💣🔴 بُمب ِجماران، در نخست وزیری منفجر شد❗️
🔻تلاش ناموفق مسعود کشمیری برای انجام نقشه انفجار جماران و شهادت امام خمینی❗️
📚 روایت هایی ناشنیده از پرونده انفجار دفتر نخستوزیری و شهادت رجایی و باهنر در ۸ شهریور ۱۳۶۰➕شاهدان
➖
🔴 بعد از گذشت یک سال از انفجار دفتر، مسعود کشمیری در مصاحبه با یکی از خبرگزاریهای غربی اعتراف کرد که:
🔻من آن کیف سامسونت را به همراه خودم به جماران برده بودم و بمب در آن به گونهای جاسازی شده بود که وقتی جلسه خوب گرم شد من به بهانهای از جلسه خارج شوم و بمب بین امام و رئیسجمهور و نخستوزیر منفجر شود❗️
قرار بود طبق قرار قبلی کیف را به جلسه ببرم و خودم برگردم
از همه پستها بدون بازرسی و دردسر گذشتم ولی در آخرین پست مانع ورود من شدند و گفتند شما حتماً باید بازرسی شوید. این را هم بگویم که پستها اجازه نداشتند رئیسجمهور یا همراهان او و کیف آنها را بازدید کنند و این تنها وظیفه دژبان سهراهی بیت و بازرسی آخر بود.
🔻بعد از آنکه مطمئن شدم دسترسی به رئیسجمهور و امام غیر ممکن است توانستم با جوسازی و اهانت به پاسداران از صحنه بگریزم و چند روز بعد برای اینکه از شرّ کیف پر از مواد منفجره رهایی یابم، به دستور سازمان قرار شد هنگامی که رئیسجمهور و نخستوزیر با هم در جلسه شورای امنیت حاضر هستند آن را منفجر نمایم.
➖➖➖
🔴 پاسدار محافظ جماران به کشمیری میگوید:
➖کیفت رو باز کن!
کشمیری میگوید: من دبیر هستم و همراه رئیس جمهوریام
آقای رجایی با مهربانی میگوید:
بگذارید بیاید
آقای رجایی یا اعتماد داشت یا شاید فکر میکرد که پاسدار او را نمیشناسد.
➖ بعد محافظ جماران به کشمیری میگوید: ببین! رجایی که هیچ، حتی خود امام هم بگوید بگذارید بیاید تو، من تا این کیف را بازرسی نکنم نمیگذارم بروی!
کشمیری هم که میبیند اوضاع خراب است، خودش را به قهر میزند و شلوغ میکند و بر میگردد؛ یعنی خودش نمیرود،کیف را هم نمیبرد.
✍ رسانه انقلابی: این پاسدار عزیز، مدتی پیش به رحمت خدا رفتند، فاتحه ای بخوانید.
🔴 روایت آیت الله مهدوی کنی:
روزهای یکشنبه جلسه شورای امنیت کشور در دفتر نخستوزیری تشکیل می شد.
🔻 کشمیری مدتی بود که توسط #بهزاد_نبوی! و قنبری به عنوان منشی و دبیر جلسه معرفی شده بود.من اطلاع از سابقه ایشان نداشتم، ولی بعدها گفتند که او از توابین است و قبلاً از اعضای منافقین بوده و توبه کرده و بعد هم در گزینش نیروی هوایی مشغول به کار شده و از او تعریف میکردند.
🔻ظاهرِ خیلی آرامی داشت و دبیر جلسه شورای امنیت بود. همیشه در دفترچه اش چیزهایی مینوشت. گاهی از فلاکسی که آنجا بود برای اعضا چای میریخت.در جریان جلسه هم هیچ حرفی نمیزد. همیشه کیف و ضبط صوتی همراه داشت که جلسات را ضبط میکرد.خیلی آرام به نظر میرسید و نشان میداد که پسر آرام و نجیبی است.
➖➖➖
🔴 روایت خاص یکی از شاهدان عینی:
وقت تشییع دیدم سه تابوت گذاشتهاند. شهید رجایی،شهید باهنر، آخری هم شهید کشمیری!
داشتند جنازهها را میبردند. آقای مرتضاییفر داشت شعار میداد رجایی خداحافظ، کشمیری خداحافظ، باهنر خداحافظ. جلو رفتم و جنازه شهید رجایی را نگاه کردم. دیدم یک مقدار خاک است که در کیسه کردهاند.گفتم این رجایی نیست. فهمیدیم که خواستند جنازهها را قاطی کنند که بگویند جنازه رجایی، کشمیری است تا آنها فکر کنند کشمیری هم کشته شده و متوجه او نباشند. بعد ولش کنند.
ماجرا را متوجه شدم. آقای قدوسی آنجا ایستاده بودند و رفتم کنار ایشان گفتم: «حاج آقا من دیروز جنازه آقای رجایی دیدم؛ این جنازه رجایی نیست. قلابی است. روی تابوت رجایی زدهاند کشمیری. ببینید میخواهند چکار کنند؟»منافقین که فهمیدند ما داریم تلاش میکنیم که ثابت کنیم این جنازه مربوط به شهید رجایی نیست،فوراً رفتند اسمها را عوض کردند که دست از سر جنازه آقای رجایی بکشیم. بعد معلوم شد کشمیری در حال خروج از مملکت بوده و تابوت قلابی هم برای این بوده که بگویند شهید شده است!
➖➖➖
🔴 جریان جسدسازی برای کشمیری چه بود⁉️
برداشت من این است که آقای علی تهرانی و دیگرانی که با او آشنا بودند از روی ناآگاهی این کار را کردند، اما آن بخش آگاه #خسرو_تهرانی تصور کردند که اگر کشمیری هنوز از کشور خارج نشده، میتوانیم با این ترفند او را پیدا کنیم و تا روز سهشنبه سکوت کردند؛ یعنی از روز ۷شهریور تا بعد از جلسه بررسی هیچکس اطلاعی از کشمیری نداشت و تنها کسی که مجوز تردد کامل به کشمیری داده بود تا با سلاح رفت و آمد کند و تجسس نشود، حسن کامران بود.
کشمیری را به هیچوجه نمیگشتند و در مجموعه نخستوزیری مسلح میگشت و به عنوان نیرویی که از همهجا تایید شده بود از سپاه به مجموعه آقای خسرو تهرانی آمده بود.
🔗 متن کامل این گزارش خاص و گفته ی شاهدان را از اینجا بخوانید.
⛔️ مرجع تحلیل ویژه
➕ رسانه انقلابی ↘️
➕🇮🇷 @RESANE_ENGHELABI