eitaa logo
کانال خاطرات شهدا
2.7هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
437 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📝خاطرات شهدا 📚معرفی کتاب به مناسبت های شهدایی هفته 📈تشریح عملیات ها @revayat_nevis✍️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: فرزند آوری امروز یک مجاهدت بزرگ است . کانال ارائه محتوای روایتگری @ravianerohani
يك تيم روحيه درست كرده بوديم، با عمو حسن و يك روحاني و چند نفر ديگر. گردان به گردان مي رفتيم، قرآن مي خوانديم، حديث مي گفتيم، گوسفند قرباني مي كرديم و بچه ها را از زير قرآن رد مي كرديم. عمو حسن هم توي يك كاسه ي بزرگ حنا درست مي كرد و سر و دست بچه ها را حنا مي گذاشت. گاهي يكي مي پرسيد «عمو، شما كه واسه ي همه حنا مي ذاري، چرا ريش هاي سفيد و خوشگل خودت رو نمي ذاري؟» مي گفت «عمو جان، اين ريش ها بايد با خون خضاب بشه.» يادگاران، جلد 15 كتاب شهيد حسن اميري (عموحسن) ، ص 84 کانال ارائه محتوای روایتگری @ravianerohani
توفيق نصيبم شده بود تا در آبان ماه 1373 در محور طلائيه در كنار بچه هاي تفحص خادم شهدا باشم. در همان ايام، مدتي بود كه شهيدي پيدا نشده بود و غم سنگيني بر دلمان نشسته بود، از خودم مي پرسيدم چرا شهدا روي از ما پنهان كرده اند و خود را نشان نمي دهند. از طرفي ديگر نگران بوديم كه مبادا باران و متعاقب آن آب گرفتگي باعث شود نتوانيم در اين محور كار كنيم. شب، به اتفاق برادر بخشايش و برادرمان پرورش سوره ي واقعه را خوانديم و خوابيديم. صبح روز بعد، پس از اداي نماز، جلو محلي كه براي معراج در نظرگرفته بوديم و (همان جا محل كشف پيكر بسياري از شهدا بود). مشغول خواندن زيارت عاشورا شديم، بغض بر گلوي هر سه نفرمان نشسته بود. پرورش _ كه از سادات محترم است _ با صوتي حزن انگيز و زيبا زيارت عاشورا مي خواند، ما نيز مي نگريستيم، آن هم در مقابل تعدادي از شهدا كه داخل چادر معراج جا گرفته بودند. زيارت عاشورا با حس و حالي خاص به پايان رسيد، سوار آمبولانس شديم و به طرف «دژ» حركت كرديم و دقايقي بعد به محل كار رسيديم، اين بار با توكل بر خدا و با روحيه اي بسيار عالي و با نشاطي خاص مشغول كندن زمين شديم، شايد باور نكنيد، اما بيل اول و دوم كه به زمين خورد، فرياد: «الله اكبر الله اكبر شهيد... شهيد...»يكي از بچه ها مرا به خود آورد، سريعاً از پشت دستگاه پايين پريدم و به اتفاق بچه ها با دست، خاك ها را به كناري زديم، شور و هيجان عجيبي به وجود آمده بود، طبق معمول همه به دنبال پلاك شهيد بودند، اما هرچه جست وجو كرديم، متأسفانه نشانه اي از پلاك آن شهيد به دست نيامد اما... در عوض يك كتابچه ي ادعيه در كنار آن شهيد يافته شد كه روي آن نوشته شده بود «زيارت عاشورا». راوي : عدالت از يگان تفحص تيپ 26 انصارالمؤمنين کانال ارائه محتوای روایتگری @ravianerohani
در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی اقدام به نشر کتابی با عنوان «انقلاب چهل ساله؛ نگاهی به دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران» کرده است. جهت دانلود و مطالعه ی این کتاب روی فایل زیر کلیک کنید کانال ارائه محتوای روایتگری @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمهوری اسلامی توی این ۴۰ سال چیکار کرده ؟ پیشرفت و توسعه فوق العاده ایران در زمینه صنعت و معدن و جزء برترین کشورهای جهان در تولید سنگ‌های قیمتی و فولاد و آهن و سیمان و.... 🇮🇷😎 کانال ارائه محتوای روایتگری @ravianerohani
فیش جامع انقلاب.apk
5.99M
برنامه برخی از محتواهای این برنامه : 🔵فیش منبر روشمند انقلابی 🔵فجر فاطمی (انقلاب و ) 🔵متن سخنرانان مشهور 🔵منبرکوتاه 🔵شبهات انقلاب 🔵دستاوردهای انقلاب 🔵محتوای ناب انقلاب 🔵عصر امام خمینی 🔵نوجوانان انقلابی 🔵بانوان و انقلاب 🔵شهدای انقلاب 🔵خاطرات دربار 🔵چی بودیم و چی شدیم کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 شهیدی که پس از 17 سال بعد از تفحص زنده شد!!! ✨ 🌷ما مدیون شهدا هستیم🌷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
با عرض سلام خدمت همراهان محترم در صورت صلاح دید کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani رو به دیگران معرفی کنید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥معجزه‌ای که حضرت ابراهیم علیه‌السلام را مطمئن کرد... 🔹و حالا معجزه‌هایی که ملت ایران به چشم خود دیده‌اند... 🔹معجزه‌هایی که دل‌ها را قرص و محکم می‌کند برای آینده‌ای روشن... کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
📸 فرزندان روح الله 🔹رهبرانقلاب: معجزه‌ی انقلاب این است که بعد از چهل سال شما می‌بینید جوان مؤمن مسلمان که نه امام رحمه‌الله را دیده است، نه انقلاب را دیده است، نه دوران دفاع مقدّس را دیده است، امّا امروز با روحیه‌ی انقلابی، مثل همان جوانِ اوّلِ انقلاب میرود وسط میدان و با علاقه، با احساس مسئولیّت، با شجاعت تمام در مقابل دشمن می‌ایستد. ۱۳۹۷/۰۹/۲۱ کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کارد مهمان استخوان شده است... 🔹شعرخوانی پر شور و دیدنی احمد بابایی در مراسم یادواره شهدای مسجد پنبه چی کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهداء والصدیقین عملیات تفحص پیکر های مطهر شهدا در طلیعه چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی یکشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۷ منطقه عمومی عملیات رمضان شرق بصره _کتیبان کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
پس از اين كه به بچه ها خبر رسيد دكتر «رحيمي» شهيد شده است، همه ي بچه ها دعاي توسل را به ياد او خواندند. دعا را «محمدعلي» مي خواند. وقتي به نام مقدس امام حسين (ع) رسيد، دعا را قطع كرد و خطاب به بچه ها گفت: «برادرها اگر مرا نديديد حلالم كنيد، من از همه ي شما حلاليت مي طلبم». پس از اتمام دعا نزد او رفتم، گفتم: «چرا وقت دعا از همه حلاليت طلبيدي؟» گفت: «وقتي به جبهه آمدم، امام زمان (عج) را در خواب ديدم، ايشان به من فرمودند: «به زودي عملياتي شروع مي شود و تو نيز در اين عمليات شركت مي كني و شهيد خواهي شد»». همين گونه شد، او در همان عمليات (مسلم بن عقيل (ع)) به شهادت رسيد. با اين كه قبل از عمليات به علت درد آپانديسيت به شدت بيمار بود و حتي فرماندهان مي خواستند از حضور او در عمليات جلوگيري كنند، ولي او مي گفت: «چرا شما مي خواهيد از شهادت من جلوگيري كنيد؟» . راوي : يكي از همرزمان نوجوان بسيجي شهيد «محمدعلي نكونام آزاد» کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
در مورخ 10/2/1361 مجروح و بي هوش شدم. وقتي به هوش آمدم، خودم را در بيمارستان بصره ي عراق يافتم. بينايي و قدرت حركت را از دست داده بودم، يكي از برادرها گفت: هنگام بي هوشي شعارهاي «مرگ بر صدام، الله اكبر و... را سر داده و از خدا ياري مي جستم» بعد از 20 روز به بيمارستان تموز (نيروي هوايي) انتقال يافتم. هر شب همراه بچه ها دعاي توسل مي خوانديم. هنگامي كه بعثي ها از بر پايي مراسم دعا با خبر شدند، به ضرب و شتم پرداخته و مراسم را قطع مي كردند، ولي با استقامت، به محض خروج آن ها مراسم را ادامه مي داديم. يك شب براي شفاي چشمانم دعاي توسل خوانديم، همه با خلوص نيت و صفاي باطن دست نياز به چهارده معصوم بلند كردند. خودم تا نزدكي صبح گريه كرده و لحظه اي از ذكر خدا غافل نماندم. صبح روز بعد وقتي چشمانم را باز كردم، بينايي ام را بدست آورده بودم و چند لحظه بعد پا بر زمين گذاشتم، مي توانستم به راحتي راه بروم. راوي : آزاده مسيحي اسدزاده کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
بُرد_بُرد فقط بازی شهدا با دنیا بود ♥️ هنوز ڪه هنوز است گل می روید از گامهای استوارشان دروازهای استقامت را در دقایق اول بازی فتح ڪردند و حملات مقابل را با وحدت و تدبیر خنثی نمودند . #جام_شهادت_گوارای_وجودتان #شهید_جواد_محمدی 🕊 #شهید_مدافع_حرم کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 مجاز حقیقی روایت #حاج_حسین_یکتا از شباهت‌های دفاع مقدس با نبرد جبهه فرهنگی در فضای مجازی کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
👌 داستان قشنگ اعزام دو برادر شهید مدافع حرم 🍁 داستان مادری که هویتش را عوض کرد تا پسرانش به «سوریه» بروند. 🍁 مصطفی و مجتبی با من تمرین کردند چطور افغانستانی حرف بزنم . 🌷شهید مصطفی بختی 1361 🌷شهیدمجتبی بختی 1367 حتما بخونید 👇👇
ادامه داستان اعزام دوبرادران شهید👆👇 🌷مصطفی بختی و مجتبی بختی فرزندان مادری هستند که برای عاقبت به خیری فرزندانش هویت خود را عوض کرد. برادران بختی که مدت ها تلاش کردند تا خود را برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه برسانند هر بار به دلیلی دچار مشکل می‌شدند. عاقبت تصمیم می‌گیرند هویت ایرانی خود را تغییر دهند و از طریق تیپ فاطمیون به این آرزوی سخت خود دست پیدا کنند. اما حکایت «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها» برای این دو برادر هم رقم خورد و فرماندهان این تیپ هر بار متوجه ایرانی بودن آنها می شدند و با رفتنشان مخالفت می‌کردند. 🍂 بچه‌ها از طریق نیروهای ایرانی موفق به رفتن نشدند به این دلیل تصمیم گرفتند یکجوری خود را وارد گروه فاطمیون کنند. دو بار خود را افغانستانی جا زدند اما هر دفعه که برای تحقیقات آمدند، لو رفتند چون ایرانی ها نمی‌توانستند با این تیپ اعزام شوند. 🍂 یک بار دیگر که اقدام کردند فرماندهان فاطمیون شک کردند و وقتی مدرک خواستند آنها گفته بودند ما مدرک نداریم. یکی از فرمانده ها می‌گوید شما راستش را بگویید ایرانی هستید یا افغانستانی، ما در هر صورت شما را می‌بریم. مصطفی می‌گوید واقعا راستش را بگوییم می‌برید؟ می‌گویند آره. اما وقتی بچه ها حقیقت را گفتند آنها امتناع کردند. خیلی ناراحت می‌شوند و می‌گویند اما شما قول دادین؟ که دیگر اصرار فایده‌ای نداشته. 🍂مصطفی_و_مجتبی_بختی ناامید نشدند و دامن شهدا و امام هشتم(ع) را گرفتند. این بار تلاش کرده بودند زبان افغانستانی را نیز مسلط شوند و چهره‌هایشان را هم به آنها شبیه کنند. اما مشکل بزرگتری برایشان رقم خورد. اینکه اگر برای تحقیقات تماس بگیرند و بخواهند با مادرشان صحبت کنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ 🍂 اگر مادر با لهجه آنها صحبت نکند دوباره به در بسته خواهند خورد این بود که آنها برای اینکه بتوانند خود را افغانستانی معرفی کنند از مهاجرین پرسیده بودند چه اسم‌هایی بگذاریم که طبیعی تر باشد؟ 🍂 خودشان را پسر خاله معرفی کرده بودند. یعنی من(مادر) با نام (سکینه نوری) خاله مصطفی (بشیر زمانی) و مادر مجتبی (جواد رضایی) بودم. اسم پدرشان را هم گذاشته بودند جمعه خان. 🍂 مصطفی گفته بود خانمم ایرانی است اما من چون افغانستانی معرفی شده بودم اگر تماس می‌گرفتند باید با لهجه حرف می‌زدم. با من تمرین کرده بودند که اگر کسی زنگ زد چطور جواب بده. یک روز زنگ زدند و گفتند: خانم! شما جواد رضایی را می‌شناسید؟ گفتم: بله مادرش هستم و سعی می‌کردم به زبان افغانستانی صحبت کنم که متوجه نشوند. واقعا کمک الهی بود که اینقدر راحت نقشم را بازی کنم. پدرشان هم در جریان بود اما قرار شد من صحبت کنم. . که در نهایت هر دو برادر، در تاریخ (۹۴/۴/۲۴) در تدمر سوریه به شهادت رسیدند و در مشهد به خاک سپرده شدند 🍂 من آگاهانه راضی به رفتنشان شدم. می‌دانستم ممکن است شهید شوند، سرشان را ببرند و بدنشان را تکه تکه کنند، اینها همه را می‌دانستم بعد گفتم: راضی به رضای خدا هستم و قربون بی‌بی‌ زینب(س) هم می‌روم که خاک پایش هم نمی‌شوم. با خودم می‌گفتم: بی‌بی‌ زینب(س) چه کشید؟ مگر حسن و حسینش را فدا نکرد؟ در صحرای کربلا به او چه گذشت؟ من هنوز گوشه‌ای از سختی‌های او را هم نکشیده‌ام 🌷شهید مصطفی بختی 🌷شهید مجتبی بختی شادی روح شهدا کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
يك بار بچه ها در منطقه ي جنوب، پس از چند روز سعي و تلاش خيلي خسته مي شوند، ولي حتي يك شهيد هم پيدا نمي كنند. سپس با خلوص نيت به حضرت زهرا (س) متوسل مي شوند و سينه مي زنند. فرداي همان شب، دوباره به جست وجو ادامه مي دهند، ولي باز هم چيزي نمي يابند. در موقع استراحت، بچه ها متوجه ماري مي شوند كه در يك نقطه اي، مثل اين كه آن جا را طواف مي كند و بچه ها به طرف اين مار حركت مي كنند، مار در آن محل به داخل سوراخي مي خزد. وقتي بچه ها سر اين سوراخ را باز مي كنند، پيكر شهيدي نمايان مي شود. نگو كه اين مار، يك مأمور الهي بوده است، براي كشف اين محل. بعد هم نشانه ي يك شهيد ديگر پيدا مي شود و بعد هم... بدين ترتيب جنازه ي هفت نفر شهيد در آن جا پيدا مي شود. اين موفقيت نتيجه ي توسلات شب گذشته بود. : مسئول کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
🔻نهم بهمن ماه ۱۳۶۱، فکه 🚩سالگرد شهادت شهید غلامحسین افشردی معروف به «حسن باقری» مسئول اطلاعات عملیات سپاه گرامی باد. کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کشف محل شهادت شهید #حسن_باقری بعد از چند روز تفحص #پیشنهاد_دانلود کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 مادر شهید یوسف داورپناه: من مظلوم ترین مادرشهید هستم. منافقین من و فرزندانم را اسیر کردند من تنها مادر شهیدم که منافقین بچه ام را جلویم سر بریدند شکم بچه ام را پاره کردند و جگرش را دراوردند. با ساتور بدن فرزندم را قطعه قطعه کردند و من 24 ساعت با این بدن تنها ماندم و خودم با دستم قبر کندم و کفن کردم و دفن کردم. 👈بابت اقتدار و امنیت مان به چه کسانی بدهکاریم. آن وقت ناجوانمردانه عمل کردن و خیانت بعضی از مسئولین ......... کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتگری #آیت_الله_اراکی در یادمان شهدای شلمچه 🔹مقاومتی که باعث شد شهر آبادان سقوط نکند کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇 @ravianerohani