فکرش را بکن:فرمانده باشی،شخصی سیلی محکمی به تو بزند.آنوقت در اوج سرخ شدن صورتت،بامهربانی او را بغل کنی و دوستانت را نگذاری به او آسیبی بزنند،کارش را هم با لبخند راه بیندازی،او هم عاشقت شود که گویا بعداً هم شهید شود.
آری این است، پیامبر مهربانی جبهه ها، مسیح کردستان، #سردارشهیدمحمدبروجردی
شهادت:۱خرداد۱۳۶۲_بر اثر انفجار مین در جاده مهاباد به نقده در حین مأموریت.
#سالگردشهادت
❤️آخرین عکس یادگاری شهیدان زینال زاده و رضازاده در مراسم تشییع شهید حسن براتی
۲۵ آبان ۱۴۰۱(یک روز قبل از شهادت)
💔گفته بودند عکس حجلهای برای شهادتمان بگیرید.
#سالگردشهادت
eitaa.com/revaayatgar
❤️آخرین عکس یادگاری شهیدان زینال زاده و رضازاده در مراسم تشییع شهید حسن براتی
۲۵ آبان ۱۴۰۱(یک روز قبل از شهادت)
💔گفته بودند عکس حجلهای برای شهادتمان بگیرید.
#سالگردشهادت
eitaa.com/revaayatgar
❤️فرمانده شهیدی که با دعای او باران بارید
#سالگردشهادت
بچّهها محاصره شده بودند،
نیروهای پشتیبانی نمیتوانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. در همین لحظه، بچّهها «کارور» را دیدند که با قدمهای استوار به طرف «تپّههای بازی دراز» میرود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّهها ایستاد. «تکبیره الاحرام» را با صدای بلند گفت و شروع کرد به نماز خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقهای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دستهایش را بالای سرش برد و چشمهایش را بست. نمیدانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّهها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد...
❤️۴ اسفند ۱۴۰۳، چهلویکمین سالگرد شهادت فرمانده بااخلاص و دلاور گردان حضرتمالکاشتر، از لشکر ۲۷ محمدرسولالله، سردار جاویدنشان، شهید محمدرضا کارور، گرامی باد.
🌹۲ برادرش حسن و مرتضی هم به شهادت رسیده اند.
💔شهید همت به مادرش قول داد که پیکرش را برگرداند، اما نشد که نشد، و پیکر سردار قصهی ما، برای همیشه در جزیرهی مجنون جا ماند.
📚کتاب گمشدهی مجنون، در مورد این شهید عزیز چاپ شده، حتماً بخوانید.
🌹شادی روح برادران شهید کارور، پدر و مادر گرانقدرشان حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم.
eitaa.com/revaayatgar
#سالگردشهادت
🍃بخشی از وصیتنامهی عارفانهی یک شهید:
«... شهادت خلوت عاشق و معشوق است. شهادت تفسیربردار نیست.
ای آنان که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت نیندیشید که از درک قصهی شهادت عاجزید.
فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
شهید کسی نیست که ناگهان در خون بغلتد و نام شهید را بر خود بگیرد.
شهید در این دنیا قبل از این که در خون بتپد شهید است.
و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز هرگز نمیتوانید درکشان کنید.
شهید را شهید درک میکند.
اگر شهید باشید شهید را میشناسید، وگرنه آیینهی زنگار گرفته چیزی را منعکس نمیکند که نمیکند.
برخیزید و فکری به حال خود کنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد.
شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید.
به خود آیید و زندان تن را بشکنید.
قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید، که برای پرواز ساخته شده اید، نه برای ماندن در قفس.
این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان درآیید.
ای خوش آن روز کز این منزل ویران بروم/رخت بر بندم و تا ملک سلیمان بروم»
🌷نام شهید: ناصرالدین.
نام خانوادگی: باغانی.
محل تولد: قم.
تاريخ تولد: ۱۳۴۶.
سال ورود به دانشگاه: ۱۳۶۴.
رشته تحصيلی: معارف اسلامی و تبليغ.
تاريخ و محل شهادت: ۱۱ اسفند ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی شلمچه.
نام عمليات: كربلای۵.
💐حضرت امام خامنهای:
نوشتهجات این شهید عزیز را مکرر خواندهام و هربار، بهره و فیض تازهای از آن گرفتهام.
🕊شادی روح پاکش، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم.
eitaa.com/revaayatgar
🌹سردار شهید «سید مجتبی هاشمی» در ۱۳ آبان سال ۱۳۱۹ در محله وحدت اسلامی فعلی در شهر تهران دیده به جهان گشود. وی نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران و فرمانده گروه فداییان اسلام در طول جنگ تحمیلی بود. وی سرانجام در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۴ در خیابان وحدت اسلامی تهران توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق، با زبان روزه مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید.
🕊شادی روح پاکش حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم.
#سالگردشهادت
eitaa.com/revaayatgar