eitaa logo
سواد رسانه + روشنگری
134 دنبال‌کننده
214 عکس
367 ویدیو
8 فایل
#سواد_رسانه راهی است برای ایجاد فرهنگ مناسب در مقابل هجمه های دروغی ارتباط با مدیر کانال @karimiresane
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ نفوذ رسانه ای چیست: 🔹در عصر کنونی و با پیشرفت تکنولوژی و فن آوری‌های رسانه‌ای، شاهد نوع جدیدی از که یکی از مهمترین روش‌های جمع آوری و اقدام اطلاعاتی می‌باشد هستیم. در این نوع از نفوذ با دستکاری ذهن مخاطبین از طریق صفحات فیک ، ربات‌ها و خبرگزاری‌هایی مانند ایران اینتر نشنال و بی بی سی فارسی و ...به صورت غیر محسوس کار نفوذ را انجام می دهند . 🔸در واقع اگر سازمان‌های اطلاعاتی در روش‌های سنتی با روش نفوذ رخنه‌ای و جلبی تغییرات و اقدامات مد نظر خود را در کشور هدف انجام می‌دانند در نفوذ رسانه‌ای تغییرات مد نظر توسط رسانه‌ها و با کمترین هزینه مادی و معنوی برای سازمان‌های اطلاعاتی انجام می شود. 🔹در اغتشاشات اخیر شاهد نفوذ رسانه‌ها بر روی ذهن برخی افراد و جوانان کشور هستیم و این نفوذ تا جایی پیش رفته است که حتی برخی سلبریتی‌ها به صورت ناخواسته در زمین دشمن بازی می کنند. 🔺شاه بیت این نوع از نفوذ ، است یعنی دشمن با شناخت و اشرافی که بروی جامعه مخاطبین (سو گیری‌های ذهنی ،  مشکلات اجتماعی، سیاسی و...)دارد، توسط رسانه‌ها به خواسته خود می رسد که این قدرت رسانه در عصر کنونی را بیشتر نشان می دهد. @resane_roshangari
سینما و هواپیما؛ دو مثال تبیین نقش مهارت‌ها مثال اول: اگر در یک فیلم پسرکی ده‌ساله در حال دویدن باشد و در همان هنگام دویدن تبدیل به یک مرد چهل‌ساله ‌شود، برای کسی که فیلم زیاد دیده است، اتفاق عجیبی نیست. تماشاگر حرفه‌ای سینما می‌داند که رجوع به آینده- در این مثال 40 ساله شدن فرد مورد بحث- یا بازگشت به گذشته یک فرد یا یک موضوع، احتیاج به چهل سال انتظار ندارد. این امری بدیهی در سینماست که می‌تواند در یک پلان رخ دهد (فلاش فوروارد و فلاش‌بک). اما دیدن چنین صحنه‌ای برای کسی که برای اولین‌بار است که فیلم می‌بیند، ممکن است ایجاد سردرگمی کند و لذا از خودش بپرسد آن پسرک چه شد؟ و این مرد چهل‌ساله کیست؟ اما تماشاگر حرفه‌ای سینما به‌تدریج به دانش و مهارت‌هایی مسلط شده که لازمه‌ی درک فیلم است و بر اثر آن، نمادهای و نشانه‌‌های دیداری در سینما را به‌خوبی می‌شناسد. مثال دوم: اگر بخواهیم در کابین خلبان یک هواپیما بنشینیم و آن‌ را به پرواز درآوریم نیاز به مجموعه‌ای از مهارت‌ها داریم تا بتوانیم هواپیما را به‌ حرکت درآورده، به پرواز کشانده، کنترل کرده و به مقصد برسانیم. مگر غیر از این است؟ مسلط شدن به سواد رسانه‌ای هم مستلزم کسب آمیزه‌ای از مهارت‌هاست. با این تفاوت که در دو مثال‌ مربوط به سینما و هواپیما، زودتر به نقش مهارت‌های خاص پی می‌بریم. نداشتن مهارت‌های مربوط به زبان سینما به عدم درک فیلم می‌انجامد و نداشتن مهارت‌های مربوط به پرواز، به سقوط و مرگ منجر خواهد شد. ممکن است بر این گمان باشیم که در استفاده از رسانه‌ها از مهارت‌های کافی برخوردار هستیم، در حالی‌که این‌جا، موضوع سواد رسانه‌ای می‌تواند به مهارت‌های یک ملوان تازه‌کار و یا یک ملوان ماهر شبیه باشد. ملوان تازه‌کار هم به دریا می‌رود اما ممکن است دیگر رنگ ساحل را نبیند. برخلاف ملوان تازه‌کار، ملوان ماهر ممکن است حتی در شرایطی که دریا توفانی است اصلاً عزم آب نکند و اگر هم برود، به‌خوبی می‌داند تا چه عمقی باید پیش رفت و چگونه با امواج مقابله و از آن‌ها عبور کرد و به ساحل بازگشت. ضرورت سواد رسانه‌ای تا این‌جا باید تا حدودی مشخص شده باشد که چرا به سواد رسانه‌ای نیاز داریم. امروز در دنیایی می‌کنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانه‌ای قرار دارد. فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است. به عنوان مثال وقتی تلفن همراه یک‌نفر به صدا درمی‌آید، این اطلاعات موجود در فضا است که پل ارتباط او با تماس‌گیرنده شده؛ یا زمانی‌که یک مودِم می‌تواند افراد را به جهان بی‌انتهای بکشاند، نشانه‌ای دیگر است از همین شرایط حاکمیت اشباع رسانه‌ای بر جهان؛ و یا حالا که میلیون‌ها روزنامه و مجله و کتاب و خبرگزاری و شبکه‌‌ی تلویزیونی بر زمین و زمان می‌بارد، همه نیاز دارند به این‌که در برابر چنین فضایی، چتری بر سر بگیرند و یک مصرف اتخاذ کنند. همه نیاز دارند به این‌که در انتخاب‌هایشان بیشتر دقت کنند، درست مانند آنچه مردم در مورد تغذیه‌ی خودشان عمل می‌کنند. چون مردم اکنون باسوادتر شده‌اند، مراقب هستند که در غذایی که مصرف ‌می‌کنند چقدر کلسترول، ویتامین و یا مواد دیگر باید باشد؛ در فضای رسانه‌ای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آن‌ها برداشت. زمانی که در بزرگراه‌های اطلاعاتی حرکت می‌کنید، سواد رسانه‌ای می‌تواند به شما بگوید چه مقدار از وقتتان را در چه سایت‌هایی- اعم از شناخته شده و ناشناخته- و چه مقدار از آن را فرضاً در چت‌روم‌ها بگذرانید. بنابراین می‌توان گفت که هدف سواد رسانه‌ای در نخستین گام‌های خود، تنظیم یک رابطه‌ی منطقی و مبتنی بر هزینه- فایده با رسانه‌ها است. به این معنا که در برابر رسانه‌ها چه چیزهایی را از دست می‌دهیم و چه چیزهایی را به دست می‌آوریم؟ و باز به عبارت بهتر، در مقابل زمان و هزینه‌ای که صرف می‌کنیم، در نهایت چه منافعی به دست می‌آوریم؟ بنابراین یکی از اهداف اصلی سواد رسانه‌ای این است که استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از سپهر را تأمین کند. سه جنبه سواد رسانه‌ای یک موضوع متضلع است که قدرت درک مخاطبان از نحوه‌ی کارکرد و شیوه‌های معنی‌سازی در آن‌ها را طرف مورد توجه قرار می‌دهد و می‌کوشد این واکاوای را برای مخاطبان به یک عادت و وظیفه تبدیل کند. سواد رسانه‌ای را می‌توان بستر منطقی دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکل‌های گوناگون و در همین حال تأمین ضوابط مصرف محتوای رسانه‌ای از منظر انتقادی دانست. https://eitaa.com/resane_roshangari
🔻بازنمایی انتظار در عصر ارتباطات؛ روایت یک حقیقت تمدنی در سپهر رسانه‌ای 🖊 میلاد حسن زاده _________________________________ ▫️هیچ مفهوم بنیادینی بدون ماندگار نمی‌شود و هیچ روایتی بدون ، دوام نمی‌آورد. نیمه شعبان، تنها یک روز در تقویم نیست، بلکه رسانه‌ای است که قرن‌ها پیام عدالت، انتظار و آینده‌ای آرمانی را مخابره کرده است. این روز، روایتگر یکی از عمیق‌ترین اندیشه‌های تمدنی بشر است؛ اندیشه‌ای که در بطن خود، پیوندی ناگسستنی با امید، حرکت و دگرگونی دارد. اما در جهانی که روایت‌ها را رسانه‌ها می‌سازند، پرسش اساسی این است که نیمه شعبان چگونه بازنمایی می‌شود؟ آیا این روز، به‌مثابه یک حقیقت تاریخی و مفهومی اصیل، به‌درستی در سپهر رسانه‌ای معاصر منعکس می‌شود یا در روند سطحی‌سازی محتوا، از معنا تهی می‌گردد؟ این نوشتار، تلاشی است برای بازخوانی جایگاه نیمه شعبان در سپهر رسانه‌ای امروز، و واکاوی اینکه چگونه رسانه‌ها می‌توانند از تقلیل این مناسبت به سطح آیین‌های نمادین پرهیز کرده و آن را در قالب یک جریان تمدنی بازتعریف کنند. نیمه شعبان، نه یک رخداد منفرد، بلکه نقطه‌ای در امتداد یک پیام تمدنی است؛ پیامی که بنیان آن بر مفهوم انتظار نهاده شده است. در منطق دینی، نه به معنای صبر منفعلانه، بلکه سازوکار تحول‌آفرینی است که جامعه را در برابر انحطاط حفظ می‌کند و به سمت تحقق آرمان‌های اصیل سوق می‌دهد. چنین مفهومی، در هر زمان و مکانی، نیازمند بازتولید و انتقال صحیح است؛ چراکه بدون یک نظام ارتباطی مؤثر، پیام‌های عمیق در لایه‌های سطحی روایت‌های رسانه‌ای مدفون خواهند شد. 🔹رسانه‌ها، در مقام ابزارهای انتقال پیام، می‌توانند در دو مسیر متضاد حرکت کنند: یا زمینه را برای بازتفسیر معرفتی و عمیق این مفهوم فراهم می‌کنند، یا با تقلیل آن به یک رخداد آیینی و نمادین، آن را از ظرفیت‌های تمدنی‌اش تهی می‌سازند. بنابراین، در مواجهه با نیمه شعبان، یک رسانه مسئولیت‌پذیر باید از کلیشه‌های رایج فراتر رفته و این روز را به‌مثابه نقطه‌ای در بستر یک جریان تاریخی مورد بازخوانی قرار دهد. ▪️رسانه‌های امروز، به دلیل الگوی ارتباطی متکی بر سرعت و حجم بالای داده‌ها، در معرض سطحی‌سازی محتوا قرار دارند. تحلیل‌های رسانه‌ای نشان می‌دهد که پیام‌های پیچیده و چندلایه، در فرآیند رمزگذاری و رمزگشایی رسانه‌ای، دچار تقلیل مفهومی شده و اغلب به قالب‌هایی قابل‌مصرف برای مخاطب عام تبدیل می‌شوند. این مسئله به‌ویژه در مناسبت‌های دینی مانند نیمه شعبان، که از غنای فلسفی و اجتماعی برخوردارند، می‌تواند پیام را از جوهره اصلی خود دور کند. 🔺در چنین فضایی، چالش اصلی، نحوه ارائه روایت‌های صحیح و غیرتحریف‌شده است. رسانه‌هایی که قادر به ایجاد تعادل میان جذابیت رسانه‌ای و عمق معرفتی باشند، می‌توانند نیمه شعبان را از یک رویداد نمادین صرف، به بستری برای تفکر و بازخوانی معرفتی بدل کنند. در غیر این صورت، این روز نیز همچون بسیاری از مفاهیم دینی، در فرآیند تجاری‌سازی و مصرف فرهنگی، از معنا تهی خواهد شد. ▫️اصول سه‌گانه برای بازنمایی صحیح نیمه شعبان در رسانه‌ها برای آنکه رسانه‌ها بتوانند نیمه شعبان را نه صرفاً به‌عنوان یک مناسبت، بلکه به‌عنوان یک جریان تمدنی معرفی کنند، رعایت سه اصل کلیدی ضروری است: ۱. فرارَوی از بازنمایی مناسکی و ورود به حوزه گفتمان‌سازی: رسانه‌ها نباید به ثبت و پخش آیین‌های این روز بسنده کنند، بلکه باید آن را به بستری برای گفتمان‌سازی پیرامون مفاهیم بنیادین آن تبدیل نمایند. تحلیل‌های تطبیقی میان مفهوم انتظار و پویایی‌های اجتماعی، بررسی ابعاد تاریخی این روز و ارائه قرائت‌های نخبگانی، از جمله راهبردهایی است که می‌تواند رسانه را از سطح به عمق بکشاند. ۲. به‌کارگیری مدل‌های ارتباطی چندلایه برای انتقال پیام: مطالعات ارتباطی نشان می‌دهند که پیام‌های معنوی و فلسفی، زمانی که در ساختارهای تک‌لایه و خطی ارائه شوند، قدرت نفوذ خود را از دست می‌دهند. رسانه‌های متعهد باید با بهره‌گیری از مدل‌های چندلایه، از ترکیب روایت‌های تاریخی، تحلیلی، هنری و تصویری برای انتقال پیام نیمه شعبان استفاده کنند. به‌عنوان مثال، مستندهای تحلیلی، روایت‌های سینمایی و تحلیل‌های رسانه‌ای، هرکدام لایه‌ای از این پیام را به مخاطب عرضه خواهند کرد. ۳. مقابله با تقلیل‌گرایی و تحریف در روایت‌های رسانه‌ای: یکی از تهدیدهای جدی در بازنمایی مفاهیم اصیل، فرآیند تحریف و تقلیل است. رسانه‌ها باید به‌جای ارائه قرائت‌های سطحی و احساسی، به اصالت مفهومی این روز پایبند بمانند. برای این منظور، ضروری است که از ورود به جریان‌های احساسی صرف پرهیز کرده و به روایت‌سازی عمیق، و تحلیلی بپردازند. ‌https://eitaa.com/resane_roshangari