#روز_اول دانشگاه بود اولین جلسه یکی از کلاس های تخصصی که #خوشبختانه این کلاس با #ستاره با هم افتاده بودیم.
سر کلاس نشسته بودیم و منتظر ورود #استاد بودیم .
خیلی #استرس داشتم باورم نمیشد این من بودم که نشسته بودم سر کلاس رشته پزشکی اونم #دانشگاه_تهران .
همه بچه ها در حال حرف زدن با هم بودن که در #کلاس باز شد و استاد وارد کلاس شد .😱
❌با دیدن #استاد خون تو رگهام یخ زد …
باورم نمیشد❌
#استادمون_کسی_بود_که_چند_سال_پیش…😔
https://eitaa.com/joinchat/1104478341C2fcacc1495
❌ #سرنوشت_غمناک_من ❌