eitaa logo
روایتگران شهدا
254 دنبال‌کننده
345 عکس
240 ویدیو
13 فایل
✍🏻جمع ما یه جمع از دهه شصتی تا دهه نودی هاست. ☀آتش به اختیاریم و از شهدا می‌پرسیم و برای شهدا می‌نویسیم. 💥با شهدا زندگی می‌کنیم و درس می آموزیم... راه ارتباطی با مدیر کانال: @admin_revayatgaran
مشاهده در ایتا
دانلود
✍در روزهایی که آزادگان در بین اشک و لبخندهای مردم به وطن باز می گشتند،  گاه میشد خانواده هایی با بازگشت فرزندشان مواجه می شدند که سال ها قبل به دلیل دریافت خبر شهادت فرزند برایش مزار هم تهیه و چندین سال هم سالگرد شهادت گرفته بودند. 💬لبخند این خانواده ها شیرین تر از سایر خانواده ها بود. 💢 اما در این بین خانواده هایی هم بودند که سال ها از اسارت فرزند با خبر بودند. ♨️ نامه هایش را دریافت می کردند و بی صبرانه چشم انتظار روز دیدار بودند ، اما گاه برگشتن اسرا ، داغدار و پریشان احوال تر از همیشه بودند. 💥خانواده هایی که فرزندانشان در زندان های رژیم بعثی در زیر شکنجه های ناجوانمردانه به شهادت رسیدند.  ♻️چنین خانواده هایی تلخ ترین لحظه ها را زمانی تجربه کردند که هر کس فرزند آزاده خود را در آغوش می فشرد و اینان هنوز چشم به راه دوخته بودند که شاید خبر شهادت فرزند، اشتباه باشد. 🌀خانواده شهید فرخی راد و خصوص فرزندان گرامی ایشان جزء چنین خانواده هایی در دزفول قهرمان بودند. ☀️معلم شهید محمد فرخی راد ، شهیدی که سال ها در اردوگاه های عراق به سواد آموزی پرداخت و سرانجام اجر مجاهدت هایش را با شهادت گرفت و در اسارت به شهادت رسید. ▪️لازم به ذکر است که پیکر پاک و مطهر این شهید والامقام به همراه شهید آزاده منصور رهیده در مرداد ماه سال 1381 به میهن اسلامی رجعت و در شهید آباد دزفول به خاک سپرده شد. 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍به ياد دارم در روزهای نخست ورودمان به اردوگاه شهر موصل، پتو و زيرانداز نداشتيم و در وضع بدی به سر می برديم. 💬اما شهيد فرخي اصلا به اين چيزها فکر نمی کرد. 💢او به محض ورود به اردوگاه به جمع‌ آوری چوب پرداخت. ☀️بعد چوب‌ها را آتش زد تا از زغال آنها به جاي گچ و قلم در کلاس درس استفاده کند. ♻️شهيد فرخي کلاس سواد‌ آموزي را روی زمين سيمانی شروع کرد و چون اسيران کاغذ و قلم نداشتند، از زمين به جای تخته و دفتر استفاده می کرد. 💥با همه سختی هایی که بود او کلاسها را گسترش داد و بی سوادان را تشويق می کرد که به کلاس بيايند. ♨️از آنهايي هم که سواد داشتند می خواست تا در اتاقهای خود برای بی سوادان کلاس تشکيل دهند. 🌀او برای اين کار دفتری درست کرده بود که به آن «دفتر مادر» می گفت. ▪️در آن دفتر مطالبي را که می خواست به سواد‌ آموزان بياموزد، می نوشت و از روی آن به اسيران بی سواد درس می داد. ▫️به کساني هم که سواد داشتند، روش تدريس را می آموخت. راوی: دکتر محمد حاجی خلف، هم رزم شهید 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea