💎 #خواندنی | روزهایی که از عمرتان حساب نمیشود!
🌻امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام) میفرمودند همانا خداوندِ متعال به حسین (علیه السّلام) در برابر کشته شدنش پاداش داد که امامت در فرزندانش و شفا در خاکش و اجابت دعا در نزد قبرش باشد و اینکه روزهایی که زائرینش [برای زیارت] میآیند و میروند از عمرشان محسوب نمیگردد.]
🌺اینها البتّه بخشی از پاداشها است؛ وَالّا پاداشی که خدای متعال به شهید معمولی میدهد ــ فرض کنید در میدان جنگ یک تیری میخورَد یا آن روز یک شمشیری میخورد و میافتاد، شهید بود ــ این را خدای متعال میگوید «اَحياّْءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ، فَرِحينَ بِماِّ ءاتىّْهُمُ اللهُ مِن فَضلِه! وَ يَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَيهِم »؛ [وقتی] خدای متعال دربارهی یک شهید معمولی این جور حرف میزند، خب اَجر شهیدی مثل حسینبنعلی (علیه السّلام) که شهادت او قابل مقایسهی با هیچ شهادتی نیست، یعنی ما در تاریخ سراغ نداریم، بنده سراغ ندارم که این جور مصیبتها و این جور سختیها را [کسی] تحمّل کند برای آن هدف عالی، هدف بلند، اصلاً قابل مقایسه نیست با اجر یک شهید معمولی.
💥 از جملهی این اجرها و پاداشها این [چیزهایی] است که در این روایت آمده است. نه اینکه خیال کنیم اجر حسینبنعلی (علیه السّلام) فقط همینها است؛ از جمله اینها است که خیلی هم مهم است. یکی اینکه حضرت فرمود خداوند متعال «عَوَّضَ الحُسَينَ (عَلَيهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّيَّتِه»؛ امامت، این پرچم برافراشته، این خورشید درخشان در طول همهی تاریخ، در نسل این بزرگوار قرار داده شد، از اولاد او قرار داده شد.
🌼 و الشِّفَاءَ فی تُربَتِه
خاک قبر او را کسی مصرف کند، شفا است، دوا است، درمان است؛ خاک، خاک است امّا این خاک به برکتِ مجاورتِ آن پیکرِ مطهّر، یک چنین خاصیّتی دارد که شفا است.
🙏 و اِجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِه
این هم یکی؛ در کنار قبر حسینبنعلی (علیه السّلام) شما دعا کنید، دعایتان مستجاب است. [واقعاً] دعا کنید؛ لقلقهی لسان نباشد؛ بخوانید و بخواهید خدا را، خدای متعال وعده کرده است که اجابت خواهد کرد. اینهایی که میروند این راه را پیاده طی میکنند و میرسانند خودشان را به آنجا در این پیادهروی اربعین ــ این حادثهی عجیبی که این سالها پدید آمده است ــ واقعاً یک موهبت بزرگ الهی را خدای متعال در اختیار اینها گذاشته.
⏸ و لا تُعَدُّ اَيّامُ زائِريهِ جائِياً وَ راجِعاً مِن عُمُرِه
این هم یکی؛ اگر خدای متعال مثلاً فرض کنید که ده هزار روز به شما عمر داده باشد، این چند روزی که در حال رفت و آمد به سمت قبر این بزرگوار هستید، جزو اینها حساب نمیشود؛ این اضافهی بر آن تعداد روزهایی است که خدای متعال مقدّر کرده که عمر شما باشد؛ این جزو آنها نیست، از عمرتان حساب نمیشود؛ این اضافه است، سرریز عمر است.
➕ محمّدبنمسلم میگوید وقتی حضرت این را فرمودند، گفتم این جلالت، این عظمت، این مقام عالی، به برکت امام حسین داده میشود به این و آن. اینکه «شما اگر تربتش را مصرف کنید، بخورید، شفای شما است»، به شما یک لطفی شده است. به برکت امام حسین، این جلال و این کرامت و این عظمت داده شده است به اینها. وقتی خدای متعال به خاطر او به دیگران این جلال و عظمت را، این کرامت را لطف میکند، پس به خود او چه میدهد؟
👌 فقالَ اِنَّ اللَّهَ تَعالىٰ اَلحَقَهُ بِالنَّبِیِّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه)
اجر خود او این است که او ملحق به پیغمبر است. خلاصهی همهی کرامتهای الهی در عالم وجود، وجود پیغمبر اکرم است؛ خدا او را در قیامت، در بهشت، به پیغمبر ملحق میکند.
🌷 فكانَ مَعَهُ فی دَرَجَتِهِ وَ مَنزِلَتِه
در روز قیامت، امام حسین در درجهی پیغمبر و در منزلت پیغمبر قرار میگیرد.
ثُمَّ تَلا اَبو عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) «وَ الَّذينَ آمَنوا وَ اتَّبَعَتهُم ذُرّيَّتُهُم بِايمانٍ اَلحَقنا بِهِم ذُرّيَّتَهُم» یکی از مصادیق این آیه این مورد است.
1398/7/1
سید علی خامنهای
@reyhaneh_khelghat
💡 #خواندنی | ماجرای نامگذاری #هفته_وحدت
🗡 از همان روزهای اولِ تبعید، آقای خامنهای با جریانی مواجه شد که کارشان، دمیدن بر اختلافات مذهبی منطقه بود. پول می گرفتند و کارهایی میکردند تا سُنی را پیش شیعه منفور کنند و شیعه را پیش سنی. ..آقای خامنهای برای مقابله با دسیسههای تفرقهافکنان، ابتدا راهِ دوستی با علمای اهلسنت منطقه را در پیش گرفت و برای مولویهای منطقه، پیام اتحاد فرستاد. ..بعد، کار از پیام و مکاتبه فراتر رفت. آقای خامنهای به دیدار مولویها میرفت و آنها به مهمانیِ این روحانیِ تبعیدی می آمدند.
.
🔶..قدم بعدی، عملیکردن پیشنهادی بکر و وحدت آفرین در راستای زدودن اختلافات بود؛ پیشنهاد نامگذاریِ هفتهای به نام «هفتۀ وحدت» و برگزاری جشنهایی به مناسبت میلاد حضرت رسول. «قبل از انقلاب، اولین بار این هفتۀ وحدتی را که امروز معمول شده، ما در ایرانشهر راه انداختیم. ایام ربیعالاول شد. من به مسجد نور، مسجدِ رفیق قدیمی، آقای مولوی قمرالدین رفتم و به ایشان گفتم روز دوازدهم، روایت شماست؛ روز هفدهم، روایت ماست. بین اینها فاصلۀ کمی است؛ بیایید از دوازدهم تا هفدهم را جشن بگیریم. و من به عنوان حسن نیت، روز دوازدهم را در مسجد آلرسول جشن میگیرم و همین کار را هم کردم.»
📚کتاب برتبعید
📖صفحۀ ۱۶۳ و ۱۶۴
@reyhaneh_khelghat
#خواندنی | درس، حتی یواشکی
📖 من خود از امام شنیدم که میگفتند:«در قم، ما صبح زود از مدرسه یا خانه بیرون میآمدیم و به باغهای سالاریّه میرفتیم که در آنزمان یک فرسخ تا شهر فاصله داشت. در آنجا زیر درختها مشغول درس و بحث و مطالعه میشدیم. هنگام غروب وقتی که هوا تاریک میشد برمیگشتیم که مأمورین رضاخان ما را نبینند!» اینطور درس خواندند. این قدم اول بود.
۷۴/۰۸/۱۰
🤓 #درس_خوان
@reyhaneh_khelghat
#خواندنی
🔴 #حسین_قدیانی نوشت: ما پدر داریم‼️
🔻 #زمانه l امروز عصر عاشورا نیست، صبح عاشوراست و هنوز در سپاه حضرت ماه علی اکبرها سربند شهادت دارند و قاسمها شهادت را شیرینتر از عسل میخوانند و پرستارها الگو از زینب گرفتهاند و پاسدار حرم سلامت شدهاند.
🔹 ترامپ ویروسی است که توهم زده باز ایران یتیمخانه میشود. اما سردار سلیمانی اگر سال ۶۵ هم شهید میشد باز ما به کربلا میرسیدیم چون خدا از شهید بزرگتر است، چون ما پدر داریم، حضرت سیدعلی.
🔹 داغ صیاد،کاظمی، حاج قاسم فقط دل باغبان را میشکند کمرش را هرگز، هیهات!
🔹 امروز عصر عاشورا نیست، صبح عاشوراست و هنوز در سپاه حضرت ماه علی اکبرها سربند شهادت دارند و قاسمها شهادت را شیرینتر از عسل میخوانند و پرستارها الگو از زینب گرفتهاند و پاسدار حرم سلامت شدهاند.
🔸 دعا میکند هرشب در نماز شب، پدر، دخترانش را، پسرانش را، همان جوان جامه سفیدی که عقب انداخت عروسی را. تا بیمار کرونایی با امید بیشتر موج ویروس ترس را بخواباند.
🔸 آری! پرستارهای ما عین پاسدارهای ما مرد ایثارند. درست مثل غواصهای کربلای ۴ و عباسهای تشنه لب دشت عباس. ما اگر بباز عرصه بودیم بدن بیسر همت امیدمان را میشکست. ولی هنوز چشم ما به چشم سردار خیبر است و این ماه اسفند است بیا اسفند دود کنیم برای بچههای پرستار. چند شب است نخوابیدهاند. در همان خط قاسم در همان خط خون.
🔹 نه! ما زمین نمیخوریم. دهه 60 صدام آمریکایی میخواست میدان آزادی را بزند. ولی ما قد کشیدیم به بلندای برج میلاد و مساحت خاکمان با وجود این همه خصومت تهدید و تحریم همان است که ۴۰ سال پیش در شرف نهضت انقلاب اسلامی همین بس.
🔹در شهامت نظام جمهوری اسلامی همین بس. در قوت این ملت همین بس. مرز همان مرز است، خط همان خط. خاک همان خاک، اما سردارمان که شهید میشود از شمال کالیفرنیا تا جنوب هندوستان برایش مجلس میگیرند. نه مجلس ختم، که مجلس شروع و مجلس شعور و مجلس شور و مجلس شهادت.
🔸 بگذار فاش بگویم در هر خاکی که قاسم هوادار دارد ما اهتزاز پرچم ایران را میبینیم. حالا مباهله آقای ترامپ قمارباز. کدام ژنرال آمریکایی بمیرد این جور میشود دنیا که برای سردار ما شد؟!
🔸 این ملت را از چه میترسانید؟! مگر ما با عروج حاج حسین خرازی شکستیم؟ اصلا مگر علمدار کجا رفته حالا؟ صاحب آن آستین خالی که با باد تکان میخورد چنان زنده است که حتی خرازی ندیدهها مست تبمسش شدهاند و ما همه بچههای شرق ابوالخصیبیم و بودیم آن روز. با دوربین آوینی و دیدیم حاج حسین را؛ حسین خرازی.
🔹 ملت سردارِ خندههای ناتمام، سرافکنده نخواهد شد و خطبههای خامنهای بیمالک نخواهد شد. سید خود مالک است. مالک اشتر مهدی فاطمه. مسلم آخرالزمان، ولی نه در کوفه که در امالقری. هر چه میخواهد فساد ببارد، فتنه ببارد حتی کرونا بیاید آخر این قصه، قهرمان این قصه بانوی پرستاری است که جلوی لنز عکاس فارس فقط خندید مثل خرازی...
@reyhaneh_khelghat
📖 #خواندنی | *باید به قرآن مراجعه کنیم*
1️⃣ قسمت اول | *همیشه با قرآن*
😌 چند سال بیشتر از عمر «سید علی» نمیگذشت که اولین کلاس قرآنش را خانه، و پای درس نکتههای قرآنی مادرش آغاز کرد: «زادگاه مادرم نجف است. ایشان لهجهی عربی داشت. در کودکی، با لهجهی عربی نجفی حرف میزده است. با قرآن آشنا بود. قرآن را خوب و با صدایی جالب تلاوت میکرد. بر قرائت کلام الله مجید با قرآن اهدائی پدرش مداومت روزانه داشت. شيوهی قرائت ایشان، ما را در آن کم سن و سالی به خود جذب میکرد. پیرامونش گرد می آمدیم و به تلاوتش گوش میکردیم. ایشان هم از فرصت استفاده میکرد، معانی برخی آیات را برای ما به فارسی ترجمه میکرد و داستانهای پیامبران را برایمان بازمیگفت.»
😎 بعدتر سید علی، وقتی وارد مدرسه شد، به خاطر صدا و لحن دلنشینش، شد قاری قرآن مدرسه. برای همین پدرش، «آقا سید جواد»، برای آشنایی بیشتر با قرآن و یادگیری تجوید، از حاج رمضان بنكدار خواست به او و برادرش آموزش دهد. بعد از او نیز، ملاعباس که بزرگترین استاد قرائت قرآن مشهد بود، آموزش را برای آن دو ادامه داد و سیدعلی تمام قواعد تجوید را از او فراگرفت. چند سال بعد، در سن دوازده سالگی، حالا دیگر سید علی خودش شده بود استاد کلاس قرآن. عکسی از آن دوران موجود است که سید علی در پشت آن چنین نوشته بود: «12 سالگی، کلاس ششم ابتدایی... روز جمعه پس از پایان جلسهی قرائت قرآن که استاد آن من بودم و قراء آن، شاگردان مدرسهای که من دانشآموز آن بودم...»
🎓 مؤانست سیدعلی با قرآن همینطور ادامه یافت تا اینکه در سال 1343 (25 سالگی) اولین کلاس رسمی تفسیر قرآن او، در بین اهالی محلهی معروف به «پایین خیابان» مشهد کلید خورد و از آن روز تا به حال، این مؤانست و همنشینی و بهرهگیری از معارف ناب قرآنی، در سراسر زندگی فردی و اجتماعی او (چه آن زمان که در قامت طلبهای انقلابی در جریان نهضت امام خمینی(ره) فعالیت میکرد، و چه بعد از انقلاب در کسوت نمایندگی مجلس و ریاستجمهوری و رهبر جامعهی اسلامی) مشهود است بهطوری که شاید کمتر سخنرانی بتوان از او یافت که در آن آیهای از قرآن، یا ارجاعی به آن وجود نداشته باشد....
🌀 ادامه دارد...
🗞 برگرفته از شماره اخیر نشریه #خط_حزبالله
🔸برلی خواندن قسمت های دیگه روی هشتگ پست بزنید🌹
@reyhaneh_khelghat
📖 #خواندنی | *باید به قرآن مراجعه کنیم*
2️⃣ قسمت دوم | *بر محور قرآن*
🤔 چرا دغدغهی همیشگی «سیدعلی خامنهای» در طول دوران حیاتش، توجه جامعه به ارتباط با قرآن و نزدیکی هرچه بیشتر به آن بوده است؟
👌 یکی از دلایل آن، بیتردید «مهجوریت معارف قرآنی» در زندگی روزمرهی مسلمانها است. میدانیم که در آموزههای دینی تأکید زیادی بر انس با قرآن شده است. این مؤانست اما جهت و هدفی دارد و آن، فهم صحیح قرآن، و نهایتا «رفتاری قرآنی» است. معالاسف اما مهجوریت قرآن نه تنها در جامعه، که حتی به نوعی به حوزههای علمیه و برخی عالمان دینی هم سرایت کرده است. موضوعی که رهبر انقلاب در جلسات تفسیر قرآن مسجد امام حسن(ع) در سال 53، به آن اشاره کرده و نسبت به آن چنین گلایه میکنند: «وای به حال آنهایی که مردم را از قرآن دور میکنند، از قرآن میرَمانند، به بهانهها و معاذیر گوناگون، نمیگذارند مردم قرآن را باز کنند به قصد فهمیدن، وای به حالشان! و شما بدانید برادران و خواهران، که امروز سر و کار ما با قرآن است. همانطوری که پیغمبر خدا فرموده است: «فَاِذَا التَبَسَت عَلَیکُم الفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بالقُرآنِ» آن روزی که فتنهها مثل پارههای شب سیاه بر زندگی شما سایه بیفکند، بر شما باد به قرآن. کِی است آن روز؟ فتنههای تاریک مثل شب را نمیبینیم؟ راههای عوضی را در مقابل چشمهای نابینا و نزدیک بینمان مشاهدهنمیکنیم؟ دزدان و غولها و راهزنها را از هر سویی و به هر شکلی، چشم بینا نمیبیند؟ پس کِی باید به قرآن رجوع کرد؟ برای کِی است؟ برای وقتی که امام زمان صلوات الله علیه بیاید؟ او که خودش قرآن ناطق است؛ امروز روزی است که به قرآن مراجعه باید بکنیم.»
🌻 *دلیل دیگر این دغدغهی همیشگی رهبر انقلاب را نیز شاید بتوان در سه خصوصیت مهمی که ایشان در بحثهای فکری اسلامی، ضرورتی تخلفناپذیر از سوی متفکران آگاه ذکر میکند و در مقدمهی کتاب «طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن»نیز به آن اشاره میکند فهمید:*
1️⃣ یکی از آنها اینکه در فهم اصول اسلامی، مدارک و متون اساسی دین، اصل و منبع باشد نه سلیقهها و نظرهای شخصی و اندوختههای ذهنی و... . ایشان سپس قرآن را کاملترین و موثقترین سند قابل اتکا برای فهم اصول دینی معرفی میکنند. این ویژگی در کنار دو ویژگی ضروری دیگر یعنی:
2️⃣ خروج معارف از تجرد و ذهنیت محض، و ناظر به تکالیف عملی و بهویژه زندگی اجتماعی بودن، و
3️⃣ ملاحظهی مسائل فکری اسلامی بهصورت پیوسته و اجزای یک واحد، موضوعاتی است که موجب میشود نیاز جامعهی اسلامی و مسئولان و حاکمان آن به قرآن، بهصورت مستمر وجود داشته باشد.
👈 به همین علت، آیتالله خامنهای حتی در دوران رهبری، و با همهی مشغلهها و کارهای عدیدهای که دارند، باز هم اهتمام به قرآن در رفتار فردی و اجتماعی ایشان مشهود است. از قرائت روزانه و مداوم قرآن، تا حفظ کردن آن، تا جلسات تفسیر قرآن که در دورهی ریاستجمهوری و اوایل رهبری وجود داشت، تا دیدار ثابت با قاریان و حافظان قرآن در اولین روز ماه مبارک رمضان، و از همهی آنها مهمتر، استفادهی از معارف و اصول قرآنی در تحلیل رویدادهای داخلی و بینالمللی، و اتخاذ مواضع بر اساس آن، همه و همه، جلوههایی از اهمیت قرآن در سیرهی رفتاری ایشان است. از همین روی، نه تنها نخبگان و متفکران، بلکه آحاد جامعهی اسلامی و مخصوصا نیروهای انقلابی، باید حداکثر تلاششان را برای نزدیک شدن به قرآن، و فهم معارف قرآنی و تطبیق رفتار خود با این تعالیم به کار گیرند. ماه رمضان فرصت خوبی است برای همنشینی و نزدیکی بیشتر به این چشمهی لایزال خدایی.
🗞 برگرفته از شماره اخیر نشریه #خط_حزبالله
🔸برای خواندن قسمت های دیگه رو هشتگ پست بزنید🌹
@reyhaneh_khelghat
💪 #خواندنی | از ظلم نترسید
🌳 «امام (رضوان الله علیه) این نترسیدن از قدرت را به همهی ما یاد داد که از قدرتهای ظالم و زورگو نترسید. من فراموش نمیکنم در سالِ ۵۸، آن وقتی که جوانهای ما این جاسوسهای آمریکایی و جاسوسخانهی آمریکایی را گرفته بودند، بعضیها فشار میآوردند به شورای انقلاب که بگویید اینها را آزاد کنند. بنده و مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی و بنیصدر، ما سه نفر از شورای انقلاب رفتیم قم؛ آن وقت امام قم بودند؛ رفتیم خدمت امام که از امام بپرسیم که چه کار کنیم. پرسیدیم که آقا این جوری است، فشار میآوردند که اینها را هر چه زودتر آزاد کنید؛ امام رو کردند به ما و گفتند که از آمریکا میترسید؟ بنده عرض کردم نخیر نمیترسیم، گفتند پس نمیخواهد آزادشان کنید.
➕ واقعش هم همین بود؛ یعنی اگر چنانچه کسی قرار بود از آمریکا بترسد و ملاحظه بکند، نتایج بسیار تلخی را آن روز عاید کشور میکرد. ما دیدهایم مواردی را که دولتها و قدرتهای کشورِ خودمان از دشمن میترسیدند و این ترس، آنها را دچار مشکلات فراوانی کرد. قرآن میگوید: فَلا تَخـافوهُم وَ خافون؛ «خافون» یعنی ملاحظهی مقرّرات من را بکنید؛ آنجایی که خدای متعال فرموده است مجاهدت کنید، مجاهدت کنید؛ آنجایی که فرموده است دست نگه دارید، دست نگه دارید؛ معنای این «خافون» این است.»
۱۳۹۹/۰۲/۰۶
🔸برای خواندن قسمت های دیگه رو هشتگ پست بزنید🌹
@reyhaneh_khelghat
☀️ #خواندنی | مردی که خورشید در دست داشت
🌻 دو روایت از زندگی کریم اهلبیت امام حسن مجتبی علیهالسلام
🍃 برگ سبز درختها، تندی آفتاب مدینه را میگرفت. بااینحال، چند پرتوی لطیف، راه خودشان را از لابهلای شاخ و برگها پیدا کرده بودند و نشسته بودند روی صورتش؛ امام، آرام از کنار گُلی گذشت. عطری که در هوا پیچیده بود از گل بود یا امام، سخت میشد گفت. هرچه بود نسیم نرمی که میوزید عطر را برد و رساند به مرد که گوشهای نشسته بود. همین وقت بود که چشم امام به او افتاد. بردهای بود انگار اما رنگ پوستش خبر از بردگی نمیداد، لباسهایش، گرسنگی توی چشمهایش، ولع دستهایش چرا. تکه نانی در دست داشت و چنان با اشتیاق به دهانش میگذاشت که انگار لذیذترین غذای دنیاست. نگاه امام به سگی افتاد که کنار مرد نشسته بود. در چشمهای روشن سگ هم گرسنگی دودو میزد. امام چند لحظه همانجا ماند. مرد، لقمهای نان خودش میخورد و لقمهای برای سگ میانداخت. همین نوبت را رعایت کرد تا نان تمام شد.
🙂 امام نزدیک مرد رفت. تبسمی کرد و پرسید: «چرا نان را به سگ دادی؟ چرا برای خودت کنار نگذاشتی؟» مرد آرام گفت: «از چشمهای ملتمسانه این سگ خجالت کشیدم. حیا کردم که من نان بخورم و او گرسنه بماند».
-اربابت کیست؟
-ابان ابن عثمان.
-این باغ مال کیست؟
-باغ هم برای اوست.
امام به چشمهای مرد نگاه کرد: «تو را به خدا از اینجا تکان نخور تا برگردم!»...
@reyhaneh_khelghat
☀️ #خواندنی | مرثیهای برای خورشید
1️⃣ پای روضه آقا- بخش اول
🥀 روایتی از واقعه ضربت خوردن امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در کلام رهبر انقلاب
🌑 هوا تاریک بود. خیلیها هنوز خواب بودند. امام، آرام وارد مسجد شد. اینجا و آنجا، مردم گوشه گوشه مسجد، در تاریکی سحر، نافله میخواندند. بعضیها هم خواب بودند. علی علیهالسلام در محراب ایستاد. قامت بست به نافله. سوره انبیا را میخواند: «واقترب الوعد الحقّ فاذا هی شاخصة ابصار الّذین کفروا». مردم شنیدند امیرالمؤمنین ده آیه از این آیات را خواند. میانشان آیاتی بود منطبق با حال خودش: «انّ الذین سبقت لهم منّا الحسنی اولئک عنها مبعدون. لایسمعون حسیسها و هم فی مااشتهت انفسهم خالدون». در رکوع یا سجده بود که شمشیر ابن ملجم بر فرق سرش فرود آمد؛ شمشیری که به بهایی گزاف به کشندهترین زهری که پیدا میشد، آغشته شده بود.
⚡️ پیشانیاش، همانکه سالها در همین محراب به سجدههای طولانی، عبادت خدا را کرده بود، شکافت. علی آه و نالهای نکرد. خودش را حفظ كرد. صبر کرد. شدت ضربه زیاد بود. بهصورت روی زمین افتاد. كسی کنارش نبود. هنوز نماز شروع نشده بود. مسجد همچنان تاریك بود و مردم، متفرّق، مشغول خواندن نافله بودند. همین شد که اولِ كار، كسی نفهمید چه اتفاقی افتاده.
🔸 علی لب باز کرد؛ اولین کلمات بعد از ضربت خوردن: «قائلاً بسماللَّه و باللَّه و علی ملّة رسول اللَّه؛ به نام خدا و برای خدا و بر طریقه رسول خدا، حاصل زندگی را تقدیم این راه كردن». این جملهها، درست همین جملهها، سالها بعد هم شنیده شد؛ وقتی حسین، پسر علی علیهالسلام، ضربت خورد و با صورت بر زمین افتاد.
«فزت و ربّ الكعبه»؛ به خدای كعبه رستگار شدم...
@reyhaneh_khelghat
🌕 #خواندنی | شیرینتر از خواب
👀 نماز شب چگونه دست ما را پر میکند؟
🌕 #شب_های_روشن
😴 خواب دیدنمان به پادشاه چهارم پنجم رسیده و از امتحان و اتفاقات روز قبل فارغ شدیم که با زنگ ممتد گوشی یا ساعت بیدار میشویم. عقل سالم میگوید خیلی زود با خودت دو دوتا چهارتا کن ببین وزنههای سنگین خوابآلودگی را به چه قیمتی میخواهی باز کنی؟ اگر الان بیخیال تخت و خواب و پتو بشوم، وضو بگیرم و یک ربع قبل از اذان سر سجاده بنشینم همین یک ربع قرار است چه اتفاقی را رقم بزند؟ کدام راهها با این یک ربع باز میشوند؟ اصلا این یک ربع قرار است چراغش را بر کدام کوره راهی بیاندازد؟
😉 حتما خبرهایی هست که آقا توصیه کردند: « نمازهای پنجگانه، امکان دعا، نافله، همین نماز شب؛ همه از راههای به خود پرداختن است؛ این راهها را در مقابل ما باز گذاشتهاند. اگر تنبلی نکنیم، میشود؛ آنوقت انسان اعتلاء و نورانیت پیدا میکند و کارهایش برکت پیدا میکند.» ۸۵/۳/۲۹
...
@reyhaneh_khelghat
✨ #خواندنی | *ستاره باران میشویم
🌀 یادداشتی از خانم دکتر #فضهسادات_حسینی | مجری و پژوهشگر*
🌻 فکر میکنم هر جای دنیا اسمی از ایران عزیز میآید، علاوه بر حکومت اسلامی شیعه و اقتدارش، یک نماد مهم به ذهن همه متبادر میشود؛ آنهم نام امام رضا علیهالسلام است.
نمیشود از امام رئوف گفت و از خواهر دردانهاش حرفی نزد؛ دختری که نور چشم حضرت بابالحوائج موسی بن جعفر علیهالسلام است و قوت قلب برادر. دختری که چشموچراغ شهر قم که نه، نور چشم همه ایران است.
🌖 اصلاً ماه عزیز ذیالقعده برای ما مردم ایران جور دیگری زیباست. اولش از جشن و سرور در قم و شهر حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها آغاز میشود تا میرسد به مشهد الرضای جانمان و میلاد ولینعمتمان. یک دهه نور و سرور، یک دهه جشن و شادی اهلبیت، یک دهه کرامت و بزرگی.
🌺 شاید اگر 1400 سال قبل که در سرزمین تفتیده عربستان، جهل موج میزد و با تولد هر دختری پدرش روی تُرش میکرد و سیاه میشد و با دستان خودش زنده زنده دخترش را به خاک میسپرد، کسی باورش نمیشد که یک جوان قرشیِ اُمّی بیاید و بشود ناجی دنیا؛ همان پیامبری که همه ادیان قبل، وعده آمدنش را داده بودند. هم او که مأموریت اصلی خود را تکمیل مکارم اخلاقی بیان کرده بود.
👈 و چه زیبا حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اینهمه خصایل نیک را در عمل به منصه ظهور گذاشت. از عشق بیکران و جاودانهاش به امالمؤمنین حضرت خدیجه کبری سلامالله علیها، تا سلوک رفتاری ایشان با یگانه دخترش حضرت صدیقه طاهره سلامالله علیها تا آنجا که این دختر دردانه شد مادر پدر! امّ ابیها! نور چشم و پناهگاه پدر در تمام روزهای سخت و دشوار زندگی! در روزهای بدون خدیجه سلامالله علیها، در روزهای دشمنی اعراب جاهلی، در روزهای پر از عسرت و تنگی شعب ابیطالب، در روزهای هجرت و در همهروزهای زندگی، در تکتک لحظهها و ثانیههایش.
🌻 بعد همین دختر شد همسر فخر زمین و زمان، حضرت مولا علی علیهالسلام و مادر تمام امامان.
آری اگر زهرا سلاماللهعلیها زهرا شد، اگر زهرا سلاماللهعلیها دختر نمونه پیامبر عزیز ماست، نهتنها علتش پرورش در دامان پرنور و پرمهر حضرت خدیجه سلاماللهعلیها و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بود، که بهواسطه مجاهدتهایش از کودکی تا پایان عمرش بود.
دختری که تمام مسئولیتهای زندگی عبادی، سیاسی، اجتماعی، دینی و خانوادگی را به دوش کشید. الگویی که حسرت همه مخلوقات خداست. اصلاً بهانه خلقت است، که خود خدا در حدیثی قدسی خطاب به حضرت نبی مرسل صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرماید:
«يـا أَحْمَدُ! لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما»
💐 درست است که همه ما در روز دختر، یاد و نام حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها و صحن و سرای ملکوتیاش در شهر مقدس قم را به یاد میآوریم، زیارتی که ملجأ و پناه همه ماست، در تمام دلتنگیها و دلگیریها. اما همین دختر، همین نور چشم، دختر عزیز حضرت زهراست. دختر مهربانترین انسان روی زمین. دختر عزیز حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم.
*🌼مهربان بانو، حضرت معصومه سلاماللهعلیها میلادتان مبارک🌼*
@reyhaneh_khelghat