🔺خاطرات خوب هيچ وقت كمرنگ نميشوند
حوض فيروزه اى رنگ خانه پدرى
هندوانه سرخ داخلش
و پدر هميشه يه قاچ هندوانه سرخ و شيرين را بدستم مى داد، به قول خودش بيا بخور تا جيگرت خنك بشه..
هنوز بوى عطرش همه جا باهامه
و روز هاى جمعه ، دور همى ها
و خوابيدن هاى بعد از ناهار
و اجبارى خوابيدن ما
و منتظر بوديم خواب پدر سنگين بشود
تا يواشكى فرار كنيم برويم سوى بازى هاى كودكانه خودمان
و....
امان از خاطره، هر چيزى كه از ياد آدم بره...
#روز_دختر #جایگاه_پدر #نوستالژیک
اون زمانها که هنوز خبری از موبایل و اینستاگرام نبود، مردم عکسهاشون رو تو مهمونیها به اشتراک میذاشتن.
وسط مهمونیها و دورهمیها یه نفر با افتخار آلبوم رو دست میگرفت و وسط مجلس باز میکرد و ده نفر پشت سرش از سر و کله هم بالا میرفتن که بتونن عکسها رو ببینن و با دیدن هر عکس کلی خاطره تعریف میشد.
وقتی هم مهمونی تموم میشد و صاحب خونه آلبوم رو میخواست بذاره داخل کمد یک دوره دیگه چک میکرد که عکسی کم نشده باشه، ولی همیشه یه نفر تو فامیل بود که تخصصش کش رفتن عکس از داخل آلبوم بود😅
#خاندان #خاندان_یار #نوستالژیک