eitaa logo
🔘رِسانـه دَمِشـق🔘
2.2هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
18 فایل
(فی بلادالسوریه)معتبرترین کانال خبری از سوریه #مدافعان_حرم با مدیریت رزمندگان سـوریه🇸🇾 ادمین تبلیغ و تبادل: @zeynabiye_dameshgh کانال تلگرام: https://t.me/resanedameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸وقتی شهید رضا کارگربرزی خاطره ای از سفر پدرش با پای پیاده👣 از کرمان به را تعریف می کرد، ناگهان با حالت تعجب😧 از پدر شهید پرسید: مگر شما اهل کرمان هستید⁉️ گفتند: بله 🔹حاج قاسم به فرمانده گفت: چرا به من نگفته بودید که همشهری ماست⁉️ فرمانده گفتند: رضا خودش خواسته بود که این موضوع هیچ جا مطرح نشه⛔️ ومخصوصاً به گفته نشود. ⚜آری او را در جزئیات هم میدانست👌 🌷🕊🌷🕊🌷 @resanedameshgh🔵
‍ 💠عشقی فراتر از فوتبال 🔰عشق نوجوانی اش فوتبال⚽️ بود .عکس های ها را از مجلات ورزشی📰 و هر آنچه که به تیم محبوبش💖 ربط داشت جمع می کرد. ... این عشق در آن روزها تب رایجی بود. 🔰محمودرضا از دوره راهنمایی پای ثابت پایگاه مقاومت در مسجد🕌 چهارده معصوم شهرک پرواز شد . حالا عشق فوتبال یک جدی پیدا کرده بود. 🌷 🔰سر تحقیق زندگی نامه📜 دو شهید👥 پایش به موسسه هاتف هم باز شد. با حاج بهزاد پروین قدس آشنا شد. عکاس📸 بسیجی جنگ. رفته رفته تعداد بیشتر و بیشتری از برچسب های عکس های می خرید. 🔰حتی وقتی از پایگاه به خانه بر می گشت🏘 ای دور گردنش بود. تذکر میداد در خیابان با آن وضع نیاید. پدر جنگ را فقط در بمباران های💥 پالایشگاه تبریز تجربه کرده بود با آشنایی ویژه ای نداشت. 🔰تقریبا کسی علاقه به تکرار این برنامه را نمی یافت⚡️الا بزرگ تر. انواع پیشانی بندها هم به خانه می آمد، مشکی، سبز، زرد، حتی پرچم . پدر به فکر ادامه تحصیل📚 بچه هایش بود. 🔰او ابراز نمی کرد❌ اما این ته تهغاری بیشتر در دلش جا داشت😍 او با آن چهره و نگاه شاد و شیرین و بیش از همه ادب و پاکی اش✨ در دل همه شان جا کرده بود پدر به فکر تهیه همه شرایط بود تا بچه ها خوب خوب بخوانند👌 بچه های بزرگ تر همه وارد شده بودند. 🔰اما محمودرضا به خدمت سربازی رفت و وقتی برگشت طور دیگری شده بود. گویی هر آنچه در وجود او💗 رخ داد همان جا بود. دیگر را رها کرد و بیخیالش شد. جا برای دیگر فراخ تر شده بود. برای 🌷 🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹 💢 ◽️باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده‌ایم و شیعه هم به دنیا آمده‌ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی‌ها، غربت‌ها و دوری‌هاست و جز با فدا شدن محقق نمی‌شود، حقیقتاً. : حسین نصرتی : ۱۳۶۰/۹/۱۸ : تبریز : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹ : سوریه، منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق 🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
،روح که بزرگ می شود جسم در پذیرش آن وا می ماند و معنا وقتی عظمت بی کران می یابد، کلمه، زیر بار بی طاقتی خود، به هر راهی می زند تا ابراز شود. من برای گفتن از تو، امروز دست به دامان تابوتی بی وزن شده ام که غزل قامت تو در آن شکسته به دستم رسیده است.ای پدر! اگر جوی خون راه نمی افتاد، چه کسی سلام ما را به درختان سیب می رساند تا امروز در سایه سارشان به خواب خوش برویم؟! چقدر دلتنگتم ⁦✔️⁩ جدیدترین پست اینستاگرامی فرزند شهیدحسین_پور_جعفری 🔵
🔸وقتی شهید رضا کارگربرزی خاطره ای از سفر پدرش با پای پیاده👣 از کرمان به را تعریف می کرد، ناگهان با حالت تعجب😧 از پدر شهید پرسید: مگر شما اهل کرمان هستید⁉️ گفتند: بله 🔹حاج قاسم به فرمانده گفت: چرا به من نگفته بودید که همشهری ماست⁉️ فرمانده گفتند: رضا خودش خواسته بود که این موضوع هیچ جا مطرح نشه⛔️ ومخصوصاً به گفته نشود. ⚜آری او را در جزئیات هم میدانست👌 🌷🕊🌷🕊🌷 🔵