فقاهت فراتر از دانسته های معمولی اصولی و فقهی است؛ از این مهارت و تخصص ویژه می طلبد؛ استنباط حکم، نیازمند مطالعات میان رشته ای پیگیر و دقیق است که تعداد اندکی از افرادی به این جایگاه علمی دست می یابند. این کتاب تلاشی است برای آشنایی دانشجویان با چگونگی استنباط فقیهان از احادیث فقهی؛ بررسی فقهی روایات (کتاب صوم) مبتنی بر روش و اصول استنباط فقه شیعی و کاربست قواعد فهم حدیث موضوع اصلی این اثر است. مبنای گزارش احادیث، کتاب صوم وسائل الشیعه شیخ حر عاملی است. معناشناسی واژگان و اصطلاحات کلیدی احادیث، استخراج احکام و نکات فقهی به همراه تحلیل آراء و انظار فقیهان از مهم ترین محورهای اساسی این کتاب است که چگونگی دلالت احادیث بر احکام روزه را به بحث نشانده است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
تصحیح احادیث مقلوبه به مثابه آزمون در کشاکش نفی و اثبات
علی راد
چکیده
قلب به معنای وارونه ساختن بخشی از سند یا متن حدیث با گونه های متنوع آن از جمله اسباب ضعف هماره مورد توجه دانشوران علم نقد الحدیث بوده است . احادیث آمیخته به قلب شایسته استناد نیستند و قلب عمدی حدیث سبب تضعیف راوی و از عوامل ترک احادیث او دانسته شده است. از جمله چالش های قلب حدیث مسئله مستثنیات آن هم چون بهره وری از قلب حدیث به مثابه شیوه ای برای اختبار محدّثان و فقیهان است . این مقاله به نقد و ارزیابی این مهم در تاریخ حدیث مسلمین پرداخته است .
لینک دانلود مقاله : http://jap.isca.ac.ir/article_75486.html
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
🔻 دعاي هنگام افطار
از جمله دعاهاي وارده از اهل بيت (ع) در رابطه با وقت افطار با سند صحيح و معتبر عبارتند از :
🔸دعاي پيامبر (ص) در هنگام افطار
١- محمد بن يعقوب عن علي بن إبراهيم عن أبيه عن النوفلي عن السكوني عن جعفر(ع) عن آبائه ان رسول الله(ص) كان إذا افطر قال:
اللهم لك صمنا و علي رزقك افطرنا فتقبله منا ذهب الظمأ و ابتلت العروق و بقي الاجر.
🔸 دعاي امام صادق(ع) در وقت افطار
٢ - الحسين بن محمد عن أحمد بن إسحاق عن سعدان عن أبي بصير عن أبي عبد الله (ع) قال: تقول في كل ليلة من شهر رمضان عند الافطار إلى آخره :
الحمد لله الذي أعاننا فصمنا و رزقنا فأفطرنا، اللهم تقبل منا و اعنا عليه و سلمنا و تسلمه منا في يسر منك و عافية، و الحمد لله الذي قضى عنا يوما من شهر رمضان.
🟡 نكات رجالي
📌 بررسي سند روايت اول
🔘 محمد بن يعقوب كليني صاحب الكافي امامي و ثقه و جليل القدر و طبقه ٩ مي باشد.
🔘 علي بن إبراهيم قمي صاحب تفسير القمي امامي و ثقه و جليل القدر و از راويان طبقه ٨ است.
🔘 إبراهيم بن هاشم امامي و ثقه و جليل القدر و از راويان طبقه ٧ است.
🔘 حسين بن يزيد نوفلي امامي و ثقه است. شيخ طوسي و برقي نام او را در زمره اصحاب امام رضا(ع) ذكر كرده اند. وي از راويان طبقه ٦ است.
🔘 إسماعيل بن ابي زياد سكوني يا اسماعيل بن مسلم الشعري( كه ابي زياد كنيه پدر او است و نام پدرش مسلم بوده است) او از راويان عامه و موثق است. شيخ طوسي در عدة تصريح كرده كه قاطبه شيعيان به روايات سكوني عمل مي كنند. وي از راويان طبقه ٥ مي باشد.
بنابراين روايت اول موثقه مي باشد.
📌 بررسي سند روايت دوم
🔘 مرحوم كليني روايت دوم را از حسين بن محمد نقل كرده است.
🔘 حسين بن محمد بن عامر اشعري از مشايخ كليني بوده. وي امامي و ثقه است. نجاشي بر وثاقتش تصريح كرده و او از راويان طبقه ٨ است.
🔘 احمد بن اسحاق بن عبدالله بن سعد از اصحاب خاص امام عسكري(ع) است. وي امامي و ثقه و جليل القدر است. شيخ طوسي و نجاشي و كشي و ديگر صاحب نظران علم رجال به وثاقت او تصريح كرده اند. ايشان از راويان طبقه ٧ است كه طبقه ٨ و ٩ را نيز درك كرده است.
🔘 سعدان بن مسلم كه با كنيه عبدالرحمن بن مسلم نيز شناخته مي شود امامي و ثقه است. او از راويان طبقه ٥ است.
🔘 يحيي بن ابي القاسم معروف به ابوبصير اسدي امامي و ثقه و جليل است است. وي از اصحاب امام باقر و امام صادق عليهماالسلام بوده و طبقه ٤ است.
بنابراين روايت دوم صحيحه مي باشد.
📚 رجوع كنيد به :
١- الكافي ج ٤ ص ٩٥ باب ما يقول الصائم إذا أفطر ، روايت ١ و ٢.
٢- التهذيب ج ٤ ص ١٩٩ و ٢٠٠ باب ٥٢ روايت ١ و ٢ شماره هاي ٥٧٦ و ٥٧٧.
٣- من لا يحضره الفقيه ج ٢ ص ١٠٦ شماره ١٨٥٠ و ١٨٥١.
٤- وسائل الشيعة آل البيت ج ١٠ ص ١٤٧ باب ٦ شماره هاي ١٣٠٧٠ و ١٣٠٧١.
٥- وسائل الشيعة انتشارات نصايح جزء اول از كتاب الصوم ج ١٨ ص ٣٢٩ و ٣٣٠ باب ٦ از أبواب آداب الصائم، روايت ١ و ٢.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
هدایت شده از درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
💢بررسی احادیث شیعی درباره عید نوروز
✍️استاد شبیری زنجانی
🔻آیا عید نوروز را میتوان عیدی دینی تلقی نمود؟ آیا ماهیت این عید، مخالف با دین است؟ آیا میتوان گفت شارع مقدس در نفی یا اثبات این عید جهتگیری خاصی داشتهاند؟
استاد سید محمد جواد شبیری زنجانی جلسه درس خود به بررسی این موضوع پرداخته است.
👈 در ادامه بخوانید: https://b2n.ir/k74714
✅مطالعه کنید 👈 ۱۰ مطلب دیگر درباره روز نوروز
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 وثاقت حسین بن عبیدالله غضائری
👤 #استاد_شهیدی
حسین بن عبیدالله ولو توثیقی از قدماء ندارد ولی شیخ #طوسی در رجال میگوید: «کثیر السماع عارف بالرجال» و #نجاشی نیز در مورد ایشان میگوید: «شیخنا رحمه الله» .
مرحوم #خویی فرمودهاند: تمام مشایخ نجاشی ثقات هستند چون در یک جا گفته است که من احادیث زیادی را از یک شخصی شنیدم فترکت الروایة عنه الا بواسطة بینی و بینه چون رأیت ان شیوخنا یضعفونه، دیدم مشایخ من این شخص را تضعیف میکنند، بیواسطه دیگر از او نقل نمیکنم با اینکه روایت از او زیاد شنیدم، آقای خوئی میگویند: پس معلوم میشود نجاشی از انسان ضعیف نقل روایت نمیکند. طبق این مبنا حسین بن عبیدالله چون از #مشایخ نجاشی است وثاقت او ثابت میشود.
ولی این برای ما ثابت نیست زیرا....
📚 درس خارج اصول، ۹ اسفند ۱۴۰۲
✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید.
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3364
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
جلسه 098= تاریخ 14021209.mp3
1.45M
💠 وثاقت حسین بن عبیدالله غضائری
👤 #استاد_شهیدی
📚 درس خارج اصول، ۹ اسفند ۱۴۰۲
✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید.
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3364
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 عدم نیاز بررسی سندی طرق به کتب
این بحث مهم در رجال وجود دارد که آیا طرق به کتب نیازمند بررسی سندی است یا خیر؟
به عنوان نمونه شیخ طوسی در مشیخه تهذیب یا فهرست، طریق به کتب و روایات احمد بن محمّد بن خالد را ذکر کرده است. آیا اعتبار روایتی که شیخ طوسی از او نقل می کند، وابسته به اعتبار طریق به او در فهرست و مشیخه است؟
🔸 این بحث در رجال به عنوان «اعتبار نقد طرق و مشیخه»، مورد بحث قرار گرفته است. بحث نقد طرق و مشیخه چند محور دارد که «طرق به کتب»، بحث حاضر ماست.
▪️در بحث نیازمند بودن طرق به کتب به بررسی سندی، سه قول اصلی وجود دارد:
۱. نیازمند به بررسی سندی است مطلقاً. این قول را مرحوم آیت الله خویی قائل بوده و مطابق آن مشی کرده است.
۲. نیازمند به بررسی سندی نیست مطلقاً. (نظر مختار)
۳. تفصیل بین کتب مشهوره و غیر مشهوره. این قول از مرحوم آیت الله بروجردی نقل شده است، که صحّت انتساب این قول به ایشان، برای بنده روشن نیست.
به طور نمونه، کتاب علی بن حسن بن فضّال، از کتب مشهوره و جزء معروفترین کتب طائفه امامیّه میباشد که جزء کتب درسی بوده است. بنا بر نظر منسوب به آیت الله بروجردی، برای طریق به این کتاب، بررسی سندی لازم نیست.
💠 قول مختار قول دوم است، و به نظر ما طرق به کتب، مطلقاً نیازمند بررسی سندی نیست، زیرا بسیاری از طرق به کتب که در مشیخهی تهذیب و فهرست شیخ طوسی نقل شده، اجازاتی است که علما دادهاند و این اجازه، صرفاً کبری کلّی است که استاد به شاگرد اجازه میدهد که «روایاتی که انتساب آن به من برای تو ثابت شده است را میتوانی از من نقل کنی».
صغری این اجازه، توسّط شاگرد احراز شده است و با فرض شهادت دادن شاگرد به إسناد روایت به استاد، اعتماد به شهادت شاگرد، در اعتبار روایت کافی است.
مثلاً احمد بن محمّد بن عیسی با واسطه به شیخ طوسی اجازه داده است که روایاتی که برای شیخ طوسی احراز شده که روایت وی است را نقل کند. در این اجازه، احمد بن محمّد بن عیسی تضمین نمیکند که روایت منقول توسّط شیخ طوسی روایت احمد بن محمّد بن عیسی است، بلکه شیخ طوسی با آغاز کردن سند با احمد بن محمّد بن عیسی، إخبار میکند که این روایت، روایت او است.
✳️ مطابق تتبّع صورت گرفته، مراد از این که شیخ طوسی روایت را، روایت احمد بن محمّد میداند، این است که به طریقی که برای شیخ طوسی اختلافی نیست، روایت احمد بن محمّد بودن احراز شده است. پس طریق موجود در مشیخه یا فهرست، دخالتی در إسناد روایت به احمد بن محمّد بن عیسی نداشته و شهادت شیخ طوسی، إسناد روایت به احمد بن محمّد و اعتبار این إسناد را اثبات میکند.
🔰 در نتیجه، هرجا شهادت شیخ طوسی وجود داشته باشد، چه راوی مشهور بوده و چه راوی مشهور نباشد، اعتبار إسناد روایت به راوی اثبات میشود.
ما در سابق همین سخن را در کتاب کافی نیز تطبیق میکردیم، امّا به علّت وجود اشکالاتی، این بیان در کافی تطبیق نمیشود. بحث حاضر، در طرق مشیخه و فهرست که طرق کلّی است و شیخ طوسی به اعتبار طریق به راوی، شهادت میدهد، تطبیق میشود. نکتهی بحث نیز این بود که با تتبّع گستردهی صورت گرفته، به این نتیجه میرسیم که طرق حذف شده توسّط شیخ طوسی، مسلّم الاعتبار است.1️⃣
💠 یکی از شواهد بر ارزش نداشتن طرق به کتب، همین رفتار شیخ طوسی است که ایشان بدون اشاره، طرق به کتب را حذف کرده یا تعویض سند می کند و حذف طریق به کتاب و تعویض سند، در میان قدما شایع و مرسوم بوده است. به عنوان نمونه مرحوم شیخ صدوق تمام روایات باب المزار «ثواب الأعمال» را از «کامل الزیارات» اخذ کرده ولی در هیچ یک، اشاره ای به اخذ از کامل الزیارات نکرده است.
——————————————————————————-
1️⃣ در جواب این اشکال که «شهادت شیخ طوسی، شهادت در موضوعات بوده و در موضوعات، شهادت عدل واحد اعتبار ندارد.»
میگوییم: هر چند شهادت شیخ طوسی واحد است و شهادت عدل واحد در موضوعات معتبر نیست، امّا در این موارد به علّت انسداد صغیر، قائل به اعتبار شهادت میشویم.
🔺درس خارج اصول استاد سید جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۲۷ شهریور ۱۳۹۸
همچنین ر.ک: درس خارج فقه، تاریخ: ۳۰ شهریور ۱۳۹۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 یکی از راههای اعتبار بخشی به روایات ضعیف
«عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ، عَنْ زُرَارَةَ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ سَمُرَةَ بْنَ جُنْدَبٍ كَانَ لَهُ عَذْقٌ وَ كَانَ طَرِيقُهُ إِلَيْهِ فِي جَوْفِ مَنْزِلِ ...» (الکافی: ۸/۲۹۴/۵)
در سند این روایت، «بعض اصحابنا» وجود دارد که باعث ارسال و تضعیف سند میشود.
✳️حاج آقای والد (آیت اللّه شبیری زنجانی) نظرشان بر این است که اگر دو روایت مشابه (یکی ضعیف السند و دیگری صحیح السند) با تفاوت اندک داشته باشیم که انگیزه عقلایی در جعل و اضافه کردن این تفاوتها وجود نداشته باشد، نقل ضعیف نیز مانند نقل صحیح اعتبار پیدا میکند، زیرا الغای احتمال خطا، به علّت اصل عقلایی ضابط بودن و عدم خطاست، و تفاوتی بین ثقه و غیر ثقه در آن وجود ندارد، و همانگونه که اصل عدم خطا در ثقه جریان دارد، در غیر ثقه نیز جاری است.
🔸 پس تنها کاری که ادلّه حجّیّت خبر واحد انجام میدهد، الغای احتمال تعمّد کذب است. حال اگر در موردی، احتمال تعمّد بر کذب - ولو با توجّه به مقایسه روایت با روایت صحیح - منتفی باشد، از نظر عقلایی اعتبار روایت ثابت میگردد.
▪️با معتبر شدن روایت ضعیف، بین این روایت و روایت صحیح، تعارض رخ میدهد، زیرا با تعارض دو روایت در جزئیات، علم به تحقّق خطا در یکی از نقلها ایجاد میشود و دلیلی نداریم که خطا را به خصوص یکی از این دو روایت اختصاص دهیم.
🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّدجواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۳۱ شهریور ۱۳۹۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
هدایت شده از درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
بازشناسی شخصیت «ابن أبی جِید»، اثبات وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی.pdf
950.6K
📕مقاله
〽️ "بازشناسی شخصیت «ابن أبی جِید»، اثبات وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی"
👤 جواد نفری
👤 علی عندلیبی
👤 استاد مهدی غلامعلی
🖇 فصلنامه علوم حدیث، دوره 28، شماره 1 - شماره پیاپی 107
📝 چکیده:
کیستی علی بن احمد ابن ابی جِید، وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی در سده چهارم هجری مسأئلی است که این پژوهش را سامان داده است. جایگاه ویژه وی در تراث پژوهی، حضورش در اسناد روایات مهمی چون زیارت عاشورا، پرورش شاگردانی بسانِ نجاشی و طوسی و فقدان توثیق خاص بر اهمییت این پژوهش میافزاید. این نوشتار به شیوه کتابخانه ای و روش تحلیلی و تطبیقی، با مطالعه موردی فهارس نجاشی و طوسی سامان یافته است. دستاورد این پژوهش را می توان نخست در شناسایی نقش ابن ابی جید در انتقال افزون بر سیصد اثر حدیثی از یکصد و وسی شش راوی و اجازه نقل دویست کتابِ مشهور از چهل و چهار راوی دانست. همچنین برای نخستین بار با تکیه بر سه قاعده از قواعد توثیقات عام ـ توثیق مشایخ نجاشی، توثیق مشایخ اجازه و اکثار أجلاء ـ ، روش فهرستی و مسأله شهرت راوی، وثاقت ابن ابی جید را اثبات و نقش پر رنگ وی را در انتقال تراث حدیثی بَر نموده ایم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 مناشیء سقط در سند روایات
۱- تعلیق
یکی از نکاتی که در موارد متعدّدی منشأ سقط میشود، تعلیق سند به اعتماد سند قبل است. به فرض، طریق کلینی این گونه بوده است: «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محّمد، عن الحسن بن محبوب» و در روایت بعدی بیان کرده است: «أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب»؛
این روایت دوم تعلیقی بوده و به اعتماد سند قبلی، «عدّة من أصحابنا» از صدر سند افتاده است.
🔹 در موارد متعّددی اتّفاق افتاده که شیخ طوسی با مراجعه به کتاب کافی، توجّه به تعلیق سند نکرده و «أحمد بن محمّد» را در صدر سند دیده، و «محمّد بن یعقوب» را در صدر سند آورده، و سند این گونه شده است: «محمّد بن یعقوب، عن أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب»، به خصوص در مورد «أحمد بن محمّد» خصوصیّتی دارد که موجب طبیعیتر شدن این اشتباه است. آن خصوصیّت این است که کلینی، هم در مشایخ مستقیمش «أحمد بن محمّد» وجود دارد، و هم در مشایخ با واسطه او «أحمد بن محمّد» وجود دارد. همین نقل مستقیم «محمّد بن یعقوب»، منشأ اشتباه در برخی از موارد شده است. هر چند در غالب موارد، شیخ طوسی صحیح رفتار کرده و سندهای تعلیقی را دقّت کرده است.
در مقدّمه منتقی الجمان نیز اشاره شده است که منشأ وقوع سقط در بسیاری از مواقع، به جهت دقّت نکردن به تعلیقات در سند است.1️⃣
۲- تفسیر ناصحیح از «بهذا الإسناد»
بنده اضافه میکنم که گاه منشأ سقط، تفسیر ناصحیح از «بهذا الإسناد» است. فرض کنید: روایت اوّل با این سند وارد شده است: «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب» و بعد از آن بیان شده: «و بهذا الإسناد، عن ابن ابی عمیر» مراد از «بهذا الإسناد»، «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد» است، حال اگر تصوّر شود مراد از «بهذا الإسناد»، خصوص «عدّة من أصحابنا» است، «أحمد بن محمّد» از سند سقط خواهد شد.
۳- تشخیص اشتباه مرجع ضمیر
یکی از مناشیء سقط، تشخیص اشتباه مرجع ضمیر است. مثلاً در سند اوّل وارد شده: «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب» و در سند بعد آمده است: «عنه، عن معاویّة بن عمار»، در اینجا «عنه» به «الحسن بن محبوب» برمیگردد، حال اگر به اشتباه، ضمیر به «أحمد بن محمّد» بازگشت داده شود، «الحسن بن محبوب» از سند سقط خواهد شد.
————————————————————-
1️⃣ منتقی الجمان: ج۱، ص۲۴-۲۵: «فاعلم أنّه اتّفق لبعض الأصحاب توهّم الانقطاع في جملة من أسانيد الكافي، لغفلتهم عن ملاحظة بنائه لكثير منها على طرق سابقه، و هي طريقة معروفة بين القدماء، و العجب أنّ الشيخ رحمه الله ربما غفل عن مراعاتها، فأورد الإسناد من الكافي بصورته، و وصله بطريقه عن الكليني من غير ذكر للواسطة المتروكة، فيصير الإسناد في رواية الشيخ له منقطعاً، ولكن مراجعة الكافي تفيد وصله، و منشأ التوهّم الذي أشرنا إليه فقد الممارسة المطّلعة على التزام تلك الطريقة، فيتوقّف عن القطع بالبناء المذكور ليتحقّق به الاتّصال و ينتفي معه احتمال الانقطاع.»
🔺درس خارج اصول استاد سیّدمحمّدجواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱۰ مهر ۱۳۹۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل
✅قسمت اوّل: عوامل موجب استعمال تعبیر «بعض أصحابنا»
🔸 عامل اوّل: در مقام نقد بودن
یکی از عوامل استعمال تعبیر «بعض أصحابنا» این است که متکلّم در مقام نقد مطلب منقول است، و برای احترام، نام ناقل را نمیبرد.1️⃣ در این موارد، نام نبردن به علّت احترام است و مطلب حاجی نوری در این که مراد از «بعض أصحابنا»، بعض زعما و بزرگان است، مطلب صحیحی است.2️⃣
———————————————————-
1️⃣ آقای بیگدلی میگفت: ما نزد حاج شیخ عبدالحسین وکیلی از شاگردان آیت الله بروجردی درس میخواندیم. ایشان پیش از درس آیت الله بروجردی به ما درس میداد و درس را تا شروع شدن درس آیت الله بروجردی ادامه میداد. همین باعث میشد که ما در بین جمعیّت شاگردان مرحوم بروجردی قرار بگیریم و به همین دلیل درس ایشان را گوش میدادیم. در یکی از روزها، آقای بروجردی مطلبی را بدون نام بردن عالمی نقل کرده و در مقام اشکال به آن بودند. یکی از شاگردان میگوید: مراد شما سیّد مرتضی است؟ آقای بروجردی گفت: آقا خودم میدانستم و چون در مقام نقد بودم، نخواستم اسمشان را ببرم. ایشان در ادامه شروع به نصیحت کردن دربارهی شأن علما کردند و همین باعث شد، درس تمام شود و ادامهی درس به نصیحت بگذرد.
2️⃣ خاتمة مستدرک الوسائل، ج۳، ص۵۱۰: «... و أمّا ثانياً: فلأنّهم قديماً و حديثاً، إذا رأوا في كلام أحد من العلماء: عند الأصحاب، أو عند أصحابنا، أو قال بعض أصحابنا، و نظائر ذلك، لا يشكّون في أنّ المراد بهم الفقهاء العدول، و العلماء الثقات الذين يحتجّ بقولهم في مقام تحصيل الإجماع أو الشهرة أو غير ذلك، نعم لم يختصّوا ذلك بالإماميّة، بل يطلقون الأصحاب على سائر فرق الشيعة، الذين هم في الفروع كالإماميّة، كالواقفيّة و الفطحيّة و أضرابهما، لا الزيديّة الذين صاروا عيالاً لأبي حنيفة في الفروع.»
🔺درس خارج اصول استاد سیّدمحمّدجواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تفاوت تعلیق سند در کتاب کافی با کتب تهذیب و استبصار
✳️ آیت اللّه حاج سیّد موسی شبیری زنجانی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
از آداب نقل حديث
🔻یکی از آداب مهم نقل حدیث چگونگی نسبت دادن آن به پیامبر و اهل بیت است. کلینی، از امام علیه روایت کرده است که فرمود: إذا حَدَّثْتُم بِحَدِيثٍ فَأسندوهُ إِلَى الَّذِي حَدَّثَكُم ؛ فَإِن كَانَ حَقًّا فَلَكُمْ وَإِن كَانَ كَذِباً فعليه .
هنگامی که حدیثی را نقل میکنید آن را به کسی که آن را روایت نموده ، نسبت دهید، که اگر درست باشد به سود شماست و اگر دروغ باشد، به زبان راوی است.
بنا بر این، برای رعایت احتیاط، توصیه اکید داریم که هر کس میخواهد از کتب روایی، حدیثی را نقل کند آن را مستقیماً به پیامبر و اهل بیت نسبت ندهد؛ بلکه حدیث را از طریق منبعی که آن را روایت کرده است به آنان منسوب نماید. برای نمونه نگوید: «پیامبر چنین فرمود یا امام چنین فرموده؛ بلکه بگوید: «فلان کتاب از پیامبر چنین روایت کرده است و یا بگوید: «از پیامبر چنین روایت شده است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 محدثین صحیحنگار و جامعنگار در اصحاب ائمه علیهم السلام
🔸 در زمان احمد بن محمّد بن عیسی و احمد بن محمّد بن خالد دو گرایش حدیثی داریم. یکی گرایش محدّثینی که «صحیحنگار» هستند و فقهای آن دوره میباشند که رأس آنها احمد بن محمّد بن عیسی است که هم گرایش فقیهانه دارد و هم صحیحنگار است.
▪️ گروه دیگر «جامعنگار» هستند که احمد بن محمّد بن خالد برقی جزء این گروه است.
اینها گرایش فقهی به آن معنا ندارند. مثلاً وقتی محاسن برقی را با کتابهای امثال سعد بن عبدالله و احمد بن ادریس مقایسه کنیم. کتابهای سعد بن عبدالله و احمد بن ادریس به ترتیب ابواب فقهی است و گرایش فقهی دارند و صحیحنگارند. امّا محاسن احمد بن محمّد بن خالد برقی ترتیبش به ترتیب کتب فقهی نیست و احادیث را به عنوان یک فقیه تبویب نکرده است. نظرش هم در جمعآوری احادیث «یروی عن الضعفاء و یعتمد المراسیل» است و مقیّد نیست حتماً روایات صحیحه را تنظیم نماید.
محمّد بن احمد بن یحیی بن عمران اشعری هم در همین گرایش حدیثی قرار دارد. کتاب نوادر الحکمة وی هم، ترتیب فقهی ندارد.
🔺درس خارج فقه استاد سید محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۲۵ شهریور ۱۳۹۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 معنای ثقاتنا در حدیث تشکیک در روایت ثقات
🔻 یکی از روایاتی که در بحث خبر واحد مورد تمسک قرار می گیرد این روایت است:
"لا عذر لاحد من موالینا فی التشکیک فیما یودیه عنا ثقاتنا قد عرفوا باننا نفاوضهم سرنا و نحمله ایاهم..."
این حدیث به بحث خبر ثقه بی ارتباط است. معنای ثقاتنا، وکلای ناحیه مقدسه است. این روایت هم موردش بحث #وکالت است و هم در ذیل روایت می فرماید اینها اشخاصی هستند که ما اسرارمان را در اختیارشان می گذاریم و آنها را مامور می کنیم تا اسرارمان را به شیعیان منتقل کنند. اولا مجرد اینکه یک ...
📚 درس خارج اصول، ١۴٠٢/٠٢/١١
🔗 ادامه مطلب و مباحثه، در این لینک
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل
قسمت اوّل: عوامل موجب استعمال تعبیر «بعض أصحابنا»
🔸 عامل اوّل: در مقام نقد بودن
یکی از عوامل استعمال تعبیر «بعض أصحابنا» این است که متکلّم در مقام نقد مطلب منقول است، و برای احترام، نام ناقل را نمیبرد.1️⃣ در این موارد، نام نبردن به علّت احترام است و مطلب حاجی نوری در این که مراد از «بعض أصحابنا»، بعض زعما و بزرگان است، مطلب صحیحی است.2️⃣
———————————————————-
1️⃣ آقای بیگدلی میگفت: ما نزد حاج شیخ عبدالحسین وکیلی از شاگردان آیت الله بروجردی درس میخواندیم. ایشان پیش از درس آیت الله بروجردی به ما درس میداد و درس را تا شروع شدن درس آیت الله بروجردی ادامه میداد. همین باعث میشد که ما در بین جمعیّت شاگردان مرحوم بروجردی قرار بگیریم و به همین دلیل درس ایشان را گوش میدادیم. در یکی از روزها، آقای بروجردی مطلبی را بدون نام بردن عالمی نقل کرده و در مقام اشکال به آن بودند. یکی از شاگردان میگوید: مراد شما سیّد مرتضی است؟ آقای بروجردی گفت: آقا خودم میدانستم و چون در مقام نقد بودم، نخواستم اسمشان را ببرم. ایشان در ادامه شروع به نصیحت کردن دربارهی شأن علما کردند و همین باعث شد، درس تمام شود و ادامهی درس به نصیحت بگذرد.
2️⃣ خاتمة مستدرک الوسائل، ج۳، ص۵۱۰: «... و أمّا ثانياً: فلأنّهم قديماً و حديثاً، إذا رأوا في كلام أحد من العلماء: عند الأصحاب، أو عند أصحابنا، أو قال بعض أصحابنا، و نظائر ذلك، لا يشكّون في أنّ المراد بهم الفقهاء العدول، و العلماء الثقات الذين يحتجّ بقولهم في مقام تحصيل الإجماع أو الشهرة أو غير ذلك، نعم لم يختصّوا ذلك بالإماميّة، بل يطلقون الأصحاب على سائر فرق الشيعة، الذين هم في الفروع كالإماميّة، كالواقفيّة و الفطحيّة و أضرابهما، لا الزيديّة الذين صاروا عيالاً لأبي حنيفة في الفروع.»
🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل
قسمت دوم: عوامل موجب استعمال تعبیر «بعض أصحابنا»
🔸 عامل دوم: معاصر بودن منقول
در مقام نقل از همردیفان و معاصران، بسیار از تعبیر «بعض أصحابنا» استفاده میکنند. نجاشی مطالب زیادی را از «بعض أصحابنا» نقل کرده که گاه در مقام نقد بوده و گاه آنها را میپذیرد. مراد از «بعض أصحابنا» در کلام نجاشی، گاه شیخ طوسی و گاه ابن غضائری است.
یکی از منابع صفّار در بصائر الدرجات، کتاب بصائر الدرجات سعد بن عبدالله است که با توجّه به قرائن، در برخی از موارد با تعبیر «بعض أصحابنا» از سعد بن عبدالله که معاصر او بوده، نقل کرده است. این مطلب با مقایسهی بصائر الدرجات صفّار و مختصر البصائر موجود از سعد بن عبدالله و بخشهای منقول از سعد بن عبدالله در انتهای اختصاص - که حدود ۳۰ صفحه بوده و ابتدای آن نام سعد نیز آمده - ثابت میشود.
🔹 شاید علّت تعبیر به «بعض أصحابنا» از معاصرین، این باشد که نقل از شخص با نام، به منزله پذیرش مرویٌ عنه به عنوان استاد است، و راوی نمیخواهد استاد بودن مرویٌ عنه نسبت به خود را تصدیق کند.
▪️ اساساً نقل از معاصر، نیازمند مجاهده با نفس است و از آن مهمتر، این است که فردی از کوچکتر از خود مطلبی را نقل کند.
حاج آقای والد میفرمودند: یکی از خصائص اخلاقی مرحوم علّامه مجلسی این است که به آسانی از مرحوم سیّد علی خان مدنی مطالبی را در بحار نقل کرده، در حالی که سیّد علی خان، ۱۰ تا ۱۵ سال از مرحوم مجلسی کوچکتر است.
❇️ نجاشی در شرح حال حمّاد بن عیسی عبارتی را آورده که در آن غلط نسخهای یا چاپّی نیز وجود دارد.1️⃣ ایشان مینویسد: «... و بلغ من صدقه أنّه روى عن جعفر بن محمّد علیهما السلام و روى عن عبد الله بن المُغِيرة عن عبد الله بن سِنان عن أبي عبد الله عليه السلام.»2️⃣
به این معنا که حمّاد بن عیسی با این حال که خود، راوی از امام صادق علیه السلام است، روایاتی را با دو واسطه از امام صادق علیه السلام نقل کرده، و همین نشانگر صفای نفس و صدق سریره اوست، زیرا ابایی نداشته که از عبدالله بن مغیره که کوچکتر از او و در طبقهی متأخّر از او بوده، مطالبی را نقل کند. این مطلب امری عادی و طبیعی نبوده و تنها افرادی که وارستگیهای خاصّی در آنها وجود دارد، اعتنایی به احترامات نسبت به خود ندارند.3️⃣
💠 به نظر میرسد در مواردی که راوی از معاصرین خود مطلبی را نقل میکند، نفس نقل از معاصر، نشانگر قبول اوست، و با تتبّع در موارد نیز به دست آمده که نوعاً آن معاصرین، افراد شناخته شده و جلیلی هستند. به طور متعارف در نقل از معاصرین، تعبیر «عن رجل» که همراه احترام نیست، به کار نمیرود. در نتیجه در این صورت دوم نیز، مطلب حاجی نوری که «بعض أصحابنا» درباره بزرگان و اجلّاء است، صحیح به نظر میرسد.4️⃣
نکتهی مشترک این دو صورت، این است که راوی، «بعض أصحابنا» را میشناسد، امّا انگیزههای دیگری باعث شده که نام او را نبرد.
——————————————————————-
1️⃣ در نسخه چاپی و ظاهرا در نسخ خطّی، به صورت «روى عن عبد الله بن المُغِيرة و عبد الله بن سِنان عن أبي عبد الله عليه السلام» آمده که صحیح آن بدین صورت است: «روى عن عبد الله بن المُغِيرة (عن) عبد الله بن سِنان عن أبي عبد الله عليه السلام».
2️⃣ رجال النجاشی: ص۱۴۲، رقم۳۷۰.
3️⃣در شرح حال آقایی که از مشایخ اخلاق بوده، نقل شده که از ایشان پرسیدند، آیا شما شاگرد آقای خویی بودید؟ ایشان در جواب گفت: آقای خویی درس آقای نائینی را برای ما تقریر میکرد. گویا ابا داشته که خود را شاگرد آقای خویی بداند، و خود را در ردیف آقای خویی و شاگرد آقای نائینی میدانسته است. این مطلب اگر چه میتواند عادی باشد، امّا از علمای اخلاق، بسیار عجیب است. بنده نیز درس آقایی شرکت میکردم و از ایشان پرسیدیم شما چه زمانی درس آقای خویی میرفتید؟ ایشان گفت: آن موقع که درس آشیخ محمّد حسین [اصفهانی] میرفتیم، ایشان مدّتی بیمار شد و از آقای خویی خواهش کردیم درس را شروع کنند.
4️⃣ خاتمة مستدرک الوسائل: ج۳،ص۵۱۰.
🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل
قسمت سوم: عوامل موجب استعمال تعبیر «بعض أصحابنا»
🔸 عامل سوم: عدم تأثیر نام راوی در صحّت سند
عامل سوم به کارگیری تعبیر «بعض أصحابنا» و نام نبردن از یک فرد خاصّ، این است که بین نام بردن یا نام نبردن از استاد، تفاوتی وجود نداشته و به هر حال، سند مرسل است.
به طور نمونه، در موارد متعدّدی در سند «محمّد بن خالد، عن بعض أصحابنا، رفعه إلی أبی عبد الله علیه السلام، یا عمّن ذکره رفعه إلی أبی عبد الله علیه السلام» وجود دارد. در این موارد، نام بردن از راوی، موجب صحّت سند نیست، و تصحیح سند به عللی دیگر مانند متن است.
🔹 شبیه این مطلب در کتاب من لا یحضره الفقیه وجود دارد که یکی از انگیزههای شیخ صدوق از تعبیر «قال الصادق علیه السلام» و نام نبردن از راوی، مرسل بودن روایت است، که در کتابشناسی کتاب من لا یحضره الفقیه در برنامه درایة النور، برخی از این موارد را نقل کردهایم. در این موارد، شیخ صدوق روایت را با قرائن خارجی تصحیح کرده، و انگیزهای برای نام بردن از عنوان مرسل وجود ندارد، و حتّی نام بردن این عنوان مرسل، باعث مخدوش شدن صورت ظاهری روایت است. مطابق این عامل، ذکر نام راوی، تأثیری در صحّت سند ندارد، یا سند حتّی بدون نام بردن راوی، به واسطه عوامل خارجی صحیح است، یا روایت هیچ اعتباری ندارد و تنها به علّت جامعنگاری، روایت نقل شده است.
🔰 تعبیر به «بعض أصحابنا» مطابق این عامل، میتواند با وجود معلوم بودن نام راوی یا به علّت فراموش کردن نام وی باشد، زیرا به علّت مرسل بودن سند، به نام راوی اهتمامی وجود ندارد. این اهتمام نداشتن، به علّت خدشه در راوی نیست، و به خاطر مشکل سند از ناحیه دیگر است.
🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
اری روبین و نظریه امامت موروثی شیعه (در بوته سنجش)
چکیده
اری روبین در پژوهش خود با روش تاریخی توصیفی، اعتقاد به امامت موروثی را به شیعه نسبت داده است. وی در مستندسازی نظریه امامت موروثی، به احادیث اخوت، پسر نداشتن حضرت محمد صلوات الله و خویشاوندی علی علیه السلام با ایشان، استناد جسته است. آنچه در ایراد بر ادعای روبین میتوان مطرح کرد این است که، ایشان در بررسی یکی از اصلی ترین مؤلفه عقیدتی شیعه، بدون بررسی آیات مربوط به وراثت و تحلیل جامع از روایات مربوط به آن، صرفاً با استناد به رویدادی تاریخی و بعضی از روایات مربوط به خلقت نوری که مربوط به فضایل اهلبیت علیهم السلام است، اعتقاد به امامت وراثتی را به شیعه نسبت داده است؛ علاوه بر این، به نظر میرسد داشتن پیشفرض مذهبی و نگاه عرفی به مسئله امامت، موجب شده است تا چنین اعتقادی را به شیعه نسبت دهد. در بررسی و نقد این نظریه با استناد به بعضی از آیات مرتبط و روایات وارده در کتب روایی معتبر، ضمن ردّ انتساب مذکور، نظریه صواب در ادله شیعه بر امامت ائمه علیهم السلام بیان شده است.
کلیدواژهها : اری روبین امامت وراثت نقد مستشرقان احادیث وراثت .
لینک دانلود مقاله : B2n.ir/z92918
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
فضیلت مشابهت حضرت علی (ع) با حضرت عیسی (ع): سیر تطور یک روایت منقول از ابوصادق ازدی
چکیده
یک از فضائل امیرالمؤمنین(ع) که در گذشته معروف بوده اما اکنون مغفول واقع شده است، مشابهت ایشان با حضرت عیسی(ع) است. طبق حدیثی که در منابع شیعه و اهلسنت از ابوصادق ازدی نقل شده است، پیامبر اکرم(ص) از خوف آنکه مردم نسبت به امیرالمؤمنین(ع) مشابه رفتار غلوآمیز مسیحیان نسبت به عیسی بن مریم(ع)، برخورد کنند، از بیان فضائل ممتاز و والای ایشان خودداری کردهاند. این حدیث در سیر انتقال میان روات مختلف اهل سنت، علاوه بر آنکه مانند دیگر احادیث، گاه مورد قبول و گاه مورد کتمان واقع شده، دچار تطوراتی نیز شده است که نتیجۀ آن، رواج نقل خاصی از حدیث، به عنوان یک متن ضدرافضی بوده است: «یا علی، فیک مثل من عیسى، أبغضته یهود حتى بهتوا أُمه، و أحبته النصارى حتى أنزلوه المنزل الذی لیس له». در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل متن-اسناد، به بررسی قدمت، سندها و نحوۀ انتقال این حدیث در شیعه و اهل سنت میپردازیم و تلاش میکنیم علاوه بر شناسایی متن اصیل حدیث، طرق اصلی نقل روایت را نیز بازسازی کنیم؛ در کنار آن به دلایل رواج متن تحریفیافته هم خواهیم پرداخت.
کلیدواژهها : فضیلت مشابهت با عیسی بن مریم(ع) ابوصادق ازدی سلیم بنقیس هلالی تطور فضائل امام علی(ع) .
لینک دانلود مقاله : B2n.ir/b91132
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
گفتمانِ امامت در «کتاب التفسیر» حسن بن محبوب
چکیده
از جملۀ روشهای نوین مطالعۀ احادیث تفسیری امامیه، گفتمانکاوی تاریخی است. در این روش، بر پایۀ بافتشناسی فکری جامعه در زمانۀ شکلگیری کتب تفسیری شیعه و کشف آوای متعارض آن، گفتمان نهفته در دل روایات، واکاوی میگردد. بر پایۀ این روش، «کتاب التفسیر» حسن بن محبوب (149 – 224 ق) از اصحاب امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع)، از جملۀ اصحاب اجماع امامیه و از استوانههای چهارگانۀ علمی شیعه در عصر خویش، تحلیل شده است. گزارشات تراثپژوهان حاکی از آن است که این کتاب، در بازۀ زمانی نیمۀ دوم قرن دوم و اوایل سدۀ سوم هجری، یکی از منابع تفسیر روایی شیعه بوده است. بنابراین، مسئلۀ اصلی این پژوهش، محتواشناسی تفسیر حسن بن محبوب به روش تحلیل گفتمان، و تحلیل جایگاه این تفسیر در تاریخنگاری تفسیر امامیه در قرن دوم و سوم هجری است. بر پایۀ دستاورد این پژوهش، مؤلفههای گفتمان تفسیری حسن بن محبوب، چهار گفتمان وصایت و امامشناسی، تفضیل امیرالمؤمنین علی(ع) و تنقیص خلفا، ولایت و علم امام است. ازاینرو میتوان چنین برآورد نمود که «کتاب التفسیر» ابنمحبوب در رویارویی دیالکتیکی با چهار گفتمان رقیب، گردآوری شده و بازتاب یافته است.
کلیدواژهها : حسن بن محبوب روایات تفسیری آموزۀ امامت گفتمان تفسیری تفسیر امامیه.
لینک دانلود مقاله : B2n.ir/t31843
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 سلسله مطالبی پیرامون احادیث مرسل
قسمت سوم: عوامل موجب استعمال تعبیر «بعض أصحابنا»
🔸 عامل سوم: عدم تأثیر نام راوی در صحّت سند
عامل سوم به کارگیری تعبیر «بعض أصحابنا» و نام نبردن از یک فرد خاصّ، این است که بین نام بردن یا نام نبردن از استاد، تفاوتی وجود نداشته و به هر حال، سند مرسل است.
به طور نمونه، در موارد متعدّدی در سند «محمّد بن خالد، عن بعض أصحابنا، رفعه إلی أبی عبد الله علیه السلام، یا عمّن ذکره رفعه إلی أبی عبد الله علیه السلام» وجود دارد. در این موارد، نام بردن از راوی، موجب صحّت سند نیست، و تصحیح سند به عللی دیگر مانند متن است.
🔹 شبیه این مطلب در کتاب من لا یحضره الفقیه وجود دارد که یکی از انگیزههای شیخ صدوق از تعبیر «قال الصادق علیه السلام» و نام نبردن از راوی، مرسل بودن روایت است، که در کتابشناسی کتاب من لا یحضره الفقیه در برنامه درایة النور، برخی از این موارد را نقل کردهایم. در این موارد، شیخ صدوق روایت را با قرائن خارجی تصحیح کرده، و انگیزهای برای نام بردن از عنوان مرسل وجود ندارد، و حتّی نام بردن این عنوان مرسل، باعث مخدوش شدن صورت ظاهری روایت است. مطابق این عامل، ذکر نام راوی، تأثیری در صحّت سند ندارد، یا سند حتّی بدون نام بردن راوی، به واسطه عوامل خارجی صحیح است، یا روایت هیچ اعتباری ندارد و تنها به علّت جامعنگاری، روایت نقل شده است.
🔰 تعبیر به «بعض أصحابنا» مطابق این عامل، میتواند با وجود معلوم بودن نام راوی یا به علّت فراموش کردن نام وی باشد، زیرا به علّت مرسل بودن سند، به نام راوی اهتمامی وجود ندارد. این اهتمام نداشتن، به علّت خدشه در راوی نیست، و به خاطر مشکل سند از ناحیه دیگر است.
🔺درس خارج اصول استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۷ مهر ۱۳۹۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
اری روبین و نظریه امامت موروثی شیعه (در بوته سنجش)
چکیده
اری روبین در پژوهش خود با روش تاریخی توصیفی، اعتقاد به امامت موروثی را به شیعه نسبت داده است. وی در مستندسازی نظریه امامت موروثی، به احادیث اخوت، پسر نداشتن حضرت محمد صلوات الله و خویشاوندی علی علیه السلام با ایشان، استناد جسته است. آنچه در ایراد بر ادعای روبین میتوان مطرح کرد این است که، ایشان در بررسی یکی از اصلی ترین مؤلفه عقیدتی شیعه، بدون بررسی آیات مربوط به وراثت و تحلیل جامع از روایات مربوط به آن، صرفاً با استناد به رویدادی تاریخی و بعضی از روایات مربوط به خلقت نوری که مربوط به فضایل اهلبیت علیهم السلام است، اعتقاد به امامت وراثتی را به شیعه نسبت داده است؛ علاوه بر این، به نظر میرسد داشتن پیشفرض مذهبی و نگاه عرفی به مسئله امامت، موجب شده است تا چنین اعتقادی را به شیعه نسبت دهد. در بررسی و نقد این نظریه با استناد به بعضی از آیات مرتبط و روایات وارده در کتب روایی معتبر، ضمن ردّ انتساب مذکور، نظریه صواب در ادله شیعه بر امامت ائمه علیهم السلام بیان شده است.
کلیدواژهها : اری روبین امامت وراثت نقد مستشرقان احادیث وراثت .
لینک دانلود مقاله : B2n.ir/z92918
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
فضیلت مشابهت حضرت علی (ع) با حضرت عیسی (ع): سیر تطور یک روایت منقول از ابوصادق ازدی
چکیده
یک از فضائل امیرالمؤمنین(ع) که در گذشته معروف بوده اما اکنون مغفول واقع شده است، مشابهت ایشان با حضرت عیسی(ع) است. طبق حدیثی که در منابع شیعه و اهلسنت از ابوصادق ازدی نقل شده است، پیامبر اکرم(ص) از خوف آنکه مردم نسبت به امیرالمؤمنین(ع) مشابه رفتار غلوآمیز مسیحیان نسبت به عیسی بن مریم(ع)، برخورد کنند، از بیان فضائل ممتاز و والای ایشان خودداری کردهاند. این حدیث در سیر انتقال میان روات مختلف اهل سنت، علاوه بر آنکه مانند دیگر احادیث، گاه مورد قبول و گاه مورد کتمان واقع شده، دچار تطوراتی نیز شده است که نتیجۀ آن، رواج نقل خاصی از حدیث، به عنوان یک متن ضدرافضی بوده است: «یا علی، فیک مثل من عیسى، أبغضته یهود حتى بهتوا أُمه، و أحبته النصارى حتى أنزلوه المنزل الذی لیس له». در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل متن-اسناد، به بررسی قدمت، سندها و نحوۀ انتقال این حدیث در شیعه و اهل سنت میپردازیم و تلاش میکنیم علاوه بر شناسایی متن اصیل حدیث، طرق اصلی نقل روایت را نیز بازسازی کنیم؛ در کنار آن به دلایل رواج متن تحریفیافته هم خواهیم پرداخت.
کلیدواژهها : فضیلت مشابهت با عیسی بن مریم(ع) ابوصادق ازدی سلیم بنقیس هلالی تطور فضائل امام علی(ع) .
لینک دانلود مقاله : B2n.ir/b91132
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
گفتمانِ امامت در «کتاب التفسیر» حسن بن محبوب
چکیده
از جملۀ روشهای نوین مطالعۀ احادیث تفسیری امامیه، گفتمانکاوی تاریخی است. در این روش، بر پایۀ بافتشناسی فکری جامعه در زمانۀ شکلگیری کتب تفسیری شیعه و کشف آوای متعارض آن، گفتمان نهفته در دل روایات، واکاوی میگردد. بر پایۀ این روش، «کتاب التفسیر» حسن بن محبوب (149 – 224 ق) از اصحاب امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع)، از جملۀ اصحاب اجماع امامیه و از استوانههای چهارگانۀ علمی شیعه در عصر خویش، تحلیل شده است. گزارشات تراثپژوهان حاکی از آن است که این کتاب، در بازۀ زمانی نیمۀ دوم قرن دوم و اوایل سدۀ سوم هجری، یکی از منابع تفسیر روایی شیعه بوده است. بنابراین، مسئلۀ اصلی این پژوهش، محتواشناسی تفسیر حسن بن محبوب به روش تحلیل گفتمان، و تحلیل جایگاه این تفسیر در تاریخنگاری تفسیر امامیه در قرن دوم و سوم هجری است. بر پایۀ دستاورد این پژوهش، مؤلفههای گفتمان تفسیری حسن بن محبوب، چهار گفتمان وصایت و امامشناسی، تفضیل امیرالمؤمنین علی(ع) و تنقیص خلفا، ولایت و علم امام است. ازاینرو میتوان چنین برآورد نمود که «کتاب التفسیر» ابنمحبوب در رویارویی دیالکتیکی با چهار گفتمان رقیب، گردآوری شده و بازتاب یافته است.
کلیدواژهها : حسن بن محبوب روایات تفسیری آموزۀ امامت گفتمان تفسیری تفسیر امامیه.
لینک دانلود مقاله : B2n.ir/t31843
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri