eitaa logo
پایگاه رسانه ای "فَــدَک"
778 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
64 فایل
انتشار فعالیت ها و مباحث مربوط به اهل بیت علیهم السلام کپی و ارسال مطالب با ذکر صلوات به نیت ظهور به همراه لعن بر قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیها انتقاد و پیشنهاد @abd_69 #بیاییم_برای_تعجیل_فرج_دعا_کنیم #اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی از جنگ صفین برمیگشتن افراد ازتشنگی شکایت کردن..و حضرت ب گشتن کردن تااینکه سنگی را دیدن روی سنگ ایستادن وفرمودند سنگ آب کجاست؟ عرص کرد سلام برتو وارث علم نبوت آب درزیر من است وصی محمد وصدنفر روی سنگ افتادن نتوانستن حرکتش دهند وحضرت روی سنگ ایستاد لبهایشان راحرکت داد و بایک دست سنگ را برداشتن چشمه آبی جوشید ازعسل شیرینتر و ازبرف سردتر بعدازسیراب شدن سنگ شروع کرد چرخیدن و روی چشمه افتاد
ماجرای فرمان خداوند و تعجب جبرئیل و قدرت بازوان امیرالمومنین علی بر اساس روایات در جنگ خیبر پس از آنکه مرحب خیبری (مرحب بن حارث یهودی، مردی بلندقامت، عظیم الجثه و بسیار شجاع) به دست امیرالمومنین به دو نیم شد و بر زمین افتاد جبرئیل در حالی که خنده تعجب بر لب داشت بر پیامبر فرود آمد. رسول خدابه او فرمودند:از چه تعجب کردی؟ حضرت جبرئیل گفت: همانا فرشتگان در مراکز و جایگاه‌های آسمانی ندا می‌کنند:لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار. ولی تعجب من بدان جهت است که آن زمان که امر شدم قوم لوط را هلاک کنم، شهر‌های آنان را که ۷ شهر از زمین هفتم زیرین تا زمین هفتم بالا بود بر پری از بالهایم قرار دادم و آنقدر آن را بالا بردم که حاملان عرش صدای خروس‌ها و اطفال (روی زمین) را می‌شنیدند و تا صبح در انتظار امر خدا ایستادم و آن را جابجا نکردم. اما امروز که علی ضرب هاشمی را فرود آورد من مامور شدم زیادی قبضه او را نگه دارم تا به زمین فرود نیاید و آن را به دو نیم نکند تا زمین و اهل آن واژگون نشوند. در این هنگام فشار زیادی شمشیر علی سنگین‌تر از شهر‌های قوم لوط بود و این درحالی بود که اسرافیل و میکائیل بازوی علی را در هوا به قبضه خویش گرفته بودند.
گفتگوی خواندنی خورشید با امیرالمومنین بر اساس روایتی به نقل از ابن عباس آمده که وقتی از فتح مکه باز می‌گشتیم شب هنگام در هوازن بودیم، پیامبر به علی بن ابیطالب فرمود: یا علی! برخیز و منزلت خود را نزد خدا دریاب و به هنگام طلوع خورشید با آن سخن بگو. من به فضل گفتم بلند شو ببینم علی بن ابی طالب چگونه با خورشید سخن می‌گوید. وقتی خورشید طلوع کرد بلند شد و خطاب به خورشید گفت: سلام بر تو‌ای بنده‌ صالح پایدار در طاعت پروردگار خویش. خورشید در جواب گفت : علیک السلام‌ای برادر رسول خدا و وصی خدا بلند شد و سر او را گرفت و بلند کرد و دست به صورت او می‌کشید و می‌گفت بلند شو حبیب من که اهل آسمان از گریه‌ تو به گریه آمدند و خدای عزوجل بخاطر تو بر عرش مباهات کرد. منبع : امالی صدوق، ص ۳۵۱، بحار الانوار، ج ۴۱، ص ۱۷۷. سخن امیرالمومنین با خورشید مشهور و با سند‌های گوناگونی و عبارات مختلف نقل شده است.