eitaa logo
هیئت‌دختران‌‌ریحانةالرسـۜـول
1.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
63 فایل
﷽ کانال هیئت حوزه علمیه ریحانةالرسـۜول ویژه بانوان 🌸✨اگه یه هیئت دخترونه میخوای بمون کانالمون ومراسما رو مهمونمون باش✨🌸 ارتباط‌باادمین: @Velayate313 ادمین جهت انتقادات، ارسال رسانه،تبادل وتبلیغ: @mim_ha128
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند دقیقه متفکرانه دعای ندبه بخوانیم؟؟ امام ما کجاست؟؟؟ هنگام جاری شدن اشک‌هایتان برای ما نیز دعا بفرمایید التماس دعا
📚چه کسی بدن مطهر امام حسین(ع) را دفن کرد؟ یکی از سوالات دینی که ممکن است برایمان پیش بیاید این است که چه کسی امام حسین را بعد از شهادتش دفن فرمود؟ چون کسی که امام معصوم را باید دفن کند خودش باید معصوم (امام دیگر) باشد؟ در این باره دیدگاه علما متفاوت است. یکی از نظریات ارائه شده در این باره مطابق آنچه در بعضی از روایات و کتب تاریخی آمده، چنین است: بدن مطهر امام حسین(ع) توسط فرزند گرامی شان امام زین العابدین(ع) در سرزمین کربلا به خاک سپرده شد؛ یعنی امام سجاد(ع) جهت تدفین و تشخیص شهدای کربلا مخصوصاً دفن پدر معصومش، حضرت امام حسین(ع) به حکم این ‌که «امام را جز امام کسی تغسیل و تکفین و تدفین نمی‌کند» از راه اعجاز از کوفه و زندان ابن زیاد به کربلا آمد و پیکرهای مطهر شهدا را دفن نمود. امام‌‌رضا(ع) در مناظره خود با پسر ابوحمزه فرمود: به من بگو آیا حسین بن علی(ع) امام بود؟ گفت: آری، امام فرمود: پس چه کسی امر دفن او را به عهده گرفت؟ گفت: علی بن الحسین(ع) پس امام فرمود: علی بن الحسین کجا بود؟ گفت در کوفه نزد پسر زیاد زندانی بود اما بدون این که آنها با خبر شوند به کربلا آمد و امر دفن پدر را سپری کرد و سپس به زندان برگشت. امام رضا(ع) فرمود: کسی که علی بن الحسین را قدرت داد که به کربلا بیاید، پدرش را دفن کند و برگردد، مرا نیز می‌تواند به بغداد ببرد تا پدرم را کفن و دفن کنم در حالی که نه در زندان هستم و نه در اسارت.۱ با توجه به این حدیث می توان گفت امام سجاد (ع) بدن مطهر پدر بزرگوارشان را به خاک سپردند. 📚منابع:۱- موسوی مقرّم ،عبدالرزّاق ، زندگانی امام زین‌العابدین(ع)، ، ترجمه حبیب روحانی، ص ۵۷۸؛ شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام سجاد(ع)، ، ترجمه محمدرضا عطایی، ج ۱، ص۲۴۳ .
*ناامیدی جهانیان از نجات* _______________ _______________ 📔📔📔📔📔📔📔 🔸رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای علی! ظهور مهدی (علیه السلام) در هنگامی است که شهرها دگرگون شده، بندگان خدا ضعیف می شوند و از فرج و ظهور مهدی (ع) مایوس می گردند. در این هنگام مهدی قائم از فرزندان من ظاهر می گردد. 🔸ابوحمزه ثمالی می گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: قیام و ظهور مهدی(علیه السلام) به هنگام ناامیدی و یاس مردم از گشایش در کارها و فرج حضرتش می باشد. 🔸امام علی (علیه السلام) : به یقین از اهل بیت من، کسی به جانشینی من خواهد نشست و جانشینی او پس از دورانی سخت و مصیبت بار خواهد بود. دورانی که بلا و گرفتاری در آن شدت می یابد و امیدها از بین می رود. _______________ _______________ 📔📔نشانه هایی از دولت موعود؛ حجت الاسلام نجم الدین طبسی
چند دور تسبیـح ♥️ به نیت سـلامتـی و ظهـور عجل الله تعالی فرجه الشریف🌹
من که با گوشه ای از چشم تو خرسند شوم نگهم کن که در این آینه پابند شوم بی تو درظلمت محض است دلم ای خورشید با نگاه تو پر از نور خداوند شوم سبب رنجش تو بوده همه اعمالم کاش یک دفعه تو را باعث لبخند شوم بابی انت وامی، ز خدا می خواهم که فدایی تو با همسر و فرزند شوم گرچه سخت است ولی با نگه تو بگذار آنچه در مدح غلامان تو گویند شوم همه شب اشک فشان گفت «وفایی» ای دوست کاش مانند همین حرف که گفتند شوم "دل من پشت سرت کاسۀ آبی شد و ریخت کی شود پیش قدم های تو اسپند شوم
تأثیر زیارت عاشورا برای شب اول قبر
🌹🍃 🍃 توسل امروزجمعہ 🌹 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🍃 🌹🍃
ماڪہ‌میگوییم: اۍاهل‌حرم"میروعلمدار"نیامد علمدارنیامد،علمدارنیامد... گاهےهم‌بایددم‌بگیریم: اۍاهــل‌زمین"مھدی‌زهرا" نیامد... 💔
آقای خامنه‌ای بگویید دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند! موضوع: _کربلا و شهدا_ 🔹پسرک فریاد می‌زد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنه‌ای! من باید شما را ببینم» حضرت‌آقا پرسیدند: «چی شده؟ کیه این بنده خدا؟» یکی از محافظین گفت: «حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل کوبیده اومده اینجا و با شما کار واجب داره» حضرت‌آقا می‌فرمایند: «بذار بیاد حرفش رو بزنه وقت هست». لحظاتی بعد پسرکی 12-13 ساله خودش را به حضرت‌آقا می‌رساند. حضرت آقا میگویند: «سلام پسرم! حالت چطوره؟شما اسمت چیه؟» پسرک نوجوان که با شنیدن گویش مادری‌اش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی می‌گوید: «آقاجان! من مرحمت هستم از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.» حضرت‌آقا : ‌«افتخار دادی پسرم صفا آوردی چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچهٔ کجای اردبیل هستی؟» پسرک که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود می‌گوید: «انگوت کندی آقا جان!» حضرت‌آقا می‌پرسند: «از چای گرمی؟» پسرک انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد زود می‌گوید: «بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم». حضرت‌آقا می‎فرمایند: «خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.» و پسرک می‌گوید: «آقا جان! من از ادربیل آمدم تا اینجا که یک خواهشی از شما بکنم.» حضرت‌آقا عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرده و می‌فرمایند: «بگو پسرم. چه خواهشی؟» پسرک می‌گوید: آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند! حضرت‌آقا می‌فرمایند:چرا پسرم؟ پسر نوجوان به یکباره بغضش ترکیده و سرش را پایین انداخته و با کلماتی بریده بریده می‌گوید: «آقاجان! حضرت قاسم (ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 ساله‌ام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم هر چه التماسش می‌کنم, می‌گوید 13 ساله‌ها را نمی‌فرستیم, اگر رفتن 13 ساله‌ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا می‌خوانند؟» حضرت آقا دستشان را دوباره روی شانه او و می‌فرمایند: «پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است» پسرک هیچ چیز نمی‌گوید، فقط گریه می‌کند و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می‌رسد. 🔸حضرت‌آقا وی را جلو کشیده و در آغوش می‌گیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و می‌فرمایند: «آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز) تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است، هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش، بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل، نتیجه را هم به من بگویید» حضرت‌آقا خم شده صورت خیس از اشک پسرک 13 ساله را بوسیده و می‌فرمایند: «ما را دعا کن, پسرم درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» و این پسرک 13ساله کسی نبود جز «شهید بالازاده»... 🔹آری! رفت و به آرزویش رسید... «شهادت»
فقط خدا شهید بتول حداد بعد از مسلمان شدن به دست مادر مسیحیش به شهادت رسید بهشت جاویدان جایگاهت باشد. بتول حداد یك دانشجوی مسیحی اردنی بود كه درسال ٩٢(٢٠١٤ م) در دانشگاه پس از مطالعه وتحقیق ، به دین اسلام مشرف می شود ، اما پس از ٣ ماه خانواده اش متوجه می شوند. ودر نتیجه جهل ،وتعصب سبب میشود که خانواده اش این اقدام او را تحمل نکنند پدر و برادرش او را به منطقه ای خلوت برده وبا نهایت قساوت ، ابتدا پاهای او را می شکنند ، سپس نیزه ای در شکمش فرو می کنند ، این اقدام سبعانه آتش تعصب آنهارا خاموش نمی کند تااینکه سنگ بزرگی برداشته و سرش را باآن متلاشی می نمایند. بتول حداد بخاطر ایمانش به خدای یکتا مظلومانه به شهادت می رسد . تادرس ایمان و استقامت به دختران مسلمان بیاموزد. خداوند بافضل و کرمش این شهید مظلوم را به بهشت برین شادفرماید.
رفـت رفـت در برخی موارد عکـس📸 پروفایل‌ها عوض شد اسـم گروهها تغییر کرد خیلی‌ها از مذهبی لفت دادن پیـراهـن مشکیا دراومد جوک‌ها شروع شد آهنـگ گوش کردن‌ها شروع شد 😔ولی غـم‌های زینـب تـازه شـروع شـد یتیـمی تـازه شـروع شـد اسیـر بودن تـازه شـروع شـد کتـک خوردن تـازه شـروع شـد 💔 فقط یادمون باشه هی نگیم ان شاءالله بریم چون کربـلا رو باید از بی‌بی زینـب خواسـت که پیشش رو سیاهیـم!
ما رایت الا جمیلا 💜💙💚💛🧡❤️💜💙💚💛🧡❤️ اسمم رو گذاشتم منتظر !!! اما وقتي دفتر انتظارم رو ورق ميزني ميبيني كه : صفحات اينترنتي و كانالها رو " بيشتر از امامم ميشناسم " حتي گاهي صبح زود ؛ كانالها و سايت هام رو چك ميكنم پست هاي كانالها ، روزنامه ها رو چك ميكنم و غيره اما " عهد با امام زمانم " رو نه ! 💜💙💚💛🧡❤️💜💙💚💛🧡❤️
✨روزی که به خاطر رضای پروردگارت چیزی را ترک می کنی، 💫مطمئن باش که خدا چیزی بهتر و زیباتر و گرامی تر از آنچه که توقعش را داشته باشی به تو خواهد داد...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق باش با خدا عجیب رفیق باز است و هوای رفقایش را دارد ... بعد از تولد به برزخ ، دیگر زمان رفاقت سررسیده است.... تا دیر نشده با همنشین جاودانه ات انس بگیر.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چند لحظه تفکر🥺 خیلی قشنگه😍 ⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️ داداشم منو تو خیابون دید..😱 با جمع دخترا بودیم و حجابم خیلی جالب نبود... 👩‍🦰 با یه نگاه تند بهم فهموند برو خونه تا بیام..😰 خیلی ترسیده بودم.. الان میاد حسابی تنبیهم میکنه.. 😰 نزدیک غروب رسید خونه.. وضو گرفت دو رکعت نماز خوند😟 بعد از نماز گفت "بیا اینجا" حالا منم ترسیده بودممممم😖🥺 گفت "آبجی بشین"😇 نشستم🥺 بی‌مقدمه شروع کرد حرف زدن راجع به حضرت زهرا😢 حسابی گریه کرد... منم گریه‌ام گرفت😭 بعد گفت "آبجی میدونی ☝️حضرت زهرا چرا روزای آخر صورتشو از امام علی میپوشوند؟؟ نمیخواست علی بفهمه خانمش سیلی خورده و دق نکنه... آخه غیرت اللهِ😔🥺 میدونی بی‌بی حتی پشت در هم نزاشت چادر از سرش بیفته!😔☝️ میدونی چرا امام حسن زود پیر شد؟؟ بخاطر اینکه تو کوچه همراه مادرش بود ولی نتونست کاری براش بکنه😔 ... آبجی حالا اگه میخوای منو دق مرگ نکنی🥺☝️ تو خیابون که راه میری مواظب روسری و چادرت باش🙏🏻 یدفعه ناخودآگاه نره عقب و موهات بیفته بیرون🥺 من نمیتونم فردای قیامت جواب حضرت زهرا رو بدما😔" ♥️ سرمو پایین انداختم و شروع کردم به گریه کردن.. 😔😭 سرم رو بوسید😘💕 و گفت "آبجی قسَمت میدم بعد از من مواظب چادرت باش☺️" از برخوردش خیلی تعجب کردم.. احساس شرمندگی میکردم😟🥺😔 گفتم😥 "داداش ایشاالله سایه‌ت همیشه بالا سرم هست".. و پیشونیشو بوسیدم...😘 گذشت تا سه روز بعد که خبر آوردن داداشت تو عملیات والفجر به شهادت رسیده 😭😭😭😭 یه مدت بعد، لباساشو که آوردن دیدم جای تیر مونده رو پیشونی بندش...🥺💥 روی سربند یا فاطمه الزهرا.س.😭🥀 󾬢󾬢 🧕🏻حالا دیگه سالهاست هر وقت تو خیابون یه زن بی‌حجاب میبینم... اشکم جاری میشه.. 🥺😭😭 پیش خودم میگم حتما اینا داداش ندارن که...😔☝️. 🌸 یازهرا ✋🖤🌿 التماس دعا 🌷🌷🌷💐💐💐 https://eitaa.com/dokhtaranehozeh_reyhanehbeheshti