🔰 از سوی بنیاد حفظ و نشر آثار سپهبد حاج قاسم سلیمانی در بین کتابهای برتر منتشر شده، سه اثر از دفتر تاریخ شفاهی اهواز به عنوان آثار برتر این دوره معرفی شد.
کتابهای یزله بر دجله، بر شانههای کارون و سیل و سردار در میان آثار برگزیده درباره حاج قاسم سلیمانی قرار گرفتند.
متن کامل خبر⬇️
https://www.ibna.ir/news/504072/۳-اثر-از-خوزستان-به-عنوان-کتاب-های-برتر-حاج-قاسم-سلیمانی-معرفی
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv
🔴 باردار بودم. برای کاری به خیابان رفتم پاسبان تا مرا دید به طرفم حمله کرد. من هم خودم را به داخل جوی آب پرت کردم تا سرم بیحجاب نشود. خونریزی شدیدی کردم. جوی آب پر از خون شد و بچه همانجا سقط شد. دیگر بچهدار نشدم.
🎙لیلا نژادزاده به نقل از مادرش
۱۷ دی سالروز اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان
#کشف_حجاب_خوزستان
#رضاخان
#تاریخ_شفاهی
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔴 باردار بودم. برای کاری به خیابان رفتم پاسبان تا مرا دید به طرفم حمله کرد. من هم خودم را به داخل ج
🔘 برای شنیدن خاطرات ظلم و زور پهلوی نیاز نیست به مشهد و قم رفت تا کنار خرابههای گوهرناشاد و معجزهی شیخ محمد تقی بافقی نشست و به حال این مردم مظلوم و غیور اندیشید. کوزه پر آب همین نزدیکیهاست. اجرای قانون کشف حجاب در خوزستان هم دوران دشوار و هولناکی برای زنانش به وجود آورد. این دشواری تنها برای زنان خوزستان نبود. مقاومت مردم، رضاخان را هم به دشواری و حیرت انداخت. طوفان اعتراضی مردم در جایی مثل خوزستان که مردمانش حجاب را کالای غیر قابل مذاکره خود میدانستند وزیدن گرفت و تاریخ را برای ثبت قصههایش مجاب به ایستادن کرد. در هیاهوی این طوفان رنجهای دوران زیادی بر دامن زن و مرد خوزستانی نشست. رنجهایی که همه گنج شدند و گنجهایی که همه در دل تاریخ پنهان شدند و حالا از آن سالهای دور برایمان خاک و خل میتکانند و اندکی رخ دیدار تازه میکنند.
داستان زنهایی که از خانه بیرون نرفتند و زنهایی که چادر از دست دادند را شاید خیلیهایمان شنیده باشیم اما چه کسی حال زار زنی که تا همین چند لحظه قبل از کشیده شدن چادرش، شرافت و ناموسش لکهدار نشده بود را درک میکند. مدام قبل و بعد آن لحظه هولناک را با خود مرور میکند و دست از ملامت خود برنمیدارد. این صحنه همواره روبهروی چشمانش قرار دارد. شده بختک خوابهایش. مثل زنی مصیبتزده که دیگر هیچ چیز برایش مثل قبل نمیشود. در اوج شادی غمگین است و عاقبت دقمرگ می شود و تمام. یا چه کسی تا به حال به آن زنان مظلوم خوزستانی که عمری با زحمت چاردیواری برای خود دست و پا کردند و زندگی را سامان دادند اندیشیده که حالا در دل شب و غریبانه، خانه و کاشانه خود را به دست تقدیر میسپارد و خود همراه با سرنوشت راهی دیدار غربت در همسایگی ممکلت میشوند. چه نگاههایی که لحظه آخر قبل از ترک خانه به حاصل یک عمر نیافتاده و با یک آه عمیق پایان پیدا نکردهاست. چه طفلهای مظلومی که در امنترین خانه دنیا، در شکم مادرانشان با ضربه نامردانه چکمههای قاتل، بیصدا خاموش نشدند. چه خونابههایی که از چشمان زنان کارون روان نشدند و چه موهایی که در چاردیواری سالهای اسارت در خانه سپید نشدند. چه دخترکانی که کورسوی امید رفتن به مکتب را با این قانون ازدست ندادند و درحسرت یک زندگی معمولی موی سپید نکردند.
هرچه از زنان مظلوم اما قوی خوزستان بگوییم باز جا برای صحبت هست اما چه کسی به آن مرد عربی که در بیرحمانهترین جنگ زمانه، عفت ناموسش را هدف گرفتهاند اندیشیده؟ خدا میداند در گذر از آن سالها چه طوفانی بر قلب مردان خوزستان زده شد. این را میتوان از شمار مردان تبعید شده آن سالهای اسارت دانست یا از آن مردانی که یک شبه دست زنان و دختران خود را گرفتند و به دل غربت زدند فهمید. حتی نیاز به شمارش تبعیدیهای آن سالها هم نیست. کافی است فقط اندکی غیرت و جوهره مردانگی را با خود به همراه داشته باشی تا بفهمی شقیقههای گلگونشده از جسارت به ناموس یعنی چه؟
✍️ زهره طاهری
#کشف_حجاب
#خوزستان
#رضاخان
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv
📽 رونمایی از نخستین تصویر فیلم سینمایی آپاراتچی
همزمان با مراحل نهایی تولید فیلم سینمایی آپاراتچی، نخستین عکس از این فیلم منتشر شد.
این فیلم که به کارگردانی علی طاهرفر پاییز امسال جلوی دوربین رفته بود، دلبستگیهای یک نقاشِ ساختمانِ عاشقِ سینما را روایت میکند که با اشتیاق تمام موفق به تولید چند فیلم کوتاه شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است.
این فیلم با نگارش حسین ترابنژاد و احسان لطفیان برداشتی آزاد از کتاب آپاراتچی نوشته دکتر روح الله رشیدی است که رویدادهای آن در اوایل دهه 60 شهر تبریز میگذرد.
این اثر محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی، سازمان سینمایی سوره و مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه» به تهیه کنندگی سجاد نصراللهی است.
تورج الوند، فاطمه مسعودیفر و رضا ناجی در کنار بازیگرانی چون هومن برقنورد، بهنام تشکر، امید روحانی و علیرضا استادی در این فیلم ایفای نقش کردهاند. وحید مبصری، امین گلستانه، حسین عابدینی و ولی فروتن از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
📷 عکس: پویا شاه جهانی
@aparatchi_movie
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔘 گرم صحبت بودیم و از خاطرات حاج قاسم برایمان تعریف میکرد. از روزی که حاج قاسم گفته بود حرم حضرت زینب(س) باید بازسازی بشود. حرم حضرت زینب(س) پرچم محور مقاومت است.
از حاج قاسمی میگفت که در سیل خوزستان با لشکری از بچههای مقاومت آمد و مردم را بسیج کرد تا جلوی سیل بایستند.
از مرد میدان سوریه شروع کرد تا رسید به سردار دلهای مردم.
حرف، حرف میآورد. بین خاطرات حاج قاسم بود، همان شبی که فروردین 98 در آبادان شب مهمانش بود، که یادی از آبادان زمان جنگ کرد.
مکی یازع میگفت: "جنگ که شروع شد، عین بارون رو آبادان بمب و موشک میریختن. بعد هر صدای انفجار، یه گوشه آبادان جنازه بود که از زیر آوار بیرون میآوردن. اگه کسی از فک و فامیلش بود که شناسایش میکرد. اگه هم کسی پیدا نمیشد مجبور بودیم همونجوری خاکشون کنیم. بهشت زهرای آبادان شده بود پر از قبرای بی نام و نشون. روی بعضی قبرا مشخصات ظاهری پیکرها رو مینوشتن. مردی با پیرهن چهارخونه. پسری با پیرهن آبی و شلوار لی."
بعد از جنگ تمام قبرها را شبیه هم کردند و چیزی از آن نوشتهها نماند، ولی خاطراتش هنوز در ذهن مردم آبادان حک شده.
سالگرد حاج قاسم، کرمان پرشور و حرارت.
خبر انفجار، اول برایم جدی نبود. خبر رسید که انفجار گاز است. فقط دعا میکردم برای کسی اتفاقی نیفتاده باشد.
وقتی مطمئن شدم انفجار تروریستی بوده تمام فکر و ذکرم شد کرمان و زائران حاج قاسم.
اخبار و عکسها را دنبال میکردم. یکی از عکسها بیشتر از بقیه آتش به دلم زد. لیستی از مشخصات ظاهری برای شناسایی پیکر شهدا، دختری با کاپشن صورتی و گوشوارههای قلبی.
یاد خاطراتی افتادم که مکی یازع از آبادان تعریف میکرد. پیش خودم گفتم: "دشمن همون دشمنه، فقط اسم و رسمش فرق میکنه."
حرف همان است که خمینی(ره) گفت: تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.
✍️مصطفی شالباف
#جنگ
#ترور
#کرمان
#خوزستان
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv
🔻مهمانی بزرگ رضاخان
تمام تجار نامدار ایران به مهمانی بزرگ رضا خان در تهران دعوت شده بودند.
یک مهمانی اجباری با شرایطی خاص.
تجار باید به همراه عیالشان اما بدون حجاب و چادر و چارقد در مراسم حاضر میشدند.
تجارت را کنار میگذارم اما مهر این بیآبرویی و خفت را به پیشانی نمیزنم.
تمامی حجرهها و کاروانسرایم را فروختم و با سرمایهام به کشاورزی روی آوردم اما قحطی امان نداد و هر روز وضعم بدتر از روز قبل میشد.
اما تحمل این شرایط برایم آسانتر بود تا از بین بردن غیرت خود و عفت و حیای ناموسم بود.
🎙راوی آقای پسندیده به نقل از پدربزرگش
#کشف__حجاب_خوزستان
#رضاخان
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔹همشهری حاج قاسم
▫️راهیان نور ۱۴۰۱ با او آشنا شدم. معراج شهدای اهواز. از کرمان آمدهبود، همشهری حاجی بود؛ به او ارادت ویژهای پیدا کردم. به شدت ذوق جبهه جنوب را داشت. شمارههایمان را رد و بدل کردیم تا هم او مرا به طور مجازی به زیارت حاج قاسم ببرد هم من او را به زیارت شهدای جنوب.
چندین بار با تماس تصویری مرا زائر حاجی کرده بود و هربار سرشار بودم از حس خوب و دعایش میکردم. آخر داغ حاجی هیچوقت سرد نمیشود.
***
▪️چندماه بود که از او بیخبر بودم اما این چیزی از مهر من نسبت به او کم نمیکرد. وقتی خبر حادثه تروریستی کرمان به گوشم رسید دلشوره به جانم افتاد. نکند شهید شدهباشد. نکند مجروح شدهباشد. برایم مهم نبود ساعت ۳ ظهر است، باید صدایش را میشنیدم. گوشی را برداشتم و شمارهاش را گرفتم. بعد از بوق پنجم پاسخ داد:
+الو بفرمایید؟
-سلام شیواجان، خوبی عزیزم؟
مرا نشناخت شاید هم شناخت، اما شک داشت.
+من سحرم، نمیدونم من رو یادته یا نه؟
_سحرِ راهیان نور؟
نمیدانم چرا از اینکه اینگونه خطابم میکرد خوشحال بودم.
با لبخند گفتم: بله عزیزم.
حالش را پرسیدم به او گفتم خوشحالم صدایش را میشنوم. حالش خوب بود ولی صدایش غم داشت.
پس از حال و احوال برایم گفت که قصد حرکت به سوی گلزار شهدای کرمان را داشته که با خبر حملۀ تروریستی، پدرش اجازه رفتن به او نمیدهد.
برایم با حسرت از شهادت یکی از بستگانشان گفت.
از اینکه پسر بچهای ۴ ساله داشته و اکنون یتیم شده است.
از پدر شهید که گویی سالها به او لقب پدر شهید بودن میآمده.
از صدای آمبولانسهایی که گوش کرمان را کر کرده است.
شیوا کادر درمان است.
برایم از ترکشها گفت، از پسر بچه ۱۲ سالهای، که زیر چشمش، ریهاش، شکمش ترکشخورده و آسیب دیده، اما با حسرت از شهید نشدنش به پرنسل اتاق عمل میگوید. او همچنان نگران چشم پسربچه بود که مبادا دیگر نتواند ببیند.
شیوا میگفت اکثر کسانی که در شیفت او آمدند؛ پسربچههایی بین سنی ۱۲ تا ۱۷ سال بودند.
دلم از حجم غصه داشت میترکید، کاش کاری از دستم برمیآمد. باز حسرت خوردم که چرا من آنجا نبودم.
به قول شیوا انگار همه کسانی که به شهادت رسیدند مثل پازل کنار هم قرار گرفتند. آنها لیاقتش را داشتند، جوری بروند که مشخص شود نوکر اباعبدالله هستند. کسانی مثل عادل رضایی که دعای شهادتشان پذیرفته شدهبود و در انتظار شام مرگ ننشستند.
هرکه را صبح شهادت نیست شام مرگ هست.
✍️ سحر همهکسی
#کرمان
#ترور
#حاج_قاسم
#شهید
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv
🖼️ لوح | لشگر خوبان
قابی ماندگار از شهدای مدافع حرم خوزستان در کنار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در مسجدالاقصی
به سفارش معاونت فرهنگی شهرداری اهواز
محصول موسسه آب و آینه
https://eitaa.com/ayenehmedia_ir
#خبر | *چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در ایستگاه سینما فلسطین افتتاح میشود*
📌افتتاحیه چهاردهمین دوره از این جشنواره در تاریخ ۲۱ دیماه ۱۴۰۲ از ساعت ۱۸ در سینما فلسطین تهران خواهدبود.
📌 در آیین افتتاحیه جشنواره عمار، تقدیر از برگزیدگان بخشهای نماهنگ، فیلمنامه، پویانمایی، فیلمِما، برنامه تلویزیونی و تولیدات فضای مجازی برگزار میشود. دبیرخانه جشنواره از عموم مردم سراسر کشور برای حضور در این مراسم دعوت میکند.
📌لازم به ذکر است نمایش مرکزی آثار از تاریخ ۲۲ تا ۲۸ دیماه در سینما فلسطین تهران صورت میگیرد.
🔻مطالعه کامل خبر:
🔗 ammarfilm.ir/?p=33057
️ 📽️ جشنواره مردمی فیلم عمار
🌐 @AmmarFest