eitaa logo
╰⊱🦋⊱╮ღ꧁ ریحانـہ بهشتے ꧂ღ╭⊱🦋≺
269 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
4 فایل
💫﷽ گفتیم‌دࢪدنیایۍڪہ‌ از‌هࢪطࢪف‌بہ‌اࢪزشھایمان‌میتازند شاید‌بتوانیم‌قطࢪھ‌اۍباࢪان‌باشیم‍ ۅ‌ماهـم‌مدل‌زندگیماݩ‌ۅزیبایۍآࢪمانھاۅ دانستہ‌هایمان‌ࢪا‌زمزمہ‌ڪنیم🦋 همسفرما باشید در سفری به دنیای زیبای حقیقت و عشق  به خدا 🌱 🌸متولد:۱۸اُردیبهشت ۱۴۰۳ 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
سید خودت گفتی در قدس نماز خواهم خواند... :))))💔 ما منتظریم 💞👇🏻 به کانال ریحانه بهشتی خوش آمدید🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╗❀•• ╚❀•• @Reyhanehbeheshty_313 •🦋•
▫️‏در جنگ 2006 هم همین اتفاق افتاد. خبر تایید نشده شهادت سید تا سه روز ادامه داشت و دشمن و عمله های عرب آن در منطقه، شایعه میکردند که سید حسن شهید شده. اما پس از سه روز سید حسن با لبخند و اقتدار به رسانه آمد و گفت: به دریا نگاه کنید... و آنوقت بود که ناوچه ساعر مورد اصابت قرار گرفت. 💞👇🏻 به کانال ریحانه بهشتی خوش آمدید🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╗❀•• ╚❀•• @Reyhanehbeheshty_313 •🦋•
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بانوی خطاب به خواهران و برادران خود: ما با ارزش ترین قربانی های خود را برای و داده‌ایم تا در زمینه سازی نقش خود را ایفا کنیم. .
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️کودک گریان فلسطینی: پایم درد می‌کند، دیگر نمی‌توانم راه بروم 🔹نظامیان متجاوز صهیونیست، بار دیگر مردم شمال نوار غزه را به زور سلاح وادار به ترک اجباری منازلشان و طی مسافت طولانی کرده اند که شرایط بسیار سختی را برای شهروندان به ویژه کودکان بیگناه فراهم کرده است. 🔹ویدئویی از یک کودک فلسطینی منتشر شده که می گوید: پاهایم درد می کند، دیگر قادر به راه رفتن نیستم.
ما هیچ شبی نمیخوابیم مگر اینکه به نابودی دشمنان فکر می کنیم ما به تلاش برای پیروزی مقاومت شبانه روز ادامه خواهیم داد تا اینکه زمین و آسمان و دریا برای صهیونیستها تبدیل به جهنم شود. سلام بر لحظه ی پر کشیدنت .. که پاکیزه پر کشیدی .. ۱:۲٠ به وقت دلتنگی ۱:۲۰ بامداد جمعه های تلخ... 💞👇🏻 به کانال ریحانه بهشتی خوش آمدید🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╗❀•• ╚❀•• @Reyhanehbeheshty_313 •🦋•
‌ روزگاری مادر خانه به خانه می‌رفت، در می‌زد، به انتظار می‌ایستاد، که شاید لبیکی بشنود برای دفاع از حق برای کنار زدن باطل؛ و نمی‌شنید! و دست خالی باز می‌گشت... مادر نمی‌دانیم این روزها درب خانهٔ ما را هم زدی یا نه؟... نمی‌دانیم منتظر لبیک ما هم ایستادی یا نه؟ اما بدان عزیز حیدر این بار ما پای حقِ زمانمان ایستادیم.!.. سوختیم و ایستادیم... جان دادیم و ایستادیم... آبرو دادیم و ایستادیم... بپذیر از ما 💔