#خاطرات_شهدا
👌خاطرات از زبان پدر شهید حیدر جلیلوند👇
🌹 قهرمان شهید
🍁از همان بچگی شیطنتهایش با دو برادر بزرگترش فرق داشت. هر موقع در خانه نبود، واقعاً خانه سوت و کور بود.پسرم از زمان دبستان در کارهای مذهبی و کلاس حفظ قرآن شرکت داشت و در گروههای تواشیح و حوزه بسیج هم بسیار فعالیت میکرد.
🍁 از رشته کشتی گرفته تا رشته جودو را گذرانده بود. در همان دوران بچگی و نوجوانی توانست حکم قهرمانی بگیرد تا اینکه در بزرگسالی هم در مسابقات فرهنگی- ورزشی - رزمی پدافند هوایی نیروی هوا فضای سپاه شرکت کرد و در رشته شنا صاحب عنوان شد. کلاً جوان اهل ورزش و توانمندی بود.
🌹 مثل حیدر پیدا نمیشود
🍁سال 86 در بخش هوا فضای سپاه مشغول به کار شد. کارش هم طوری بود که باید مرتب به مأموریت میرفت. با آنکه 2 دختر کوچک به نام ثنا و حنانه داشت و ما هم میخواستیم کمتر مأموریت برود، از فرط علاقهای که به شغلش داشت قبول نمیکرد.
🍁از طرفی هم از روزی که حیدر وارد سازمان هوا فضا شد، حساسیت شغلیاش ایجاب میکرد که دائم در مأموریت باشد. البته امثال حیدر سریع راه خود را پیدا میکنند. این پسر طوری بود که دوستانش خیلی به او ارادت داشتند. آنقدر که در شهادتش از جیب خودشان برای او مراسم میگرفتند. دوستانش میگفتند باید سالیان سال بگذرد تا دوباره کسی مثل حیدر جایگزین پیدا کند.
🌹میدانستیم شهید میشود
🍁يك برگه در وسايل شخصي شهيد پيدا كرديم كه رويش نوشته بود: خداوندا به آبروي حضرت زهرا(س) مرگ من را شهادت در راه خودت قرار بده تا توسط دشمنان دين مبين اسلام و در راه پاسداري از حريم سبز ولايت به شهادت برسم. وقتي كه ميبينم حيدر چنين افكاري داشت و براي شهادتش، حضرت زهرا(س) را قسم ميداد من ديگر چه حرفي براي گفتن دارم.
🍁برادر كوچك حيدر كه 14 سال با او اختلاف سني دارد، خواب ديده بود كه شهيدي آوردند و چند خانم بالاي سر او دارند گريه ميكنند و وقتي بالاي سر شهيد ميرود، ميبيند داداش حيدر است. حتي به خودم بارها و بارها الهام شده بود كه حيدرم شهيد ميشود و من دختر كوچك سه ماهه او را در آغوش ميگيرم و در همين حين روضه حضرت رقيه(س) در بين جمعيت خوانده ميشود.
🌹با همه فامیل خداحافظی کرد
🍁هميشه كه اعزام ميشد، بچههايش را ميبرد خانه پدر خانمش ميگذاشت. ولي در اعزام سري آخر بچههايش را آورد خانه ما و گفت پدر اينها را به شما ميسپارم. من برگشتم به او گفتم من نوكر خودت و بچههايت هستم
🍁 ماه رمضان بود در خانه مان قرآن خوانی داشتیم یکی از همسایه مان که علاقه زیادی به حیدر دارد شاکی بود که من خیلی وقته حیدر را ندیدم اتفاقاً حيدر در آن لحظه تماس گرفت و با هم صحبت كردند و حتي حيدر آن شب با كل فاميل تلفني صحبت كرد. گويي ميدانست كه اين آخرين مكالمهاش با فاميل و دوستان است. فرداي همان روز به شهادت رسيد.
🌹همچو حیدر شهید شد
🍁با یکی از همرزمانش برای عملیات شناسایی به منطقه اثریا رفته بود. پس از انجام عملیات و حین بازگشت از ماموریت با نیروهای داعش مواجه میشوند که متاسفانه حیدر از ناحیه سر مورد اصابت گلوله مستقیم قرار میگیرد و شهید میشود
🍁پسرم در ايام ضربت خوردن حضرت علي علیه السلام از ناحيه سر به شهادت رسيد. حيدر در سن 31 سالگي شهيد شد و با لب تشنه در شهادت مولاي متقيان به ديدار معبودش شتافت
🌹 قبل از شهادت با مزارش عکس گرفت
🍁موقعي كه حيدر در ايران بود هر پنجشنبه به گلزار شهداي ملارد ميرفت یک بار که با دوستانش به گلزار شهادا رفته بود سر مزار شهید طهرانی مقدم ابتساد و شروع به فاتحه خواندن کرد. علاقه خاصی به شهید طهرانی مقدام داشت.
🍁دوستان حيدر ميگويند كمي عقبتر آمديم و ديديم حيدر خيلي ساكت است. پرسيديم: چي شده خيلي توي خودت هستي؟ حيدر سرش را بالا ميآورد و ميگويد: خوش به حال اين شهدا كه رفتند و ما هنوز داريم نفس ميكشيم. بعد ميگويد اگر من شهيد شدم اينجا خاكم كنيد...
🍁 مصطفی يكي از دوستان حيدر ميگويد بچهها همين جا بايستيد و با گوشي خودش از بچهها عكس مياندازد و ميگويد عكسهاي خوبي گرفتيم. انشاءالله كه اين عكسها را براي شهادت استفاده كنيم. حيدر هم ميخندد. حيدر بعد از شهادتش همانجايي دفن شد كه مصطفي از آنها عكس انداخته بود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فرازی از #وصیت_نامه #شهید_حیدر_جلیلوند :
همسرم از تو میخواهم در نبود من صبوری کنی و از مادر سادات حضرت صدیقه طاهره(س) استمداد کنی، عفت پیشه کنی و به فرزندمان بیاموزی، که در محشر سرافکنده و خجل ظاهر نشوی.
از پدر و مادر بزرگوارم که مرا تربیت نموده و در این راه قرار دادهاند تشکر میکنم و از آنها خواستار صبر و شکیبایی هستم.
خداوندا من بنده گنهکار توأم مرا ببخش و بیامرز.
دوست داشتم در زمان حیاتم یکبار با همسر و دخترم خدمت رهبر عزیزم برسم امّا نشد. ولی الآن از خدا میخواهم که بعد از شهادتم رهبر بزرگوارم دست نوازشی بر سر دخترم بکشد و رهبرم اجازه بدهند خانوادهام ایشان را ملاقات نمایند.
🌹شهادت : ۲۱ خرداد ۹٦ حماء سوریه
مصادف با ۱٦ ماه مبارڪ رمضان
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_کتاب_شهدایی
نام کتاب :
#تیدا
موضوع :
این کتاب به روایت مادر #شهید_حیدر_جلیلوند نوشته شده و بر همین اساس فصل اول این کتاب بسیار متفاوتتر از سایر آثاری است که درباره این شهدا نوشته شده است. در این کتاب مخاطب با روایت احساسی یک مادر پیش میرود و در ادامه از تمام مراحل و دورههایی که این شهید گذرانده اطلاع پیدا میکند.
لازم به یادآوری است، #حیدر_جلیلوند از شهدای #مدافع_حرم است. وی ۲۶ آذرماه سال ۵۶ در کرج متولد شد و در جوانی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در سال ۸۶ وارد نیروی هوافضای سپاه پاسداران شد.
شهید جلیلوند از کودکی در زمینه ورزشی فعال بود و در رشتههای کشتی، شنا و جودو صاحب عناوین مختلف بود. پشتکار او در رشته جودو باعث شد تا نفر دوم انتخابی نیروهای مسلح جهان پیش برود و در مسابقات متعدد استانی، کشوری و در سطح نیروهای مسلح موفق به کسب مقام شود.
وی به عنوان مستشار نظامی که موفق به گذارندن آخرین دورههای خلبانی پهپاد شد سه بار به سوریه و یک بار به عراق رفت و سرانجام در ۲۴ اردیبهشت ماه به منطقه اثریا در حما سوریه رفت و در خردادماه سال ۹۶ به #شهادت رسید. از این شهید ۲ دختر به نامهای ثنا پنج ساله و حنانه یک ساله به یادگار مانده است.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
🔰 مقاومت، تنها راه علاج در مقابل فشارها
🔻 رهبر انقلاب :
نتیجهای که میتوان از ایستادگی و موفقیت دو ملت ایران و ونزوئلا گرفت، این است که تنها راه علاج در مقابل فشارها، #ایستادگی و #مقاومت است ضمن آنکه باید همکاریها و ارتباطات میان جمهوری اسلامی ایران و دولت بولیواری ونزوئلا بیش از پیش مستحکم و نزدیک شود.
۱۴۰۱/۳/۲۱
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۲خرداد ماه ، #سالروز_شهادت سردار #شهید_نبیالله_علی_عسگریان زازرانی فرمانده گردان جند الله گرامی باد . 🥀
مسئولیت : فرمانده گردان جند الله/مسئول محور سپاه در دیواندره
نام پدر: رمضانعلی تاریخ تولد : ۱۳۴۳
تاریخ شهادت : خرداد ماه ۱۳۶۳
محل شهادت : کردستان، دیوان دره روستای نرگسِله
نحوه شهادت : براثر شکنجههای فراوان دموکرات و کموله
مزار شهید : شهرستان فلاورجان، گلزار شهدای زازران
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_نبیالله_علی_عسگریان
سردارشهیدنبی الله علی عسگریان محبت بسیار و عمیق به حضرت امام داشت که ایشان جانشین امام زمان (عج) و از ولایت امام معصوم دو شأن مرجعیت دینی و زعامت سیاسی جامعه اسلامی را دارا است و از این رو ولایت حضرت امام را به عنوان فقیه جامع الشرایط پذیرفته و به لوازم آن پایبند بود و اطاعت و پیروی از ایشان را بر خود واجب می دانست و اعلامیه های حضرت امام را بین مردم توزیع می کرد و به رو شنگری مردم می پرداخت او قبل از پیروزی انقلاب سفری به قم داشت که از چگونگی فعالیت های انقلابی خبردار شود. او در زمان پیروزی انقلاب با شعار نویسی و پارچه نویسی به جمع تظاهر کنندگان خیابان های اصفهان پیوست و روزی هم به فکر نوشتن شعار مرگ بر آمریکا به زبان انگلیسی افتاد که با خود به میدان امام اصفهان برد و بین تظاهر کنندگان حمل نمود.
شهیدوالامقام در سال ۱۳۵۸ به فرمان تاریخی حضرت امام(ره) مبنی بر تشکیل بسیج به عضویت در آمد و فعالیت های خود را به طور شبانه روزی ادامه داد. تا زمانی که امام فرمان حضور در جبهه ها را صادر نمود؛ سر از پا نمی شناخت و به آن به دیده ی تکلیف نگریست و تلاش کرد تا هرچه زود تر بی چون و چرا و البته آگاهانه به تکلیفش عمل کند. لذا برای فرا گیری آموزش به پادگان آموزشی غدیر اصفهان عزیمت نمود وپس از گذراندن دوره آموزشی با دل و جان و نور امید ، امید وارانه بدون هیچ اجباری با عشق به اسلام از قدرت ایمان و قوت روحی امام روحیه گرفت و در مقابل تجاوز گران و حامیان شرقی و غربی اش به جبهه میرود و در حماسه بزرگ دفاع مقدس با دیگر رزمندگان ، با انگیزه دفاع از مکتب ، انقلاب ، عزت سرزمین خویش با اعتقاد راسخ به درستی و بر حق بودن راهش در مقابل هجوم و تجاوز گسترده دشمن دفاع می کند. در تاریخ ۱۵/۰۶/۱۳۶۰ به عضویت سپاه پاسداران ، این نهاد مقدس درآمد و طولی نکشید برای دفاع از عزت الهی مردم ایران در بیت حضرت امام (جماران) مدافع حریم ولایت با پیر جماران میثاق خون بست و شاگرد مکتب خمینی در مدرسه ی عشق و شهادت و مایه ی قوت قلب مدافعان حریم ولایت شد.
او در تاریخ ۱۹/۱۲/۱۳۶۰ به سیره پیامبر عمل می کند و تشکیل خانواده میدهد که ثمره این پیوند یک فرزند دختر می باشد.
فرزندش شش ماه بیشتر نداشت که پس از پایان ماموریت از بیت حضرت امام به کردستان اعزام شد. و در مدت ۳ ماه با مزدوران کموله و دموکرات مقابله کرد و سپس عازم دیار جبهه های جنوب برای شرکت در عملیات رمضان و والفجر۲ شد.
شهید عسکریان با اعتقاد و باور های دینی و اسلامی ای که در روح و جان داشت به صورت داوطلبانه و مشتاقانه مجددا به جبهه های نبرد رفت و با انگیزه و توان روحی برای دفاع در سختی ها و ناملایمت های جنگ به پایداری و استقامت به آن روح شجاعت نبرد و امید به پیروزی در عملیات رمضان رشادت هایی از خود به یادگار میگذارد.
شهید با همت بلند ، تواضع و فروتنی ای که ازدیگران ربوده بود در اوایل سال ۱۳۶۲ دوباره عازم کردستان شد و درس هایی که در مکتب عاشورایی آموخته بود و همه ی ارزش های اخلاقی که با کربلا ی سرور آزادگان تطبیق داشت در گردان جند الله درعملیاتی دریکی از روستاهای دیوان دره (دواق) پس از ساعت ها مقاومت در یک نبرد نابرابر بدست گروهک کمله و دموکرات به اسارت گرفته می شود.
شهید علی عسکریان همانند شیر دربند سنگ دلان روباه صفت ،که قساوت و ددمنشی را به اوج نهایت رسانده بودند شجاعت و دلاورمردی را ازکف نداد وبدون اینکه ترسی دردل خودراه دهد،دربرابرسختی هاایستادگی نمود،وهیمنه و غروردشمن را در هم شکست و به مدت پنج ماه همه ی شکنجه ها را تحمل نمود و با زمزمه این رهنمود سالار شهیدان که می فرمود : (انَّ کانَ دینَ محَمَّد لم یستَقِم الی بقتلی غیا سُیوفَ خذینی) آن چنان رعب و وحشت در دل جنایت کاران افکند که تصمیم به اعدام آن گرفتند و آن را به همراه دو نفر از همرزمانش در روز میلاد قائم آل محمد (ص) با پای برهنه و کوله بارزیادی ازوزنه درکوهستان ها ی کردستان ،کیلومتر ها پیاده روی راطی می نمایدودرروستای نرگسله طی یک دادگاه نمایشی او را به اتفاق همرزمانش به شهادت می رسانند و ازکوثرزلال آب حیات می نوشند.که پس از شهادت توسط مردم آن روستا دفن می گردند که با فعالیت های مجدانه و خستگی ناپذیرپدرو برادر،سپاه دیوان دره و اهالی آن روستا پیکر مطهر شهید به زادگاهش انتقال میابد ودرمیان غم و اندوه و استقبال بی نظیر مردم شهر زارزان تشییع و قطعه ای از خاک گلستان شهدای این شهر پذیرای جسم پاکش می شود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_نبیالله_علی_عسگریان
با سلام و درود بر امام امت و با درود بر تمامی شهدا از صدر اسلام تا کنون و سلام بر پدر و مادرم و آشنا یان و اما دیدار من با شما در روز قیامت.
پدر بزرگوارم در روز عاشورا امام حسین (ع) بود که سرعلی اکبر را به دامن بگیرد و خون او را به آسمان بپاشد و بگوید خدایا این جوان را در راه تو دادم، ولی پدرم تو نبودی درروز ۱۵ شعبان ۱۴۰۴ که قصاب کردستان ،درکردستان میخواست سرم را از تن جدا کند و گفت میخواهم برای پدرت بفرستم قبل از آن که سرم را از بدنم جدا کنند گفتم به خدا قسم دختر شش ماهه دارم دلم میخواهد که او را ببینم، نو عروسم چشم به راه است که برگردم به خانه، مادر پیر دارم که هر لحظه در انتظار من است این وصیت است که چند لحظه پیش از شهادتم به یادگار نوشتم ولی مسلمانی که به امام حسین(ع) اعتقاد داری دختر کوچکم را مانند دختر کوچک امام حسین(ع) دوست بدارید چون که دختر امام حسین(ع) از پدرش آب میخواست اما دختر من بعدا میگوید که من بابا نداشتم و این حرف کودک معصوم خیلی بارگران است ،برای مادر بیچاره اش. چه بگوید جوابش را قضاوت با خدا است و قولو کل و وعده و کل حق ؛ و قول وعده ی خدا حق است ، اشهدان لا الله الا الله، انا لا لله و انا الیه راجعون.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
🔰 #خوابهای_آشفته
🔻رهبر انقلاب:
🔶«بنده هیچ نظامی را سراغ ندارم که به قدر جمهوری اسلامی دربارهی آن، پیشبینی زوال و نابودی و فروپاشی شده باشد. ۱۴۰۰/۰۳/۱۴
🔹 دشمنان از اوّل انقلاب وعده میدادند که جمهوری اسلامی شش ماه بیشتر عمر نخواهد کرد و سقوط خواهد کرد. از این ششماههها بیش از هشتاد شش ماه گذشته. مثل محاسبهشان در قضیّهی جنگ تحمیلی، همهی اینها محاسباتی بود که آمریکاییها و غربیها کردند و همه غلط بود.» ۱۴۰۱/۰۳/۱۴
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۳ خردادماه ، #سالروز_عملیات #بیت_المقدس_7 گرامی باد . 🥀
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: بيت المقدس7
زمان اجرا: 23 تا 25/3/1367
رمز عمليات: يا ابا عبدالله الحسين(ع)
مكان اجرا: منطقه عمومي شلمچه در شمال شرقي خرمشهر - محور جنوبي جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: پس زدن دشمن از خاك ايران و مقابله با ترفند تجاوزات دوباره ارتش عراق ، مقابله با تهاجم دشمن در محور شلمچه
نوع تک : گسترده
فرماندهی : سپاه
استعداد نیروهای درگیر :
ایران : 61 گردان پیاده و زرهی و 21 گردان توپخانه
عراق : 114 گردان پیاده ، زرهی ، مکانیزه و کماندویی و 30 گردان توپخانه
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شرح_عملیات
#عمليات_بيت_المقدس_7
عملیات بیت المقدس ۷ در پاسخ به یکه تازیها و تعدیهای دد منشانه ارتش بعث عراق در نخستین ساعات بامداد ۲۳/۳/۱۳۶۷ با رمز مبارک (یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام)و با هدف انهدام مواضع دشمن در منطقه شلمچه آغاز شد . این عملیات در حالی انجام شد که دشمن بعثی چند ساعت قبل از عملیات مواضع رزمندگان اسلام را بشدت زیر آتش سنگین خود گرفته بود .
پس از سقوط فاو ، نیروهای عراقی با روحیه بالا در چند جبهه دست به حمله زدند . از جمله جزایر مجنون را با استفاده گسترده از تسلیحات شیمیایی بازپس گرفته و در شلمچه خطوط جبهه را به قبل از عملیات کربلای 5 بازگرداندند . عملیات بیت المقدس 7 با هدف در هم شکستن این روحیه تهاجمی انجام گرفت و طی آن چندین افسر عالی رتبه ارتش عراق به هلاکت رسیدند و نیروهای ایرانی توانستند تا خطوط بعد از عملیات کربلای 5 پیشروی کنند اما چون آمادگی برای تثبیت مواضع خود را نداشتند و احتمال به کارگیری مجدد سلاح های شیمیایی از سوی عراق زیاد بود ، به مواضع خود بازگشتند .
آخرين عمليات جنگ در محور جنوبي نبرد
پس از تقويت دوباره ارتش عراق توسط حاميان غربي صدام و هزينههايي كه كشورهاي عربي خليج فارس، صرف حمايت از رژيم عراق در رويارويي با ايران ميكردند، قواي مسلح اين كشور دست به تهاجماتي قابل توجه در محورهاي جنوبي جنگ زدند.
در حالي كه ايران آماده ميشد تا قطعنامه598 سازمان ملل را به عنوان معاهدهاي براي پايان جنگ92 ماهه تحميلي بپذيرد، نيروهاي دشمن با پيشروي در خطوط ايران و حتي اشغال برخي مناطق، وضعيت فوقالعادهاي را به وجود آوردند.
اين در حالي بود كه بسيج عمومي مردم براي تهاجمات مجدد ارتش صدام در حد بالايي بود و ميبايست امتيازاتي را كه رژيم عراق قصد داشت با قبول حالت نه صلح، نه جنگ از ايران بگيرد، پس گرفته ميشد.
بنابراين سياست و اين تاكتيك، عمليات «بيتالمقدس7»- كه يك عمليات ويژه در نوع خود بود- به منظور پس زدن دشمن از اين سوي خطوط بينالمللي در منطقه عمومي «شلمچه» خرمشهر و در نخستين ساعات بامداد23 خردادماه1367 با رمز «يا اباعبدالله(ع)» آغاز شد.
رزمندگان اسلام در قالب چندين گردان بسيجي با فرماندهي نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، توانستند شماري از يگانهاي ويژه و آماده دشمن را متلاشي نمايند و علاوه بركشته و زخمي و اسير نمودن20400 تن از نيروهاي دشمن، يك فروند هواپيما را ساقط و60 دستگاه تانك و نفربر زرهي،40 قبضه توپ،200 دستگاه خودروي نظامي و چندين زاغه مهمات دشمن را منهدم سازند و شمار بالايي از تجهيزات و ادوات نظامي، چند قبضه توپ و تعدادي زاغه بزرگ مهمات دشمن را به غنيمت خود درآورند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۳ خرداد ماه #سالروز_شهادت
#شهید_روحالله_سلطانی گرامیباد. 🥀
🌷شهید روح الله سلطانی
🌷نام پدر : اسماعیل
🌷تاریخ تولد :1359/07/01
🌷تاریخ شهادت : 1394/03/23
🌷محل شهادت : پیرانشهر
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
سرهنگ پاسدار جانشین عملیات لشکر 25کربلا #شهید_روح_الله_سلطانی ، شهیدی که با تعبیر رهبری به((دانه بلند مازندران)) لقب گرفت.
شهادت 23خرداد 94بدست پژاک. مادرش گفت: خانوادهای مذهبی هستیم و همسرم نیمی از قرآن کریم را حفظ بود، اهل خمس و نماز شب بود و دوست داشت پسرانمان پاسدار شوند، در کل همگی در هیئات مذهبی و مسجد حضور فعال داشتیم و یادم است از دوران نوجوانی روحالله مدام به هیئت میرفتیم و همین زمینه رشد معنوی او را فراهم کرد. در محل زندگی ما از خانوادههای شهدا حضور داشتند و پسرم دنبال دوستان مثبت بود و در کارهای خیر پدرش، به او کمک میکرد.....
به روایت همسر شهید :
۱۲ سال از زندگی مشترک با آقا روحالله، خرید مایحتاج خانه با من بود. کارش طوری بود که فرصتی برای خرید و بازار نداشت. اما در هفتههای مانده به روز شهادتش، شده بود مسئول خرید مایحتاج خانه.
اخلاق و رفتارش عالی بود، اما عالیتر شد. آنقدر که یکبار به آقا روحالله گفتم خیلی نور بالا میزنی، بوی شهادت میدهی. با ذوق و خنده میگفت: «جدی میگی؟» مدام از من میپرسید «خواب شهادتم را ندیدی؟»
در حالیکه یکبار خواب شهادتش را دیده بودم، اما به روی خودم نیاوردم، دلم نمیآمد برایش تعریف کنم. امکان نداشت خنده بر لب نداشته باشد، حتی وقتی که ناراحت بود میخندید.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
دیدار روح الله با حضرت آقا
حضرت آقا (مقام معظم رهبری) به گنبد آمده بودند و آقا روحالله محافظ ایشان بودند. ظهر بود و سفره ناهار پهن شد. آقا روحالله آنقدر محو ابهت حضرت آقا شدند، طوری که ایشان به آقا روحالله اشاره کردند و گفتند: «جوان به این رعنایی چرا غذا نمیخوری؟» بعد گفتند که «بیا و کنار من بنشین». آقا روحالله رفت و کنار حضرت آقا نشست و ایشان از آقا روحالله پرسید «بچه کجایی؟» آقا روحالله گفت: «من آملی هستم و از مازندران». حضرت آقا هم گفتند «دانه بلند مازندران»
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۳ خرداد ماه #سالروز_شهادت سرباز لشکر صاحب الزمان(عج) ، #مدافع_حرم #شهید_علیرضا_مشجری گرامی باد.🥀
متـولـد :۱۳۶۷/۴/۲۴مـحل تـولـد :تهران
شـهادت :۱۳۹۳/۳/۲۳مـحل شـهادت :عراق،مهران مـزار :بهشت زهرا(س)
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_علیرضا_مشجری
💚همسنگري بهشتي
✨شهیدعليرضامشجری چون شغل نظامي داشت ازابتداي آشنايي برایم ازمسيري كه پيش روخواهيم داشت، صحبت كرد.ازسختي راه،ازمأموريتها ونبودنهاي گاه وبيگاه،ازشرايط كارياش.عليرضا ازجهادوجنگ برايم صحبت كرد،ازجانبازي وشهادت،ومن باتوجه به همه اين صحبتهابه لطف خداپذيرفتم وخداراشاكرم كه همسنگري باعليرضارانصيب من كرد. تنها خواستهاش از من اين بودكه دربرابر همه سختيها و پستي و بلنديهاي زندگي صبورباشم.من و عليرضاارديبهشت سال1391زندگي مشتركمان را درنهايت سادگي آغاز كرديم. زندگي ما رنگ و لعاب تجملات امروزي را نداشت.
❤️هديه بهشتي🌸
حاصل دو سال و نيم زندگي مشترکمان دختري به نام محدثه است كه درزمان شهادت پدرش يك سال داشت.براي من محدثه يك هديه بهشتي ست كه ازشهيدم به يادگار ماند.🕊🍃مسافر نيمه شعبان💫عليرضا اولين شهيد مدافع حرم حضرت سيدالشهدا(ع) است.دو بار به سوريه رفت اما قسمتش شهادت در عراق بود. با توجه به حضور داعش در سامرا و حرم ائمه معصومين (ع) و تهديد به تخريب حرم سيدالشهدا (ع) شهيد عليرضا مشجري و دوستانش جزو اولين گروهي بودند كه از سپاه قدس مأموريت يافته و عازم كشور عراق شدند و در نهايت با اصابت پرتابه جنگي به خودرويي كه در آن حضور داشتند در راه دفاع از حرم حضرت سيدالشهدا (ع) پنج روز بعد از اعزام در روز جمعه مصادف بانيمه شعبان سال 93 به جمع شهدا پيوست.
یادشهدا با #صلوات
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
✅🌷وصیت نامه شهید علیرضا مشجری
« ساعت ۲۳ و نیم شب، چند سطری وصیت نامه مینویسم، علی وار زیستن و علی وار زندگی کردن را و حسین وار زیستن و حسین وار زندگی کردن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم.
شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور، شرک و الحاد می زند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استکبار جامعه را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست، این ها سد راه اسلام شده اند و باید برداشته شوند تا راه تکامل طی شود.
مادر جان و پدر جان شما را قسم می دهم که اگر به خاطر من گریه کنید اصلا از شما راضی نخواهم بود، زینب وار و علی وار زندگی نمایید و مرا به خدا بسپارید».
اللهم الرزقنا شهاده فی سبیلک
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani