#مرصاد
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالمِرصادِ﴿۱۴﴾
به یقین پروردگار تو در کمینگاه (ستمگران) است!✨✨
سوره مبارکه الفجر آیه ۱۴
#پنجم_مرداد سالروز عملیات بزرگ مرصاد گرامی باد.🌹
مرصاد و صیادی که نسخه «فروغ جاویدان» را پیچید.
خبیث ترین دشمنان ما در #مرصاد به درک واصل شدند. (شهید صیاد شیرازی)
#عملیات_مرصاد
#شهید_صیاد_شیرازی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
محتوای روایتگری راویان
👆شهیدی که کر ولال بود وهمه به او بی توجه بودند..! 💠اما #امام_زمان(عج)به او مژده شهادت داد ومحل دفن
🔰راز عجیب شهید ناشنوایی که یک عمر همه مسخره اش می کردند💔
زمان جنگ کارش مکانیکی بود .
در ضمن ناشنوا هم بــود. پسر عموش غلامرضـا که شهــید شد…
عبدالمطلــب سر قبــرش نشست، بعد با زبـون کــرولالی خودش، با ما حــرف می زد.
ما هم می گفتیم: چی می گی بابــا!؟
محلـش نذاشتیــم، هرچی سر و صــدا کرد هیـچ کس محلش نذاشت.
دید ما نمی فهمیــم، بغل قبر شهید با انگــشت، یه دونه قبــر کشید…
روش نـوشت: شهید عبدالمطلــب اکبری، بعد به ما نــگاه کـرد،
خندید، ما هم خــندیدیـم.
گفتیم شوخیـش گرفتــه، دید همه ما داریم می خنــدیم، طفلک هیچ نگــفت…
یه نگاهی به سنگ قبر کرد، سـرش رو پائیــن انداخـت و آروم رفـت…
فرداش هم رفت جبهــه، ۱۰ روز بعد پیکر پاکش رو آوردند،
دقیقاً تـوی همون جــایی که با انگشـت کشیــده بود خاکـش کــردند.
توی وصیت نامه اش اینجور نوشته بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
یک عمر هر چی گفتم به من می خنــدیدند،
یک عمر هــر چی میخواستـم به مردم محبت کنم، فکــر کردند من آدم نیستم،
مسخره ام کــردند…
یک عمر هـر چی جدی گفــتم، شوخی گرفتند…
یک عمر کسی رو نداشتــم باهاش حــرف بزنم، خیلـی تنــها بودم.
اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونیــد، هر روز با آقــام حـرف می زدم.
آقا بهم گفت: تو شهیــد می شی، جای قبــرم رو هم بهم نشـون داد،
این رو هم گفتم اما بــاور نکردید!
#شهید_عــبدالمطلـب_اکبـری
شهادت ۱۳۶۵/۱۲/۰۴
شادی روح بزرگ شهید اکبری صلوات!
🌀معرف این شهید مظلوم و گمنام باشیم🌹🌹
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
""ایٿــــار نمره""
❖لباسهای ورزشیام را شستم و اتو ڪشیدم تا برای روز امتحان آماده باشد. با عجله آمد خانه.
آنها را برداشت و برد.
از پنجره دیدم ڪه آنها را داد بہ یڪی از دوستانش. وقتی برگشت، خوشحالي توی چهرهاش موج میزد.
🔶با عصبانیت گفتم: من تازه لباسها رو اتو ڪرده بودم. چه ڪار ڪردی؟!
بغض ڪرد و
گفت: دوستم همهي نمرههاش بیسته؛
اما اگه لباس ورزشی نپوشه، دو نمره از ورزشش ڪم میشه!
#شهید_بابڪ_سرمدے
📌«زنگ عبور»، ص91
•❈•❧🔸 •❈•❧🔸 •❈•❧🔸
🌟امیرالمؤمنین علے علیه السلام:
ایثار(مقدم داشتن دیگران بر خود) بالاترین درجهی ایمان است.
📚 الحیات؛ ترجمهی احمد آرام، ج1،ص 435
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
محتوای روایتگری راویان
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
از مناسبت های امروز ۷ مرداد
💠 فرار بنیصدر رئیس جمهور مخلوع ایران و رجوی سردسته منافقین به فرانسه (۱۳۶۰ ه.ش)
💠آغاز عملیات متوسط والفجر ۳ در مهران (۱۳۶۲ ه.ش)
💠عملیات نفوذی تیپ ۶۵ هجرت سپاه و پیشمرگان حزبالله کرد در شهر شیلادیزه (۱۳۶۶ ه.ش)
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
شرح مختصر نبرد :
مقدمه
ارتش عراق پس از شکست در عملیات بیت المقدس و عقبنشینی سراسری خود، ارتفاعات مهم و سرکوب مرزی را در اختیار داشت و به این ترتیب چند شهر مرزی همچون مهران زیر دید و تیر دشمن بود.
ارتش عراق با استقرار نیروهای خود روی ارتفاعات مرزی مهران، علاوه بر تسلط بر این شهر، موفق شده بود با نیروی کمتری از منطقه بدره پدافند کند. حال آن که عقب راندن دشمن از روی ارتفاعات مرزی، پدافند در دشت را به او تحمیل میکرد و در نتیجه نیروی بیشتری زمینگیر میشد. بر همین اساس، طرح تأمین مهران به عنوان دومین عملیات محدود در شرایط جدید در دستور کار قرار گرفت.
اهداف عملیات
- آزادسازی شهر مهران از زیر دید و تیر دشمن؛
- ایجاد سهولت در برقراری ارتباط شهرهای دهلران - مهران و نیز ایلام - مهران؛
- تحمیل خطوط پدافند به دشمن و کشاندن او از ارتفاعات به دشت؛
- انهدام دشمن؛
- بازپسگیری ارتفاعات و عوارض حساس زالوآب - که در این صورت، دید دشمن نسبت به تنگة کنجانچم و حوالی سد کنجانچم و دشت مهران کور میشد.
- آزادسازی ارتفاعات "نمه کلان بو" و قسمتی از ارتفاعات قلاویزان - که دشمن را از تسلط کامل بر شهر مهران محروم میکرد و در مقابل، شهر بدره و عقبه دشمن به زیر دید قوای جمهوری اسلامی درمیآمد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani