eitaa logo
کانون فرهنگی محفل ذاکرین ریحانة النبی (س)
640 دنبال‌کننده
898 عکس
576 ویدیو
123 فایل
این محفل از سال 1396باجلسه مقتل در منزل ذاکر اهلبیت عبدالرضا اسماعیلی و با سخنرانی استادان عبدالرسول باقری، قائم فر، موسوی و... شروع و با جلسات مناسبتی هر ۱۵ روزیکبار همچنان ادامه دارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ سوم محرم ورود عمر بن سعد به کربلا و سوم محرم بنام حضرت رقیه (سلام‌الله‌علیها) یک روز بعد از ورود کاروان امام حسین (علیه‌السلام) به کربلا عمر سعد (لعنت‌الله‌علیه) با نُه هزار نفری از وارد شد، (علیه‌السلام) نیز در روز سوم محرم، را از اهالی نینوا و غاضریه و بنی اسد چندین هزار درهم فرمودند و با آنها نمودند که را برای قبرشان راهنمایی کنند و را تا پذیرایی نمایند، همچنین سوم محرم بنام (سلام‌الله‌علیها) است، بزرگ که خیل وسیعی از عاشقانشان را رهسپار مرقد شریفشان می‌کنند، که سرنوشت غمبارشان در کنار جریان ، دل شیعیان را خون می‌کند، فقط از زندگی کوتاه خویش را در ناز و نوازش پدر گذارنده بودند که یکباره در روز این آل طه، طعم یتیمی را چشیدند، سوزناک با پدر، خوردن از دشمنان، گرفتن خیمه‌ها، فرو رفتن در پا، فرار از اسبان، همه و همه است که بر یک مظلومه روا داشته‌اند، هنگامی که (علیه‌السلام) در لحظات آخر (سلام‌الله‌علیها) را در گرفتند و نازدانه را بوسیدند، در این هنگام به عرض کردند: "العطش العطش فإن الظمأ قد أحرقنی" بسیار ، شدت جگرم را آتش زده است، (علیه‌السلام) به اوفرمودند: کنار خیمه بنشین تا برای تو بیاورم، آنگاه (علیه‌السلام) برخاستند تا به سوی میدان برود، باز هم (سلام‌الله‌علیها) پدر را گرفت و با گفتند: "یاأبه أین تمضی عنا" کجا میروی؟ چرا از ما بریده‌ای؟ (علیه‌السلام) یکبار دیگر او را در گرفته و فرمودند، در نیز (سلام‌الله‌علیها) از عطش شده بودند و (علیه‌السلام) را بوسیدند و به میدان رفتند، او دیگر را تا در خرابه با مبارک مواجه شدند، نیز وقتی برای خیمه‌ها آوردند، اهل بیت (علیهم السلام) بر اثر در خطر هلاکت بودند، هنگامی که را برای (سلام‌الله‌علیها) می‌برند، (سلام‌الله‌علیها) ظرف را گرفتند و دوان دوان به قتلگاه حرکت کردند، یکی از دشمن پرسید: کجا میروی؟ (سلام‌الله‌علیها) فرمودند: تشنه بود، می‌خواهم او را پیدا کنم و برایش ببرم، ملعون گفت: را خودت بخور، را با شهید کردند، (سلام‌الله‌علیها) بر و زده و با فرمودند: پس من هم نمی‌آشامم. منابع: از مدينه تا مدينه ص ۳۴۳ ، معالى السبطين ج ۱ ص ۳۰۱ ، وقایع الأيام ص ۱۴۳ بحق الرقیه عجل لولیک الفرج (صلوات نذر فرج مولای غریب) 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
‍ یکم صفر ورود کاروان اسراء به دمشق یکم ماه صفر اهل بیت (علیهم السلام) را بعد از معطلی وارد شهر کردند، لشکریان وقتی به چهار فرسخی شهر شام رسیدند، به یزید نوشتند تا او را از رسیدن کربلا خبردار کنند، یزید ملعون هم داد که پشت دروازه تا صبر کنید تا شهر را کنند و سپس از هر دروازه‌ای که خواستید وارد شوید که همه آماده استقبال هستند، (علیه‌السلام) به نعمان بن منذرمدائنی فرمودند: شدیدتر از ورود به ندیدم، عرض کرد چگونه بود؟ (علیه‌السلام) فرمودند: ظالمان بر سر ما آوردند: آنکه ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای و نیزه‌ها احاطه کردند و با کعب نیزه به ما حمله می‌کردند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و نی و دف و طبل می‌زدند، آنکه سرهای شهدا را در میان هودج‌های زن‌ها و اطفال ما قرار دادند، پدرم و عمویم حضرت عباس (علیه‌السلام) را در برابر عمه‌هایم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) و حضرت ام کلثوم (سلام‌الله‌علیها) نگه داشتند، و برادرم حضرت علی اکبر (علیه‌السلام) و عمویم حضرت قاسم (علیه‌السلام) را در برابر حضرت سکینه (سلام‌الله‌علیها) و حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) خواهرانم می‌آوردند و با بازی می‌کردند، و چه بسیار بود که بر زمین در میان دست‌ها و پاهای می‌افتاد، اینکه زن‌های شامی از بالای بام‌ها، و بر ما می‌ریختند، به افتاد، چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن راخاموش کنم، عمامه‌ام سوخت، و به رسید و سرم را نیز ، این بود که از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در و با ساز و آواز ما را دادند و می‌گفتند: ای مردم بکشید این را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند، آنکه ما را از شتران پیاده کردند و به یک بستند و به در خانه‌های یهود و نصاری عبور دادند و به آنها می‌گفتند: اینها همان اهل بیتی (علیهم السلام) هستند پدران شما را کشتند، امروز شما انتقام بگیرید و تلافی کنید، ای نعمان، تمام یهودیان و نصرانیان آنچه خواستند از و و به طرف ما ، آنکه ما را به برده فروشان بردند و می‌خواستند بجای غلام و کنیز ولی خداوند این موضوع را برای آنها نساخت، اینکه محل سکونت ما را در مکانی قرار دادند که نداشت، را از گرما و از سرما آرامش نداشتیم، و از و و خوف کشته شدن آسایشی برای ما نبود، از اینجا سِرِّ سخن (علیه‌السلام) معلوم می‌شود که را فرمودند: امان از "الشام الشام الشام" منابع: تذکرة الشهداء ج ۲ ص ۳۶۳ ، رمز المصیبة ج ۳ ص ۲۵۹ ، سحاب رحمت ص ۷۳۶ ، سوگنامه آل محمد (علیهم السلام) ص ۴۹۵ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات) 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
‍ ⚫️ بیان واقعه به و وقایع منجر به حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) از آن حضرت در ایشان حسین بن حمدان خصیبی روایت کرده است: (سلام‌الله‌علیها) به رسیدند و بعد ایشان را غسل دادند و تکفین کردند و معطر کردند، چرا که به تحقیق ایشان طاهره بودند و رجس و ناپاکی در ایشان راه نداشت، و در ایشان کسی نبود امیرالمؤمنین‌ (علیه‌السلام) و امام حسن (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) و حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) و حضرت ام کلثوم (سلام‌الله‌علیها) و فضه و اسماء بنت عمیس، (علیه‌السلام) (سلام‌الله‌علیها) را با امام حسن (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) کردند و به آن و در ایشان کسی نشد و از سایر مردم غیر خود آن‌ها بر ایشان نخواند، چرا که به تحقیق (سلام‌الله‌علیها) به آن کرده بودند و فرمودند: بر من نخواند که کردند و خداوند متعال و رسولش (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را در امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و در من کردند، را گرفتند، و من، که پدرم برای  ملک برایم نوشتند کردند، را خواندند در حالی که به خدا که آن‌ها، و و (علیه‌السلام) و بودند، بر آن در وارد می‌شدیم، و (علیه‌السلام)  مرا می‌کرد و با امام حسن (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) و به سوی آن‌ها و آن‌ها را می‌شدم به خدا و رسولش (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، که باشید که به ما‌ کردید و که آن را برای ما داده است نکنید، پس ما را جواب می‌دادند و از نصرت و یاری ما ، بعد آمدند و ما را گرفتند، قنفذ و با او عمر بن خطاب بود و خالد بن ولید تا پسر عمویم (علیه‌السلام) را از خارج کنند و به سقیفه بنی ساعده، برای که سراسر خسران و بدبختی بود، ، پس همسرم (علیه‌السلام) به سوی آنها نشد چرا که آنچه که (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در باره ازواجشان و و ... کرده بودند، بسیار به ما آوردند، تا و را ، در ایستاده بودم، و آن قوم مهاجم را به خدا و رسولش (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، می‌دادم که از ما و ما را یاری نمایند، عمر بن خطاب را از دست قنفذ غلام ابوبکر گرفت، و با آن بر زد و اثر آن همچون رگه‌های در باقی ماند، آنگاه به در و را به طرف من داد، در این هنگام به بر افتادم در حالی که در رحم داشتم، زبانه می‌کشید و را ، سپس عمر بن خطاب چنان به صورتم زد که که تکه تکه شده و از جدا شدند و زایمان مرا فراگرفت و (علیه‌السلام) بی‌گناه، و شد، پس این‌ها هستند که بر من بخوانند؟! به تحقیق که و (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از آن‌ها است و نیز از آن‌ها ، پس (علیه‌السلام) به آن حضرت نموده و آن حضرت را آن که را کنند در دفن نمودند و حفر کردند تا کسی آن حضرت را ندهد و نکند. منابع: الهدایة الکبری باب ۳ ص ۱۷۸ و ص ۱۷۹ ، ارشاد القلوب ج ۲ ص ۳۵۷ و ص ۳۵۹ ، بحارالانوار ج ۳۰ ص ۳۴۸ و ص ۳۴۹ جهت امر فرج و سلامتی امام عصر علیه السلام صلوات