48.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینم همون کلیپ مصاحبه از ریحانه الزینبی ها که تعریفش رو کرده بودیم😍
#خاطره_بازی
قسمت4⃣
🌸 @reyhanatozeynab 🌸
توی ایام فاطمیه یک اتفاق مهمی که افتاد، این بود که خانم نظری و خانم شامی زاده تصمیم گرفتن که برامون کلاس تربیتی بگذارن 😍 (یعنی همون مبشرات و به توان خدا که الان هست)
البته ما اون موقعه نمیدونستیم که قراره کلاس تشکیل بشه😅 اون هفته فقط یک فرم پر کردیم(عکس و فیلم بالا)
تازه نمیدونستیم چی باید توی فرم ها بنویسیم🙈 چون سوالاش خیلی عجیب غریب بود😂
تا اینکه خانم نظری جان تماس گرفتن و از پشت تلفن بهمون توضیح دادن😊
خلاصه که بعد از چند هفته (که فکر میکنم بهمن ماه بود) خانم شامی زاده عزیز، بعد از اینکه قصهی قرآنی رو برامون تعریف کردن، درمورد تشکیل کلاس ها صحبت کردن😊
که هر کس که دوست داره مباحث رو تخصصی تر یاد بگیره میتونه توی یکی از دو تا کلاس مبشرات یا به توان خدا ثبت نام کنه🙃
این شد که ثبت نام کلاس ها تند تند انجام شد و توی اسفند ۱۳۹۹ اولین جلسه ی این کلاس ها تشکیل شد😍
#خاطره_بازی
قسمت 5⃣
🌸@reyhanatozeynab🌸
بعد از فاطمیه که تولد حضرت زهرا سلام الله رسید، توی یکی از مراسم های هیئت به تاریخ ۱۶ بهمن ماه یه جشن دخترونه گرفتیم😍
کااااملا دخترونه😊
یعنی از مجری و مداح و سخنران گرفته، تا کسایی که باید پذیرایی میکردن از بین خودمون بچه ها بود😁
تازه حتی شیرینی های مراسم هم بچه ها درست کرده بودن😋
این کارت های خوشگل رو که توی عکس بالا میبینید هم خودمون درست کردیم😊 و موقعهی ورود به مهمونای جشن دادیم.
روی این کارت ها متنای قشنگی دربارهی حضرت زهرا نوشته شده بود.
یکی از این متن ها این بود:
✍ "مزار فاطمه ما پنهان است و ما، در حسرت پیدا کردنش... مزار فاطمه تو هم پنهان است، اما فاطمیون فاطمه تو، بیش از آنکه دنبال مزار پنهان فاطمه(س) باشند، پیرو مرام پیدای فاطمه اند."
و اماااا از خود جشن بگم براتون😃
که یک قسمت از جشن تماشای استندآپ کمدین بود☺️
چون اون روز، روز مادر بود، موضوع استندآپ هم مامانا بودن😅
همه از خنده غش کرده بودیم😂
اون روز خانم نظری نبودن، فقط خانم شامی زاده زینبیه بودن و طبقهی بالا کلاس داشتن(همون زمان جشن)
ما هم طبقهی پایین تو شبستان بودیم،
انقدررر سر و صدا کرده بودیم و صدای خندهامون بلند بود که تا طبقهی بالا رفته بود و که خانم شامی از بالا صدامون کردن که ببینن داریم چیکار میکنیم که انقدر میخندیم😅😂
بعد از کلاسشون هم اومدن پیشمون😍
مگه میشه روز جشن خانم شامی زاده پیشمون باشن و ما نذاریم برامون مداحی بخونن😉😌
ازشون خواهش کردیم و ایشون هم برامون مداحی خوندن😊
و مراسمون حتی از قبل هم شاد تر شده بوده و صدای دست زدن های ما هم بهش اضافه😉
و آخر مراسم همگی دست ها رو برای دعا به آسمون بلند کردیم و جشنمون رو با دعاهای قشنگ به پایان رسوندیم😇
(کلیپ بالا خلاصهای از جشن اون روزه)
#خاطره_بازی
قسمت 6⃣
✨ @reyhanatozeynab ✨
توی همون سال ۹۹، چند وقت بعد از تشکیل هیئتمون، خیلی دلمون میخواست که بریم اردو😃
اما چون کرونا بود نمیشد😞
اما خانم نظری یه پیشنهاد قشنگ دادن😍
برامون یک روزی رو مشخص کردن و قرار شد اون روز گروهی الویه درست کنیم😋
اما این برنامه یه جورایی مسابقه بود🙃
♨️ و یه نکتهی خیلیی مهم داشت:
اینکه این کار باید تشکیلاتی و گروهی انجام بشه،
نه تنهایی ⚠️
و گروهی برنده میشه که اول همکاری گروهیش بیشتر باشه و بعد هم غذاش خوشمزه تر باشه😋
همون روز سریع گروه بندی شدیم(البته خودمون گروهامون رو انتخاب کردیم😅)
و بعد هم تقسیم کار...
و اما روز مسابقه🤩
ساعت ۱۲ شروع شد، اول نماز جماعت خوندیم(عکس اول)
و بعد هم مسابقه شروع شد😍
زمان کمی هم برای درست کردن داشتیم، قانون هم این بود که همش رو اونجا درست کنیم و چیزی اماده از خونه نیاریم 🙈
خلاصه که تند تند سیب زمینی ها رو پوست کندیم و هویج ها رو رنده کردیم و ادامه ماجرا
(البته با رعایت نکات بهداشتی😉)
وقتی زمان تموم شد خانم نظری و خانم شامی زاده اومدن و غذای هر گروه رو تست کردن😊
و بعد از خوردن ناهار و صحبت های استادامون، به گروهی که از همه بهتر بود یک جایزهی قشنگ دادن😍
و ما اون روز یک درس بزرگ گرفتیم🙃
این که چطوری با گروه کار کنیم و با بقیه هماهنگ بشیم تا بهترین کار رو ارائه بدیم.
#خاطره_بازی
قسمت7⃣
🌸 @reyhanatozeynab 🌸
توی سال ۱۴۰۰، یک بخش جدید و جذاب و متنوع به برنامههامون اضافه شد.
و اون چیزی نبود جز جشن تولد😍🎂
ما از تابستون ۱۴۰۰ که فضای طبقهی پایین رو داشتیم (همون سالن ریحانهی امروزی😉) تصمیم گرفتیم برای متولدین هر فصل تولد بگیریم😍🎉
همراه با کیک و کلی خوراکی 😋
و همچنین بازی ها و مسابقه های جذاب☺️
عکس های بالا تولد متولدین تابستون در سال ۱۴۰۰ هست 📸
توی این تولد خانم نظری عزیز هم حضور داشتن و کنارمون بودن😊
#خاطره_بازی
قسمت8⃣
🌸@reyhanatozeynab🌸
و اماااا یه اتفاق جذاب، قشنگ و برزگ که توی این مدت رقم خورد، ساخت سالن ریحانه الزینب بود😊
یه سال اختصاصی ویژه دخترای ریحانه الزینب😍
ساخت این سالن از آخرای تابستون ۱۴۰۰ شروع شد🔅
برای ساخت این سالن بچه ها خیلی زحمت کشیدن❤️ و کلی لحظات شیرین و پر از خنده همراه با کلی خاطرات خوب رقم خورد😃
که توی فیلم هایی که طی این چند روز براتون ارسال میشه میتونید گلچینی از این ماجراها رو ببینید😉
#خاطره_بازی
قسمت9⃣
🌸@reyhanatozeynab🌸
اینم یه قسمت دیگه از ماجراهای بامزهی ساخت طبقهی پایین😅
این کلیپ برای بخش کافه هست☺️
دیوار های کافه رو یادتونه؟ این شکلی درست شده😉
#خاطره_بازی
قسمت0⃣1⃣
🌸@reyhanatozeynab🌸
| رِیحٰانَةُ الْزِّینَبْ |
این جا دیگه کم کم داره کارهای آماده سازی کافه و سالن تموم میشه😃
میز و صندلی های خوشگل کافه هم چیده شدن و
فقط باغچه مونده که فردا فیلمش رو میبینید😉
دیگه کم کم سالن داشت آماده میشد برای یه جشن بزرگ😍
#خاطره_بازی
قسمت1⃣1⃣
🌸@reyhanatozeynab🌸
| رِیحٰانَةُ الْزِّینَبْ |
اینم از آخرین کارها و آماده سازی سالن😃
و پیش به سوی جشن افتتاحیه😍
واقعا یکی از بهترین جشن های ریحانه الزینب، این جشن افتتاحیه بود😇
جشن افتتاحیه با ولادت حضرت زینب توی یک هفته بودن☺️
و یه جورایی این دو تا جشن یکی شدن🙃
جشنمون با یه سرود قشنگ ازبچه های ریحانه الزینب در وصف حضرت زینب شروع شد😊 و در ادامه همراه شدیم با مولودی های خانم شامی زاده😍
البته جشن بمونه برای فردا😁
فردا مفصل در مورد جشن افتتاحیه براتون پست میذاریم و از اتفاقاتش تعریف میکنیم😉
#خاطره_بازی
قسمت2⃣1⃣
🌸@reyhanatozeynab🌸
رسیدیم به جشن افتتاحیه 😍🎉
۱۸ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۰ صبح😇
درست یک روز قبل از ولادت حضرت زینب 😊
📸 عکس اول ورودی سالمون هست که بادکنک آرایی شده 😍
اول جشن با سرود گل دخترای ریحانه الزینب شروع شد😊 واقعا سرود خیلی قشنگی بود....
بعد خانم شامی زاده عزیز تشریف آوردن و کافه مون رو افتتاح کردن😍☕️ (عکس چهارم)
و این روز، اولین روز کافه بود😃
به همراه یه منو که توش پر از خوراکی های خوشمزه بود😋
📸 بخشی از لحظات اولین روز کافه رو میتونید توی عکس های بالا بینید.
و بعد در ادامه با مولودی های قشنگ خانم شامی زاده تا اذان همراه شدیم و کلی کیف کردیم😁
و در آخر هم یک پرواز داشتیم به جغرافیای سجاده☺️
و یک نماز جماعت دست جمعی خوندیم❤️
#خاطره_بازی
⭕️ قسمت آخر
( ماجراهای جذاب ریحانه الزینب و خاطرات شیرین ما ازش که تمومی نداره😊
اما چون این برنامه مخصوص ایام تعطیلات بود و امروز روز آخرش بود، باید بگم که امشب قسمت آخر #خاطره_بازی هست)
ممنون که توی این ۱۳ قسمت همراهمون بودید😊
این گل🌹 برای شما.
✨@reyhanatozeynab✨
امروز، روز اول بعد از تعطیلات هست و دیگه باید سخت مشغول درس خوندن بشیم🤓
قبل از شروع پست های جدید، دوست داریم نظراتتون رو دربارهی این مدت و مخصوصا پست #خاطره_بازی بدونیم😍
همچنین اگر پیشنهادی برای پست ها و کانال یا حتی انتقادی دارید، خوشحال میشیم که با ما در میون بگذارید😊
💌 آیدی دریافت: @Hatefipour_M