6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایت_شهید
🎥 شهیدِ نُخبهای که امامخامنهای فرمود: شهادتش دلِ ما را سوزاند...
روایتی کوتاه از زندگیِ آقا مصطفی
🔸۲۱دیماه؛ سالروز شهادت دانشمند شهید مصطفی احمدیروشن گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
●واژهیاب:
#شهید_احمدیروشن #دانشمند_شهید #شهدای_همدان #نخبه #تحریم #انرژی_هستهای #ظهور #امام_زمان #اسرائیل
#خاکریزخاطرات ۱۱۶
🔸خوابهای عجیبِ آقا مصطفی...
#متن_خاطره|مصطفی خوابهای خوب زیاد میدید. یه روز صبح بلند شد و دیدم چهرهاش برافروختهست.گفتم: چی شده؟ اولش چیزی نمیگفت. اما وقتی اصرار کردم، گفت: امام زمان(عج) رو توی خواب دیدم؛ آقا بهم فرمود: من از شما راضیام... بعد از مدتی خواب دید تویِ صحرایِ کربلا، پشتِ سرِ امام حسین(ع) نماز صبح میخونده... یه بار هم تعریف کرد که: خواب دیدم پیامبر(ص) قبری رو بهم نشون داده و فرمودند: جایگاه تو اینجاست...
👤خاطرهای از زندگی دانشمند شهید مصطفی احمدیروشن
📚منبع: کتاب “من مادر مصطفی” صفحه ۵۹ و ۶۰ به نقل از همسرشهید
__________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
●واژهیاب:
#شهید_احمدیروشن #رویای_صادقه #امام_زمان #امام_حسین #خاکریز_خاطرات #پیامبراکرم #شهدای_همدان
#یک_خاطره
🔸شهیدی که بعد از شهادت؛ پول چاپ کتاب خودش را جور کرد
#متن_خاطره| روزى كه كتاب "شيداى شهادت" مربوط به خاطرات زندگی شهيد اسماعيل سريشى قرار شد برا اولینبار چاپ بشه، مبلغ چهار ميليون تومن هزينهی كاغذ كتاب شد. ما سه ميليون تومن به حساب كاغذفروش واريز كرديم و قرار شد کاغذ رو به چاپخونه ارسال كنه؛ اما روز بعد متوجه شديم كه كاغذ رو ارسال نكرده. خود كاغذفروش تماس گرفت و گفت: كاغذ گرون شده و اگر مىخواین كاغذ رو بفرستم، بايد تمام پول رو واريز كنيد... گفتم: الان موجودى ندارم، هفتهی بعد یه میلیون تومن باقیمانده رو واريز میكنم... كاغذ فروش قبول نكرد و گفت: شماره كارتت رو بده تا سه ميليون واريزىات رو بهت برگردونم... خيلى ناراحت شدم. تا اینکه چند دقيقه بعد يكى از دوستان صميمى شهيد سریشی باهام تماس گرفت و بیمقدمه گفت: شمارهی کارت بانکیات رو برام بفرست... هر چه سوال کردم برا چی؛ نگفت. فقط اصرار داشت که شماره کارتت رو بفرست. من هم براش شمارهی کارتم رو فرستادم و چند دقیقهی بعد پیامک واریزی اومد. یه میلیون تومن واریز کرده بود... دوباره بهم زنگ زد و گفت: اسماعيل اومد به خوابم و بعد از کلی نصیحت و صحبت بهم گفت: فردا اولِ وقت يه ميليون تومن برا چاپ كتابم واسه فلانى بفرست...
👤خاطرهای از زندگی شهید اسماعیل سریشی
📚منبع: کتاب "مازندهایم" صفحه ۳۳
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
●واژهیاب:
#شهید_سریشی #عنایت_شهدا #امداد_غیبی #رویای_صادقه #شهدای_همدان