قیامت واگعی در تهران

تهران قفل شد🤩

🏞 آیا با حسین قرابتی دارم؟! ✍🏻 عین‌صاد ❞ اگر من به ولايت حسين نرسيدم، اگر ابوّت اولياء را نخواستم، اگر فرزند دنيا و يا بدتر بنده‌ى دنيا شدم و دين در وجود من شكل نگرفت و تنها بر زبانم نشست، آيا با حسين قرابتى دارم‌؟ 📚 وارثان عاشورا | ص ۲۵۴ 🌱🌱🌱🌱🌱 #امام_زمانم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

یا من بدنیا اشتغل یا من بدنیا اشتغل *قد غرهّ طول الامل  الموت یاتی بغتة * والقبر صندوق العمل  ای کسی که دنیا تورا مشغول خود ساخته وارزوهای دراز مغرورت کرده (بدان) مرگ ناگهان میرسد وقبر صندوق اعمال است. این شعر زیبا منتسب است به حضرت امیرالمومنین علیه السلام

ضایعاتی، یا بنا، یا...

ستون، محلّ اعتماد است. محل تکیه. محلّ "اگر همه نبودند، او هست" " همه اگر رفتند، او می‌ماند" ستون یعنی همان قسمتی که مطمئنّی فرو نمی‌ریزد، و در بحران‌ها، می‌توانی زیر سایه‌ی اَمنش، آرام بایستی و نظاره کنی. عباس شدن ...مسیرِ "ستون شدن" است برای امام. جایی که دیگر هیچ زاویه‌ی تیزی در وجودت، نمانده باشد که در هیاهویِ بحران‌ها، تو را فرو بکشند. هیچ زاویه‌ای با ریشه‌ی "من" .... میلاد با سعادت حضرت ابوالفضل العباس سلام الله علیه و روز جانباز مبارک باد.

من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم عالم شده سجاده و افتاده به پایت 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🔸 میلاد امام سجاد(علیه‌السلام) مبارک 🌸🌸🌸🌸🌸🌸

انیمیشن احکام آرایش ناخن ✅ ببینید و ببینانید 😊 🇮🇷@media_fetneh |#فتنه_مدیا 🇮🇷@media_fetneh |#فتنه_مدیا

حضرت ابراهيم علیه‌ااسلام در نزديكی بيت المقدس پيرمردی را ديد. حضرت با پیرمرد مشغول صحبت شدند و پرسید منزلت كجاست؟ پاسخ داد كه منزلم پای آن كوه است، حضرت فرمود، مهمان هم می پذيری؟ پيرمرد تاملی كرد و گفت عيبی ندارد ولی مانعی در مسير هست كه آبی است كه عبور از آن مشكل است و قایق هم نداریم! حضرت پرسيد، خودت چطور عبور می كنی؟ پيرمرد که حضرت ابراهيم را نمی شناخت، جواب داد از روی آب رد می شوم! حضرت فرمود شايد ما هم رد شديم! به همراه هم به سمت آنجا رفتند تا به آب رسیدند. پيرمرد عابد از روی آب رد شد ، ناگهان ديد كه آن مهمان هم از روی آب عبور كرد! پیرمرد تعجب کرد ومهمان را احترام کرد و به منزلش برد. صبح روزبعد حضرت به عابد فرمود، دعايی كن كه من آمين بگويم. پيرمرد درد دلش باز شد و خطاب به حضرت گفت: چه دعايی بكنم!؟ دعای من مستجاب نمی شود! سی‌وپنج سال است حاجتی دارم اما مستجاب نمی شود! حضرت پرسید حاجتت چیست؟ عابد پاسخ داد سی وپنج سال است از خدا ديدار ابراهيم خليل را ميخواهم اما مستجاب نمی شود! حضرت فرمود، ابراهيم خليل من هستم! ۳۵ سال آه و‌ناله‌های عابد باعث شده بود چنان مقامی پیدا کند که از روی آب رد شود! تا می توانیم به درگاه خدا دعا کنیم و نتیجه را به او‌ واگذاریم..

* دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد؟! پایم چـرا به خیمــه ی جانان نمی رسد؟! در طــول عمــــر ، درد زیــادی چشیده ام دردی به تلخــی غــم هجـــران نمی رسد.. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج