با قایق گشت میزدیم، چند روزی بود عراقیها راه به راه کمین میزدند بهمان. سر یک آبراه، قایق حسین پیچید رو به رویمان. ایستادیم و حال و احوال. پرسید: چه خبر؟
"...آره حسین آقا. چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود. حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم، مراقب بچهها باشیم. عصر که میشه، میپریم پایین، صبحونه و ناهار و شام رو یک جا میخوریم."
پرسید: پس کی #نماز می خونی؟ گفتم: « همون عصری»، گفت: بیخود..!!
بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم. همان جا لب آب ایستادیم، نماز خواندیم.
#شهید_حسین_خرازی 🌷
شادی روحش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@Revayateeshg
#فرازے_از_وصیت_نامہ
✍هر چه كه میكشیم و هر چه كه بر سرمان میآید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. همواره سعیمان این باشد كه خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یك الگو در نظر داشته باشیم كه شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند كه در این راه شهید شدند...
#شهيد_حسين_خرازي🌷
شبتون مهدوی
╭─┅──🌿🦋🌿──┅─╮
@Revayateeshg
╰─┅──🌿🦋🌿──┅─╯
#کلام_شهید
▣ یـادمون باشه ڪه...
هـر چی برای خـــدا ڪوچیڪی و افتـادگی ڪنیم، خـــدا در نظر دیگـران بـزرگمون می ڪنه..
#شهید_حسین_خرازی
شادی روح شهدا #صلوات ✨
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺
@Revayateeshg
#استوری
#شهید_حسین_خرازی ❤️
#شادی_روح_شهدا_صلوات 🍃
اللهم صل علی محمد و
آل محمد و عجل فرجهم 🦋
@Revayateeshg
🌼سجادهی #نمازشب، امشب را با نام
#شهید_حسین_خرازی🌷🕊
پهن میکنیم و ثواب نماز امشب را به محضر ایشان تقدیم میکنیم.... 🌱⭐️
🌸شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🦋
🌺خدایا در دفـتر حـضور و غـیاب ، ضیافت امشب....
حـضورمان را بـپذیر و جایگاهمان را در کلاس بـندگی ات در ردیـف بـهترین هـا قـرار ده آمین 🤲🏻🌹
#روایت_عشق🖤
#التماسدعایفرج 🌱🌹
⊰@Revayateeshg⊱
یادمون باشھ! ڪہ هر چے براےِخُدا
ڪوچیڪے و افتادگے ڪنیم
خدا در نظر بقیہ بزرگمون میڪنه🌹🌿
#شهید_حسین_خرازی
#روایت_عشق
#کلام_شهدا
@Revayateeshg
گاهی یک نگاه حرام، شهادت را برای کسی که لیاقت شهادت را دارد، سالها عقب میاندازد ....
#کلام_شهدا
#روایت_عشق
#شهید_حسین_خرازی
@Revayateeshg
─•♡•──🕊──•♡•─
در شفاعت شهدا دست درازی دارند
عکسشان را بنگر چهره ی نازی دارند
ما به یاد آوری خاطره ها محتاجیم
ور نه آنان به من و تو چه نیازی دارند
#شهید_حسین_خرازی
#روایت_عشق
#شهیدانه
@Revayateeshg
╰─┅─🍃🌼🍃─┅─╯
اون شب به سنگر ما آمده بود تا شب را در سنگر بگذراند.
ولی ما او را نمی شناختیم.
هنگام خواب گفتیم:
پتو نداریم برادر !!!
گفت:
ایرادی نداره ...
یک برزنت زیر خود انداخت و خوابید.
صبح وقت نماز، فرمانده گردانمان آمد و گفت:
برادر خرازی شما جلو بایستید.
و ما تازه فهمیدیم؛ که او فرمانده لشگر حاج حسین خرازی بود ...
#شهید_حسين_خرازى
#از_شهدا_بیاموزیم
#روایت_عشق
@Revayateeshg