هدایت شده از شهید حسن مختارزاده
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
••و نقطه شـــروعِ عُــــروجْ ••🕊
و اما امشب ...💔
دقيقا يكسال قبل در چنين شبی کم کم پر باز كردي براي پرواز ...✨
٢٦ آبان ماه حوالي ساعت ٢٢:١٥ بود كه در حالِ برگشت از آرام سازي و ماموريت استقرار بودي.به سمت مقر گردان امام علي (ع) ؛ در اتوبان حكيم شرق بود كه در مسير حركت كاروان موتوري بسيج گازوئيل و روغن ريخته بودند. كه باعث به هم خوردن تعادل و زمين خوردن بسيجيان شد...
شما كه خودت راننده موتور سيكلت بودي و برادر بزرگترت ترك موتور پشت شما نشسته بودند؛ زمین مي خوريد...
چند متري روي زمين كشيده ميشويد و برادرت محمد ،دچار آسيب سمت راست بدن و پارگي تاندوم دست راست ميشود ...
و اما خودت ؛بعد از آنكه زمين ميخوري؛ خودرويي از باند دو اتوبان به سمت شما مي آيد و از قسمت راست بدنت رد ميشود! و بعد هم متواري...
اما شما هنوز به هوش بودي ؛
و اما هنوز به هوش بودي...🥺
كم كم هوشياريت كم ميشود و به كما ميروي💔 و اين داستانِ آغازِ عروجِ تو بود حســـن آقاي شهيد...
+ مرد میدان دهه هشتادی . . .
#بيست_و_ششم_آبان | #شهيد
#شهيد_حسن_مختارزاده
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
•🌱•
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]