آیا هواداران یک منتخب میتوانند بقیه را ساکت کنند؟
نظریه مارپیچ سکوت یک نظریه علوم سیاسی و ارتباطات جمعی است که توسط دانشمند علوم سیاسی آلمانی الیزابت نوئل نویمان ارائه شدهاست، بیان میکند که یک گروه یا جامعه اجتماعی ممکن است اعضا را به دلیل عقایدشان منزوی یا طرد کند. این امر تصریح میکند که افراد ترس از انزوا دارند.
وقتی کثرت پیامها و حملات هواداران یک منتخب بر علیه جریان مطالبه گر یا حتی غیر کنشگر زیاد شود، این احتمال وجود دارد که جریان به ظاهر غالب بخواهد با ایجاد مارپیچ سکوت جلوی انتقاد و پیشنهاد و ابراز مقاومت را گرفته و بقیه را ساکت کند.
هرچند این کار در کوتاه مدت بتواند مانع مطالبه گری و ایجاد فضای گفتگو شود، اما در نهایت به حذف بخشی از بدنه هوادار که به هر حال انتقاداتی به عملکرد نامزد منتخب دارد نیز منجر شده و پس از آن شاهد ریزش اعتماد و محبوبیت آن فرد حتی در بین هوادارانش نیز خواهیم بود.
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
کانال تحلیلی خبرنگار بدون مرز
یادداشتهای رضا رضوی
روزنامه نگار و نویسنده
پیوستن به کانال از طریق لینک عضویت
👇👇
@reporterwithoutborder
ارتباط و ارسال پیام برای رضا رضوی 👇👇
🆔 @Reza_Razavi_ghased
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 مثل چمران زندگی کنید!
❗️او به دنبال منتقدیناش میگشت!
🔻الآن به بعضیا حتی نمیشه پیشنهاد داد؛ چه برسه انتقاد کرد!
از مبحث "انحطاط متحجّرانه؛ انعطافپذیری متفکّرانه"
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
کانال تحلیلی خبرنگار بدون مرز
یادداشتهای رضا رضوی
روزنامه نگار و نویسنده
پیوستن به کانال از طریق لینک عضویت
👇👇
@reporterwithoutborder
ارتباط و ارسال پیام برای رضا رضوی 👇👇
🆔 @Reza_Razavi_ghased
هدایت شده از نشریه قاصد امروز
قاصد امروز 10 تیر1403.pdf
1.72M
✅ رایگان دریافت کنید.
🔸 نسخه الکترونیک شماره ۱۰، تیرماه ۱۴۰۳ نشریه سیاسی و اجتماعی"قاصدِ امروز" را بخوانید.
- انتخابات رئیسجمهور چهاردهم؛ نقطه عطفی در تاریخ سیاسی کشور
به قلم رضا رضوی؛ صاحب امتیاز و مدیرمسئول قاصدِ امروز
- نفقه به کدام زنان تعلق میگیرد؟
به قلم یاسمن نهاوندی؛کارشناس و پژوهشگر مسائل حقوقی
- داستان کوتاه عدالت برای همه
به قلم مرضیه جعفر صالحی؛ نویسنده
- داستان کوتاه فریاد بیصدا
به قلم زینت سادات قاضی؛ نویسنده
- تقویت رابطه با خانواده همسر
به قلم فاطمه شفائی؛ کارشناس ارشد روانشناسی مثبت گرا
- رسانه ها و فریب ظاهر
به قلم بابک وجدانی؛ فعال حوزه رسانه
- داستان کوتاه گوسفند نباشیم!
به قلم الهه ایزدی؛ نویسنده و طنز پرداز
- چند نکته در تربیت کودکان
به قلم زهرا رضوی؛ کارشناس علوم تربیتی
- یادداشتهای روزانه
به قلم لیلا بهرامی؛ نویسنده
- داستان کوتاه عریضه
به قلم طاهره علم چی میبدی؛ نویسنده
- داستان کوتاه لیوان پلاستیکی
به قلم زهرا غفاری؛ نویسنده
نشریه سیاسی و اجتماعی قاصدِ امروز
نشریه مستقل و مردمی
با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
کانال ایتا👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1231159788C99317db2c6
به نظر میرسد فردا یا پس فردا همزمان با تنفیذ و تحلیف پزشکیان، آتش جنگ در جنوب لبنان شعلهور خواهد شد.
رژیم اشغالگر قدس در تلاش است تا اتفاق سقوط موشک های دفاعی خود در مجدل شمس را- اگر واقعا اتفاق بوده باشد - بر گردن حزب الله بیاندازد.
حزب الله به سازمان ملل اطلاع داده مسئولیتی در قبال این حادثه ندارد و ادعاهای رژیم اشغالگر دروغ است.
آیا رژیم صهیونسیتی پایان خود را رقم خواهد زد؟
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
کانال تحلیلی خبرنگار بدون مرز
یادداشتهای رضا رضوی
روزنامه نگار و نویسنده
پیوستن به کانال از طریق لینک عضویت
👇👇
@reporterwithoutborder
ارتباط و ارسال پیام برای رضا رضوی 👇👇
🆔 @Reza_Razavi_ghased
رژیم صهیونسیتی در پی وارد کردن آمریکا به جنگی دیگر در خلیج فارس است تا از باتلاقی که در غزه به آن دچار شده بیرون آید.
این یک خطای بزرگ است. حمله به شمس مجدل آخرین میخ به تابوت این رژیم خواهد بود و برای آنکه ارتش این رژیم برای حمله قانع شود، روی داده است.
کسی که عمیقاً به قرآن باور دارد آنطور جلد آن را نمی کوبد. تأسف آور است.
https://eitaa.com/reporterwithoutborder
با معاون اولی عارف دیگر بهانه ای برای تکرار نشدن دوران طلایی خاتمی وجود ندارد. ما دهه شصتی ها که البته میدانیم دوران خاتمی هم آنچنان آش دهن سوزی نبوده اما دهه هفتادی و هشتادی ها هم باید ببینند آیا آن دوران واقعا طلایی بوده یا رسانه ها به آن رنگ طلایی داده اند؟
https://eitaa.com/reporterwithoutborder
گویا برخیها به این روش خیلی اعتقاد دارن
از کتاب حاجی آقا نوشته صادق هدایت
پند حاجی آقا به پسرش:
« پسرم، اگر خواستی در زندگی ات موفق شوی، به نصیحت های من خوب گوش کن. توی دنیا دو طبقه مردم هستند: "بچاپ" و "چاپیده". اگر نمی خواهی جزو چاپیده ها باشی، سعی کن که دیگران را بچاپی. سواد زیادی هم لازم نیست، آدم را دیوانه میکنه و از زندگی عقب میندازه. فقط سر درس حساب و سیاق دقت بکن. چهار عمل اصلی را که یاد گرفتی کافیست، تا بتوانی حساب پول را نگه داری و کلاه سرت نره، فهمیدی؟ حساب مهمه، باید هرچه زودتر وارد زندگی شد. همینقدر روزنامه را توانستی بخوانی بسه. باید کاسبی یاد بگیری، با مردم طرف بشی. از من میشنوی برو بند کفش توی سینی بگذار و بفروش، خیلی بهتره تا بری کتاب جامع عباسی را یاد بگیری. سعی کن پُررو باشی، نگذار فراموش بشی، تا میتوانی عرض اندام بکن. حق خودت را بگیر، از فحش و تحقیر نترس، حرف توی هوا پخش میشه. هر وقت از این در بیرونت انداختند، از در دیگه با لبخند وارد بشو. فهمیدی؟ پر رو، وقیح و بی سواد [ باش ]. چون گاهی هم باید تظاهر به حقیقت کرد تا کار بهتر درست بشه.
مملکت ما امروز محتاج این جور آدم هاست، باید مرد روز شد. ... اخلاق و این حرف ها همه دکان داریست..... باید به آنها ( مردم ) پوزه بند زد وگرنه اجتماع یک لانه ی افعی است، هر کجا دست بگذاری میگزند. باید مردم مطیع و معتقد به قضا و قدر باشند تا با اطمینان بشه از گرده ی آنها کار کشید. چیزی که مهمه طرز غذا خوردن، سلام و تعارف، معاشرت، لاس زدن با زن مردم، رقصیدن، خنده های تو دل برو و مخصوصاً پررویی را یاد بگیر. دوره ی ما اینجور چیزها باب نبود، نان را به نرخ روز باید خورد.
سعی کن با مقامات عالیه مربوط بشی، با هر کس و هر عقیده موافق باش تا بتوانی بهتر قاپشان را بدزدی. من میخوام تو مرد زندگی بار بیایی و محتاج خلق نشی. کتاب و درس و اینها دو تا پول نمی ارزه، خیال کن تو سرِ گردنه داری زندگی میکنی، اگر غفلت کردی تو را می چاپند، فقط چند تا اصطلاح خارجی، چند تا کلمه ی قلنبه یاد بگیر همین بسه. آسوده باش! من همه ی این وزرا و وکلا را درس می دم. چیزی که مهمه باید نشان داد که دزد زبردستی هستی که به آسانی مچت واز نمیشه و جزو جرگه ی آنهایی و سازش میکنی. باید اطمینان آنها را جلب کرد تا تو را از خودشان بدانند، ما سر گردنه داریم زندگی میکنیم.
اما عمده ی مطلب پوله. اگر توی دنیا پول داشته باشی افتخار، اعتبار، شرف، ناموس و همه چیز داری. عزیز بی جهت میشی، میهن پرست و باهوش هستی، تملقت را میگند و همه کار هم برایت میکنند. پول ستار العیوبه. اگر پول دزدی بود میتوانی حلالش بکنی.... همه جا جاته و همه ازت حساب میبرند و بالای دست همه مینشینی و سر سبیل شاه هم نقاره میزنی. کسی که پول داشت همه ی اینها را داره و کسی که پول نداشت، هیچ کدام را نداره، گوشت را باز کن: پول پیدا کردن آسانه اما پول نگه داشتن سخته. باید راه پول جمع کردن را یاد بگیری. من موهام را تو آسیاب سفید نکردم. پیدا کردن پول به هر وسیله که باشه جایزه، حسن آدم پیدا میشه، این را از من داشته باش. آنوقت مهندس تحصیل کرده افتخار می کنه ماشین کارخانه ی تو را راه بندازه، معمار مجیزت را میگه که خونه ات را بسازه، شاعر میاد موس موس می کنه و مدحت را میگه، نقاشی که همه ی عمرش گشنگی کشیده تصویرت را می کشه. روزنامه نویس، وکیل و وزیر همه نوکر تو هستند. مورخ شرح حال تو را می نویسه و اخلاق نویس از مکارم اخلاقی تو مثل میاره. همه ی این گردن شکسته ها نوکر پول هستند. می دانی علم و سواد چرا به درد زندگی نمیخوره؟ برای اینکه باز باید نوکر پولدارها بشی، آنوقت زندگیت هم نفله شده. تو هنوز نمی دانی زندگی یعنی چی! تو گمان میکنی من از صبح تا شام بیخود وراجی میکنم و چانه ام را خسته میکنم و با مردم به جوال میرم؟ برای اینه که پولم را بهتر نگه دارم. پول پول میاره، از در و دیوار میباره. مثلاً صبح ده عدل پنبه میخرم که ندیده ام و نمیدانم کجاست، عصر می فروشم پولش دو برابر توی دستم میاد.... »
دولت که عوض شد حواسمان باشد مثل اینکه هدایت گفته نباشیم.
https://eitaa.com/reporterwithoutborder
دورویی خبرنگاران محلی، خیانت به اعتماد عمومی
رضا رضوی
مدیرمسئول ماهنامه قاصدِ امروز
دورویی در حرفه خبرنگاری از جمله مسائلی است که میتواند به شدت به اعتماد عمومی آسیب بزند، به ویژه در سطح محلی که ارتباطات نزدیکتر و تاثیرات سریعتر و ملموستر هستند. خبرنگاران محلی به عنوان پل ارتباطی بین مردم و مسئولان، نقش حیاتی در اطلاعرسانی، شفافسازی و بازتاب نیازها و مشکلات جامعه دارند. اما زمانی که دورویی وارد این حرفه میشود، نه تنها این نقش کلیدی به درستی ایفا نمیشود، بلکه اعتبار و اعتماد مردم نسبت به رسانهها و اطلاعات منتشره نیز به شدت خدشهدار میشود.
یکی از بارزترین جلوههای دورویی در خبرنگاری محلی، برخورد دوگانه با اخبار و وقایع است. خبرنگارانی که بر اساس منافع شخصی یا گروهی، برخی از حقایق را پنهان میکنند و یا به شیوهای جانبدارانه و غیردقیق گزارش میدهند، به نوعی با مخاطبان خود بازی میکنند. این نوع رفتار باعث میشود که مردم به مرور زمان نسبت به اخبار و گزارشهای منتشره دچار شک و تردید شوند و در نهایت، رسانهها را به عنوان منبع قابل اعتماد اطلاعات از دست بدهند.
نمونه دیگری از دورویی در خبرنگاری محلی، ارتباطات پشتپرده با مسئولان و شخصیتهای محلی است. خبرنگارانی که به جای حفظ استقلال حرفهای خود، به طور پنهانی با افراد صاحب قدرت در تعامل هستند و اخبار را بر اساس منافع آنها تنظیم میکنند، به نوعی خیانت به وظیفه حرفهای خود مرتکب میشوند. این نوع از روابط نه تنها به تحریف واقعیتها منجر میشود، بلکه میتواند زمینهساز فساد و سوءاستفاده از قدرت در سطح محلی شود.
همچنین، در برخی موارد، دورویی در خبرنگاری محلی به شکل عدم پوشش کافی و مناسب موضوعات حساس و مهم جامعه ظاهر میشود. زمانی که خبرنگاران به دلیل ترس از برخورد یا با تغییرات سیاسی و اجتماعی، از پرداختن به موضوعات چالشبرانگیز خودداری میکنند، عملاً مردم را از حق دانستن محروم میکنند. این نوع سکوت عمدی یا خودسانسوری نیز شکلی از دورویی است که میتواند تاثیرات منفی بسیاری بر جامعه داشته باشد.
نباید فراموش کنیم که خبرنگاری حرفهای است که بر اساس اصول اخلاقی و تعهد به حقیقت بنا شده است. هرگونه دورویی و رفتار غیراخلاقی در این حرفه، نه تنها به خبرنگار و رسانه مورد نظر آسیب میزند، بلکه به کل جامعه ضربه میزند. مردم حق دارند که به اطلاعات صحیح و بیطرفانه دسترسی داشته باشند و وظیفه خبرنگاران است که این حق را به بهترین شکل ممکن ادا کنند. حفظ صداقت و شفافیت در خبرنگاری، نه تنها به افزایش اعتماد عمومی کمک میکند، بلکه زمینهساز توسعه و پیشرفت اجتماعی نیز میشود. بنابراین، نکوهش دورویی در حرفه خبرنگاری و تلاش برای ارتقاء استانداردهای اخلاقی و حرفهای، وظیفهای است که همه ما باید در انجام آن کوشا باشیم.
🔆 کانال تحلیلی خبرنگار بدون مرز
یادداشتهای رضا رضوی
روزنامه نگار و نویسنده
پیوستن به کانال از طریق لینک عضویت
👇👇
@reporterwithoutborder
ارتباط و ارسال پیام برای رضا رضوی 👇👇
🆔 @Reza_Razavi_ghased
خیانت به اصول: معایب رنگ عوض کردن در تغییر دولتها
رنگ عوض کردن افراد در تغییر دولتها پدیدهای است که متاسفانه در بسیاری از جوامع دیده میشود. این رفتار، که به عنوان نوعی تطبیقپذیری افراطی با شرایط جدید سیاسی تعریف میشود، اغلب با تغییر دولتها و سیستمهای حکومتی همراه است. به عبارت دیگر، برخی افراد بهطور فریبندهای دیدگاهها و مواضع خود را تغییر میدهند تا با قدرت جدید سازگار شوند و از این طریق منافع شخصی خود را حفظ یا تقویت کنند.
این نوع رفتار، که در فرهنگ عامه به عنوان "رنگ عوض کردن" شناخته میشود، نه تنها نشاندهنده فقدان اصول و اخلاقیات است، بلکه به کلیت جامعه نیز ضرر میرساند. در این یادداشت، قصد دارم به بررسی مشکلات و معایب این پدیده بپردازم و نشان دهم که چرا رنگ عوض کردن افراد در تغییر دولتها باید محکوم شود.
اولین و مهمترین مشکل این رفتار، نداشتن صداقت است. وقتی فردی بدون توجه به اصول و ارزشهای خود، تنها به خاطر تطبیق با شرایط جدید سیاسی تغییر موضع میدهد، این نشاندهنده یک نوع خیانت به خود و به جامعه است. صداقت، به عنوان یکی از اصول اساسی اخلاقیات، باید در همه حال رعایت شود و تغییر مواضع به خاطر منافع شخصی یا ترس از قدرت جدید، از نظر اخلاقی پذیرفتنی نیست.
دومین مشکل این رفتار، تضعیف اعتماد عمومی است. وقتی افراد در جامعه میبینند که شخصیتهای عمومی، سیاستمداران یا حتی افراد عادی به راحتی مواضع خود را تغییر میدهند، این اعتماد عمومی به افراد و نهادها را تضعیف میکند. این تضعیف اعتماد میتواند به کاهش مشارکت مردم در فرآیندهای مردمسالارانه منجر شود، زیرا مردم احساس میکنند که نظرات و عقایدشان اهمیت چندانی ندارد و افراد تنها به دنبال منافع شخصی خود هستند.
سومین مشکل رنگ عوض کردن، ایجاد نوعی بیثباتی در سیاست و جامعه است. وقتی افراد بدون توجه به اصول و ارزشهای خود تغییر موضع میدهند، این میتواند به نوعی بیثباتی منجر شود، زیرا سیاستها و تصمیمات بر اساس منافع لحظهای و شخصی گرفته میشوند و نه بر اساس نیازهای واقعی جامعه. این بیثباتی میتواند به افزایش نارضایتی عمومی و کاهش کارایی دولتها منجر شود.
چهارمین مشکل این رفتار، تشویق به رفتارهای غیر اخلاقی و ناپسند در جامعه است. وقتی افراد میبینند که تغییر مواضع به خاطر منافع شخصی بدون هیچگونه پیامد منفی صورت میگیرد، این میتواند به نوعی تشویق برای رفتارهای غیر اخلاقی و ناپسند منجر شود. این مسئله میتواند به ترویج فرهنگ نفاق و دورویی در جامعه منجر شود که به شدت برای سلامت اجتماعی و فرهنگی زیانبار است.
پنجمین مشکل رنگ عوض کردن، از دست دادن احترام و اعتبار است. افرادی که به راحتی مواضع خود را تغییر میدهند، اغلب احترام و اعتبار خود را در نزد دیگران از دست میدهند. احترام و اعتبار از مهمترین سرمایههای اجتماعی هر فرد است و از دست دادن آن میتواند به نوعی انزوا و کاهش تاثیرگذاری فرد در جامعه منجر شود.
به این ترتیب رنگ عوض کردن افراد در تغییر دولتها نشاندهنده نوعی بحران هویت است. افرادی که به راحتی مواضع خود را تغییر میدهند، اغلب درکی از هویت و اصول خود ندارند و به دنبال تطبیق با شرایط جدید، به نوعی هویت خود را از دست میدهند. این بحران هویت میتواند به مشکلات روانی و اجتماعی منجر شود و از این رو باید به شدت از آن پرهیز شود.
قطعا رنگ عوض کردن افراد در تغییر دولتها پدیدهای است که باید محکوم شود. این رفتار نه تنها از نظر اخلاقی ناپسند است، بلکه به کلیت جامعه نیز ضرر میرساند. باید تلاش کنیم تا با تقویت اصول و ارزشهای اخلاقی و تشویق به صداقت و وفاداری به اصول، این پدیده را کاهش دهیم.
🔆 کانال تحلیلی خبرنگار بدون مرز
یادداشتهای رضا رضوی
روزنامه نگار و نویسنده
پیوستن به کانال از طریق لینک عضویت
👇👇
@reporterwithoutborder
ارتباط و ارسال پیام برای رضا رضوی 👇👇
🆔 @Reza_Razavi_ghased