eitaa logo
🔴رِسانـه دَمِشـق🔴
3.3هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
9.5هزار ویدیو
51 فایل
(فی بلادالسوریه)معتبرترین کانال خبری از سوریه #مدافعان_حرم با مدیریت رزمندگان سـوریه🇸🇾 ادمین تبلیغات: @zeynabiye_dameshgh کانال تلگرام: https://t.me/resanedameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 🍃هیئت ِحسین، خانه امید است برای ناامیدان از همه جا رانده. آنان که بغض هایشان را بغل کرده و به آغوش پناه آورده اند تا اشک بریزند و عقده های دل را خالی کنند. تشنه محبت اند. همان مادر که مهمانان فرزندش را خریدارانه نگاه می کند و واسطه می شود برای روسیاهان😔 . 🍃فرزندان مادر، را از مادر به ارث برده اند. آخر یا روضه کوچه و صورت سیلی خورده شنیده اند یا از در سوخته و مادر قد خمیده خاطره دارند و یا روضه گودال و ندای یا بنی حضرت زهرا داغ شده بر دلشان🥺 . 🍃اشک ریخته اند و میان هق هق ها، دست ها را مشت کرده اند. همان سینه زن های را می گویم. ، یکی از آن هاست .دلش تاب نیاورد باز هم عاشورای دیگری را ببیند.ندای از حرم عمه سادات به گوشش رسید. ضربان قلبش هیهات من الذله حسین را برایش تداعی کرد و ملکه ذهنش از سفر دنیا گفت و اینکه پایان قصه زندگی با خود اوست. کوله اش را اماده کرد و راهی شد. گذشت از دنیا و دل بستگی هایش. حتی از همسرش..😓 . 🍃نمیدانم کار اشک های آخر روضه بود یا نجواهایش در حرم یا عشقش به حضرت مادر که در کوچه از پهلو شد و باز هم دل کوچه لرزید 😭 . 🍃آری.فرزندان هم مظلومیت را به ارث برده اند هم را.... فرزند زهرا❤️ . ✍نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۶۴ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آذر ۱۳۹۴.تپه های العیس حلب . 🥀مزار شهید : خوزستان، شهرستان امیدیه، بخش جایزان @resanedameshgh
‍ 🍃سامرا و کوچه های ساکتش، حرم و غربتش ، مقدس و امام غائب از نظر، دل زائر و بغض ، دو رکعت نماز و .... همه را مدیون مدافعانی هستیم که با جانشان، امنیتِ جانمان را تأمین می کنند.آنان که به عشق هرجا زنگ خطری به صدا درآمد، جان بر کف حاضر شدند.🙂 . 🍂مهدی نوروزی از همان مدافعانی است که جسارت به حرم های سوریه، و ظلم به خانواده های شیعه را تاب نیاورد و برای دفاع راهی شد .👣 . 🍃شجاعتش باعث شد تا به او لقب بدهند. خط شکن بود و هرجا که نیروها در تنگنا بودند، چشم امیدشان به فرمانده بود تا خط محاصره را بشکندو همه چیز ختم به خیرشود.🌴 . 🍂از دعای همسر در خطبه تا دعای مادر در زیر قبه به شهادتش ختم می شد.📿 . 🍃شب های جمعه از سامرا به می رفت . با بغض می خواند ، روضه میخواند و گریه می کرد.شاید در ، محمد هادی اش رابه حسین سپرد و از او دل کند😭 . 🍂بعد از زیارت در جست و جوی شهادت راه سامرا را پیش گرفت وآخر هم شهد نصیبش شد. آخرین نفس را به یگانگی معبود شهادت داد و و با ذکر شهید شد.🕊 . 🍃او رفت و حالا دل داغدار خانواده باقی مانده و حرف های عده ای که نمکِ روی است... و که سخت برای پدر است.... . 🍂به مناسبت سالروز شهادت . ✍نویسنده: . 📆تولد: ۱۵ خرداد ۱۳۶۱ . 📅شهادت: ۲۰ دی ۱۳۹۳. سامرا . 🥀مزار : کرمانشاه
‍ ‍ 🍃شهادت، قلبی هر است اما اندک اند آرزومندانی که به دنبال تحقق آرزویشان، عاشقانه پرواز می کنند. 🍃ماشاءالله شمسه ،با نگاهی به شناسنامه اش می شد فهمید، در روزهای سخت جنگ در میان خاک های با راسخ در جست و جوی کاروان شهدا بوده است اما گاهی ، باید بسیار درخانه خدا رفت و حاجت خواست. 🍃 دفتر دوران جنگ ماشاءالله بدون شهادت به پایان رسید.پس از جنگ، با ملحق شدن به سپاه ،سالهای زیادی در خاک های مناطق مرزی به دنبال گمشده اش بود اما راه رسیدن طولانی تر شده بود و صبر ایوب می خواست. 🍃در نمازهای اول وقتش آنقدر از خواست تا بالاخره وقتی فرمان دفاع از حرم عمه سادات را شنید، دلش به هوای شهادت سوی پرواز کرد و پس از بازنشستگی ، راهی سرزمینی شد که بوی از آنجا می آمد. 🍃دوماه خالصانه از حرم دفاع کرد و پس از سالها هجر، به آرزویش رسید و با گلوله ای که به گلویش اصابت کرد، روزی اش شد. 🍃دو روز مانده به تولد زمینی اش، در سرزمین شهادت متولد شد، در کنار شهدایی که روزی در خاک های جبهه همسنگر و همراهش بودند. 🍃حال فرزندانش به داشتن همچون او افتخار می کنند و داغ دلشان را با سنگ سرد مزار پدر آرام کنند. 🍃پایان داستان تمام شهدا در یک جمله خلاصه می شود ما رأیت الا جمیلا. ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز ولادت 📅تاریخ تولد : ۱۵ فرودین ۱٣۴۶ 📅تاریخ شهادت : ۱٣ فرودین ۱٣٩۵ 🥀مزار شهید :بروجرد روستای سراب زارم 🔴
‍ 🍃در کودکی برای بزرگ شدن بسیاری داشتیم. چشم بستیم تا برای آرزوهایمان دعا کنیم و به سرعت یک چشم برهم گذاشتن بزرگ شدیم. 🍃زمان به سرعت گذشت و روزها از یکدیگر پیشی گرفتند. ما ماندیم و دنیای بزرگترها. سرگرم زرق و برق ها شدیم و غافل از مسیری که باید به انتهای قربه الی الله میرسید.گناه کردیم و گوشمان کر شد در مقابل ندای حسرت بار عذاب وجدان... 🍃دلبسته شدیم و تا به خود آمدیم دست و پاها در غل و زنجیر وابستگی اسیر شده بود و ما به دنبال آرزو هایی که عاقبتشان به دنیا ختم می شد... 🍃در این میان عده ای شدند و با چشیدن طعم ، چشمشان جز معشوق را ندید.چشم بستند بر دنیا ، پا گذاشتند بر آنچه که میخواست زمینگیرشان کند. 🍃 در خاک های ، در میان مناجات هایشان، رها شدن از بند دنیا را خواستند و این چنین شد که دنیای زیبای پیش رویشان جلوه کرد و قربة الی الله گویان راهی میدان شدند. 🍃نفس را سرکوب کردند و پیروز میدان شدند.می خواستم از ابراهیم صوفی بگویم اما چند خط بیشتر از او سهم دنیا و آدم هایش نبوده. امثال او درس رارزیبا آموختند چرا که پیش از اینکه در چشم خلق خدا جلوه کنند درچشم خدا جلوه کردند😍 🍃ابراهیم، پس از در بیابان های سقز به دنبال عشق بود و سرانجام در درگیری با مزدوران به معشوق رسید و شهادت نصیبش شد🕊 ✨در نیمه فروردین که نبض بهار حس می شود، شهید♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱۵ فروردین ۱٣٢٩ 📅تاریخ شهادت : ۱ آذر ۱٣۶۴ 🥀مزار شهید : داردرفش سید کریم #