اسم هایی نظیر سیبویه و نفتویه انگاشته است در حالی که این اسامی از باب دیگری هستند و از ترکیب سیب و نفت با ویه ساخته شده اند. 🔻۲- محمد بن علی در این سند و سند بعد، همان ابو سمینه در سند تهذیب است. 🔻۳- مقدمه ترتیب اسانید الکافی، ص۲۴۸ 🔻۴- به عنوان نمونه: «...عن احمد بن مابنداد عن احمد بن هلیل الکرخی عن ابن ابی عمیر...» (فلاح السائل، ص۱۵۲) 🔻۵- نظیر عبدون در مورد عبدالله یا عبدالواحد و دیگر موارد 🎙 استاد سیدمحمدجواد شبیری زنجانی 📝 برگرفته از درس خارج فقه مورخ ۱۳۹۵/۱۰/۵ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل قسمت چهارم: عوامل موجب فراموش کردن نام راوی ❇️ فراموش کردن نام راوی علل مختلفی دارد، گاه شخص، دو استاد دارد و از این دو استاد مطالبی را شنیده است. هر چه شباهت این دو استاد بیشتر باشد، احتمال فراموش کردن نام آن‌ها و خلط بین آن‌ها، بیشتر است. مثلاً حاج آقای والد مطالب زیادی را از اخوان مرعشی بدون تعیین آن‌ها نقل کرده است. ایشان در حاشیه‌ جرعه‌ای از دریا بیان کرده‌اند: «بنده مطالب زیادی را از اخوان مرعشی شنیده‌ام، امّا چون این دو برادر، در بسیاری از موارد، اطّلاعات واحدی داشته و مطلب واحدی را هر دو نقل کرده‌اند، فراموش کرده‌ام که این مطلب خاصّ را از کدام یک شنیده‌ام، و به همین دلیل، اخوان مرعشی تعبیر می‌کنم. (۱) 🔸 ابن ابی عمیر می‌گوید: برخی از اصحاب، مطالبی را از عامّه شنیده و مطالبی را از امام علیه السلام تحمّل کرده‌اند، امّا در برخی از مواقع، این دو مطلب با هم خلط شده و مطلب عامّه را به امام علیه السلام نسبت داده، و مطلب امام علیه السلام را به عامّه منتسب کرده‌اند. من برای جلوگیری از خلط بین این دو، هر چند از عامّه مطالبی را شنیده‌ام، امّا تقیّد به این دارم که از عامّه هیچ مطلبی را نقل نکنم. (۲) ✳️ یکی از جهات تعبیر «عن أحدهما» توسّط روات نیز، همین نکته است، به خصوص در مواردی که تعیّن آن اهمّیتی نداشته است. —————————————————— 1️⃣ جرعه ای از دریا، ج۲، ص۴۰۸، پاورقی: آقایان آسیّد مهدی و آسیّد کاظم اخوان مرعشی – فرزندان مرحوم آسیّد محمّدرضا - دوقلو بودند، و چون شباهت زیادی به هم داشتند، افراد در تشخیص آن‌ها دچار مشکل می‌شدند. مرحوم حاج آقای والد ما (آیت الله سیّد احمد زنجانی) می‌فرمود: اگر یکی از آن‌ها را می‌دیدم و به او خیر مقدم می‌گفتم، و از زمان ورودش می‌پرسیدم، اگر دومی را می‌دیدم، دیگر از وی سؤال نمی‌کردم، چون احتمال می‌دادم همان برادر اوّل باشد! هر دو برادر خیلی شیرین و دارای اطّلاعات حوزوی زیادی بودند. همچنین هر دو، داماد مرحوم آسیّد عبدالهادی شیرازی بودند. پدرشان مرحوم آسیّد محمّدرضا از علمای معروف بود، و فی الجمله مقلّد نیز داشت. به جهت شباهت آن‌ها، در نوع مطالبی که من از این دو برادر نقل می‌کنم، ناقل معیّن نیست، مگر در مواردی که به آن تصریح شود. 2️⃣ اختیار الرجال، ص۵۹۰-۵۹۱، رقم۱۱۰۵: عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقُتَيْبِيُّ قَالَ: قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ: سَأَلَ أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ مُحَمَّدَ بْنَ أَبِي عُمَيْرٍ، فَقَالَ لَهُ: «إِنَّكَ قَدْ لَقِيتَ مَشَايِخَ الْعَامَّةِ، فَكَيْفَ لَمْ تَسْمَعْ مِنْهُمْ؟» فَقَالَ: «قَدْ سَمِعْتُ مِنْهُمْ، غَيْرَ أَنِّي رَأَيْتُ كَثِيراً مِنْ أَصْحَابِنَا قَدْ سَمِعُوا عِلْمَ الْعَامَّةِ وَ عِلْمَ الْخَاصَّةِ، فَاخْتَلَطَ عَلَيْهِمْ حَتَّى كَانُوا يَرْوُونَ حَدِيثَ الْعَامَّةِ عَنِ الْخَاصَّةِ، وَ حَدِيثَ الْخَاصَّةِ عَنِ الْعَامَّةِ، فَكَرِهْتُ أَنْ يَخْتَلِطَ عَلَيَّ، فَتَرَكْتُ ذَلِكَ وَ أَقْبَلْتُ عَلَى هَذَا.» 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل قسمت پنجم (قسمت آخر): عوامل موجب فراموش کردن نام راوی و عدم اهتمام به ذکر آن 🔸 عامل دیگر به جهت علوّ مقام و تشخّص مرویٌ عنه است، مانند ائمّه‌ معصومین علیهم السلام. ابوبصیر از امام صادق علیه السلام می‌پرسد: روایات زیادی را از شما و پدر شما شنیده‌ام، و در برخی از موارد نمی‌دانم که این روایت خاصّ را آیا از شما و یا از پدرتان شنیده‌ام. حضرت علیه السلام می‌فرمایند: «نقل از من یا پدر من تفاوتی ندارد، و نقل از پدر من پیش من محبوب‌تر است. (۱) البته راوی نباید با تعابیری مانند «سمعتُ» که کذب است، نقل نماید و یا با تعابیری مانند «قال» روایت کند. علّت کلام امام صادق علیه السلام نیز این است که سخنان ایشان همان سخنان پدر ایشان است، و فرمایشات امام باقر و امام صادق علیهما السلام واحد است. ایشان مقیّد به این هستند که نام پدر ایشان بیشتر برده شود، و جایگاه امام باقر علیه السلام در بین مردم بالاتر رود. 🔹 گاهی نیز علّت عدم اهتمام در ذکر راوی، معتبر نبودن راوی و تشخّص نداشتن اوست. خلاصه مباحث اینکه، عوامل مختلفی برای ارسال و عدم ذکر نام راوی وجود دارد، و تنها یکی از این عوامل، فراموشی نام راوی به علّت عدم اهتمام ناشی از معتبر نبودن راوی است. در حالی که در برخی از موارد، عدم اهتمام به نام راوی، به علّت ثقه بودن او می‌باشد. به همین دلیل نمی‌توان برای عدم اهتمام راوی، نقش پررنگی را در تأیید ضعیف بودن او، قائل شد، زیرا امکان دارد تعبیر «بعض أصحابنا» به علّت معاصر بودن مرویٌ عنه ثقه است، و یا به جهت هم عصر بودن، نام او را نبرده است. امکان دارد مطلبی را از دو استاد ثقه شنیده باشد، امّا به علّت خلط بین نام این دو و فراموش کردن راوی این روایت خاصّ، به «بعض أصحابنا» تعبیر کرده است، و به علّت ثقه بودن هر دو استاد، در ضبط نام او اهتمامی نداشته است. این احتمال نیز وجود دارد که راوی ضعیف بوده، و به علّت ضعف، اهتمامی به حفظ نام او نداشته است. 🔰 دو عامل ابتدایی به نفع وثاقت راوی بوده، و عامل اخیر به نفع ضعف راوی است. در مجموع، نمی‌توان گفت: مجموع این عوامل در برآیند حساب احتمالات باعث می‌شود که راوی ضعیف شمرده شود. —————————————————————— 1️⃣ الکافی، ج۱، ص۵۱، ح۴. 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 نظر آیت الله بروجردی پیرامون روایات قریب المضمون از راوی واحد، و تاثیر آن در اطلاق و تقیید مرحوم آقای بروجردی در بسیاری اوقات، وقتی با دو یا چند نقل نزدیک به هم که از یک راوی نقل شده، برخورد می ‏کردند؛ می ‏فرمودند که این ها روایت واحده است، و به توسّط نقل به معنا، تفاوت های اندکی پیدا کرده و کم و زیاد شده است. 🔸 اگر روایات متعدّد باشد، بحث های اصولی همچون اطلاق و تقیید موضوعیت می‌‏یابد، ولی اگر روایات واحد باشد، این بحث‌ها پیش نمی‌‏آید، زیرا در جایی که دو روایت باشد، می‌‏توان گفت که یک روایت که از امام علیه السلام صادر شده، روایت دیگر را تقیید می ‌زند، ولی در جایی که هر دو در واقع یک روایت باشند، و ندانیم که «ما صدر» به نحو مطلق بوده یا مقیّد، قهراً نمی‏‌توان روایت مقیّد را قرینه برای روایت مطلق قرار داد. 🔺درس خارج فقه آیت الله سیّد موسی شبیری زنجانی (بحث نکاح)، تاریخ: ۱۱ مهر ۱۳۷۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 تحریف برخی ناسخین در عبارتی از زیارت جامعه کبیره / لزوم تبحّر برای حدس تصحیفات و تحریفات در متون روایی 🔸 در بحث فلسفه‌ علم، یکی از توانایی‌های نظریه‌ علمی را، قدرت پیش‌بینی می‌دانند. در بحث تصحیف و تحریف نیز قدرت پیش‌بینی سقط، اهمّیت زیادی در کشف آن دارد و این قدرت برای آشنایان به اسناد و تصحیفات و تحریفات، در مرتبه‌ بالایی وجود دارد. ▪️ به تناسب، ذکر این مطلب سودمند است که زمانی از حاج آقای والد درباره‌ی معنای «حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى‏» در زیارت جامعه‌ کبیره سؤال کردم. ایشان فرمودند: باید در این‌جا بین نسخه بدل و نسخه اصلی جمع شده باشد، زیرا در مقابل آخرت، گاه دنیا قرار گرفته و گاه اولی قرار می‌گیرد. برای روشن شدن این امر، باید تمام نسخ موجود از جامعه‌ کبیره را مشاهده کرد. بنده با مراجعه به نسخ زیارت، مشاهده کردم که «حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى‏» نقل کتاب من لا یحضر الفقیه است ولی در عیون اخبار الرضا علیه السلام «حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى‏» است و دنیا در آن وجود ندارد. (۱) 🔹 هر چند در اصطلاحات قرآنی، در مقابل آخرت، گاهی اولی قرار می‌گیرد، امّا در استعمالات متأخّر، مانند استعمالات روایی، به طور متعارف در مقابل آخرت، دنیا قرار می‌گیرد، و همین باعث می‌شود ناسخ با دیدن کلمه‌ی آخرت، به دنیا منتقل شده و دنیا را بنویسد، یا در حاشیه، اولی به دنیا تفسیر شده باشد و در نسخ بعدی، این تفسیر به گمان حذف شدن، به متن اصلی منتقل شده باشد. برای حاج آقای والد که به نسخ آشنایی دارند، در نگاه اوّل، حدس و گمان به تحریف ایجاد شد و اگر کسی غیر از ایشان بود، شاید برای او حدس هم تحقّق پیدا نمی‌کرد. ————————————————- 1️⃣ کتاب من لا یحضره الفقیه: ج۲، ص۶۱۰؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج۲، ص۲۷۳. 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱۰ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 📋 بررسی نظارت روایات اهل بیت علیهم‌السلام بر فقه عامه 🎙استاد سیدمحمّدجواد زنجانی 📆 پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ 📌جلسه اول •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 عدم مناقشه در وثاقت بزرگان و اجلّاء شیعه یکی از راه‌های توثیق محمّد بن موسی بن متوکّل، این است که او از مشایخ اصلی شیخ صدوق است و حتّی اگر اکثار روایت اجلّاء را در توثیق راوی کافی ندانیم، نباید در وثاقت وی تشکیک کنیم. 🔸 صاحب معالم در یکی از فوائد مقدّمه منتقی الجمان، اشاره به این نکته کرده است که برخی از افراد در نظر بدوی، مجهول شمرده شده‌اند، امّا از اهتمام طائفه و نحوه برخورد آن‌ها، می‌فهمیم که از ثقات هستند. ایشان در ادامه، احمد بن محمّد بن یحیی عطّار را یکی از این افراد نام برده است. مرحوم صاحب منتقی، اکثار روایت اجلّاء را به توسعه‌ای که ما قبول داریم، کافی در وثاقت نمی‌داند، امّا اکثار خاصّ را کاشف وثاقت می‌داند. ▪️ مثلاً ما راوی را با نقل ۳۰ یا ۴۰ روایت توسّط شیخ صدوق، توثیق می‌کنیم، امّا روایات شیخ صدوق از محمّد بن موسی بن متوکّل حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ روایت است. به عبارتی دیگر، این مشایخ از عمودهای طائفه بوده و اصول موضوعه علم حدیث، وثاقت آنان است و اگر این افراد، ثقه تلقّی نشوند، باید فاتحه‌ علم حدیث را خواند. 🔹 بنده عبارتی را در حاشیه کتاب آقای سیّد کاظم حائری (مباحث الاصول) درباره حسین بن عبید الله غضائری دیدم که ایشان او را توثیق نمی‌کرد، البته ایشان در کتب بعدی از این نظر برگشتند. امّا در زمانی که درس ایشان شرکت می‌کردیم، ایشان او را توثیق نمی‌کرد. بنده عرض می‌کردم: حسین بن عبید الله غضائری محور حدیث بوده، و نجاشی در حدود ۲۰۰ ترجمه نام او را آورده، و بیشترین کسی که نجاشی طرق به کتب را از آن‌ها اخذ کرده، همین حسین بن عبید الله است. نجاشی از او به شیخنا تعبیر کرده است (۱) و تردید در وثاقت او ناشی از بی‌ذوقی است. 🔰 از سویی دیگر، در سیر أعلام النبلاء ذهبی در ترجمه حسین بن عبید الله غضائری آمده است: «هُوَ مِنْ طَبَقَةِ الشَّيْخ المُفِيْد فِي الجَلاَلَة عِنْد الإِمَامِيَّة، يَفْتَخِرُوْنَ بِهِمَا، و يخضعون لعلمهما حقّه و باطله.» (۲) حتّی اگر این عبارت دیده نشده باشد، نحوه‌ برخورد طائفه، نشانگر جایگاه حسین بن عبید الله غضائری در نزد امامیه است. ✳️ محمّد بن موسی بن متوکّل نیز به نحوی در رتبه حسین بن عبید الله غضائری است، و پس از پدر شیخ صدوق و ابن ولید، سومین استاد شیخ صدوق است، و امثال وی را نباید مورد مناقشه قرار داد. امّا با این حال، آقای خویی اعتبار مشایخ شیخ صدوق را انکار کرده و شاهد بر آن را نقل شیخ صدوق از یک ناصبی بیان می‌کند. ——————————————————— 1️⃣ رجال النجاشی: ص۶۹، رقم۱۶۶. 2️⃣ سیر أعلام النبلاء (ط - الحدیث): ج۱۳، رقم۸۸. 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱۳ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 حجّیت توثیقات متأخّرین مرحوم آقای خویی توثیقات متأخّرین را قبول ندارد، و بین توثیقات قدما و متأخّرین تفصیل قائل است. (۱) به نظر مختار، بین توثیقات متأخّرین و قدما تفاوتی وجود ندارد و در توثیقات متأخّرین، اگر شاهد و احتمال قابل توجّهی وجود داشته باشد که از منبع مستقلّی اخذ شده، قابل پذیرش است. 🔸 علّت حجّیت توثیقات متأخّرین، همان وجهی است که برای اعتبار توثیقات قدما بیان می‌شود. درباره‌ توثیقات قدما بیان شده که در فرض دوران امر بین حدس و حسّ، شهادت بر حسّی بودن حمل شده و اعتبار دارد. عین همین بیان در توثیقات متأخّرین نیز وجود دارد. ——————————————————-————- 1️⃣ معجم رجال الحدیث: ج۱، ص۴۲: « ... و ممّا تثبت به الوثاقة أو الحسن أن ينص على ذلك أحد الأعلام المتأخّرين، بشرط أن يكون من أخبر عن وثاقته معاصراً للمخبر أو قريب العصر منه، كما يتّفق ذلك في توثيقات الشيخ منتجب الدين، أو ابن شهرآشوب و أمّا في غير ذلك كما في توثيقات ابن طاووس و العلّامة و ابن داود و من تأخّر عنهم كالمجلسي، لمن كان بعيداً عن عصرهم فلا عبرة بها، فإنّها مبنيّة على الحدس و الاجتهاد جزماً.» 🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱۵ مهر ۱۳۹۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri