جلسه همدلی مداحان
سخنران :استاد دانشمند
مدیر جلسه :حاج مهدی منصوری
پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۵/۱۸ ساعت ۶ صبح
چهارراه عسگریه،خانه مداحان
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی مذهبی ذاکرین ریحانة النبی(س)
یکم صفر
ورود کاروان اسراء به دمشق
یکم ماه صفر #اسراء اهل بیت (علیهم السلام) را بعد از #سه_روز معطلی وارد شهر #شام کردند،
لشکریان وقتی به چهار فرسخی شهر شام رسیدند، #نامهای به یزید نوشتند تا او را از رسیدن #اسراء کربلا خبردار کنند،
یزید ملعون هم #دستور داد که پشت دروازه تا #سه_روز صبر کنید تا شهر را #زینت کنند و سپس از هر دروازهای که خواستید وارد شوید که همه آماده استقبال هستند،
#امام_سجاد (علیهالسلام) به نعمان بن منذرمدائنی فرمودند:
#مصیبتی شدیدتر از ورود به #شام ندیدم،
عرض کرد چگونه بود؟
#امام_سجاد (علیهالسلام) فرمودند:
ظالمان #هفت_مصیبت بر سر ما آوردند:
#اول آنکه ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای و نیزهها احاطه کردند و با کعب نیزه به ما حمله میکردند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و نی و دف و طبل میزدند،
#دوم آنکه سرهای شهدا را در میان هودجهای زنها و اطفال ما قرار دادند، #سر پدرم و #سر عمویم حضرت عباس (علیهالسلام) را در برابر #چشم عمههایم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و حضرت ام کلثوم (سلاماللهعلیها) نگه داشتند، و #سر برادرم حضرت علی اکبر (علیهالسلام) و #پسر عمویم حضرت قاسم (علیهالسلام) را در برابر #چشم حضرت سکینه (سلاماللهعلیها) و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) خواهرانم میآوردند و با #سرها بازی میکردند، و چه بسیار #سرها بود که بر زمین در میان دستها و پاهای #اسبان میافتاد،
#سوم اینکه زنهای شامی از بالای بامها، #آب و #آتش بر #سر ما میریختند، #آتش به #عمامهام افتاد، چون دستهایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن راخاموش کنم، عمامهام سوخت، و #آتش به #سرم رسید و سرم را نیز #سوزاند،
#چهارم این بود که از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در #کوچه و #بازار با ساز و آواز ما را #گردش دادند و میگفتند: ای مردم بکشید این #خارجیها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند،
#پنجم آنکه ما را از شتران پیاده کردند و به یک #ریسمان بستند و به در خانههای یهود و نصاری عبور دادند و به آنها میگفتند: اینها همان اهل بیتی (علیهم السلام) هستند پدران شما را کشتند،
امروز شما انتقام بگیرید و تلافی کنید،
ای نعمان، تمام یهودیان و نصرانیان آنچه خواستند از #خاک و #سنگ و #چوب به طرف ما #انداختند،
#ششم آنکه ما را به #بازار برده فروشان بردند و میخواستند بجای غلام و کنیز #بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها #مقدور نساخت،
#هفتم اینکه محل سکونت ما را در مکانی قرار دادند که #سقف نداشت، #روزها را از گرما و #شبها از سرما آرامش نداشتیم، و از #گرسنگی و #تشنگی و خوف کشته شدن آسایشی برای ما نبود،
از اینجا سِرِّ سخن #امام_سجاد (علیهالسلام) معلوم میشود که #سخترین_مصائب را فرمودند:
امان از #شام
"الشام الشام الشام"
منابع:
تذکرة الشهداء ج ۲ ص ۳۶۳ ، رمز المصیبة ج ۳ ص ۲۵۹ ، سحاب رحمت ص ۷۳۶ ، سوگنامه آل محمد (علیهم السلام) ص ۴۹۵
اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات)
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
همزمان با شهادت حضرت رقیه(س) جلسه سخنرانی و عزاداری با اعضاء و کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س) برگزار میگردد
سخنران : حجتالاسلام
سید مسعود طباطبایی
مدیحه سرایی ذاکران اهل بیت
زمان: ظهر جمعه ۱۴۰۳/۰۵/۱۹
ازساعت ۱۲/۳۰ الی ۱۴/۳۰
مکان : آدرس خیابان جی قبل از
چهارراهمسجدعلی سمت چپ کوچهشماره۸۲شهیدناصرافلاکی.کوچه
امیددستراست.منزلقربانی
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
هیئت جنت الرقیه (س)محله خاتون آباد
1400052012.mp3
21.98M
سلام خانوم خانوما، دیر اومدم میدونم
گریه نکن عزیزم، دیگه پیشت میمونم
بابایی فدات بشه، چقدر کبود شدی
بابایی فدات بشه، موهات سفید شده
دختر قشنگمو کیا، کتک زدن
اینا واسه اینکه، بابات شهید شده
حالا هم با سر اومدم
دست ندارم بغلت کنم خوشگل بابا
کاش میشد، روپاهام بشینی
منو ببخش اگر نمیتونم، خوشگل بابا
«آه بابا....»
سلام بابایی جونم، ببخش اگه کلافه ام
موی منو سوزوندن ، نشد برات ببافم
الهی فدات بشم، چقدر عوض شدی
جای چیه رو لبات، که انقدر خونیه
بوی دود و خاکستر، میاد گمون کنم
اینا همه کار خیر، ندیده خولیه
تورو با چوب میزد یزید، سرت تا افتاد
از تو تشت زمین، ربابم افتاد
اینا ناموس نمیفهمن، ما کجا کنیزی کجا
همونجا عمه جون داد
تو بزم می، یکی منو نشون میداد
یزید سر رو، تکون میداد
«آه بابا ...»
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
#کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
حرم رقیه.mp3
9M
هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است
تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است
اومدم زیارتت با گریه با زاری
تو هنوزم وسط بازاری
خیلی روضه نگفته داری
وای ...
سلام خانوم ایها الصدیقه الشهیده
ای نوه مادر قد خمیده
گنبدتم مثل موهات سفیده
هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است
تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است
صورت زائرت اینجا خیس بارونه
در و دیوار حرم میخونه
دختر شاه کجا ویرونه
وای ...
سلام خانوم
شرمندتم تو روضه هات نمردم
ولی برات همیشه غصه خوردم
ای بی کفن برات کفن آوردم
هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است
تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است
شنیدم که اربعین جا موندی دلگیرم
من به جای تو زیارت میرم
یا رقیه میگم و میمیرم
وای ...
بسوز ای دل
جونی نمونده به تن رقیه
آتیش گرفته دامن رقیه
تفریح شونه زدن رقیه
همینجا بود تو بغل رباب سیلی خوردی
حتی میون خواب سیلی خوردی
تو مجلس شراب سیلی خوردی
هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است
تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است
#کانون
# فرهنگی
# ذاکرین
#ریحانة النبی س
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
#کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
░⃟
1481-1665333708227.mp3
944.7K
بر دامن خاکی من سر بابا
همناله ی من بود زینب و زهرا
واویلا واویلا...
شده ای به ویرانه بهر من مهمان
قدم رنجه کرده ای امشب پدر جان
واویلا واویلا...
ببین بابا کار من ناله و آه است
دلم خون و پاهایم مجروحه راه است
واویلا واویلا...
کس کودک شکسته چون من ندیده
در سه سالگی قامتم شد خمیده
واویلا واویلا...
پدر جان از کربلا تا به ویرانه
جواب هر یا حسین بود تازیانه
واویلا واویلا...
شاعر : حاج امیر عباسی
حضرت رقیه (س)
نوحه
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
2024_07_02_20_49_26.mp3
1.56M
.
حضرت_رقیه
شور
زمزمه
السلام ای سر پر خون و خاکستری
خاکی هستی اما از همه زیباتری
کی رگای گردنتو اینجور بریده
معلومه رو حنجرت خیلی تیغ کشیده(بد بریده)
با دیدن سرت
جا داره بمیره دخترت
چجوری بریده که هنوز
داره خون میاد از حنجرت
سوخته موهات چرا
تنور روشن بود انگار بابا
تقصیر کی بوده که رگات
اینقد کوچیک بزرگه حالا
****
هیچ خبر داری بابا بردن مارو کجا
چی بگم از کوچه و بازار شامیا
رفتی و دادن ناموستو خیلی عذاب
عمه گفت ندیده بودم تا حالا شراب(وای از رباب)
قلبمون شد کباب
چشممون از غصه شد پُرآب
به بچهی کوچیکش یه زن
شیر میداد پیش چشم رباب
شامیا با عصا
میزدن عمه رو بیهوا
چی بگم از اون که میشه مست
ناموس نمیفهمه بی حیا
محمود_اسدی_شائق
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
23.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای چشمهای هرزۀ شامی، حیا کنید
ناموسِ اهلبیت و تماشا! اِبا کنید
این ازدحامِ زشتِ اَراذل برای چیست
بر آل پاک فاطمه کمتر جفا کنید
ما را اسیرِ خارجی و بَرده خوانده اید
شرم از امامِ قافلۀ مصطفا کنید
عمامۀ امام زمان زیر شعله سوخت
رحمی بحال سید مظلوم ما کنید
بارانِ سنگها سرِ ما را نشان گرفت
یک بار هم نشد که هدف را خطا کنید
جای سرِ بریده مگر زیر دست و پاست
بهتر که جایشان به سرِ نیزه ها کنید
دَف میزنید و هدیه به رقاصه ها دهید
خون تا به چند بر جگر هَل اَتا کنید
دورِ کجاوه ها سرِ بابا چه میکند
این داغدیدگان حرم را رها کنید
با آستین حجابِ حرم حفظ شد،چرا
با اهلبیت فاطمه اینگونه تا کنید
یک صبح تا غروب، اهانت بما بس است
دیگر برای قافله یک راه وا کنید
ذکر علی اگر که گناه کبیره است
پس لااقل حقوق پیمبر ادا کنید
از کوچۀ یهود و نصارا حذر دهید
تا چند ناروا به دلِ ما روا کنید
جشن و سرور و خنده و تحقیر و ناسزا
قدری حیا ز قاری قرآن ما کنید
ما را محلِ برده فروشان روا نبود
یک ذره یادِ روز عذاب خدا کنید
حاج محمود ژوليده
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
حضرت_رقیه__س__روضه
دیدم به روی نیزه ها بابا سرت را
دیدم به دست ساربان انگشترت را
بابا بمیرم تشنه بودی بین گودال
پوشانده تیر و نیزه ها آن پیکرت را
بابا تو رفتی و حرم رفته به غارت
خیلی کتک زد قاتل تو خواهرت را
راس تو روی نیزه ها باشد قبول است
اما به روی نیزه ها زد اصغرت را
دستان ما بستند و در بین اسیری
هنگام رفتن دیده ام بال و پَرَت را
وقتی که افتادم حواست بود بابا؟
حتما تو دیدی حال و روزِ دخترت را
بابا وَرَم دارد تمام صورتِ من
سیلی زده یک مرد جنگی دلبرت را
بابا نشان پیری از موی سپید است؟
گفتی تو روزی سرگذشت مادرت را
آتش میان خیمه افتاد و سرم سوخت
انگار سوزانده کسی موی سرت را
من دخترم، باباییم، تقصیر من چیست؟
بابا بغل کن باز هم این دخترت را
عبدِ کریم
حضرت رقیه (س)
روضه
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
نوحه شهرشام(شاهمندی).mp3
3.04M
#مصائب شهر شام و حضرت رقیه
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#صفر۱۴۰۲
دوباره قِصه ی شام دوباره روضه ی جانکاه
امون از دل زینب رسیده قافله از راه
دوباره درد و بلا دوباره کینه و آزار
همه به رقص و شادی به بام و کوچه و بازار
امون از شام بلا شد دوباره کربلا
امون از دل زینب (۴)
واویلتا شهر شام پر از رنج و درد و بلاست
غم و غُصه ی زینب فراتر از کرببلاست
تهمت خارجی بر آل پیغمبر می زدند
بر لب او خیزرون به پیش خواهر می زدند
امون ای دل خدایا بسوز ای دل خدایا
امون از دل زینب
واویلتا زینب و این مجلس نامحرمان
تشت طلا و راسِ حسین زهرا در میان
قاری قرآن حسین پیش عدو قرآن نخوان
دشمنت با خیزرون میزنه بر لب عطشان
ای خدا بزم شراب دل زینب شد کباب
امون از دل زینب
غریبی و اسیری شد سهم دختر حیدر
از فراقِ حسینش هر لحظه میشه خونجگر
آخه زینب می بینه سرها رُو روی نیزه ها
امون از کوفه و شام خدا امون از کربلا
دل زینب شکسته. پای غمها نشسته
امون از دل زینب
ای دوصد لعن و نفرین بر آل بنی امیه
یهودیها می خندن به اشک بی بی رقیه
توی خرابه ی شام عمرش دیگه شده خزون
تا سر بابا رو دید رقیه از غم داده جون
رقیه ی سه ساله پر کشیده با ناله
امون از دل زینب
کربلایی_مرتضی_شاهمندی
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)