1639828760815_1.m4a
زمان:
حجم:
10.9M
#عمل_نجات_دهنده
#قسمت_شانزدهم
🌼عمل مقبول
#استاد_حاجیه_خانم_رستمی_فر
#امام_زمان
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
رسانه الغدیر👇👇
https://eitaa.com/resanehmohaleh
💠💌💠💌💠💌
غم و شادی ۱۶.mp3
زمان:
حجم:
9.74M
#غم_وشادی
💫 #قسمت_شانزدهم)
🍂غم های خوب
#استاد_حاجیه_خانم_رستمی_فر
#الهم_عجل_الولیک_الفرج
رسانه الغدیر👇👇
https://eitaa.com/resanehmohaleh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
فاطمه ناکام برونسی و راز آن شب
#قسمت_شانزدهم
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
گفت : سر همین کوچه یک سبزی فروشی هست فعلا اون جا مشغول شدم.»
پدرش همان روز برگشت و ما زندگی جدید را شروع کردیم عادت کردن به اش سخت بود ولی بالاخره باید می
ساختیم.
نزدیک دو ماه توی سبزی فروشی مشغول بود. بعضی وقت ها که حرف از کارش می شد می فهمیدم دل خوشی ندارد. یک روز آمدگفت:« این کار برام خیلی سنگینه من از تقسیم اراضی فرار کردم که گرفتار مال حروم نشم، ولی این جا هم انگار کمی از ده نداره»
پرسیدم: «چرا؟»
با زن های بی حجاب زیاد سر و کار دارم. سبزی فروشه هم آدمی درستی نیست سبزی ها رو می ریزه تو آب که
سنگین تر بشه.»
آهی کشید و ادامه داد: از فردا دیگه نمی رم»
گفتم: «اگه نخوای بری اون جا، چکار می کنی؟»
گفت: « ناراحت نباش خدا کریمه...»
فردا صبح باز رفت دنبال کار ظهر که آمد،تو یک لبنیاتی مشغول شده بود به اش گفتم: ا«ین جا روزی چقدرت
می دن؟»
گفت: «از سبزی فروشی بهتره ،روزی ۱۰ تومن میده.»
ده، پانزده روزی رفت .لبنیاتی یک روز بعد از ظهر زودتر از وقتی که باید می آمد پیدایش شد. خواستم دلیلش را
بپرسم چشمم افتاد به وسایل توی دستش یک بیل بود و یک کلنگ
«اینا رو برای چی گرفتی؟»
«به یاری خدا و چهارده معصوم می خوام از فردا بلند شم و برم سرگذر»
چیزهایی از کارگری «سرگذر»شنیده بودم. می دانستم کارشان
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
#شادی_روح_شهدا_صلوات
رسانه الغدیر👇👇
https://eitaa.com/resanehmohaleh
🌹🍃🌹🍃
قلب سالم ۱۶_1.m4a
زمان:
حجم:
14.92M
#قلب_سالم۱۶
#قسمت_شانزدهم 🌱
🌾 تنبلی و بی حوصلگی ✨
#استاد_حاجیه_خانم_رستمی_فر
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
🦋💞🦋💞🦋💞🦋
رسانه الغدیر👇👇
https://eitaa.com/resanehmohaleh