روایت ها و حکایت ها
دوست عزیزمان آقای حسن زاده حافظ نهج البلاغه از نجف😢🤲
به چَشمِ خَلق، عزیزِ جهان شود حافظ
که بر درِ تو نَهَد رویِ مَسکَنَت بر خاک
در جای دیگ می فرماید:
حافظ اگر قدم زنی در رَهِ خاندان به صِدق
بدرقهٔ رَهَت شود همَّتِ شَحنِهٔ نجف
مواعظ لقمان به فرزندش در قرآن (۲)
يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ.
پسرم! اگر به اندازه سنگینی دانه خردلی (کار نیک یا بد) باشد، و در دل سنگی یا در (گوشهای از) آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را (در قیامت برای حساب) میآورد؛ خداوند دقیق و آگاه است!
#لقمان_حکیم
آیه ۱۶ سوره لقمان
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
#شعر
اگر کورم خدا را میشناسم
علی مرتضی را میشناسم
دلم دیوانۀ عشق حسین است
شهید کربلا را میشناسم.
ز بس بر سفرۀ فیضش نشستم
غم و درد و بلا را میشناسم.
گدایش را به شاهی میرساند
من این مشکلگشا را میشناسم.
پریشان گرچه در شهری غریبم
هزاران آشنا را میشناسم.
باسلام خدمت شما عزیزان.
🌀دوره آموزش مهارت های منبر بعلت نرسیدن به نصاب لازم جهت برگزاری دوره بصورت مجازی، فعلا برگزار نمیشود. چون تعدادی از دوستان تقاضای برگزاری بصورت حضوری رادارند.
انشالله برای برگذاری این دوره تصمیم دیگری را میگیریم...
عزیزان اگر پیشنهاد یانکته ای دارند اینجا درخدمتم.
شرح سکوت علی علیه السلام❗️
یکی از علمای بزرگوار فرمودند:
بزرگان ما از برای کلمات و فرمایشات علی علیه السلام که همان نهج البلاغه شریف باشد شرح و تفسیر نوشته اند.
و من می گویم ای کاش کسی پیدا شود سکوت علی علیه السلام را هم شرح و تفسیر کند که سکوت امام احتیاج به شرحش بیشتر از کلام حضرت است.
#حضرت_امیر
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
یکی از روایاتی که قابلیت شرح و تفسیر در حد حداقل ۶٠ جلسه را دارد. این روایت شریف است. 👇👇
حضرت کاظم علیه السلام فرمودند:
علمى که تمام مردم جهاندر همه ادوار به آن نیاز دارند و باید آن را فرا گیرند و اساسسعادت مادى و معنوى خویش را بر آن استوار سازند چهار علم است.
اول خداشناسى،
دوم خودشناسى،
سوم وظیفه شناسى،
چهارمانحراف شناسى.
وَجَدْتُ عِلْمَ النَّاسِ فِي أَرْبَعٍ :
أَوَّلُهَا : أَنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ .
وَ الثَّانِيَةُ : أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِكَ .
وَ الثَّالِثَةُ : أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْكَ .
وَ الرَّابِعَةُ : أَنْ تَعْرِفَ مَا يُخْرِجُكَ مِنْ دِينِک.
#موضوع_منبر
#روایت
کافی شریف کتاب فضل العلم
خصال شیخ صدوق
روایت ها و حکایت ها
یکی از روایاتی که قابلیت شرح و تفسیر در حد حداقل ۶٠ جلسه را دارد. این روایت شریف است. 👇👇 حضرت کاظم
توضیحات ملاصالح مازندارنی(ره):
(أولها أن تعرف ربك)
ولمعرفته مراتب:
الاولى وهي أدناها: أن تعرف أن لهذا العالم صانعا.
الثانية: أن تصدق بوجوده ووجوبه ظاهرا أو باطنا.
الثالثة: أن تترقى إلى توحيده وتنزيهه عن الشركاء.
الرابعة: أن تترقى إلى الإخلاص له وهو التعري عن كل ما سواه.
الخامسة: أن تنفي عنه الصفات التي يعتبرها الأذهان له.
(والرابع أن تعرف ما يخرجك من دينك) مثل التهور والشره والغضب والحسد والكفر بالله وبرسوله وأئمته وملائكته وكتبه ورسله وإنكار الصلاة والزكاة والصوم والحج إلى غير ذلك من رذائل الصفات والأخلاق ومقابح العقائد والأعمال.
وملخص القول في هذا الحديث:
أن الإنسان في أول نشوئه إلى نهاية عمره سائر إلى الله تعالى فوجب عليه أن يعرفه أولا لأنه المقصد في هذا المسير وأن يعرف ما صنع به; لأن تلك المعرفة تبعثه على زيادة الرجاء والشوق إليه وأن يعرف ما يعينه في طريقه وينفعه عند الوصول إلى مقصده ويوجب القرب منه ليحمله معه وأن يعرف ما يضله عن طريقه ويضره عند الوصول إلى الغاية ويوجب البعد من المقصد ليرفضه عن نفسه لكن بتوسط استاذ مرشد وعالم مسدد وإمام مؤيد من عند الله تعالى; لأن العقول الناقصة لا تستقل بمعرفة الرب وصفاته وقوانين الشرع بدون الرجوع إلى الشارع ومن نصبه، ولذلك أخطأ كثير من العلماء المتكلين على عقولهم فيها فضلوا وأضلوا كثيرا وأوردوا قومهم دار البوار جهنم وساءت مصيرا.
روایت ها و حکایت ها
یکی از روایاتی که قابلیت شرح و تفسیر در حد حداقل ۶٠ جلسه را دارد. این روایت شریف است. 👇👇 حضرت کاظم
توضیح فقره اول:
الف - أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ – اول آنها این که بشناسی ربّت کیست؛
دقت شود که نفرمود اول آنها این است که بشناسی «خالق» تو و عالم هستی کیست؟؟ چرا که این بسیار بدیهی است و هر کس کمی به همین عالم محسوسات و عالم وجود خودش توجه کند، گواهی میدهد که همه «نشانه» هستند و خالقی را نشان میدهند که از این جنس نیست، پس مخلوق نیز نمیباشد، لذا میفرماید اگر از کفار نیز بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرد؟ خواهند گفت: الله:
«وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ» (لقمان، 25)
ترجمه: و اگر از آنها بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است مسلما خواهند گفت خدا؛ بگو ستايش از آن خداست ولى بيشترشان نمىدانند.
مضاف بر این که صرف شناخت خالق، مشکلی در تربیت و رشد انسان را مرتفع نمینماید، بلکه باید «ربّ» را شناخت. لذا فرمود: بشناسی که «ربّت» کیست؟
ربّ، به مالک، صاحب و منعمی اطلاق میشود که تربیت امور را بر عهده دارد. تدبیر کننده، تربیت کننده و مربی تمامی عوالم و موجودات است.
هیچ کسی که دارای عقل سالم باشد، نمیتواند دو خالق برای عالم هستی فرض کند، اما هر کسی میتواند هزاران موجود و عنصر دیگر را إله یا ربّ (کاذب) خود فرض نماید. فراعنه در هر زمانی مدعی شده و میشوند که «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى – ربّ برتر شما من هستم»، و انسان ممکن است در آنِ واحد، دهها ربّ [ربّ قدرت، رب شهوت، رب مقام، ربّ ثروت و ...] را بندگی کند. در نماز ربّش الله باشد، در کسب ربّش مال حرام یا مقامات رشوهبگیر و رانتخوار باشد، در شهوت ربّش هوای نفس باشد و ...؛ لذا حضرت یوسف (ع) به هم سلولیهای خود فرمود: ای دو هم سلولی من، آیا (بندگی) اربابهای متفرق و پراکنده، بهتر است از خدای واحد و قهار؟
«يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» (یوسف، 39)
روایت ها و حکایت ها
یکی از روایاتی که قابلیت شرح و تفسیر در حد حداقل ۶٠ جلسه را دارد. این روایت شریف است. 👇👇 حضرت کاظم
توضیح فقره چهارم:
شناخت آن چه انسان را از دینش خارج میکند (مَا يُخْرِجُكَ مِنْ دِينِكَ)، همان «دشمن شناسی» است.
نمیشود انسان سلامتی را بشناسد و نداند که دشمن سلامتی چیست و چه چیزی او را از سلامت خارج میکند؟ - امنیت را بشناسد و نداند که چه عواملی موجب به مخاطره افتادن امنیتش میگردد؟ استقلال و آزادی را بشناسد و نداند که چه چیزهایی سبب سلب استقلال و آزادی از او میگردد؟ خوشبختی و فلاح دنیوی و اخروی را بشناسد، اما نداند که عوامل از دست دادن نعمات و افتادن به هلاکت و بدبختی چیست ...؟ به همه اینها در هر مقولهای که باشد، میگویند: «دشمنشناسی.»
شهید آیت الله دستغیب (ره)
✍زمانه ما بقدری نکبت گرفته و همین بس است در پستی زمانه ما که وقتی می خواهند از کسی تعریف کنند می گویند آدم بی آزاری است آزارش به موری هم نمی رسد. این را بزرگترین تعریف می دانند در حالیکه بی آزاری که مدح نیست خب یک بره هم آزارش به کسی نمی رسد. انسانی قابل تعریف و تمجید است که سرتا پا خیر باشد. بقول حضرت مسیح : جعلنی مبارکا این ما کنت باشد
الخیر منه مامول باشد.
در روايتي می خوانیم:
ليسَ حُسنُ الجِوارِ كَفَ الأذى ، ولكنْ حُسنُ الجِوارِ الصّبرُ على الأذى .
حسن همسايگى ، اين نيست كه آزار نرسانى بلكه حسن همسايگى ، اين است كه در برابر آزار و اذيّت همسايه شكيبا باشى.
روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید
@revayathavahekayatha1
اصلاخودتمرمّتِماراقبولکن،
منآنخرابهامکهتوآبادمیکنی!
صلیاللهعلیکیااباعبدالله
نماز!!
استاد قرائتی:
من نمیدانم واقعا آدم خجالت میکشد که ما چهل سال است از انقلابمان میگذرد، هنوز در موضوع نماز کار اساسی نتوانستیم انجام دهیم!
ما روز قیامت پهلوی شاه عباس که دیگر نمیتوانیم شرمنده باشیم، حالا پهلوی خدا شرمنده هستم طوری نیست، پهلوی محمد و آل محمد شرمنده هستم طوری نیست، پهلوی شهدا،
دیگر حالا شاه عباس هم بگوید من شاه طاغوتی کاروانسرای شاه عباسی برای شما ساختم، آنوقت شما حزب اللهیها هنوز برای بچه هایتان نمازخانه نساختهاید؟ در موضوغ نماز نتوانستید کاری بکنید!!
ما پهلوی شاه عباس چه خاکی به سرمان بکنیم؟
میگویند یک شتری را خیلی اذیت کردند، صاحب شتر از شتر عذرخواهی کرد، گفت شتر!!!
گفت بله، گفت خیلی بار، بارت کردم، در بیابانها، تشنه، گرسنه، دواندمت، معذرت میخواهم، گفت همه حلال، فقط یک جا حلالت نمیکنم، گفت کجا؟ گفت یک بار افسار من را به دم یک خر بستی، خیلی به من بر خورد، بالاخره من شتر هستم، افسار من را به خر بستی.
گاهی آدم به او برمی خورد که علی ابن ابیطالب سرِ نماز شهید میشود، امام حسین ظهر عاشورا سی تا تیر به او میزنند ولی نمازش را اول وقت میخواند، ولی ما👇
شما ظهر وارد شهر که میشوی، ظهر همه مغازهها باز است، آن سر کلاس است، یکی مشغول یک کار دیگر است. انگار هیچی به هیچی نیست. مسئله نماز را خفیف شمردهایم و هر مقدار که نماز را خار کردیم در بقیه کارها به تاخیر افتادیم.
#نماز
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
🔰مُعرِّفی کتاب📙📘📗📕
📌بهای سنگین مادی گرایی
نوشته: تیم کاسر
ترجمه: میلاد سبزه آرا، مصطفی محمدی
✍این کتاب برای مطالعه خودتان ومنبر شما مفید است.
#معرفی_کتاب
________________
[ روایت ها وحکایت ها ]
از قعر گل سیاه تا اوج زحل
کردم همه مشکلات گیتی را حل
بیرون جستم زقید هر مکر و حیل
هر بند گشاده شد مگر بند اجل
#شعر
شــــــــیر را بچه بدو ماند هـــمی
تو به پیغمبر چه می مانی بگو❗️
امام باقر عليه السّلام فرمود:
رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله هديه را مى پذيرفت ولى صدقه را نمى خورد،
و مى فرمود:
به همديگر هديه دهيد،زيرا هديه دلخوريها را بر طرف مى سازد،و كينه ها ودشمنيهاى ته نشين شدۀ در دل را تخليه مى كند.
كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَأْكُلُ اَلْهَدِيَّةَ وَ لاَ يَأْكُلُ اَلصَّدَقَةَ وَ يَقُولُ تَهَادَوْا فَإِنَّ اَلْهَدِيَّةَ تَسُلُّ اَلسَّخَائِمَ وَ تُخَلِّي ضَغَائِنَ اَلْعَدَاوَةِ وَ اَلْأَحْقَادَ.
اصول کافی
#سیـره
#سیره_پیـامــبر
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
نکته و مثال 👇
عاقبت بخیری فقط با دعا نمی شود!
آری البته دعا اثر دارد.
استادی می فرمود: یک فوتبالیست بخواهد ۹۰ دقیقه بازی کند ماه ها قبل آن وارد تمرین میشود تا در صحنه بازی کم نیاورد. حضور قلب داشتن در نماز چند دقیقه ای و یا عاقبت بخیری و با ایمان وارد عالم بعدی شدن لحظه ای نمیشه باید از قبل مقدماتش را فراهم کرد.
#مثال
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
روایت ها و حکایت ها
آیا لقب زبیر سیف الاسلام است؟!! از یکی از اساتید پرسیدم ایشان جواب دادن👆 مرحوم علامه جعفر مرتضی ب
علامه عسکری رحمه الله علیه:
در هیچیک از کتب معتبر تاریخی، مطلبی به این عنوان که پیامبر عظیم الشان اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ لقب سیف الاسلام را به طلحه و زبیر داده باشند، ثبت نشده است.
چیزی که در تاریخ به ثبت رسیده لقب سیف الله (شمشیر خدا) است که به خالد بن ولید نسبت داده شده است. برخی گفتهاند این لقب را پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به او داده؛ ولی ظاهراً در دوره خلافت ابوبکر و عمر چنین لقبی به خالد داده شده است.
روایت ها و حکایت ها
آیا لقب زبیر سیف الاسلام است؟!! از یکی از اساتید پرسیدم ایشان جواب دادن👆 مرحوم علامه جعفر مرتضی ب
باور بفرمایید برخی از مطالب مشهوره در منابر زیاد گفته میشه ولی اصل نداره😢
ولی چون در ظاهر جذابه مردم خوششون میاد
بخاطر اون میگن😂
همان شمشیری که زبیر به روی حمله کننده گان به منزل حضرت زهرا کشید کافی است برای ملقب شدنش به سیف الاسلام.
اینم یه نظر👆
ابن ابی الحدید گوید:
وقتی قاتل زبیر شمشیر زبیر را به حضرت امیر داد
حضرت فرمودند:
سَیْفٌ طَالَمَا جَلَی بِهِ الْکَرْبَ عَنْ وَجْهِ رَسُولِ اللَّهِ.....
این شمشیر غم را از چهره رسول خدا می زدود.
روایت ها و حکایت ها
علامه عسکری رحمه الله علیه: در هیچیک از کتب معتبر تاریخی، مطلبی به این عنوان که پیامبر عظیم الشان
خلیفه دوم به خالد بن ولید
لقب سیف الاسلام داد👇
أنّ عمر لم يزل عاتبًا عليه (أي: علی آبي بکز) وعلى خالد بن الوليد أيّام حياته في ذلك (قتل خالد بن الوليد رئيس القوم مالك بن نويرة وأخذ امرأته ووطأها من ليلتها من غير استبراء لها، ولا وقعت عليها قسمة)، فلمّا ملك عمر كان خالد يتحاماه وعمر عاتب عليه بسبب قتل مالك بن نويرة؛ لأنّه كان حليفه في الجاهليّة، وروى مشايخنا من طريق أهل البيت (عليهم السلام) أنّ عمر استقبل خالدًا يومًا في بعض الطريق وفي بعض حيطان المدينة، فقال له عمر: يا خالد، أنت قتلت مالكًا؟! فقال: يا أمير المؤمنين، إن كنت قتلت مالك بن نويرة لهناة كانت بيني وبينه لقد قتلت لكم سعد بن عبادة لهناة كانت بينكم وبينه، فأعجب عمر قوله، فضمّه إلى صدره وقال له: أنت سيف الله وسيف رسوله، فسمّت العامّة عند ذلك خالدًا «سيف الله وسيف رسوله».
[الاستغاثة، ج 1، ص 7]
استاد عزیزمان👆