eitaa logo
کانال خاطرات شهدا
2.7هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
437 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📝خاطرات شهدا 📚معرفی کتاب به مناسبت های شهدایی هفته 📈تشریح عملیات ها @revayat_nevis✍️
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🌱خنده کنان می رود روز جزا در بهشت 🌱هر که به دنیا کند گریه برای حسین 🥀لحظاتی از وداع با شهید القدس سعید علیدادی در معراج شهدا 🆔@revayatgare_shohada ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🥀خاطره بسیار شنیدنی حجت الاسلام دیانی(شیخ‌عمار) از شهید حاج قاسم سلیمانی... 🆔@revayatgare_shohada ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🥀شهید مدافع امنیت اکبر زارع درگیری با سارقین مسلح 🍃شهادت :۱۴۰۲/۱۱/۱۳ 🆔@revayatgare_shohada ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
به مناسبت ایام سالگرد پیروزی انقلاب 📝 دست خط شهید کاظمی در رابطه با این تصویر 🆔@revayatgare_shohada ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ارزش هزاران بار شنیدن دارد... ❓چه شد که باکری، باکری شد؟ ❓گیرمون کجاست؟ 🎙سردار نوعی اقدم 🆔@revayatgare_shohada ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵 | روایتگری حجت‌الاسلام سلیمانی 🔸 روایت شهادت علیرضا بنک دار معاون گردان کمیل 🆔@revayatgare_shohada ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رقاصی که شهید شد ...! 🔸روایت حجت الاسلام مهدوی ارفع در معراج شهدای اهواز 💐شادی روح پرفتوح " شهید سیروس شکاری " صلوات فایل با کیفیت 🌹اینجامعراج شهداست👇 @tafahoseshohada
.. ✅کلام ولی... «شما روایت کنید انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ شما اگر حادثه‌ی دفاع مقدّس را روایت نکنید، دشمن روایت میکند، هر جور دلش میخواهد؛ توجیه میکند، دروغ میگوید آن هم ۱۸۰ درجه خلاف واقع؛ جای ظالم و مظلوم را عوض میکند.»  ۱۴۰۰/۰۹/۲۱ @revayatesirehshohada_ir
💫🔻 بهش میگفتم اسماعیل صبح میری شلوغه، بگذار بعدازظهر که صف ها خلوت تر هستند برو! میگفت از کجا معلوم تا بعداز ظهر زنده بمونم و بتونم رای بدم.... به نقل از پدر شهید مدافع حرم اسماعیل خانزاده 🆔@revayatgare_shohada ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
پدرم هنگامی که رفته بودند تهران برای ملاقات سردار جعفری؛ خواهرزاده پدرم هم همراهشان بودند ایشان برایم تعریف کردند: صبح که دایی از خواب بلند شدند به من گفتند دیشب خواب دیدم که شهید شدم و داستان خواب را برایم این گونه تعریف کردند، گفتند: دیدم داخل یک کوه و بیابان هستم که شب هست و گویا فرزند کوچکم نیز همراهم هست دیدم ۳ نفر در تاریکی شب دنبال من هستند (۳ نفر خیلی آدم نورانی بودند با لباس سفید) یکی از این سه نفر جلو آمد و گفت ای ابراهیم، زمانت در دنیا دیگر تمام شده است ، خودت را آماده کن ، باید با ما بیایی. گفتم این بچه را چکار کنم همراهم هست و خیلی کوچک است ؛ می‌ترسد! گفتند شما نگران فرزندتان نباشید، ما خودمان مراقبت میکنیم از او. گفتم من دنبال کاری امدم؛ چند کار ناتمام دارم هنوز انجام ندادم! گفتند ۶ ماه دیگر بیشتر وقت نداری اما دوباره دراین بیابان دردل شب میاییم به دنبالت ؛ خودت را آماده کن. دقیق پدرم ۶ ماه بعد از آن خواب در ارتفاعات کوه بمو منطقه کردستان در ماه مبارک رمضان شهید شدند و هنگام شهادت روبه قبله افتاده بودند. همرزمان پدرم گفتند : وقتی رسیدیم بالای سر شهید ، انگار یکی او را به سمت قبله کرده بود ؛ چند پرنده سپیده صبح امده بودند بالای سر شهید و بیقراری میکردند ؛ انگار برای شهید نوحه سرایی میکردند؛ گفتند هر کاری کردیم پرنده ها از آنجا دور نشدند و از ما نمی ترسیدند وتا وقتی که پیکر شهید را از آنجا منتقل کنیم ، آن‌ها هم آنجا بودند(احساس کردیم این پرنده‌ها طبیعی نیستند). بعدها متوجه شدم پدرم خواب را برای مادرم تعریف کرده بودند و گفته بودند من دیگر ماندنی نیستم و باید بروم و تو خودت را آماده کن و بار آخر هم از مادرم خداحافظی کرده بودند و گفته بودند دیگر برنمیگردم. ((روایت فرزند شهید ابراهیم باقری )) تاریخ شهادت ۵./۶./۱۳۸۸ محل شهادت:کردستان منطقه عمومی اورامانات ارتفاعات کوه بمو @revayatgare_shohada