eitaa logo
رمانهای عاشقانه مذهبی💍❤️
2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
294 ویدیو
113 فایل
﷽ هر روز بیشـــــــتر از دیروز💞🌸 ❣️دوستت دارم❣️ بی اجازه کپی نکن حتی شما دوست عزیز 🌺 #کپی_بالینک_کانال ارتباط وتبلیغات @Ad_noor1
مشاهده در ایتا
دانلود
امام على عليه السلام: 🔺گذشته ی امروزت سپرى شد و آينده ‏اش مورد ترديد است و زمان حال غنیمت است ماضي يَومِكَ فائتٌ، وآتيهِ مُتَّهَمٌ، ووَقتُكَ مُغتَنَمٌ 📚غررالحكم، حدیث 9840 🔹 هی دنبال این نباش که سال های بیشتری رو ببینی… به جای این، در همین سالی که هستیم زیبا زندگی کن… 🔸 عمر معطل تو نمی مونه… نگو من باید برم خونه جدید که کارتن ظرف های چینی رو باز کنم!، همین الآن ظرف هایی رو که دوست داری از کارتن بیار بیرون و ازش استفاده کن و ازش لذت ببر… 🔹 اگر… اگر… اگر… هی اگر اگر نگو که فلان چیز و داشته باشم…. مگه خواسته های آدم تمومی داره؟؟؟ عمر داره می گذره… یهو می بینی که کلی از عمر رفته ولی زندگی نکردی… 🔸 عمرت رو تلف نکن… زندگی کن و از زندگی ای که الآن داری لذت ببر و شاد باش… حالا اگر خواسته هات در آینده هم عملی شد که چه بهتر… ولی اگر نشد زمان حال رو تعطیل نکردی…
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید . حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند . روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت . همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند. حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟ یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی. فقط می خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط و من و توست که فرق دارد.... از بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی نهایت و است و در بخشیدن بی انتهاست ولی به خواسته ات داشته باش
📚 ﷽ 📚 🖌"... يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ ..." ‌(هود، ۳) 🔹این عبارتِ منحصر به فردی است و بجز این‌جا در هیچ کجای قرآن نیامده. اصولاً جزاءِ خدا در مقامِ تنبیه، بر مبنای است و در مقامِ پاداش، بر مبنای ، یعنی همیشه بیش از آن‌چه بایسته است جزاء می‌دهد: "... وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ" (النور، ۳۸). 🔹نکتهٔ جالب این‌که فرموده فضل نصیبِ کسی می‌شود که "ذی‌فضل" است؛ یعنی خداوند فضلش را فقط نصیبِ کسی می‌کند که لایق و مستحقّ آن است. نتیجتاً پیش از رسیدنِ فضل به کسی، مرحله‌ای به نامِ "استحقاقِ فضل" وجود دارد و اگر انسان بتواند مستحقّ آن شود، خود به خود از فضل هم بهره‌مند خواهد شد. 🔹امّا چه کنیم که ذی‌فضل شویم؟ بخشی از استحقاقِ فضل، استعدادی است؛ و استعدادِ افراد با هم متفاوت بوده و بعضی‌ها جوری خلق شده‌اند که مستعدّ دریافتِ فضلِ بیشتری هستند. نظامِ خدا بر مبنای تسویه نیست، بر مبنای فضل است. هیچ دو درختی یک‌جور نیستند و هیچ دو حیوانی مثلِ هم نیستند و هیچ دو انسانی هم ظرفیّت‌های یک‌سان ندارند. کسی را خدا خلق کرده که حبیبِ او باشد و کسی را خلق کرده که کلیمِ او باشد و قِس‌عَلَی‌هَذَا. البتّه این‌ها علّتِ تامّ نیست و خودِ فرد هم باید بخواهد و خواستش ادامه داشته باشد. 🔹امّا مبنای فضل منحصر به استعدادِ خدادادی و خلقتِ اوّلیّه نیست و بخشی از استعدادِ فضل، اکتسابی و قابلِ تحصیل است. استعدادِ فضل چطور تحصیل می‌شود؟ با قرار دادنِ خود در معرضِ عنایتِ خدا. چطور خود را در معرضِ عنایتِ حق‌تعالی قرار دهیم؟ با سۇال ‌(درخواست) از خدا، با عبادتِ خدا، با کار برای خدا، با اطاعتِ فرمانِ خدا، با دوستی با دوستانِ خدا، با سبقت به‌سوی حسنات و عزمِ صالحات، ...
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
حق کریمـ❤️ـه ات ... بده ای حضرت کرم حکم‌ حضورِ عدل خدا را به دلبـ❤️ـرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📨 رأی شما شمرده می‌شود، هم در زمین و هم در آسمان! 👈🏻 حواست به امتحان انتخابات هست؟ 1400 استاد
❗️تلنگر ❗️ ✅ یکی می‌گفت: من رادیو و تلویزیون گوش نمیدهم، اخبار را هم نمیگیرم !! همه شان دروغ می گویند !!!😳 🤔 به نظر شما آنوقت چگونه میتواند چنین فردی با بصیرت و آگاهی اظهارنظری نماید؟؟! 👌 بصیرت یعنی امام زمانت را بشناس و در آیات قرآن اندیشه، و به آنها عمل کن تا با عقب یا جلو افتادن ظهور، راه را گم نکنی! 👌 بصیرت یعنی جهت یابی! 👌 یعنی قطب نما ! ↩️ اگر کسی جهت یابی در کار نظامی کرده باشد، میتواند از طریق آسمان هم جهت را تشخیص دهد ↪️ همانگونه که کسی که در بُعد مذهبی کار کرده باشد، حتی می‌تواند از طریق شهدا که ستارگان آسمان امامت و ولایت اند ، 👌 جهت درست را تشخیص دهد. 👈 بصیرت ، مثل چراغ جلوی ماشین است که راننده را در شب، هدایت می‌کند. ❗️ بستگی به مدل ماشین هم ندارد که مدلش بالا یا پایین باشد!! ↩️ بنابراین، داشتن بصیرت، بستگی به شهری و روستایی و سطح زندگی و توان مالی هم ندارد! ⚠️ اما یکی از موانع مهم در بصیرت، دنیا طلبی است. 👈 همانند بخار که روی آینه را می‌گیرد و مانع دید میشود، دنیا طلبی نیز بر بصیرت تأثیر می‌گذارد ، لذا حکومت و گندم ری، واضح تر دیده می‌شود تا شأن و منزلت امام معصوم!!😔 ↩️ و اینچنین می‌شود که واقعه عاشورا اتفاق می افتد⚠️❗️ التماس تفکر ❗️
🌷 (علیه السلام) : ‌ 👌 کسی که ده مرتبه «یا الله» بگوید ، به او خطاب شود : ☘ لبیک بنده ی من! حاجتت را بخواه تا اجابت کنم... ‌ 📗 وسائل الشیعه، ج۷، ص۸۷
‌ 📚پیرزنی برای سفید کاری منزلش کارگری را استخدام کرد. وقتی کارگر وارد منزل پیرزن شد، شوهر پیر و نابینای او را دید و دلش برای این زن و شوهر پیر سوخت. اما در مدتی که در آن خانه کار می کرد متوجه شد که پیرمرد انسانی بسیار شاد و خوش بین است. او درحین کار با پیرمرد صحبت می کرد و کم کم با او دوست شد... در این مدت او به معلولیت جسمی پیرمرد اشاره ای نکرد. پس از پایان سفید کاری وقتی که کارگر صورت حساب را به همسر او داد، پیرزن متوجه شد که هزینه ای که در آن نوشته شده خیلی کمتر از مبلغی است که قبلا توافق کرده بودند. پیرزن از کارگر پرسید که شما چرا این همه تخفیف به ما می دهید؟ کارگر جواب داد: من وقتی با شوهر شما صحبت می کردم خیلی خوشحال می شدم و از نحوه برخورد او با زندگی متوجه شدم که وضعیت من آنقدر که فکر می کردم بد نیست. پس نتیجه گرفتم که کار و زندگی من چندان هم سخت نیست... به همین خاطر به شما تخفیف دادم تا از او تشکر کنم. پیرزن از تحسین شوهرش و بزرگواری کارگر منقلب شد و گریه کرد. زیرا او می دید که کارگر فقط یک دست دارد. ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
❣ 📖 السَّلامُ عَلی وَلِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ اَوْلِیآئِهِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که همچون پدران پاکت، بر ذره ذره این عالم ولایت داری. سلام بر تو و بر روزی که زیر پرچم ولایت تو جهان آباد خواهد شد. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص 117. 🌻اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج
15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘هر مشکلی داری مادر را صدا بزن... » "ختم صلوات حضرت زهرا سلام الله علیها" 👈 جهت استفاده در اینستاگرام و آپارات. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
یاعلےبن‌موسی‌الرضا‌ال‌مرتضی...❤️ حرم‌لازمیم!!!✨ ❣🌸✨
حکایتی پندآموز . . استاد برجسته اخلاق آیت الله فاطمی نیا میفرمودند: شخصی گرفتاري و مشکل مهمی برایش پیداشده بود. کسی به او عملی یاد داده بود که چهل روزانجام دهد تا مشکلش حل شود. عمل را انجام میدهد و چهل روز تمام میشود اما مشكل برطرف نميشود. میگوید : روزی اضطرابی دردلم افتاد و از منزل خارج شدم، پیرمردی به من رسید و گفت: آن مرد را میبینی (اشاره کرد به پیرمردی که عبا به دوش داشت و عرقچین سفیدی بر سر) ؛ گفت : مشکلت به دست او حل ميشود! (بعدا معلوم شد که آن شخص آقاشیخ رجبعلی خیاط است) . آقاشیخ رجبعلی آدم خاصی بود، خدا به او عنایت کرده بود. مجتهدین خدمت او زانو میزدند و التماس میکردند نظری به آنها بکند! میگوید: خودم را باسرعت به شیخ رساندم و مشکلم را گفتم! تا سخنم تمام شد گفت : چهار سال است که شوهر خواهرت مرده و تو یک سری به خواهرت نزده ای! توقع داری مشکلت حل شود!؟ میگوید: رفتم به خانه ی خواهرم ، بچه هایش گریه کردند و گله کردند؛ بالاخره راضیشان کردم و خوشحال شدند و رفتم. فردا صبح اول وقت مشکلم حل شد.