eitaa logo
روایتگران شهدا
254 دنبال‌کننده
345 عکس
240 ویدیو
13 فایل
✍🏻جمع ما یه جمع از دهه شصتی تا دهه نودی هاست. ☀آتش به اختیاریم و از شهدا می‌پرسیم و برای شهدا می‌نویسیم. 💥با شهدا زندگی می‌کنیم و درس می آموزیم... راه ارتباطی با مدیر کانال: @admin_revayatgaran
مشاهده در ایتا
دانلود
✍تازه وارد جلسه قرآن شدم که سعید پیشنهاد داد که دوست دارم در زمینه کارهای فرهنگی با من باشی من هم قبول کردم. ♻️سعید خلاقیت عجیبی در خواندن سرود داشت. ▪️سعید علاوه بر کارهای جلسه قرآن در کارهای فرهنگی بسیج شرکت داشت مثل کتابخانه و تبلیغات. ▫️من و سعید تا پاسی از شب مشغول نوشتن پلاکارد به مناسبتهای مختلف بودیم یادم است بعضی از اوقات از شدت خستگی در مسجد می خوابیدیم. 💢 سعید علاوه بر سنگر علم در مدرسه بلافاصله جلوی من می امد و گفت باید کارهای عقب افتاده را در زمینه فرهنگی جبران کنیم. ♨️ بعضی وقتها به او می گفتم خسته نشدی به جای این کار یه مقدار به درسات برس؟  🌀 او با تبسم به من گفت کار برای خدا و شهدا خستگی ندارد. 💬 الگوی ما امام خمینی است که با آن سن بالا و یک تنه جنگ و مملکت را در مقابل این همه دشمن اداره می کند و این درسی بود که سعید به من داد. راوی: علیرضا صائمی  🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍شمه ای از منش؛ مرام و خصلت های اخلاقی شهید سعید پور عبدی:🔻 🌀فردی آرام بود. 🌀کم حرف میزد و بسیار گوش می داد.  🌀خوب می اندیشید و خوب نتیجه می گرفت. ▪️از زبان و اعمالش کسی زیانی ندید. ▫️چشمان عفیف و دستانی پاک داشت.  ▪️تواضعی بی نظیر در جامعه و بسیار زیاد در عبادات داشت. ▫️ داشته های خود را عملی می کرد.  🌀روابط اجتماعی خوبی داشت.  🌀 وفای به عهد می کرد. 🌀در بین دوستان انصاف را رعایت می کرد. ▪️کسی را متهم نمی کرد. ▫️فردی پرتلاش و محبوب بود. ▪️معتقد به حکومت جمهوری اسلامی بود.  ▫️برای خود و دیگران احترام قائل بود.   🌀برای دوستان وقت می گذاشت. 🌀برنامه ریزی خود سازی داشت.  🌀صله رحم را خوب بجا می آورد. 💬صوتی دلنشین و ملیح داشت.  راوی: مهندس غلامرضا مه لقا 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍سعید همسایه ی دیوار به دیوار ما بود.  ▪️معمولا هر موقع کسی با ایشان کار داشت،باید در یکی از گوشه و کنارهای مسجد پیدایش می کرد. ▫️خیلی کم حرف بود ولی در عوض در مسائل و موضوعات مختلف ،بسیار فعال بود. 🌀مسئول امور فرهنگی مسجد بود. 💢و بیشتر اوقات ایشان، در کتابخانه کوچک مسجد می گذشت.  💬بسیار پیش می آمد که با دوچرخه به همراهی ایشان به سازمان تبلیغات و یا سایر مراکز فرهنگی، جهت تهیه پوستر و تراکت های تبلیغی برای مسجد و محله می رفتیم. ♻️و هیچگاه ندیدم که در انجام کارهای مربوط به مسجد،کار دیگری را جایگزین کند. 💥 هنگام نوشتن تراکت و یا هنگام فعالیت در کتابخانه ، به محض اینکه صدای اذان به گوشش میخورد،کارهایش را کنار می گذاشت و سریعا به نماز می ایستاد. 🔹مهمترین نکته ای که از نماز خواندن سعید به یادم مانده، هنگام قنوت نماز بود.  🔸و من شیفته ی این حالات ایشان بودم. 💢آنچنان با حس قوی و حضور قلب دعا می خواند که فکر می کردیم این آخرین نماز ایشان است. راوی: غلامعلی منصور پور 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea