مهمون اومده بود خونہ مون
نشستہ بودیم و خونہ ساڪت بود
نیایش ڪنترل تلوزیون رو برداشت📱
و بہ حالت موبایل گرفت در گوشش
شروع ڪرد صحبت ڪردن 🗣
الو...سلام، خوبـے؟!!!
مادربزرگش با خنده پرسید
ڪیہ نیایش جان ؟؟
گفت : بابامہ...😢
دلم براش تنگ شده
زنگ زدم باهاش صحبت ڪنم...💔
#شہید_رضا_دامرودی
#روایت_عشق
#شهیدانه
@Revayateeshg