eitaa logo
کانون فرهنگی محفل ذاکرین ریحانة النبی (س)
652 دنبال‌کننده
898 عکس
578 ویدیو
124 فایل
این محفل از سال 1396باجلسه مقتل در منزل ذاکر اهلبیت عبدالرضا اسماعیلی و با سخنرانی استادان عبدالرسول باقری، قائم فر، موسوی و... شروع و با جلسات مناسبتی هر ۱۵ روزیکبار همچنان ادامه دارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 با سلام وادب (جلسه همدلی مداحان)* بمناسبت شهادت امام صادق(علیه السلام)** مدیر جلسه: 🔸 پنجشنبه۱۳ اردیبهشت؛ ساعت ۶ صبح 🔹 چهارراه عسکریه، خانه مداحان خانه مداحان اصفهان(مجمع الذاکرین) بسیج مداحان ناحیه امام صادق(ع) کانون مداحان سازمان تبلیغات اصفهان
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی میون سجاده‌ای و خونه‌ی تو محاصره‌ست توو ذهن روضه‌های تو، ردپای یه خاطره‌ست روضه‌ی دود و هیزمه، روضه‌ی داغ میخ در دور و بر خونه‌ی تو، غم داره میزنه شرر امشب سر تو می‌ریزند پیش نگات میشه خونه دشمن چیکار کنم غم زده شررت، بس که دور و برت ریخته روی سرت، این ماتم کسی نبود یار و هم‌سفرت، تا بشه سپرت خون شده جیگرت، از این غم بردن تو رو با یه لباس ساده دشمن سواره و شما پیاده «واویلتا مولا امام صادق» تو پیرمردی و دارن نامردا میزنند تو رو پای پیاده با طناب توو کوچه می‌کِشن تو رو روضه‌ی تو شبیه شده به روضه های فاطمه دردم از اینه دشمنت، از تو نداره واهمه از دور که روز تو شب شد توو شعله‌ها چشمت گریون زینب شد خودت بخون روضه‌های غم و روضه‌ی حرم و خیمه و علم و، ای آقا به ما بگو از هجوم و شتاب از جفای طناب رنج بزم شراب، ای آقا بردن تو رو با یه لباس ساده دشمن سواره و شما پیاده «واویلتا مولا امام صادق» کاش میتونستی سرت و بزاری رو شونه‌ی من وخیمه حالت فاطمه که تر شده گونه‌ی من علی مظلوم و ببخش نگار دردونه‌ی من که خونه‌ی امنی نبود برای تو خونه‌ی من اشکات دلم رو خون کرده دلم پر از غصه، دلت پر درده تو رو خدا با غما خو نگیر، از علی رو نگیر دست به پهلو نگیر، زهرا جان بجز تو دردم رو به کی بگم حالا تو هم رو میگیری ازم، زهرا جان گریه نکن دنیام و غم میگیره الهی علی برات بمیره 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan محفل ذاکرین ریحانة النبی(س)
(ع) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ دلت غمینه بگو چه خبر ای مدینه بگو از غمو بغض سینه شهر مدینه چقد واسه تو آشناس، این صحنه و دقایق میسوزه در خونه ی، بیت امام صادق چقد واسه تو آشناس، دود و درِ شکسته چقد واسه تو آشناس، امامو دست بسته بگو با من از چِشِ تار بگو ز غمای بسیار دیدی درو افتادی تو به یاد خون رو دیوار وآااااای أمون أمون از غریبی.... 🔅🔅🔅🔆🔆🔅🔅 بند2⃣ شهر مدینه توی دل تو شور و غوغاس افتادی به یاد گل یاس شهر مدینه نرفته از خاطر تو، هنوزم که هنوزه بی اختیار میگی با غم، زهرا داره میسوزه یادِ تو آوُردَن بازم، یه پهلوی شکسته یک گل یاس که پشت در، به جوی خون نشسته مدینه چیا کشیدی خسته شدی و بریدی خون شده دلت آخه تو پهلوی دریده دیدی وآااااای أمون أمون از غریبی... 🔅🔅🔅🔆🔆🔅🔅 بند3⃣ شهر مدینه بگو با من از دست بسته بگو با من از مرد خسته شهر مدینه میدونم ازین جماعت، چقد شده دلت خون دیدی دوباره یه حیدر، با دست بسته حیرون هی می‌کشیدن إمامو، تو کوچه و خیابون دوباره دیدی علی رو، اسیره و پریشون ادامه داره همیشه چرا تموم نمیشه چرا همیشه خبر از أسیریه و آتیشه وآااااای أمون أمون از غریبی... به قلم: 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan محفل ذاکرین ریحانة النبی(س)
بیش از ۲۸ نوحه سنتی، شور،سنگین ،مرثیه ومصیبت از امام صادق(ع)👆👆👆👆
به دعوت ذاکر اهلبیت مهدی بهمنی
به دعوت ذاکر اهلبیت ابراهیم امینی
به دعوت صدیق مکرم حجت‌الاسلام ریئس الواعظین از همه ذاکرین محفل وکانون ریحانة النبی(س) 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan محفل وکانون ذاکرین ریحانة النبی(س)
از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکر بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد می‌ریزد بِهَم باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد باز هم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند روی مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمرد شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده (حسن لطفی 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan محفل ذاکرین ریحانة النبی(س)