چادرشدستنوازش
بهسردشتکِشید،دشتهم
ازنفسچادراوگُلمیچید..!
#چادرانه🧕🏻
#اباعبدالله
هَرآنڪهبآتووِصآݪشدَمےمُیَسَّرشُد
مُیَسَّرَشنَشَودبَعدازآטּ،شَڪیبایے
.
تاکِیدرانتظارگذاریبهزاریَم
بازآیبعدازاینهمهچشمانتظاریَم.💔
#السلامعلیكیابقیةالله🌱
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخـری یا نخـری ما
ك خریـدارِ توییـم
ایطبیبِ همگـٰان
ماهمہ بیمارِ توییـم ♥️ !
Majid Bani Fateme - Mibare Baroon (320).mp3
17.23M
اللهمالرزقنا ، کربلا کربلا کربلا :)♥️
#سیدمجیدبنیفاطمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #برای_حسین
ای همه دار و ندارم کیو غیر تو دارم حسین...
.
.
« عزت دست ِخداست !
و بدانید اگر گمنامترینهم باشید ولی
نیـت شما یـٰاریِ مردم باشد ، میبینید
خداونـد چقـدر با عزتو عظمت شمـا
را در آغوش می گیرد »
- 🌱
+شھیدسلیمانی | #جان_فدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهاد اسمش..
جهاد رسمش
جهاد اندیشه و رویاش...
#شهید جهاد مغنیه
شهید ابراهیم هادی:
به فکر"مثل شهدا مُردن"نباش!
به فکر"مثل شهدا زندگی کردن"باش!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با چهارتا سرباز میشه خیلی کارا کرد
اهل دل که باشی'
دو چیز را خوب یاد میگیری
[جداشدن از زمین:)"
پریدن به اسمان..🕊
#امام_زمان
هروقتمیریرختخوابٺ
یهسلامۍهمبهامامزمانٺبده
۵دقیقهباهاشحرفبزن
چهمیشودیهشبیبهیادکسیباشیمکه
هرشببهیادمانهست...
#معرفی_کتاب
معرفی کتاب فرشتهها هم عاشق میشوند💞
فرشتهها هم عاشق میشوند نوشته نعیمه اسلاملو رمانی عاشقانه بر اساس واقعیتی مستند از زندگی دختران و زنان سرزمینمان است.
این داستان درباره دختری به اسم فرشته است که عشق پاک خود را با تقوا و خواستن از خدا به دست میآورد. فرشته، در طول داستان، به کمال نزدیک و نزدیکتر میشود. او، در جامعه امروزی ایران زندگی میکند و سعی میکند با وجود مشکلات و موانع، با سلاح عفت، حیا و حجاب به درجات بالا برسد. نعیمه اسلاملو برای نگارش این رمان زندگی ۱۵۰ نفر از زنان ایرانی را بررسی کرده و با زنان بسیاری گفتگو کرده است.
خواندن کتاب فرشتهها هم عاشق میشوند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟💞
علاقهمندان به رمان فارسی به ویزه داستانهایی ردباره زنان را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب فرشتهها هم عاشق میشوند💞
با همه علاقه شدیدی که به امیر داشتم هیچ وقت فکرش را نمیکردم و انتظارش را نداشتم که امیر حسین علوی جدی و به قول بچهها خشن آنقدر مهربان و بامحبت باشد و این قدر به من علاقه داشته باشد و با تمام وجودش به من ابراز علاقه کند.
امیر برایم بعد ها تعریف کرد وگفت :
- تو دانشکده با اینکه چهره خانمها را نگاه نمی کردم و درست نمی شناختمشون ولی همیشه احساس می کردم دخترایی که که اطراف خانم افتخاری هستند با بقیه فرق میکنن ,چون خانم افتخاری با بقیه فرق میکنه. چند بار هم که پیش اومد شما سراغش رو از من گرفتین متوجه شدم که از شما دو نفر (من و مریم ) یکیتون چادریه , چادری بودنت برام مهم بود.