eitaa logo
فرزندان منتظَِر
161 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
313 فایل
صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ.
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️امشب ساعت ۲۳:۲۰ دقیقه سخنرانی سردار قاآنی فرمانده‌ی نیروی قدس سپاه از شبکه ۳ سیما...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد قرائتی: من ۸۰۰ نکته از سوره یوسف برداشت کردم! اعلام کردیم هر که اضافه کنه،یک سفره عمره جایزه دارد! سردار حجازی ۱۰۰ نکته جدید فرستاد که در هیچ تفسیری نبود!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقیقتا تا رفتی عالم بهم ریخت 😭😭😭😭😭 سلام داغی که سرد نمیشوی 😭😭😭😭😭😭 ساعت به وقت حاج قاسم 🌷🕊مگه شهید میمیره... ساعت ۱:۲۰⌛️ به وقت دلتنگی🍁 به وقت شهادت حاج قاسم🕊🌷
با یه دیقه تاخیر🤕
انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد. اینو بزارکانالت
. ای غایب از نظر که دل ما سرای توست با ما بیا و از سفر آسمان بگو امشب دلم گرفته و محتاج رحمتم یک "یا مُجیر" جای منِ خسته‌جان بگو 🌴🥀💎🥀🌴 ✍️، ماه رمضان ۱۴۴۳ هدیه به روحی ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی صلوات 🌴💎🌴
AUD-20220403-WA0007.
2.78M
الهی دستم گیر🌴💎🌴 که دستاویز ندارم استاد کریم خوانی 🌴🌾🌴
مارا به دعا کاش نسازند فراموش رندان سحرخیز که صاحب نفسانند
« ذُنوُبُنا بَينَ يدَيكَ ... گناهان ما پیش روی تو است. » ...♥️🌱 « عذاب بیشتر از این ، که تو ببینی گناهانم را ؟! » ...♥️🌱
نماز اول وقتـ⏰فراموش نشہ️🍃 "التماس‌دعای فرج😊✋" 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خاطره گویی سردار شهید حجازی از سردارشهیدحاج قاسم سلیمانی: آن شب سردار عجله داشت و منتظر یک حادثه بود؛ به دختر عماد مغنیه گفت دارم می‌روم به مقتلم
شما اولین‌باره‌بندگی‌میکنید اما (خدا) خیلی‌وقته‌خدایی‌میکنه؛ پس‌‌درهرموضوعی.. ودرهرموقعیتی.. ‌فقط‌به‌خُداتوکل‌کن...(:❤️🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌ ما انسان ها گاهی دیر قدر همدیگر را میدانیم! وقتی یک نفر را از دست میدهیم تازه یادش میکنیم، خوبی هایش از جلوی چشمانمان میگذرد، مینشینیم خاطراتی که با او رقم خورده را مرور میکنیم، غصه میخوریم، بغض میکنیم و با خود میگوییم کاش بودی، کاش به همین راحتی از دست نمیدادمت. خلاصه کنم رفیق اگر خواستی به کسی بی مهری کنی، یک لحظه با خودت به نبودن اش فکر کن به نبودن اش برای همیشه! ‌‌‌‌‌‌ هیچڪَس بے دَرد و غُصھ و گِرِفتارے نیست..! اما قشنگیش بھ اینِ ڪھ تو اوجِ غَم لَبخَنـــد بِزَنے و ببینے「 خدا」خیلے بزُرگھ... ❤️ «آب هر چند هم آلوده باشد؛حتی لجن هم شده باشد. اگر به دریابرگردد صاف‌و زلال و پاک میشود. یادمان باشد خداوند،دریای رحمت است و ما چون آب‌ آلوده. اگر به آغوش رحمت خدا باز گردیم کار تمام است وپاک پاک میشویم»🍃 ‌‌‌‌‌‌ کارگردان دنیا خداست! ✍مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست، سالم است یا بیمار! مهم این است که محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود، چرا که سخت بودن نقش، نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است. امیدوارم خوش بدرخشیم ! غر نزن. گله نکن خدا حکمت همه کارها را میدونه فقط مرتب بهش بگو: "ای که مراخوانده ای راه نشانم بده. ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بَـراۍِداشتِـہ‌هـٰات‌شُـڪرگـُذار‌بـٰاش تـٰاخ‌ُـدا‌نَداشتِـہ‌هـٰات‌رۅهَـم‌بِـہِت‌بـِده...! ‌‌‌‌‌‌ بـٰآیـَد‌دُنبـٰال‌ِحـٰآلِ‌خـوش‌دَویـد،حـٰالِ‌بـَد هَـرڪُجـآ‌ڪِه‌بـٰاشـۍ‌ڪَمیـن‌مِیـڪُنـَدシ..! ‌‌‌‌‌‌ خواستِہ‌هـٰایَت‌ر‌‌ا‌ڪِہ‌بِہ‌خُدا‌گُفتۍ‌بِہ‌او‌اِعتِمـٰا‌دڪُن‌ ڪہ‌خُدایَت‌جُز‌خِیر‌بَرایَت‌نِمۍ‌خواهَد.
ێٵ زهࢪٵ: ﷽ داستانی کوتاه ولی پر معنا و زیبا از کتاب استاد مطهری {داستان راستان} عنۅٵن : نصیحت زاهد استاد مطهری، داستان راستان، ج 1، ص99 گرمی هوای تابستان شدت کرده بود. آفتاب بر مدینه و باغها و مزارع اطراف مدینه به شدت می‏تابید. در این حال مردی به نام محمدبن منکدر- که خود را از زهّاد و عبّاد و تارک دنیا می‌دانست- تصادفا به نواحی بیرون مدینه آمد، ناگهان چشمش به مرد فربه و درشت اندامی افتاد که معلوم بود در این وقت برای سرکشی و رسیدگی به مزارع خود بیرون آمده و به واسطه فربهی و خستگی به کمک چند نفر که اطرافش هستند و معلوم است کس و کارهای خود او هستند راه می‌رود. با خود اندیشید: این مرد کیست که در این هوای استاد مطهری، داستان راستان، ج 1، ص99 گرم خود را به دنیا مشغول ساخته است؟! نزدیکترشد، عجب! این مرد محمدبن علی بن الحسین (امام باقر) است! این مرد شریف، دیگر چرا دنیا را پی جویی می‌کند؟! لازم شد نصیحتی بکنم و او را از این روش باز دارم. نزدیک آمد و سلام داد. امام باقر نفس زنان و عرق ریزان جواب سلام داد. «آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در طلب دنیا بیرون بیاید، آنهم در چنین وقتی و در چنین گرمایی، خصوصا با این اندام فربه که حتما باید متحمل رنج فراوان بشوید؟!. «چه کسی از مرگ خبر دارد؟ کی می‌داند که چه وقت می‏میرد؟ شاید همین الآن‏ مرگ شما رسید. اگر خدای نخواسته در همچو حالی مرگ شما فرا رسد، چه وضعی برای شما پدید خواهد آمد؟! شایسته شما نیست که دنبال دنیا بروید و با این تن فربه در این روزهای گرم این مقدار متحمل رنج و زحمت بشوید؛ خیر، خیر، شایسته شما نیست.». استاد مطهری، داستان راستان، ج 1، ص100 امام باقر دستها را از دوش کسان خود برداشت و به دیوار تکیه کرد و گفت: «اگر مرگ من در همین حال برسد و من بمیرم، در حال عبادت و انجام وظیفه از دنیا رفته‌ام، زیرا این کار عین طاعت و بندگی خداست. تو خیال کرده‌ای که عبادت منحصر به ذکر و نماز و دعاست. من زندگی و خرج دارم، اگر کار نکنم و زحمت نکشم، باید دست حاجت به سوی تو و امثال تو دراز کنم. من در طلب رزق می‌روم که احتیاج خود را از کس و ناکس سلب کنم. وقتی باید از فرا رسیدن مرگ ترسان باشم که در حال معصیت و خلافکاری و تخلف از فرمان الهی باشم، نه در چنین حالی که در حال اطاعت امر حق هستم که مرا موظف کرده بار دوش دیگران نباشم و رزق خود را خودم تحصیل کنم.». زاهد: «عجب اشتباهی کرده بودم! من پیش خود خیال کردم که دیگری را نصیحت کنم، اکنون متوجه شدم که خودم در اشتباه بوده‌ام و روش غلطی را استاد مطهری، داستان راستان، ج 1، ص101 می‏پیموده‏ام و احتیاج کاملی به نصیحت داشته‏ام.»[1] استاد مطهری، داستان راستان، ج 1، ص102
من اینکه مردم نشناسند تو را غربت نیستـــــ ... غربتـــــ آن است که |یاران| ببرندتـــــ از یاد ...