eitaa logo
روایتِ «یک ایران جهش»
187 دنبال‌کننده
23 عکس
3 ویدیو
0 فایل
آیا خاطره‌ای از زمان دعوت مردم به انتخابات و معرفی #دکتر_سعید_جلیلی به عنوان کاندیدای اصلح دارید؟ برای مثال هنگام صحبت با اطرافیان، وقت چت‌های مجازی و هر نوع کنش‌گری که در این زمینه داشته و دارید. 📲 روایت‌های‌تان را برای ما بفرستید @zfarhadisadr
مشاهده در ایتا
دانلود
تصمیم آخر با شما دو تا خانم مسن روی نیمکت نشسته بودند. بسم‌الله گفتیم و رفتیم به سمتشان. نظرشان را راجع به انتخابات پرسیدم. گفتند: «رای میدیم ولی احمدی نژاد که نیومد. به کی رای بدیم؟» برایشان توضیح دادم که روند تایید صلاحیت‌ها به چه صورت است و چند دلیل برای تایید نشدن آقای احمدی نژاد برایشان گفتم. خیلی تعجب کردند از کارهای اخیر او و گفتند خوب شد که تایید نشد. بعد هم کمی راجع به ملاک‌های انتخاب اصلح صحبت کردیم. موقع رفتن پرسیدند: «شما نظرتون روی کیه؟» گفتیم: «ما تحقیق کردیم و به دکتر جلیلی رسیدیم. شما هم برنامه‌هاشون رو ببینید. تصمیم آخر با شما!» 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili
ستادِ صلواتی صدایش از پشت تلفن می‌لرزید، متولد ۱۳۳۹ بود. همسرش نابینا و جانباز انقلاب بود و از دانشجویان اخراجی زمان شاه، حالا هم بازنشسته. گفته بود بیایید خانه‌ام را ستاد کنید برای آقای جلیلی. خانه‌اش بزرگ و حیاط دار بود با یک سوییت زیرزمینی مستقل، مرکز تهران‌. گفت: «سال ۹۲ کربلا بودم رای دادم به آقای جلیلی نتایج که آمد کلی نشستم توی حرم گریه کردم. بعد گفتم اشکالی ندارد، مردم سختی که بکشند پخته‌تر انتخاب می‌کنند. آقای جلیلی را یکبار بعد از مراسمی دیده بودم خودم. خیلی ساده زیست و صمیمی به نظرم آمد. همیشه هم اخبار را پیگیری می‌کنم. از مسائل کشور سر در می‌آورم.‌ می‌بینم که برنامه دارد و خوب هم دارد، بچه سالم و پاکی هست. می‌داند قبر و قیامتی داریم. انتخابات قبلی خانه‌ام را دادم برای ستاد مردمی آقای شهید رئیسی، حالا می‌خواهم ستاد آقای جلیلی باشد!» 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili
اوستا ننویس! 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili
تعطیل شدن کارخونه‌ها یا رونق کارخونه‌ها؟ سه نفر بودند کنارشان نشستیم: _ خب نظرتون راجع به انتخابات چیه؟ _ ما افتخار می‌کنیم که رای بدیم شما نظرتون روی چه کسیه؟ شروع غافلگیر کننده‌ای بود. خدا من را ببخشد. به خاطر ظاهر متفاوتشان فکر می‌کردم شروع سختی داشته باشم. اما اینطور نبود. گفتم: «نظر ما باشه برای بعد. شما بگید چطور انتخاب می‌کنید؟» کمی راجع به ملاک‌های اصلح صحبت کردیم. یکی از خانم‌ها با اینکه در خانواده‌ای بزرگ شده بود که پدرش اعتقادی به جمهوری اسلامی و رای دادن نداشت می‌گفت رای می‌دهم. ولی دلخور بود. مخصوصا از اتفاقات پارسال می‌گفت و اینکه پلیس‌ها کتک زده‌اند و از این حرف‌ها. کمی صحبت کردیم و رفع شبهه. از اتحاد ملی گفتیم و از اینکه چقدر دشمن از یکی شدن ما می‌ترسد. صحبتمان رسید به نامزدها و نظرمان را راجع به یکی از نامزدها پرسید. در جوابش کمی از تفکرات نامزدها صحبت شد و در آخر گفتم: «دولت اقای روحانی و دولت اقای رئیسی مصداق بارز این دو مدل تفکر هستن، هر دو رو به تازگی تجربه کردیم. برگردید به اون روزها و فکر کنید به کدوم مدل می‌خواید رای بدید. به تعطیل شدن کارخونه‌ها یا رونق کارخونه‌ها؟ به نظر من دکتر جلیلی به رونق کارخونه‌ها نزدیک تره. شما هم تحقیق کنید» 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili
از اسنپ به ستاد! 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili
مهلا و دوستانش رفتم سمت آبخوری و دست‌های پسرم را شستم. بعدش که نگاه کردم دیدم همگروهی‌ام با خانمی به گفت وگو نشسته. جلوتر نرفتم و راهم را کج کردم به سمت دیگر که صدای سه دختر جوان به گوشم رسید: «مهلا به کی رای میدی؟» مهلا همانی بود که از نظر تیپ با دوستانش فرق داشت، جواب داد: «اصلا برای چی باید رای بدم؟» چشم‌هایم مثل گوش‌هایم دنبالش رفت. روی یکی از صندلی‌های پارک سی‌هزار‌متری نشستند. مهلا که پر انرژی‌تر بود، روبه‌روی دوستانش ایستاد و شروع کرد به صحبت کردن. جلو رفتم. احوالپرسی کردم و اجازه گرفتم تا چند دقیقه‌ای وقت‌شان را بگیرم. مهلا کمی دست و پایش را گم کرد. فکر کرد به‌خاطر ظاهرش می‌خواهم صحبت کنم که پرسید: «در مورد چی میخواید حرف بزنید؟» گفتم: «در مورد انتخابات.» دوست مهلا زد زیر خنده و به مهلا نگاه کرد. تعجب کرده بودند که در مورد همان چیزی میخواهم صحبت کنم که داشتند در موردش حرف می‌زدند. من هم همراه‌شان خندیدم و گفتم: «شما می‌تونید رای بدید؟» مهلای پر انرژی، جواب داد: «ما دوتا رای اولیم. ولی اون دوستم، نمیتونه رای بده. ما هم که می‌تونیم ولی نمی‌دونیم چرا باید رای بدیم؟» خوشحال شدم که سریع بحث به جایی رسید که دوست داشتم. خنده‌ام را ادامه دادم و گفتم: «من می‌دونم برای چی باید رای بدی. یکی از دلایل‌ رای دادنت می‌تونه، حمایت از کشورت باشه. وقتی آرای مردمی یک کشور زیاد باشه، اون کشور در مجامع بین المللی پشتوانه‌ و قدرت بیشتری داره. فرض کن هفتاد درصد مردم رای بدن، یعنی هفتاد درصد مردم از کشورمون حمایت کردن. پشت کشور ایستادند. یا در مسائل امنیتی هم هر چقدر آرا بیشتر باشه، امنیت بیشتر میشه.» دخترها چشم به دهان من دوخته بودند و گوش می‌دادند حتی مهلای پر انرژی، از تب و تاب افتاده بود و به حرف‌هایم دقیق شده بود. ادامه دادم: «وقتی درصد مشارکت مردم بالا باشه، رئیس جمهوری که انتخاب بشه، توی کشور قدرت بیشتری داره. چون پشتوانه مردمی بیشتری پشتش هست. از همه این‌ها بگذریم، تو توی سرنوشت کشورت می‌تونی دخالت کنی. اگه تو رای ندی، دیگران برات انتخاب می‌کنند.» چند ثانیه‌ای سکوت کردم تا فکری شوند. بعد از دخترها پرسیم: «بازم نمی‌دونید چرا باید رای بدید؟» خون دوباره به دست و پای مهلا دمید و با صدای بلند گفت: «نه! میایم و رای می‌دیم!» 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili
مردم با پای دل آمدند عکس‌های جلیلی توی دستمان بود. داشتیم با مردم حرف می‌زدیم. باد زد و عکس از دست یکی از بچه‌ها رفت که بیفتد توی آب. یکی داد زد: «مواظب عکس باش! مردم پول دادن پای چاپش! اسراف‌نشه!» 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili
نه به رئیس‌جمهور شب امتحانی! دیلینگگگگ! مثل یک فیلم دور تند در حال سر و سامان دادن خانه هستم که گوشی ام زنگ می‌خورد. دعوت می‌شوم به یک روشنگری. قبول میکنم. گوشی را قطع میکنم و به ساعتم نگاه می‌کنم، کمتر از یک ساعت زمان دارم و باید توی این مدت کلی کار را سر و سامان دهم. ناهار را نصفه نیمه آماده میکنم و خیلی سریع میروم سراغ دختر کوچکم. راضی‌اش میکنم که خیلی سریع از بازی مورد علاقه‌اش دست بکشد و بیاید برای آماده شدن. ده دقیقه مانده به قرار، حاضر و آماده منتظر اسنپ ایستاده‌ایم. توی ماشین که می‌نشینم یک بار تمرکز می‌کنم تا ذهنم را جمع و جور کنم برای جلسه. نمی‌دانم با کدام چالش و کدام تکنیک بحثم را شروع کنم. حس می‌کنم ذهنم دقیقا یک کلاف سرگردانیست که سرش را پیدا نمی‌کنم برای نظم دادن. لحظاتی چشمانم را می‌بندم و توسل میکنم به حضرت زهرا سلام الله علیها و می‌گویم مادر، ما هم داریم مثل شما روشنگری می‌کنیم. هنوز تسبیحاتم تمام نشده و انگشتانم آرام نگرفته‌اند که حس می‌کنم دلم آرام شده.‌ می‌رسم سر قرار و داخل میروم. سالن پر است از خانوم‌های سی چهل سال تا هفتاد سال! تقریبا جای دختر خیلی‌هایشان هستم و این کارم را کمی سخت میکند. ترجیح میدهم به جای صندلی، روی زمین، جایی کنار آن‌ها بنشینم. میکروفون را دستم میدهند. بسم الله میگویم و شروع میکنم: «چقدر خوشحالم که کنار شما خواهران عزیزم هستم!» به تک‌تک چهره‌ها نگاه می‌کنم، لبخند می‌زنند. بحثم را با سوالی شروع میکنم: «چقدر احتمال داره کسی که یه سال تمام درس نخونده باشه بیست بگیره؟» سعی میکنم از هر طرف سالن یکی دو تا بازخورد بگیرم و توی بلندگو اعلامشان کنم. حالا وقتش هست یک پل بزنم بین مثالم و این روزهای انتخاباتی‌مان. از حال و روز این روزهای کشورمان می‌گویم، از امیدی که به فرداهای روشن داریم، از نیازمان به برنامه ی روشن و مدون. از رئیس جمهوری که شب‌امتحانی نباشد و برنامه‌اش آماده باشد. دوباره شروع میکنم به پرسش و پاسخ و اینبار شاخصه‌های کاندید اصلح را از زیر زبان مخاطبانم بیرون می‌کشم و یکی یکی توی بلندگو اعلام میکنم: ساده زیست باشه پرکار باشه اهل زد و بند نباشه صادق باشه بین مردم باشه برنامه داشته باشه... بین جمعیت اسم آقای جلیلی دهان به دهان می‌شود. حالا هر کداممان یک لیست بلند بالا از شاخصه‌های اصلح داریم که باید برویم و‌ با نامزدهای مختلف انطباق دهیم. ساعت را نگاه می‌کنم هنوز کمی فرصت دارم، پس شروع میکنم و از مدل تحقیق و تفحص می‌گویم، از لزوم تحقیق روی کارنامۀ نامزدها و نه فقط توجه به شعارهای انتخاباتی. از شایعات احتمالی که در آینده ممکن است بیفتد توی دهان‌ها و از انتخاب آگاهانه و مورد اعتماد! جلسه تمام شده و حاج خانوم‌ها یکی یکی می‌آیند جلویم و خداحافظی می‌کنند. دست تک تکشان را به گرمی می‌گیرم و از آن‌ها قول میگیرم که بیایند توی میدان و هرکدام‌شان مشعلی شوند برای روشن کردن اطرافشان. 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili
تجربه‌ای درباره تأثیر تبلیغ در فضای مجازی چند روز است که تلگرام نصب کردم و در گروه‌های حامی پزشکیان نقدهایی از او می‌فرستم. ابتدا تصورم این بود چندان اثرگذار نیست اما بعد از دیدن بازخوردها دیدم اثر زیادی دارد. بسیاری از افراد در این گروه‌ها قشر خاکستری هستند که هنوز مرددند و با کمی تبلیغ صحیح و منطقی چهره واقعی پزشکیان برایشان روشن می‌شود و از رای دادن به او بر‌می‌گردند. مثلا فیلم پاره کردن عکس امیرعبداللهیان در حمایت حامیان پزشکیان در اصفهان را فرستادم دیدم برخی مرددین تصریح کردند که دیگر به پزشکیان رای نخواهند داد! واقعا اثرگذار است. واقعا فضای حساسی است و اگر کسی وظیفه اش را انجام ندهد، مسئول خواهد بود. یک لحظه غفلت باعث می‌شود بلای ۹۲ سرمان بیاید. کافی است در تلگرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی گروه‌های حامی پزشکیان را سرچ کنیم و صرفا پست‌هایی در نقد او را بارگزاری کنیم و در حد خیلی کوتاه با ادب و منطق اگر سوال شد نقد کوتاهی کنیم. لازم نیست وارد بحث‌های طولانی و جواب دادن به بی احترامی آنها شویم. فرصت را نباید از دست داد. پس یا علی. 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili
کی اصلحه؟ سه تا خانم توی پارک رو چمن‌ها نشسته بودند. با خواهرم رفتیم طرف‌شان: _میتونیم پیشتون بشینیم و یکم باهم صحبت کنیم؟ +ما میخوایم بریم کم‌کم، حالا میخواین درباره چی صحبت کنین؟ _ درباره انتخابات که شرکت میکنین یا نه؟ + آره که شرکت میکنیم. چرا نکنیم؟ _ بین نامزدای ریاست جمهوری به شخص خاصی هم رسیدین؟ +نه ما خیلی سیاسی نیستیم. از داماد خواهرم که قبولش داریم پرسیدیم گفته پزشکیان. کمی درباره مواضع آقای پزشکیان برایش توضیح دادیم. بعد پرسیدند: _به نظر شما به کی رای بدیم؟ گفتم: «اول بذارین یه سوال ازتون بپرسم نظرتون درباره آقای رئیسی چی بود؟» دخترش گفت: «خیلی خوب بود. استخدامی آموزش پرورش زیاد شد و خیلی‌ چیزای دیگه» گفتم: «حالا اگه یکی باشه بین نامزدا که شبیه آقای رئیسی باشه شما بهش رای میدین؟» گفتند: «آره که رای میدیم. حتماً» ماهم درباره آقای جلیلی توضیح دادیم و اینکه چقدر از نظر خلق و خو شبیه شهید رئیسی هستند. وقت رفتن بروشور آقای جلیلی را دادیم و تشکر کردند. گفتند: «پس ما هم میریم تحقیق می‌کنیم ببینیم بالاخره کی بهتره؟» 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili
21.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙مولوی شهاب‌الدین آرا: انقلاب ما سرچشمه‌اش از نهضت کربلا و شهادت امام حسین(ع) است که به ما درس داده است که انسان‌های اصلح را از دیگران تشخیص دهیم. این شجره طیبه انقلاب را با رأی دادن محکم خودمان به دکتر جلیلی ثابت کنیم. ▫️«سخنرانی مولوی شهاب‌الدین آرا در میان حامیان دکتر جلیلی» مسجد جامع شهرستان سبزوار 💠 گروه هواداران دکتر جلیلی_غرب خراسان| عضو شوید🔻 ✅ https://eitaa.com/joinchat/225379118C22939739ea آدرس کانال «هواداران دکتر جلیلی_غرب خراسان» در ایتا: ✅ https://eitaa.com/dr_jalali_sabzevar آدرس کانال در تلگرام: ✅ https://t.me/dr_jalili_sabzevar صفحه اینستاگرام: ✅ @dr_jalili_sabzevar
هر سه چرخه یک ستاد! اومد سمت پوسترها و گفت: «میشه یک عکس بدید؟» گفتیم: «آره حتما! برای کجا می‌خواید؟» گفت: «میخوام بچسبونم به سه چرخه‌ام!» 📲 شما هم روایت‌های‌تان را برای ما به آیدی زیر ارسال کنید: 🆔️ @zfarhadisadr 🔺️به کانال روایتِ «یک ایران جهش» بپیوندید: ➕️@revayatejalili