eitaa logo
ریحانه خلقت انتقام سخت⁦👊🏼⁩
41 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.3هزار ویدیو
268 فایل
❁﷽❁ ‌‌‌‌خدا خندید و از لبخندش دختر آفریده شد.😍 تبادل↯ @misagh59 حرفی داشتین اینجاییم↯ @ya_nour
مشاهده در ایتا
دانلود
#پیامکی_از_بهشت 💌 سلام رفـیق ...! ✋ رفیق من ، آرزو نڪـن شهیـد بشـی ؛ آرزو ڪـن ... مـ.ث.ل ش.هـ.د.ا زندگـی ڪـنی ... ♡ #شهید_ابراهیم_هادی ♥️ @reyhaneh_khelghat ♥️
🌷 شهید ابراهیم هادی و همه‌ی شهدا🌷 لطفا در میان های مختلفی ڪه به خود میڪنید ، مراقب 😭 امام زمان عج الله و شهدا باشید!!!! .... 💢پا روی هوای نفستان بگذارید تنها برای کار کنید 🚫نه برای و یا هر چیز دیگری که بشه ازش نام برد. 💢 دقت کنید رفتارها و کردارهای شما زیر ذره بین و قرار دارد. ان شاءالله خطا و اشتباهی ازتون سر نزند که شرمنده ی امام زمان و شهدا شوید😔 @reyhaneh_khelghat
☀️یقینــ دارم ـــ اگر گناه⛔️ وزن داشت! ـــ اگر لباسمان را مےڪرد! ـــ اگر چینــ وچروڪ را؛ زیاد مےڪرد!!! بیشتر ازاینها به خودمانـــ بود...👉 ❣️حال آنڪہ ـــ قد 😊 را خمیده! ـــ چهره را سیاه! ـــ وچین وچروڪ بہ پیراهنـــ مےاندازد😔 ⭐️ چقدر قشنگ بندگی💖 ڪردے ابراهیمــ ؛ حواسم پرته🗯 پرت چیزاے بیخود وموقتی... منو بہ خودم بیار😔✋ @reyhaneh_khelghat
🍃🌸 •| توپ را در دستش گرفت آمد بزند که صدائی آمد. الله اکبر... ندای اذان ظهر بود. توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت. درفضای دبیرستان صدایش پیچید. بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه. او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد در حیاط. همه به او اقتدا کردیم. •| @reyhaneh_khelghat
••• مــے گـفـتـ:🗣 اگر میگویـید الگویتانـ حــضرت زهرا(س) استـ باید کاری کنید ایشان از شما راضے باشند و حجاب شما فاطمے باشد. 👤| ♥️ @reyhaneh_khelghat
بهش گفتن آقـا ابراهیم... چـرا جبهہ رو ول نمیکنے بیای دیدار ؟ گفت ما امام رو برای میخوایم نہ برای تماشا @reyhaneh_khelghat
بسم الله الرحمان الرحیم🌸🍃 با شهدا گم نمی شویم همیشه آیه ی "و جُعلنا....' را زمزمه می کرد گفتم‌: آقا ابراهیم این آیه برای حفاظت در مقابل دشمنه، اینجا که دشمن نیست.. نگاه معنا داری کرد و گفت: دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود دارد #شهید_ابراهیم_هادی❤️ 🌹🍃لایضیع اجر المصلحین 🌸🍃اللهم سلم و تمم @reyhaneh_khelghat
😍 همیشه می گفت زیباترین شهادت را می خواهم! پرسیدم ، شهادت خودش زیباست ، زییاترین شهادت چگونه است؟ ابراهیم در جواب گفت ، زیباترین شهادت این است که جنازه ای هم از انسان باقی نماند... @reyhaneh_khelghat
خوشتیب بود اما برای خدا🌹 ✨در باشگاه کشتی بودیم. آماده می‌شدیم برای تمرین. ابراهیم هم وارد شد. چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان آمد. ✨تا وارد شد بی‌مقدمه گفت: ابرام جون، تیپ و هیکلت خیلی جالب شده! تو راه که می‌اومدی دو تا دختر پشت سرت بودند. مرتب داشتند از تو حرف می‌زدند! ✨بعد ادامه داد: شلوار و پیراهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی. کاملاً مشخصه ورزشکاری! ✨به ابراهیم نگاه کردم. رفته بود تو فکر. ناراحت شده بود. انگار توقع چنین حرفی را نداشت. ✨جلسه بعد تا ابراهیم را دیدم خنده‌ام گرفت. پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی لباس‌ها را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود! از آن روز به بعد این‌گونه به باشگاه می‌آمد! ✨بچه‌ها می‌گفتند: بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه می‌یایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم، اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می‌پوشی! ✨ابراهیم به حرف‌های آن‌ها اهمیت نمی‌داد. به دوستانش هم توصیه می‌کرد که: اگر ورزش برای خدا بود، می‌شه عبادت؛ اما اگه به هر نیت دیگه‌ای باشه ضرر می‌کنین. ❤️ 🏴 @reyhaneh_khelghat
🌷 🍃 ❤️ 📱 سایز پروفایل و استوری 🌺بمناسبت سالگرد شهادت 🍃نشر حداکثری... @reyhaneh_khelghat
یاد ابراهیم بخیر می‌گفت: به فکر مثل شهدا مُردن نباشبه‌‌فکر مثل‌شهدا‌زندگی‌کردن‌باش...✅ @reyhaneh_khelghat
👈 شهادت 22 بهمن سال 61 عملیات والفجر مقدماتی محل شهادت کانال فکه 👈 سلام دوستان✋ابراهیم هادی هستم. در اول اردیبهشت سال 1336 درمحله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان به دنیا اومدم... حالا می خوام از خودم براتون بگم😊چهارمین فرزند خانواده بودم با این حال پدرم به من علاقه خاصی داشت 😍من نیزمنزلت پدرم رابدرستی شناخته بودم. پدری که باشغل بقالی توانسته بود فرزندانش را یه بهترین نحوتربیت کند😇در سن نوجوانی بودم که طعم تلخ یتیمی را چشیدم😔 از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگیم را پیش بردم... دوران دبستان به مدرسه طالقانی میرفتم! دبیرستان هم در مدارس ابوریحان و کریم خان! 😊 سال۵۵ بود که تونستیم دیپلم ادبی بگیرم. از همان سال مطالعات غیر درسی را هم شروع کردم... حضورم درهیئت جوانان وحدت اسلامی وهمراهی وشاگردی استادی نظیر علامه محمد تقی جعفری بسیار در رشد شخصیتیم موثر بود. در دوران پیروزی انقلاب شجاعت های بسیاری از خودم نشان دادم☺️ همزمان با تحصیل به کار در بازار تهران مشغول بودم 🏃پس ازانقلاب در سازمان تربیت بدنی وبعد ازآن به آموزش پرورش منتقل شدم👌 هم چون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مرز وبوم مشغول شدم😍‍راستی اهل ورزش بودم با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستانی شروع کردم دروالیبال وکشتی بی نظیر بودم😃 💥هرگز در هیچ میدانی پاپس نکشیدم ومردانه می ایستادم.پائيز سال شصت و يك بار ديگر  عازم مناطق عملياتي شديم. اين بار نَقل همه مجالس توسل هايم به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) بود، هر جا مي رفتيم حرف از ابراهيم بود.😰 به منطقه سومار كه رفتيم و به هر سنگري كه سر مي زديم از من مي خواستن كه براي اونها مداحي كنم و از حضرت زهرا (سلام الله علیها ) بخونم🚩در عملیات والفجر مقدماتی۵ روز به همراه بچه های گردان کمیل و حنظله در کانال  فکه مقاومت کردیم ولی تسلیم نشدیم.✊ تا اینکه سرانجام در ٢٢بهمن سال ۶١ بعد فرستادن باقی مونده بچه هابه عقب، با 💕 خدای خودم، تنهای تنهاشدم و شدم 💓شـــღــید گمنام!! مزار یاد بود من😊 بهشت زهرا قطعه٢۶ می باشد خوشحال میشم بهم سر بزنید @reyhaneh_khelghat
🌷🍃🕊🍃🌷 با آن ٺیپ و ظاهر ساده اٺ... چه دل ها را ڪہ نبردے...🕊 همیشہ ٺیپ و مدل موهایش ساده بود. میگفٺ:این ڪارها برای نفس آدم لازمه. میدید دو نفر پیرمرد نمیتوانند از خیابان رد شود؛آنها را ڪول میڪرد و بہ آن ور خیابان میبرد. وقٺی ڪسے میگفٺ:چه ساعتت زیباست؛همان موقع ساعتش را هدیه میڪرد. هر نیازمندے را سر راهش میدید حتما به او کمک میکرد یا اگر پول نداشت از وسایلے ڪہ همراهش بود هدیہ میداد. همیشه حلال مشڪلاٺ بود.وقٺے میدید دوتا از دوستانش با هم اختلاف دارند؛تا آنها را آشٺے نمیداد ؛آرام و قرار نداشٺ. او هیچ وقٺ بہ دنیا دل نبسٺ و دنیا دار نبود ٺا خدا خریدارش شد. _کنیم 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 @reyhaneh_khelghat
@shahed_sticker۱۴۵۴.attheme
176.9K
📲 • 🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇 ایتایی متفاوت رو تجربه کن👇👇 🏴@reyhaneh_khelghat🏴
💌 💌 🥀 ✍ با خدا‌ رابطه‌ داشته‌‌ باش ...❣ تمام‌ مشکلات‌ مردم‌،به‌ خاطر‌ دورۍ از خداست... مطیع‌ محض خدا باش... فقط‌ خداست‌ ڪه‌ از‌ سود‌ و‌ زیان‌ تو خبر دارد ؛ پس‌ هر‌ چی‌ گفت‌ قبول‌ کن‌،چون‌ خیر‌ و صلاحت‌ همینه.. ‌خدا.. خدا.. خدا‌.. .. 🌱 🍃🌸 @reyhaneh_khelghat
ابراهيم روزها بسيار انسان شوخ و بذله گويي بود. خيلي هم عوامانه صحبت مي‌کرد. اما شب‌ها معمولاً قبل از سحر بيدار بود و مشغول نماز شب مي‌شد. تلاش هم مي‌کرد اين کار مخفيانه صورت بگيرد. ابراهيم هر چه به اين اواخر نزديک مي‌شد. بيداري سحرهايش طولاني‌تر بود. گويي مي‌دانست در احاديث نشانه شيعه بودن را بيداري سحر و نماز شب معرفي کرده‌اند. او به خواندن دعاهاي كميل و ندبه وتوسل مقيد بود. دعاها و زيارت‌هاي هر روز را بعد از نماز صبح مي‌خواند. هر روز يا زيارت عاشورا يا سلام آخر آن را مي‌خواند. هميشه آيه وجعلنا را زمزمه مي‌كرد. يكبار گفتم: آقا ابرام اين آيه براي محافظت در مقابل دشمن است، اينجا كه دشمن نيست! ابراهيم نگاه معني داري كرد وگفت: دشمني بزرگتر از شيطان هم وجود دارد!
✨ما افسانه نیستیم دخترم در کلاسهای تابستانی شهرک محل سکونت ما یعنی شهرک ارتش تهران شرکت می کرد. یک روز یک گل سینه هدیه گرفت که عکس شهیدی روی آن بود. آخر شب، گل سینه روی زمین افتاده بود. پایم رفت روی سوزن آن و حسابی خون آمد. بعد از پانسمان، گل سینه را برداشتم و باعصبانیت انداختم توی سطل زباله. آخر شب طبق روال هرشب سریال ترکیه ای را دیدم و خوابیدم. من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم اما نمازم را سر وقت می خوانم. صبح حدود ساعت پنج بود. بعد از نمازصبح مشغول تسبیحات بودم که احساس کردم یک جوان روبروی من نشسته!! نفهمیدم خوابم یا بیدار اما آن جوان که صورتش پیدا نبود به من گفت: سریالهایی که می بینی افسانه است. اما ما افسانه نیستیم. ما با شما هستیم. باتعجب گفتم: شما کی هستی؟ گفت: تصویر من روی گل سینه بود که انداختی توی سطل. دویدم و رفتم داخل سطل را گشتم. تصویر یک شهید بود که زیر آن نوشته بود: شهید ابراهیم هادی خیلی برایم عجیب بود. به طور اتفاقی رفتم سر کمد کتابخانه. دیدم کتابی به نام سلام بر ابراهیم لابه لای کتابها ست. کتابی در مورد همین شهید. مشغول مطالعه شدم. خیلی جالب بود. شوهرم را صدا زدم و پرسیدم که این کتاب کجا بوده؟ گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادند. هر دو جلد کتاب را آن روز خواندم. خیلی عالی بود. صبح روز بعد؛ بعد از نماز به بهشت زهرا رفتیم. ساعتی را در کنار مزار یادبود او بودم. حالا او حقیقت زندگیم شده. دیگر سراغ افسانه های ماهواره نمی روم. حجاب و نمازم نیز کاملا تغییر کرده. 📚یاران ابراهیم 🍂|✦ ⃟ ⃟ 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز جمعه بود پنج روز است که در هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی از هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است. امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود.. ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند. در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند. نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...😭 کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به بچه های باقی مانده کمیل و حنظله ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد : ابراهیم شهید شد...😭 🌺 هدیه کنیم صلواتی نثار ارواح مطهر همه انانیکه رفتند تاما امروز درآرامش وامنیت زندگی کنیم وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ