eitaa logo
رسانه الغدیر
742 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
56 فایل
🏵️الهی به امیدتو🏵️ 🔊پایگاه اطلاع رسانی شهرک الغدیر🔊 انعکاس برنامه هاواخبار محله ازقبیل مسائل اجتماعی، فرهنگی، ومسائل مربوطه در جهت آبادانی وشکوفایی واشتغال جوانان ارتباط با ادمین ⬅️ @zolfaqar4 @MfA_77⬅️ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی بهترین دلیل 🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴 مادر شهید روستای ما یک مدرسه بیشتر نداشت و آن هم دبستان بود. آن وقتها عبدالحسین تو کلاس چهارم ابتدایی درس می خواند با اینکه کار هم می،کرد نمره اش همیشه خوب بود. یک روز از مدرسه که آمد، بی مقدمه گفت: از فردا اجازه بدین دیگه مدرسه نرم من و باباش با چشم های گرد شده به هم نگاه کردیم همچین درخواستی حتی یکبار هم سابقه نداشت. باباش گفت:« تو که مدرسه رو دوست داشتی برای چی نمی خوای بری؟» آمد چیزی بگوید بغض گلوش را گرفت همان طور بغض کرده گفت:« بابا از فردا برات کشاورزی می کنم، خاکشوری می کنم هر کاری بگی می کنم ولی دیگه مدرسه نمی رم». این را گفت و یکدفعه زد زیر گریه حدس زدیم باید جریانی اتفاق افتاده باشد آن روز ولی هر چه پیله اش شدیم چیزی نگفت روز بعد دیدیم جدی جدی نمی خواهد مدرسه برود. باباش به این سادگی ها راضی نمی شد، پا تو یک کفش کرده بود که : «یا باید بری مدرسه ،یا بگی چرا نمی خوای بری» آخرش عبدالحسین کوتاه آمد گفت: «آخه بابا روم نمی شه به شما بگم.» گفتم:« ننه به من بگو.» سرش را انداخته بود پایین و چیزی نمی گفت فکر کردم شاید خجالت می کشد دستش را گرفتم و بردمش تو اتاق دیگر کمی ناز و نوازشش کردم گفت و با گریه گفت:« تنه اون مدرسه دیگه نجس شده!» «چرا پسرم؟» 🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴 رسانه الغدیر👇👇 https://eitaa.com/resanehmohaleh ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃