نهم ذیحجه
شهادت حضرت مسلم بن عقیل (علیهالسلام) و جناب هانی (رحمتاللهعلیه) و روز عرفه
نهم ماه ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری #حضرت_مسلم_بن_عقیل (علیهالسلام) و جناب #هانی_بن_عروه (رحمتاللهعلیه) به #شهادت رسیدند،
#حضرت_مسلم_بن_عقیل (علیهالسلام) در نیمه ماه رمضان از #طرف امام حسین (علیهالسلام) به طرف #کوفه راهی شدند و در پنجم شوال وارد شهرشدند، اول در منزل جناب #مختار_ثقفی (رحمتاللهعلیه) ساکن بودند،
اما با ورود ابن زیاد خبیث به کوفه، #حضرت_مسلم_بن_عقیل (علیهالسلام) به #خانه جناب هانی وارد شدند و به #امام_حسین (علیهالسلام) #نوشتند که #هجده_هزار نفر از #مردم کوفه با من #بیعت نمودند و نهم ذیقعده #نامه به امام حسین (علیهالسلام) رسید،
جاسوسان #مکان اختفای #حضرت_مسلم (علیهالسلام) را به #اطلاع ابن زیاد رساندند و همین #سبب شد که جناب #هانی (رحمتاللهعلیه) را #دستگیر کردند،
#حضرت_مسلم_بن_عقیل (علیهالسلام) در هشتم ذیحجه برای #آزادی و #نجات جناب هانی به همراه کوفیان به دارالاماره #حمله کردند، اما از #بی_وفایی مردم کوفه و #مکر ابن مرجانه همه پراکنده شدند و #حضرت_مسلم (علیهالسلام) #تنها و #غریب در کوچههای کوفه سرگردان گشتند،
#بانوی با عظمت و عاقبت بخیری بنام طوعه #حضرت_مسلم_بن_عقیل (علیهالسلام) را در #خانه خود پناه داد و شب تا به صبح از ایشان پذیرایی کرد ولی #پسر نانجیبش بلال ملعون ابن زیاد را #خبردار کرد،
ابن اشعث ولدالزنا اول صبح به #خانه طوعه #حمله ور شد، ولی حضرت مسلم (علیهالسلام) آنقدر از آنان کشتند که عقب نشینی کردند و با #مکر و #حیله گودال بزرگی کنده و روی آن را با #حصیر و خاک پوشانده و میدان جنگ را به #مسیر گودال کشاندند، ناگهان #حضرت_مسلم (علیهالسلام) به #تله دشمن افتادند و با آماج تیر و شمشیر و نیزه و سنگ و چوب و آتش مواجه شدند،
آخرالامر بدن نیمه جانشان را #دستگیر کرده و به دارالاماره آوردند و گفتند به امیر ابن زیاد سلام کن،
#حضرت_مسلم_بن_عقیل (علیهالسلام) فرمودند:
مرا جز #حسین (علیهالسلام) امیری نیست،
سپس او را از #بالای دارالاماره با #لبهای تشنه و #دستان بسته به #زمین انداختند،
#حضرت_مسلم_بن_عقیل (علیهالسلام) در آخرین لحظه به طرف مدینه ایستاده و #صدا زدند:
#حسین_جان (علیهالسلام) به #کوفه میا که این جماعت به عهد خود #وفا نکردند و #سه_مرتبه عرضه داشتند:
صلیالله علیک یا اباعبدالله
نهم ماه ذیحجه #روز_عرفه است و #زيارت امام حسين (علیهالسلام) مستحب میباشد، خداوند ابتدا به #زوار امام حسین (علیهالسلام) #نظر میكند زيرا همه #حلال_زادهاند و بعد به #زوار با معرفت خويش در #عرفات نظر میاندازد،
نهم ذیحجه سالروز فضیلت #سدالابواب است.
منابع:
مقتل الحسین ص ۲۱۷ ، بحارالانوار ج ۴۴ ص ۳۴۱ ، نفس المهموم ص ۸۴ ، ارشاد ج ۲ ص ۵۰ ، منتخب طریحی ج ۲ ص ۴۲۶ ، مقتل مقرم ص ۱۸۹ ، بحارالانوار ج ۹۷ ص ۳۸۴
جهت امر فرج مولای غریب صلوات
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
سوم محرم
ورود عمر بن سعد به کربلا و سوم محرم بنام حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
#سوم_ماه_محرم یک روز بعد از ورود کاروان امام حسین (علیهالسلام) به کربلا عمر سعد (لعنتاللهعلیه) با #سپاه نُه هزار نفری از #اهل_کوفه وارد #کربلا شد،
#امام_حسین (علیهالسلام) نیز در روز سوم محرم، #زمین_کربلا را از اهالی نینوا و غاضریه و بنی اسد چندین هزار درهم #خریداری فرمودند و با آنها #شرط نمودند که #مردم را برای #زیارت قبرشان راهنمایی کنند و #زوار را تا #سه_روز پذیرایی نمایند،
همچنین سوم محرم بنام #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها) است، بزرگ #بانویی که خیل وسیعی از عاشقانشان را رهسپار مرقد شریفشان میکنند، #کودکی که سرنوشت غمبارشان در کنار جریان #کربلا، دل شیعیان را خون میکند،
فقط #سه_سال از زندگی کوتاه خویش را در ناز و نوازش پدر گذارنده بودند که یکباره در روز #عاشورا این #دختر آل طه، طعم یتیمی را چشیدند، #خداحافظی سوزناک با پدر، #سیلی خوردن از دشمنان، #آتش گرفتن خیمهها، فرو رفتن #تیغها در پا، فرار از #سم اسبان، همه و همه #مصائبی است که بر یک #دختر_بچه مظلومه روا داشتهاند،
هنگامی که #امام_حسین (علیهالسلام) در لحظات آخر #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها) را در #آغوش گرفتند و نازدانه را بوسیدند، در این هنگام به #پدرشان عرض کردند:
"العطش العطش فإن الظمأ قد أحرقنی"
#بابا بسیار #تشنهام، شدت #تشنگی جگرم را آتش زده است،
#امام_حسین (علیهالسلام) به اوفرمودند:
کنار خیمه بنشین تا برای تو #آب بیاورم،
آنگاه #امام_حسین (علیهالسلام) برخاستند تا به سوی میدان برود، باز هم #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها) #دامن پدر را گرفت و با #گریه گفتند:
"یاأبه أین تمضی عنا"
#بابا_جان کجا میروی؟ چرا از ما بریدهای؟
#امام_حسین (علیهالسلام) یکبار دیگر او را در #آغوش گرفته و #آرام فرمودند،
در #وداع_آخر نیز #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها) از #فرط عطش #بیهوش شده بودند و #امام_حسین (علیهالسلام) #دختر را بوسیدند و به میدان #شهادت رفتند،
او دیگر #بابا را #ندیده تا در خرابه با #سر مبارک #پدر مواجه شدند،
#عصر_عاشورا نیز وقتی #دشمنان برای #غارت خیمهها #هجوم آوردند، #کودکان اهل بیت (علیهم السلام) بر اثر #تشنگی در خطر هلاکت بودند، هنگامی که #آب را برای #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها) میبرند، #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها) ظرف #آب را گرفتند و دوان دوان به #سوی قتلگاه حرکت کردند، یکی از #سپاهیان دشمن پرسید: کجا میروی؟
#حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها) فرمودند:
#بابایم تشنه بود، میخواهم او را پیدا کنم و برایش #آب ببرم،
ملعون گفت: #آب را خودت بخور، #پدرت را با #لب_تشنه شهید کردند،
#حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها) بر #سر و #صورت زده و با #گریه فرمودند:
پس من هم #آب نمیآشامم.
منابع:
از مدينه تا مدينه ص ۳۴۳ ، معالى السبطين ج ۱ ص ۳۰۱ ، وقایع الأيام ص ۱۴۳
بحق الرقیه عجل لولیک الفرج (صلوات نذر فرج مولای غریب)
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
بیست و پنجم ربیع الاول
صلح امام حسن (علیهالسلام)
بیست و پنجم ماه ربیع الاول سال ۴۱هجری قمری مطابق با نهم مرداد سال ۴۰هجری شمسی #امام_حسن (علیهالسلام) به #اجبار با معاویه ملعون معاهده و #صلح نمودند،
پس از #شهادت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، #مردم کوفه با #امام_حسن (علیهالسلام) #بیعت کردند و اهل حجاز و مدینه نیز قبول کردند، اما معاویه (لعنتاللهعلیه) که #حاکم مصر و شام بود #سپاهی را به #جنگ امام حسن (علیهالسلام) #فرستاد و حضرت نیز #لشکری برای #مقابله فرستادند،
معاویه (لعنتاللهعلیه) با #حیله_گری عدهای از #لشکریان و #فرماندهان سپاه حضرت را با #سکه_طلا و #پست و #مقام فریب داده و از سپاه خارج کرد،
به مرور #لشکر امام حسن (علیهالسلام) از جنگجو و فرماندهان #خالی شد، #کار به جایی رسید که #منافقین در داخل #سپاه حضرت، چندین بار #قصد ترور امام حسن (علیهالسلام) را داشتند ولی #نافرجام بود،
عبیدالله بن عباس ملعون و به نقلی عبدالله بن عباس که یکی از #فرماندهان سپاه حضرت بود، در خلوتی با معاویه #مذاکره نمود و با #یک_میلیون درهم #دینش را فروخت و به #سپاه معاویه ملعون رفت و #لشکر از هم پاشید، و به همین دلایل #امام_حسن (علیهالسلام) #مجبور به #صلح شدند،
عدهای نیز به #خیمه امام حسن (علیهالسلام) #حمله کرده و آنجا را #غارت کردند و #قالی از زیر پای امام حسن (علیهالسلام) بیرون #کشیدند،
ابندجاعل ازدی حرامزاده، #عبای امام حسن (علیهالسلام) را از دوش مبارک #کشید،
در مظلم ساباط نیز، جراح بن سنان اسدی ولدالزنا از #خوارج با #خنجری_مسموم به #ران امام حسن (علیهالسلام) #زد که خون بسیاری رفت،
آن ملعون را همانجا به #درک فرستادند،
#امام_حسن (علیهالسلام) را نیز به #خانه والی مدائن، #جناب_سعد_بن_مسعود_ثقفی عموی #جناب_مختار برده و درمان نمودند،
پس ناچارا #امام_حسن (علیهالسلام) #مجبور به #مصالحه و عهدنامهای شدند تا #جان خود و شیعیان را #حفظ کنند،
مفاد این #صلحنامه و #معاهده اینچنین بود؛
اول: دیگر به #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دشنام ندهند،
دوم: خون #شيعيان محترم و #محفوظ بماند، و #حقوقشان پايمال نگردد،
سوم: معاويه #يک_ميليون درهم بين #يتيمان جنگ جمل و صفين #تقسيم كند،
چهارم: امام حسن (علیهالسلام) معاويه ملعون را اميرالمؤمنين #نخوانند،
پنجم: معاويه بايد بر اساس #قرآن و #سنت_پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) #عمل كند، (نه به سنت عمر بن خطاب ملعون و ابوبکر ملعون)
ششم: معاويه پس از مرگ، #خلافت را به ديگرى واگذار نكند و #جانشین تعیین نکند،
معاويه ملعون همه شرائط را #پذيرفت و #جنگ پايان يافت، اما معاویه ملعون به #هيچيک از #مفاد قرار داد #عمل_ننمود بلكه #خلاف تمام آنها #عمل كرد،
اگر چه که معاویه ملعون به شرایط #پایبند_نبود اما #صلح امام حسن (علیهالسلام) همچون #شهادت امام حسین (علیهالسلام) #سبب بقاء اسلام حقه و حفظ شیعیان شد.
منابع:
فيض العلام ص ۲۲۵ ، قلائد النحور ج ربيع ص ۱۵۵ ، مستدرک سفينة البحار ج ۵ ص ۲۱۳
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابتیهما و العن معاویه
🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan
کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
⚫️ بیان واقعه #هجوم به #خانه_وحی و وقایع منجر به #شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) از #زبان آن حضرت در #وصیت ایشان
حسین بن حمدان خصیبی روایت کرده است:
#حضرت_فاطمه_زهرا (سلاماللهعلیها) به #شهادت رسیدند و بعد ایشان را غسل دادند و تکفین کردند و معطر کردند، چرا که به تحقیق ایشان طاهره بودند و رجس و ناپاکی در ایشان راه نداشت، و در #تدفین ایشان کسی #حاضر نبود #مگر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) و حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و حضرت ام کلثوم (سلاماللهعلیها) و فضه و اسماء بنت عمیس،
#امیرالمؤمنین (علیهالسلام) #حضرت_فاطمه_زهرا (سلاماللهعلیها) را #شبانه با امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) #خارج کردند و #احدی به آن #آگاه_نشد و در #تدفین ایشان کسی #حاضر نشد و #احدی از سایر مردم غیر خود آنها بر ایشان #نماز نخواند، چرا که به تحقیق #حضرت_فاطمه_زهرا (سلاماللهعلیها) به آن #وصیت کرده بودند و فرمودند:
بر من #نماز نخواند #امتی که #نقض کردند و #شکستند_عهد خداوند متعال و رسولش (صلیاللهعلیهوآله) را در #حق امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و در #حق من #ظلم کردند، #ارثم را گرفتند، و #سند من، که پدرم برای ملک #فدک برایم نوشتند #پاره کردند، #شاهدهایم را #کذاب خواندند در حالی که #قسم به خدا که آنها، #جبرییل و #میکاییل و #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و #ام_ایمن بودند،
بر آن #مردم در #خانههایشان وارد میشدیم، و #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مرا #حمل میکرد و با امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) #روزها و #شبها به سوی #منازل آنها #میرفتیم و آنها را #یادآور میشدم به خدا و رسولش (صلیاللهعلیهوآله)، که #آگاه باشید که به ما #ظلم کردید و #حقی که #خدا آن را برای ما #قرار داده است #غصب نکنید، پس #شب ما را جواب #مثبت میدادند و #روز از نصرت و یاری ما #باز_میایستادند، بعد آمدند و #در_خانه ما را گرفتند، قنفذ و با او عمر بن خطاب بود و خالد بن ولید تا پسر عمویم #علی (علیهالسلام) را از #خانه خارج کنند و به #سوی سقیفه بنی ساعده، برای #بیعتشان که سراسر خسران و بدبختی بود، #ببرند، پس همسرم #علی (علیهالسلام) به سوی آنها #خارج نشد چرا که #مشغول آنچه که #رسول_خدا (صلیاللهعلیهوآله) در باره ازواجشان و #تالیف_قرآن و ... #وصیت کرده بودند،
#هیزم بسیار به #در_خانه ما آوردند، تا #خانه و #اهلش را #بسوزانند،
#من در #پشت_در ایستاده بودم، و آن قوم مهاجم را به خدا و رسولش (صلیاللهعلیهوآله)، #سوگند میدادم که #دست از ما #بردارند و ما را یاری نمایند،
عمر بن خطاب #تازیانه را از دست قنفذ غلام ابوبکر گرفت، و با آن بر #بازویم زد و اثر آن همچون رگههای #بازوبند در #بازویم باقی ماند، آنگاه #لگد به در #زد و #در را به طرف من #فشار داد، در این هنگام به #صورت بر #زمین افتادم در حالی که #فرزند در رحم داشتم، #آتش زبانه میکشید و #صورتم را #میسوزانید، سپس عمر بن خطاب چنان به صورتم #سيلی زد که که #گوشوارههایم تکه تکه شده و از #گوشهایم جدا شدند و #درد زایمان مرا فراگرفت و #محسنم (علیهالسلام) بیگناه، #سقط و #کشته شد،
پس اینها #امتی هستند که بر من #نماز بخوانند؟! به تحقیق که #خدا و #رسولش (صلیاللهعلیهوآله) از آنها #بیزار است و #من نیز از آنها #بیزارم،
پس #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به #وصیت آن حضرت #عمل نموده و آن حضرت را #شبانه #بدون آن که #کسی را #باخبر کنند در #بقیع دفن نمودند و #چهل_قبر حفر کردند تا کسی #قبر آن حضرت را #تشخیص ندهد و #پیدا نکند.
منابع:
الهدایة الکبری باب ۳ ص ۱۷۸ و ص ۱۷۹ ، ارشاد القلوب ج ۲ ص ۳۵۷ و ص ۳۵۹ ، بحارالانوار ج ۳۰ ص ۳۴۸ و ص ۳۴۹
جهت امر فرج و سلامتی امام عصر علیه السلام صلوات