#یک_برش_کتاب
📙 #آفتاب_در_حجاب
بچهها چشمانشان به توست؛ تو اگر آرام شوی، آرامش میگیرند...پس باید قطرهقطره آب شوى و سکوت کنى. جرعهجرعه خوندل بخورى و دم برنیاورى. همچنان که از صبح چنین کردهاى. حسین از صبح با تکتک هر صحابى، به شهادت رسیده است، با قطرهقطره خون هر شهید، به زمین نشسته است و تو هر بار به او تسلى بخشیدهای. هر بار قلبش را گرم کردهاى و اشک از دیدگان دلش ستردهاى .
هر بار که از میدان باز آمده است، افزایش موهاى سپید سر و رویش را شماره کردهاى، به همان تعداد، در خود شکستهاى، اما خم به ابرو نیاوردى. در تمام این اوقات و لحظات، نگاه تو بود که به او آرامش میداد و دستهای تو بود که اشکهای وجودش را میسترد. هر بار که از میدان میآمد، تو بار غم از نگاهش برمیداشتی و بر دلت میگذاشتی. حسین با هر بار آمدن و رفتن، تعزیتهایش را به دامان تو میریخت و التیام از نگاه تو میگرفت.
موسسه فرهنگی هنری ریحانه ولایت
📚 #واحد_کتابخانه
🌐 @reyhanevelayat