ثسموس و نوموس
نویسندگان: آذرفزا؛ قوام صفری
گذر از ثسموس به نوموس در ادبیاتِ سیاسی یونان باستان، بازنمایاننده چه دگرگونی اندیشگانی در اندیشه سیاسی یونانیان، به ویژه آتنیان، بوده است. چنانکه پیش از این نشان دادیم، ثسموس دستور/ فرمان زورآور شدهای است که از سوی عاملی جدا و برتر صادر میشود و افرادی که تحت آن دستور/ فرمان قرار میگیرند آن را اجبارآور مییابند. در معنای بنیادینِ نوموس نیز اجبار و الزام نهفته است. اما این الزام و اجبار بیش از آنکه از حجیت مرجعی که آن را صادر کرده ناشی شده باشد از این واقعیت نشات میگیرد که همه افرادِ تحت سامان و نظم نوموس آن را بی چون و چرا معتبر میدانند. هماز اینروی، هنگامی که از ثسموس و نوموس در معنای قانونِ نهاده سخن میگوییم، با دو معنای متفاوت از قانون روبهرو میشویم. ثسموس قانون را دستور یا فرمان زورآور شدهای میداند که از سوی قانونگذاری برتر گذاشته میشود و همگان به ناگزیر باید آن را معتبر بدانند؛ حال آنکه نوموس، قانون را حُکمی میداند که از سوی همگان معتبر دانسته میشود و از این جهت تصدیق شده و پذیرفته میشود. ثسموس حجیت و اعتبار خود را از قانونگذار ِ برتر میگیرد اما نوموس، همازنخست، قانون را امر ِمعتبر و مورد توافقِ همگانی قلمداد میکند. این دو دریافتِ متفاوت از قانوننهاده، دو صورت متفاوت از نظامِ سیاسی را پدید میآورند. نظامِ سیاسی برآمده از ثسموس کمترین توجهی به توافق و پذیرشِ همگانی ندارد و بنابراین تورانیک (استبدادی) خواهد بود. جایگاهِ والای توران (مستبد) همگان را وادار به پذیرش ِ قوانین میکند. باری، نظامِ سیاسی برآمده از نوموس بیشترین تاکید را بر توافق و پذیرشِ عمومی دارد بنابراین مشارکتِ سیاسی و برابری میان همگان برای توضیح و تفسیر خیرِ عمومی در کانون قرار میگیرد. شرطِ امکان انجمنِ ملی در آتن و قدرت گرفتنِ آن در برابر آرئوپاگوس اصلِ برابری قانونی بود. یونانیان این اصل را با لفظ ἰσονομία]=برابری فرمانروا و فرمانپذیر[ میخواندند که از ترکیب ἴσος]=برابر[ و νόμος]=قانون[ تشکیل شده است. چنانکه پیداست با سرنگونی حکومتِ استبدادی پیسیستراتی و آغاز دموکراسی کلیستنسی لفظ ایسونومیا دلالت سیاسی مییابد و زمینه ساز جایگزینی نوموس به جای ثسموس در ادبیاتِ سیاسی آتن میشود. اگرچه اصلیترین دلالتِ نوموس از ابتدای سده چهار پ.م به بعد، چنانکه در سخنرانی سخنوران، خطابههای مردانِ سیاسی، نمایشنامهها و همچنین آثار فلسفی می بینیم، قانونِ نهاده بوده است، نوموس دلالتهای پیشینش را از دست نداد. پژوهشِ ما نشان میدهد، نوموس در معنای سامانی که همگان آن را معتبر و الزام آور می دانند نه تنها معنای نوین یونانیان از قانون سیاسی را نشان میدهد بلکه وجوهِ گوناگونِ زیستِ عمومی آنان را بازنمایی میکند. یونانیان این زیست عمومی را در برابر زیستِ خصوصی میفهمیدند و آن را πολιτικός] βίος =زیستِ شهرورزانه[ مینامیدند. مفهومِ کلیدی در زندگی شهرورزانه ایده نوموس است چرا که تمامی وجوهِ آن را اعم از آداب و رسوم، عُرف، فرامین و مناسکِ دینی و مهمتر از همه قوانین ِ نهاده به هم میپیونداند و هماهنگ میسازد. به دیگر سخن، ایده نوموس به مثابه παράδειγμα]=الگو، پارادیم[ تمامی اجزاء بسگانه زیستِ عمومی یونانیان را در واحدی به نام پولیس گرد میآورد. بدین ترتیب نوموس نه تنها بنیانگذارِ پولیس است بلکه نگاهدارنده آن و در همین حال به پیشبرنده آن نیز هست.
#ثسموس
#نوموس
#قانون
@RevolutionaryIdea