فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
چند سالی هست توی اربعین این نوحه رو گوش میدیم
امسال میخواهیم بریم کنار دسته پاکستانیها...
البته اونا اومدن پیش ما و ما رفتیم عیادت...
#اربعین
#ایران_پاکستان
#زائران_پاکستان
#یزد_حسینیه_ایران
#حب_الحسین_یجمعنا
@revayatnevis
چند روزی بود شنیدیم زائران عزیز پاکستانی که با چه مشقتی روزها توی راه هستن تا برن اربعین، کربلا، زیارت... اتفاقی براشون افتاده
سالهای قبل که قسمتم شدهبود برم، یک سال توی کربلا دیدمشان و همصحبت شدیم، میگفت یک ماهی توی راه هستن. از بس سخته و گرون، میان عراق زیارت ائمه و بعد هم مشهد و قم و برمیگردن پاکستان.
یک سال دیگه دم ورودی شهرمون، مهریز، همشهریها موکب زدهبودن برای پذیرایی ازشون. یه سال دیگه یادمه شروع مراسم هیئت بود، گفتن اتوبوسشون خراب شده، میخوان ببرنشون اسکان تا موقعی که درست بشه. حالا که مراسم دارید، چند دقیقه بیان؟ با کمال میل پذیرفتیم، اومدن و چه عزاداری زیبای پاکستانی کردن!!
اما امسال...
چند روز پیش بود که شنیدم اتوبوس زائران پاکستانیها که هنوز داشتن میرفتن کربلا چپ کرده و احتمالا تعداد زیادی کشته (شهید) و زخمی شدهباشن.
٢٨نفر شهید شدند و تعدادی زخمی و چندتایی هم بدحال...
دوست داشتم کاری انجام بدم اما چیزی به ذهنم نرسید و این حس و حال خیلیها بود.
ایده خاصب نرسید و خیلیها یا کرببا بودن یا کاری نکردن.
زیارتشون مردمی بود و باید مردمی هم کاری میشد.
بالاخره تصمیم گرفتیم حداقل کار رو انجام بدیم یعنی بریم بیمارستان شهیدبهشتی تفت و بهشون سر بزنیم...
اولش با همین سرزدن شروع شد، بعد گفتیم دست خالی که زشته، گل بگیریم براشون و بعد هم پیشنهاد اومد پرچم مشترک درست کنیم، زائر امام حسین (ع) بودن و یکی از رفقای مداح هماهنگ شد و خلاصه کمکم تکمیلتر شد... .
بریم برای ملاقات
#اربعین
#ایران_پاکستان
#زائران_پاکستان
#یزد_حسینیه_ایران
#حب_الحسین_یجمعنا
@revayatnevis
وارد بیمارستان شدیم، گفتن مستقیم برید ته راهرو سمت چپ و بعد سمت راست... .
اولین راهنمای جالب رو دیدیم. بخش رز (بیمار بینالملل)
قبلا جایی به چشمم نخوردهبود.
هرکسی میدید این جمع نزدیک به 15نفر جوان بعضا گل به دست و با پرچم ایران و پاکستان، برایش جالب بود ولی احتمالا همه میدانستند قضیه از چه قرار است.
#اربعین
#ایران_پاکستان
#زائران_پاکستان
#یزد_حسینیه_ایران
#حب_الحسین_یجمعنا
@revayatnevis
اولین اتاق، پیرمردی بود که رفتیم عیادتش. نگاه به جمعیت میکرد و پرسنل بیمارستان گفت صبر کنید تا مترجم بیاد. یکی از رفقای افغانستانی را هم بردهبودیم جهت احتیاط ولی خودش از اول هم گفت، برام سخته زبان اردو چون زیاد مسلط نیستم. بالاخره خود پیرمرد هم صدا زد حسن و چیزی نگذشت حسن آمد. با لهجه ترکیبی از فارسی و پاکستانی شروع کرد به ترجمه حرفها...
اینها جوانانی هستند طلبه و دانشجو، شما زائر امام حسین (ع) بودید و اینجا هم یزد هست، حسینیه ایران! اتفاقی هست که افتاده. عزیزانی که فوت شدن قطعا پیش امام حسین (ع) هستند و شما هم اجر زیارت دارید. کاری از دست ما برمیاد حتما بگید. شما مهمان ما هستید. برامون دعا کنید.
این خلاصه حرفهایی بود که تقریبا برای همه باید گفته میشد و گفتهشد.
مترجم گفت دستش شکسته بوده و تازه از اتاق عمل بیرون آمده. برای همین هنوز توی حالت بیهوشی هست. و به قول یکی از دوستان که درگوشی گفت احتمالا هنوز توی شُک حادثه!!
#اربعین
#ایران_پاکستان
#زائران_پاکستان
#یزد_حسینیه_ایران
#حب_الحسین_یجمعنا
@revayatnevis
اتاق دوم یک خانم بود. وقتی همان روز حادثه، لیست اسامیشون منتشر شد خیلی برایم جالب و عجیب بود. کلا عراقیها، افغانستانیها و پاکستانی اسامی ترکیبی جالبی دارند. مثلا در بین اسامی اینها بود: صنم مادر، محبتعلی، کنیز زهرا، خورشیدعلی و... . چه ترکیبها و معانی جالبی!
اسم خانم را آقای مترجم گفت: «ایشون کنیز زهرا هست»! با هربار گفتن این اسم، حس خوبی به آدم میده؛ کنیز زهرا!
مترجم گفت پاهایش شکسته. گل بهش هدیه دادیم و با پرچم مشترک دو کشور هم عکس گرفتیم.
پ.ن: تا اونجا بودیم دنبال ویلچر بودند اما دلیلش را نفهمیدم. اتاق بعدی که رفتیم، شنیدم که گفتند،مرخص شد! الحمدلله... .
#اربعین
#ایران_پاکستان
#زائران_پاکستان
#یزد_حسینیه_ایران
#حب_الحسین_یجمعنا
@revayatnevis
اتاق بعدی راشد علی بود. اینجا اتاقش بزرگتر بود و جو روضه خوانی داشت. مترجم گفت: «داداشش رو صبح خبر دادند که چون بدحال بوده متاسفانه شهید شد و من نگفتم بهش اما حوالی ظهر توی واتساپ عکسش رو دیده که شهید شده...»
مداح شروع کرد به خواندن. هرچند راشد فقط صلوات و سلام بر امام حسین رو متوجه میشد. همین است که گفتند «حب الحسین یجمعنا» و یا بهتر از آن «الحسین یجمعنا» !
#اربعین
#ایران_پاکستان
#زائران_پاکستان
#یزد_حسینیه_ایران
#حب_الحسین_یجمعنا
@revayatnevis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفر بعد رو گفتن حالش کمی بدتر از بقیه است؛ گردنش شکسته و تازه از اتاق عمل بیرون آمده. خیلی شاید نتونه حرف بزنه و حرکت کنه! رفتیم داخل. مرد میانسال با گردنبند ثابت خوابیدهبود. اینجا مترجم عوض شد. حیدر حسنین آمد که با یکی دیگر از اهالی پاکستان از قم آمدهبودند. روضه خوانی شد و آن طرف اتاق هم دوتا ایرانی بستری بودند. همه گریه میکردند. حیدر حسینین گفت: «اینجا پرستارها، دکترها هیچ چیز کم نذاشتن؛ خیلی خوب رسیدگی کردن دستشون درد نکنه!»
#اربعین
#ایران_پاکستان
#زائران_پاکستان
#یزد_حسینیه_ایران
#حب_الحسین_یجمعنا
@revayatnevis
بیرون که آمدیم پرسیدیم تمام شدند گفتند نه؛ یکی دیگر هست توی آی، سی، یو. این جمعیت رو نمیشه برد ولی دو سه نفر مشکلی نیست. مترجم اولی، حسن برگشت و همراهیمان کرد و دو سه نفر رفتند داخل. موقع رفتن که پرسیدیم از مترجم، گفت: «بله ساکن تفت هستم و پاکستانی!»
#اربعین
#ایران_پاکستان
#زائران_پاکستان
#یزد_حسینیه_ایران
#حب_الحسین_یجمعنا
@revayatnevis